عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6689 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۱۳ بهمن
|
در چنین روزی ۱۳ بهمن ۱۳۸۶
کلمنته در ایران
«خاویرکلمنته» سرمربی برجسته اسپانیایی امشب هنگام ورود به تهران گفت: «با حضورم در تهران نشان دادم که آماده عقد قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران هستم.»
وی شنبهشب در گفتوگو با خبرنگاران گفت: «قراردادم با فدراسیون فوتبال هنوز نهایی نشده و پس از بررسی وضعیت تیم ملی فوتبال ایران و فرهنگ این کشور در خصوص هدایت تیم ملی فوتبال تصمیمگیری خواهم کرد.»
وی در خصوص هدفش در تهران گفت: «در درجه اول قصد دارم از نزدیک با فوتبال ایران آشنا شده و بعد امکانات سخت افزاری این کشور را مشاهده و توانمندی بازیکنان ایرانی را مورد بررسی قرار دهم.»
وی با بیان اینکه آخرین دیدارهای تیم فوتبال ایران در جام جهانی2006 آلمان را مشاهده کرده، افزود: «باید آخرین بازی این تیم را مشاهده کنم و با شرایط این تیم آشنا شوم.»
کلمنته با بیان اینکه زمانی که جوانتر بوده ایران را آقای فوتبال آسیا میدانسته، اظهار داشت: «در سالهای اخیر ژاپن، کره جنوبی و چین پیشرفت قابل توجهی را در فوتبال داشتهاند که این موضوع شرایط ایران را برای آقایی فوتبال آسیا سختتر کرده است.»
وی از استقبال گرم ایرانیان در این هوای سرد زمستانی قدردانی کرد.
(ایران ورزشی: در نهایت عقد قرارداد با این سرمربی نهایی نشد و او نتوانست تیم ملی را هدایت کند)
یحیی، کاپیتان کلیشههای توجیه
مازیار گیلکان
یحیی گلمحمدی و مربیان دیگری در لیگ برتر دچار یک عادت هستند، اینکه کار خود و تیمشان را سختتر و پیچیدهتر از دیگر مربیان و تیمها جلوه دهند. این عادت همهگیر است و البته در هر دوران مربیانی هستند که با این شگرد میخواهند سرپوشی روی مشکلات فنی بگذارند.
در استفاده از این روش، گلمحمدی تنها نیست. محمود فکری نیز در استقلال همیشه اصرار دارد بگوید که بدترین تیم تاریخ را به او سپردهاند. رقابتی بین مربیان انگار درگرفته است که ثابت کنند در بدترین موقعیت کار میکنند.
یحیی گلمحمدی بعد از بازی پرسپولیس مقابل ماشینسازی یکنفس میگوید: «بچههای ما از لحاظ روحی روانی تحت فشار زیادی هستند. مشکلات مالی هم که وجود دارد. ما از زمانی که تمریناتمان را بعد از کرونا شروع کردیم، اوایل خرداد بود. یعنی ۷ ماه است که بچههای ما بدون استراحت کار میکنند. وقتی در پرسپولیس کار میکنید، انتظارات هواداران و فشار تمرینات خیلی زیاد است. ما لیگ و جام حذفی و آسیا را داشتیم و ۷ بازی آسیایی در ۱۸ روز انجام دادیم. ما فقط زیر فشار روحی روانی هستیم و تیممان نتوانسته هنوز ۴ روز پشت سر هم تعطیلات داشته باشد. ما ماههای خیلی سختی را گذراندیم.»
سراغ مصاحبه بسیاری از مربیان دیگر بروید، حرفهای مشابه میشنوید. اگر فکر میکنید این پایان گلههای گلمحمدی است، اشتباه میکنید. او همچنان میگوید: «بحثهای فنی یک طرف است و بحثهای حواشی هم طرف دیگر. نیم فصل هم ظاهراً تعطیلی نیست و تا 27 اسفند بازی خواهیم کرد و روزها و هفتههای سختی را پیش رو داریم. هیچ کس به این مسأله نگاه نکرده و همه تیمها استراحت داشتند و توجهی به استراحت تیم ما اصلاً نشده است. حداقل کاری که باشگاه میتواند بکند، این است که مشکلات مالی بچهها را حل کند، سازمان لیگ هم باید به فکر استراحت باشد. وقتی در نیم فصل بازیکن را میگیرید باید در بازی تدارکاتی از او استفاده کنید.»
یحیی پیشتر نیز توجیههای دیگری مثل مشکلاتش با رسولپناه و جدایی چند بازیکن داشت و اکنون نیز این استدلالها را در مصاحبهها میگوید؛ کلیشههایی برای رها شدن از فشار و تغییر فضا.
پرسپولیس یحیی اما نیازی به این حرفها ندارد. بدون این حرفها میتواند خود را بهتر بسازد و موفقتر باشد. همان چیزی که از یحیی و تیمش توقع میرود.
پرسپولیس به دنبال چهره رعبآور سابقش
از پادشاهی خسته نشو
در آسمان کمفروغ و کمستاره فوتبال ایران، پرسپولیس با همین دارایی فعلی نیز میتواند به بازیابی جسارت گذشتهاش بیندیشد
سام ستارزاده
چه در ذوبآهن و شهرخودرو و چه در پرسپولیس لیگ نوزدهم، تیمهایی که یحیی گلمحمدی در این سالها بسته را میتوان با اغلب مربیان داخلی متمایز و متفاوت دانست. مدافع متین و باهوش سالهای نهچندان دور پرسپولیس و تیمملی، در کسوت یک سرمربی بسیار کمتر از همتایان داخلی خود به فوتبال تدافعی و اقتصادی گرایش داشت و به جای آن، بیشتر از دیگران نمایش مالکانه و با حوصله و طرح موقعیت بر مبنای استفاده از نقاط ضعف رقبا از تیمهای وی دیده میشد اما نمیتوان کتمانکرد که این خصیصه در چند هفته اخیر، در ارتش سرخ کمرنگ شده.
کاهش جسارت در شاکله تیمی قرمزها به نظر امری موقت است. بیشک، افت روحی ناشی از نرسیدن به قهرمانی آسیا، جدایی ستارههای تأثیرگذار تیم و تا حدی، خستگی ناشی از فشردگی تقویم مسابقات، از جمله دلایل این تغییر شیوه در دیدارهای اخیر قرمزهای پایتخت بودند که گلمحمدی و دستیارانش در ایجاد و رفع آنان نقش مؤثری ندارند و چارهای جز پذیرش این عوامل برای آنان نیست. با این حال، این بحران، بحران موقتی است که گذر از آن، یکی از مهمترین وظایف این روزهای امپراطور نیمکت پرسپولیس است.
دیدار مقابل ماشینسازی، یک فرصت ایدهآل بود برای استفاده پرسپولیس از لغزش همزمان سایر مدعیان لیگ بیستم. نکته مثبت برای قرمزها، این بود که پس از گل وحید امیری، آنان کماکان تیم برتر میدان بودند و بختهای گلزنی بیشتری نسبت به رقیب سفیدپوش ایجاد میکردند اما در 30 دقیقه پایانی، این نقطه امیدوارکننده رفتهرفته محوتر شد. این قابل درک است که پرسپولیس بدون بهرهوری از مهارتهای فردی ستارههای از دست رفته خودش نتواند به شادابی سال گذشته بازیکند. اگر موقعیتسوزیهای مهدی عبدی اتفاق نمیافتادند، شاید قرمزها در مسیر متفاوتی گام برمیداشتند اما بازی اقتصادی مقابل قعرنشین لیگ، حتی با وجود تمام این محدودیتها و حتی برای یک دقیقه، از پرسپولیسی که چهار قهرمانی شاهانه را یدک میکشد، پذیرفتنی نیست.
سرخپوشان پایتخت پس از بازگشت از قطر، بهخوبی با کمبودها و مشکلات داخلی و خارجی خود کشتی گرفتهاند و 7 دیدار خود را با تنها یک شکست پشت سر گذاشتهاند؛ اتفاقی که جدای از تبدیل آنان به بخت شماره یک قهرمانی نیمفصل روی کاغذ، از صلابت و پرستیژ برندشان در فوتبال باشگاهی با قدرت محافظت کرده. پرسپولیس، در 5 سال گذشته هیچگاه تیمی نبوده که برای رسیدن به 3 امتیاز خانگی مقابل قعرنشین لیگ، به لحظات پایانی دل ببندد و به درست یا غلط، از بازی جوانمردانه (سپردن اوت به تیمی که بازیکن مصدوم داده) چشمپوشی کند.
در آسمان کمفروغ و کمستاره فوتبال ایران، پرسپولیس با همین دارایی فعلی نیز میتواند به بازیابی جسارت گذشتهاش بیندیشد. هرچند جذب مهدی ترابی و بازگشت قریبالوقوع عیسی آلکثیر چهره رعبآور سرخپوشان را دوباره در قاب فوتبالمان حکاکی خواهد کرد، ولی بازگشت شجاعت و درندگی نیمفصل دوم پرسپولیس هیچ هزینه و مانع سنگینی پیش روی خود ندارد.
احمد نوراللهی، امید عالیشاه، وحید امیری و سیدجلال حسینی از سالهای نخست اوجگیری پرسپولیس برانکو، ارائه فوتبال شجاعانه و سیریناپذیر را تجربه کردهاند و مزد آن را هم گرفتهاند. مصاف با تراکتور و مس رفسنجان، فرصتهای فوقالعادهای هستند برای تکرار آن تجربه شیرین، اینبار با امپراطوری که قرار است نشان دهد شاگردانش از پادشاهی خسته نمیشوند.
فوتبال ابتر تو بخوان برتر!
شهرام وزیری
اولش - از کدام فوتبال مینالید مگر فوتبالی هم داریم!؟ فوتبالی با ساختاری بر اصول حرفهای، فوتبالی تعریف شده و مدون که مدیر و برگزار کننده و مربی و بازیکن و داورش به لحاظ لیاقت و کاردانی انتخاب شوند و در چارچوب شرح وظایف تعریف شدهشان بدرستی عمل کنند!؟
بنا بر آنچه هر هفته میرود و کم نمیرود، پس چگونه است که در این فوتبال هردمبیل بومی نهاد و بومی رفتار مدیر و تیمدار و مربی و بازیکنانش مدام باید از خود بنالند و نقزنان در پس هر دیدار آشوبطلبانه با گلایه پشت بیانیههای سرگشاده عربده کشیهای فرهنگی سر دهند!؟
دومش - وقتی در همین پرسپولیس و استقلال زیر تیول ابدی وزارتخانه ورزش عالیجنابانی چون کنعانیزادگانها و به تبع آن دانشگرها هر یک ملبس به رنگی دلفریب میانه میدان را با چالهمیدانها به اشتباه بگیرند و با ننه من غریب درآوردنهای نخ نما شده قشقرق بپا کنند، دیگر چه انتظار که در این فوتبال یتیم خواب آلوده کمیته داورانش سر به زیر لحاف بیخیالی خروپف نکند و کمیته اخلاقش چرت نزند و کمیته انضباطیاش در خواب ناز نباشد و ایضا بالانشینانش در رؤیای رئیس شدن مدام خوابنما نشوند!
سومش - در این فوتبالی که غریب و غربایش برای رسیدن به میزهای پر آوازهاش به مثابه قوم تاتار از در و دیوار و پنجره بر سرش خراب شدهاند و چنانچه میرود به زودی همچنان بر سرش خراب شوند! تو بخوان در پس این تاراجهای همه سویه کور خوانده هر که خوانده که حضور علی کریمیها در انتخابات کذا برای چنین غریب غربا یک تