عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6805 /
۱۴۰۰ شنبه ۱۹ تير
|
در چنین روزی - ۱۹ تیر ۱۳۸۱
مدال آوران المپیک، ماهانه 2 میلیون ریال حقوق میگیرند
طبق مصوبه هیأت اجرایی کمیته ملی المپیک، از اول مردادماه سال جاری به تمامی مدال آوران المپیک، ماهانه مبلغ 2 میلیون ریال حقوق به صورت مــادامالعمر پرداخت میشود.
بهرام افشارزاده دبیرکل کمیته ملی المپیک روز سهشنبه در گفتوگویــی مطبوعاتی با بیان این مطلب هدف از اختصاص مستمری و حقوق به قهرمانــان را بالابردن انگیزه و توان روحی و روانی ملی پوشان ایرانی عنوان کرد.
تحلیلها از گرانترین نقل و انتقال تاریخ فوتبال
«زینالدین زیدان» ملیپوش تیم فرانسه به تمام شایعات پایان داد و در نهایت به پرسابقهترین و پرافتخارترین باشگاه فوتبال در طول تاریـخ فوتبال یعنی رئال مادرید اسپانیا پیوست ولی میزان هزینه انتقال وی سوژه مورد بحث اکثر منابع خبری فرانسه است.
روزنامه فرانس سوار نیز به مقایسه ارزش مالی زیدان پرداخته و مینویسد: «پولی که باشگاه رئال مادرید به باشگاه یوونتوس در ازای انتقال زیدان پرداخته برابر با قیمت یک هواپیمای ایرباس آ 321 یا 360 اتومبیل فراری 550 میباشد.»
این روزنامه ادامه میدهد: «ارزش زیدان بیش از 390 برابر بیشتر از میشل پلاتینی فوتبالیست بزرگ فرانسوی دهه هشتاد میباشد که سه بار برنده توپ طلایی اروپا شده است.»
شاهینطبع به کدام مسئولیت بیشتر میپردازد؟
تصویر بسکتبال ایران در المپیک توکیو
مازیار گیلکان
تیم ملی بسکتبال ایران در آستانه المپیک توکیو حال و روز خوشی ندارد. شکستهای پیدرپی در بازیهای تدارکاتی شاید تیم ملی را خسته کرده باشد. نبرد با چک، آمریکا و فرانسه در المپیک توکیو دشوار است و تیم ملی باید پیش از المپیک امیدهای بزرگی میساخت.
توقع میرفت که مقابل اسپانیا در دو بازی تدارکاتی والنسیا و مادرید به تعبیر مارکا پیشغذا نباشیم و با اختلاف ۴۳ امتیاز شکست نخوریم. توقع میرفت نشان دهیم برای جنگهای بزرگ در المپیک آمادهایم. در اردوی ژاپن نیز تیم ملی دو بار باخت و به یک پیروزی رسید، در حالیکه ژاپن تیم اصلیاش را به میدان نفرستاده بود. اینها انبوهی از نگرانی درباره آینده نزدیک تیم ملی بسکتبال در المپیک توکیو ساخته است.
به این نگرانیها اما نکات دیگری را هم میتوان اضافه کرد. در همین روزهای اخیر که تیم ملی میبازد و میبازد و میبازد، سرمربی تیم ملی مشغول تیم بستن برای باشگاه شیمیدر قم است. بازیکنان تیم ملی یکی یکی باید با شیمیدر به توافق برسند. دوشغله بودن مهران شاهینطبع، سرمربی تیم ملی طی روزهای اخیر مورد بحث قرار گرفته است اما زخم تازهای در فدراسیون بسکتبال نیست. رامین طباطبایی، رئیس فدراسیون بسکتبال باید پیش از همه از خود میپرسید چرا باید برای تیم ملی مربی دوشغله انتخاب کرد؟ این چه آسیبهایی به بسکتبال میزند؟ آیا مربی تیم ملی همآنقدر که امروز به فکر المپیک توکیو است، به شیمیدر قم هم فکر میکند؟ احتمالاً پاسخ مثبت است اما فدراسیون بسکتبال انگار توجهی به بدیهیترین آسیبهای دوشغله بودن سرمربی تیم ملی نداشت و ندارد. در تیم ملی بسکتبال آیا تمام حواس سرمربی به تیم ملی است یا باید مسائل شغل اصلیاش در شیمیدر را نیز پیگیری کند؟
از این نکته مهم و اثرگذار بگذریم. برسیم به اینکه چرا تیم ملی بسکتبال در بازیهای تدارکاتی امید خلق نکرده است؟ تیم ملی والیبال ایران که لیگ جهانی را فرصتی برای تدارک المپیک میدانست، در 10 بازی شکست خورد اما پیدا بود که آلکنو مشغول تیم ساختن است. تیم ملی بسکتبال اما طی شکستهایش در بازیهای تدارکاتی، مشغول تیم ساختن به نظر نرسیده، بلکه مشغول سفر و هر بار نمایش ناآمادگی است. درباره آلکنو میتوانیم هنوز باور کنیم که از دل شکستهای لیگ ملتها شاید موفقیتی در المپیک بسازد اما از دل شکستهای تیم شاهینطبع امید به موفقیتی نسبی در المپیک پیدا نشده است.
تیم ملی بسکتبال در المپیک با حریفانی مواجه است که باید مقابل آنها بتواند نمایشهایی نزدیک ارائه کند و نشان دهد که بسکتبال ایران در حال توسعه و رشد است. آیا چنین تصویری را میتوانیم در المپیک از بسکتبال ایران بسازیم؟ ساختن این تصویر بزرگترین مسئولیت مهران شاهینطبع است، البته اگر مسئولیتهایش در شیمیدر اجازه دهند.
به این تیم اصلاً امیدوار نباشید
باخته و برندهمان هیچ!
صعود تیم ملی بسکتبال ایران به بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو همانقدر که مملو از افتخار و احساس غرور جلوه مینمود، ناقوس هشدار را برای فدراسیون و مجموعه کادرفنی تیم ملی به صدا درآورد تا کمی از شدت بیبرنامگیها و مدیریتهای گلخانهای کاسته شود اما در واقع اکنون که به یکقدمی بزرگترین رویداد ورزشی جهان رسیدهایم، شواهد، قراین و احوالات ملیپوشان بسکتبال کشورمان از آسودگی خاطر حکایت ندارد. ماجرای اسفبار و ننگین ورود اقلام غیرمجاز با پرواز تیم ملی بسکتبال که به رسوایی ختم شد، نشان داد که تیم ملی دیگر آن یکدستی و همدلی سابق را ندارد و همهچیز در آستانه رویداد مهم و بزرگ المپیک وارد فضای محاق شده.
کاشتن و غرس کردن یک درخت به معنای پایان مأموریت باغبان نیست؛ هر عقل سلیم و سرِ عاقلی میداند که این تازه اول ماجراست و سیل مسئولیتها تازه شروع شده. تیم ملی بسکتبال که جواز حضور در بازیهای المپیک توکیو را دریافت کرد، به یکباره رها شد تا بهانهای مانند پاندمی کرونا هم مزید بر علت شود و فدراسیون و کادرفنی نیز از تیمار این درخت نورس قصور کنند. در حالی که تیمهای ملی والیبال و فوتبال از سرمربیان خارجی استفاده میکنند و حتی تیم ملی واترپلو نیز با هدایت سرمربی جوان فرنگیاش توانست طعم مدال در بازیهای آسیایی را بچشد، فدراسیون بسکتبال بدون جنگ و دعوا راه ادامه با سرمربی ایرانی در بزرگترین آوردگاه ورزشی دنیا را برگزید تا کار به اینجا بکشد؛ تریلری تراژیک برای یک فیلم غمانگیز.
واضحانه میتوان گفت که تیم ملی بسکتبال ایران در یکی از دشوارترین گروههای المپیک ۲۰۲۰ قرار گرفته و در مرگبار بودن قرعه آسمانخراشهای کشورمان هیچگونه تردیدی نیست. در یک سیستم قانونمدار و مبتنی بر برنامهریزی، حتی با وجود شیوع ویروس کووید-۱۹ ارائه و ترسیم برنامههای دقیق برای اردوهای پیاپی و منظم غیرممکن نبود اما از ابتلائات حضور کادرفنی ایرانی در سکان هدایت بسکتبال ایران، اختلال در کارهاست. مهران شاهینطبع که در سال منتهی به المپیک تمام وقت و انرژیاش را برای قهرمان کردن تیم باشگاهاش در لیگ برتر بسکتبال گذاشته، نزدیکیهای مقصد به اردوگاه شبزده تیم ملی کشورمان رسیده تا شغل پارهوقت و دوماش را سروسامان دهد. اتفاقی که در اقصی نقاط دنیا و در ورزش اکثر کشورهای توسعهیافته، تقبیح میشود و محلی از اعراب نیز ندارد.
اینکه درآمد یک سرمربی از کار در تیم ملی بسکتبال کمتر یا در بهترین شرایط مساوی با دستمزد یک سرمربی شاغل در لیگ برتر باشد، امری است که نشان از ناتوانی و سوءمدیریت در فدراسیون بسکتبال دارد اما نباید از طمع و سوءرفتارهای دیگر مهران شاهینطبع عبور کرد. سرمربی فعلی تیم ملی که باید تمام توان و تمرکزش را برای موفقیت در توکیو بگذارد تا لااقل بتوانیم با چند نمایش آبرومندانه وجههای مؤقر از خود به دنیا نشان دهیم، مشغول عقد قرارداد و مذاکره با تیم باشگاهی جدیدش بود تا بیش از پیش به این تیم و این کادرفنی ناامیدانه بنگریم. مشکل از بازیکنان و بلندقامتان بسکتبال کشورمان نیست، مشکل از ساختار معیوب و فشلی است که اجازه هرگونه جولانی را به کارمندش میدهد.
هدف جدید مجیدی
نایب قهرمانی در یک فصل سخت
نایب قهرمانی استقلال در این فصل میتواند برگ برنده خوبی در دعوای فرهاد مجیدی و مدیران استقلال باشد.
تا چند هفته گذشته به نظر میرسید که بزرگترین دستاورد فرهاد مجیدی برای این فصل کسب سهمیه آسیایی باشد. رقابت سخت با تیمهایی که در تعقیب استقلال قرار داشتند، رسیدن به آسیا را به چالشی بزرگ برای مربی جوان این تیم تبدیل کرده بود. نتایج خوب شاگردان مجیدی در این چند هفته و لغزش رقبا اما تا حدود زیادی خیالشان را برای آسیا راحت کرده است. آنها حتی پایشان را از این هدف فراتر گذاشته و نیمنگاهی به کسب عنوان نایب قهرمانی لیگ دارند. عنوانی که شاید تا چند هفته گذشته بعید به نظر میرسید اما بعد از افت شاگردان محرم نویدکیا و بردهای استقلال خیلی هم دور از دسترس نیست.
در حال حاضر این دو تیم با اختلاف 6 امتیازی از هم در جدول قرار دارند. حتی در صورت برد این هفته سپاهان مقابل صنعت نفت هم در صورتی که استقلال سایپا را شکست دهد باز هم فرهاد میتواند به کسب رتبه دوم امیدوار باشد. نکته مهم این رقابت بازی رودرروی دو تیم در هفته پایانی است. دیداری که در هر شرایطی میتواند یکی از مهمترین بازیهای فصل باشد. این بازی هم برای استقلال و هم برای سپاهان و هم برای پرسپولیس میتواند حکم مرگ و زندگی را داشته باشد.
آبیهای تهران اما برای نگه داشتن امیدهایشان تا هفته آخر باید نفت مسجدسلیمان و نساجی را هم شکست دهند. اتفاقی که روی کاغذ شاید کار خیلی سختی نباشد. آنها از آن سو هم باید در انتظار امتیاز از دست دادن سپاهان مقابل شهرخودرو و ذوبآهن باشند. تلاش ذوبآهن برای سقوط نکردن و تیم آماده و سرحال شهرخودرو باعث میشود تا تنور این رقابت گرمتر شود و نتوان هیچ اتفاقی را غیرممکن دانست.
البته استقلالیها روی کاغذ حتی میتوانند به قهرمانی و گرفتن جایگاه پرسپولیس هم امیدوار باشند اما به نظر میرسد که مجیدی اهدافش را روی گزینههای منطقیتر متمرکز کند. نایبقهرمانی هدفی است که در صورت پیروزی استقلال در تمام بازیهایش و ادامه افت شاگردان نویدکیا میتواند یک پایان شیرین برای فصل نهچندان خوب آبیها باشد. اختلاف 9 امتیازی استقلال با تیم چهارم جدول و حاشیه امنیت آنها برگ برندهای است که باعث میشود استقلال بدون استرس و نگرانی و با خیال راحت به مصاف حریفان برود و همه جوره شرایط برای رتبه دومی فراهم باشد.
(این مطلب پیشتر در سایت فوتبال ۳۶۰ منتشر شده است)
طنزیم
یار کم نیاریم!
با این شیوهای که بازیکنان از تیم ملی والیبال خداحافظی میکنند، میترسیم برای دور بعدی مسابقات یار کم بیاریم! به دوستان در فدراسیون والیبال توصیه میکنیم یک طوری بازیکنان را کم و زیاد کنند تا یار کم نیاورند!
ایتالیا و انگلیس رسیدهاند فینال یورو. ما از طریق همین ستون و همین تریبون، اعلام میکنیم که در این مسابقه از هیچ تیمی حمایت نمیکنیم و بیطرفی پیشه مینماییم. البته یک نکته جالبی توجه ما را جلب کرد. عمده آنهایی که به کارلوس کیروش بابت فوتبال دفاعی و اتوبوسی گیر میدادند، از پیروزیهای غرورانگیز تیم ایتالیا اظهار شادی کردهاند.
قاعدتاً نباید اینطوری باشد اما اینجا ایران است دیگر! هدف وسیله را توجیه میکند.
یک تشکری هم داشته باشیم از جناب مددی مدیرعامل باشگاه استقلال که برای دفاع از منافع استقلال با کسی شوخی ندارد. استاد برای اینکه تیم استقلال منافعش حفظ شود، پول بازیکنها را نمیدهد، تمدید نمیکند، امکانات نمیدهد، تا مرز خالی کردن تیم از مربی و بازیکن پیش میرود و خیالش هم راحت است که حالاحالاها سرپستش هست!
واقعاً مثل اینکه علی دایی در مورد استاد راست گفته بود!
باورنکردنی اما واقعی! استاد یحیی گلمحمدی فرموده: «در لیگ ایران رویهای در سالهای اخیر باب شده که عدهای با هوچیگری امتیاز میآورند!»
خب آقا ما هم که چند سال است همین را میگوییم!
نیمکت پرستاره، سلاح خنثی بسکتبال ایران
تحمل کن به پای شمع خاموش
سام ستارزاده
پس از المپیک ۱۹۴۸ لندن و ۲۰۰۸ پکن، مسابقات توکیو سومین المپیکی است که بسکتبال کشورمان سهمی از آن را خواهد برد اما برخلاف دو دوره قبلی، با نامی معتبرتر و تیمی پرستارهتر از دهههای گذشته خود.
بسکتبالیستهای ایرانی در شش دوره اخیر جام ملتهای آسیا ۵ مرتبه به جمع ۳ تیم برتر راه یافتند و رقابت در گروه مرگ با فرانسه و آمریکا، پایهگذار دوره بعدی این تورنمنت خواهد بود که ماه آتی برگزار خواهد شد. لیست ۱۲نفره ملیپوشان اعزامی به توکیو را ستارگان لیگ داخلی به اضافه سه لژیونر درجه یک تشکیل میدهند اما استفاده بهینه از نیروی این ملیپوشان، معمایی است که مهران شاهینطبع در چند سال گذشته موفق به حل آن نشده.
تحمل کامبکهای معکوس در تیم ملی بسکتبالمان تبدیل به عادتی شده که میتواند در توکیو برای ما زمینهساز شکستهای تلخ و سنگینی باشد. تقسیم قوای اصلی میان چهار کوارتر بازی که به خوبی انجام نمیگیرد، عامل شماره یک وقوع چنین ناکامیهایی است. در سه سال گذشته، تعداد بازیهایی که در عین شایستگی به همین تقسیم انرژی ناصحیح و تعویضهای اشتباه واگذار کردیم، از تعداد انگشتان دو دست فراتر رفته.
ناکامی بلندقامتان بسکتبال ایران در المپیک و جام آسیای پیش رو میتواند ما را به این فکر بیندازد که نسخهای که برای فوتبال و والیبال چیدیم و پاسخ مثبتش را نیز گرفتیم، برای بسکتبالمان نیز تجویز کنیم؛ بهکارگیری سرمربی خارجی باکیفیت روی نیمکتمان. همانگونه که دراگان اسکوچیچ میداند در چه زمانی چه تعویضی حکم طلا را برای تیمش دارد و ولادیمیر آلکنو قوای جسمانی شاگردانش را با تعویضهای صحیح مدیریت میکند، در بسکتبال که این مسأله در بازی گرفتن از ستارگانی نظیر مایک رستمپور و آرون گرامیپور تأثیر بهمراتب بالاتری دارد، یک انتخاب صحیح از آنسوی مرزها، با احترام به تواناییهای شاهینطبع، میتواند گرهگشای این مشکل فنی باشد.
بسکتبال کشورمان پس از یک دوره ۱۱ ساله اعتماد به غیر ایرانیهایی نظیر بائرمن و بچیرویچ، با شاهینطبع توانسته به روند افتخارآفرینیهای گذشته ادامه دهد. با این حال، پس از تجربهاندوزی مقابل فرانسه و امریکایی که برگزارکننده دو لیگ از معتبرترین لیگهای بسکتبال جهان هستند، شهامت برای آغاز یک پروژه درازمدت و حتی پوستاندازی در بدنه تیمملی بسکتبال، میتواند یک تصمیم منطقی برای فدراسیوننشینان بسکتبال باشد.
در انتظار اخبار خوب از توکیو نباشید
آسمانخراشهای کم ارتفاع!
سامان موحدی راد
نگاهی به 12 نامی که مهران شاهینطبع سرمربی تیم ملی بسکتبال برای حضور در توکیو انتخاب کرده، خبر از حضور ستارههای فراوانی در تیم میدهد اما نتایج آمادهسازی تیم ملی پیش از المپیک به ما یادآوری میکند که قرار نیست خبرهای خوبی از توکیو به گوش برسد. تیم ملی ایران چند بازی پیش از رقابتهای المپیک برگزار کرده اما نتایج آن چندان جالب توجه نیست. از جمله اینکه با فاصله زیاد و با نتیجه 96 به 53 برابر اسپانیا شکست خورد. این دومین دیدار ایران برابر اسپانیا بود که هر دو با شکستهایی با فاصله همراه بود.
پیش از آن هم تیم ملی ایران سه بازی در توکیو انجام داده بود که حاصل آن 2 شکست و تنها یک پیروزی برابر ژاپن بود. البته که نتایج دیدارهای تدارکاتی مهم نیست اما شاید همین نتایج تصویری دقیقتر از عملکرد احتمالی تیم ملی ایران در المپیک را پیشرویمان ترسیم کند.
شاید همین مسأله موجب شده تا رقابتها شروع نشده از ظرفیت تیم ملی و شرایط واقعی آن صحبت میشود. از جمله اینکه رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک ایران میگوید که نباید توقع بیجایی از تیمهای والیبال و بسکتبال ایران در المپیک داشته باشیم.
در چند وقت اخیر مسأله وضعیت سرمربی تیم ملی بسکتبال ایران هم از آن موضوعات جنجالی در خصوص تیم ملی بود. انتخابی که شاید نشانی از بیتوجهی فدراسیون به وضعیت تیم در المپیک باشد. مهران شاهینطبع که از بهترین مربیهای داخلی است، همزمان با تیم ملی هدایت شهرداری گرگان را هم بر عهده دارد. به نظر دوران دوشغله بودن در ورزش حرفهای به سر رسیده ولی در بسکتبال به ظاهر حرفهای ایران گویا قرار نیست چنین تصمیمهایی گرفته شود. جالب اینکه شاهینطبع حد فاصل پایان قراردادش با شهرداری گرگان تا آماده سازی تیم ملی برای المپیک قرارداد جدیدی هم با شیمیدر و برای دو فصل آینده منعقد کرده که به خوبی نشان میدهد تیم ملی در اولویت چندم او و فدراسیون ایران قرار دارد.
نسل خوبی از بسکتبالیستهای ایران بدون تدارک خاص و حرفهای قرار است المپیک را تجربه کنند. امید که حداقل تجربه خوبی از این رقابتها برای این جوانان باشد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو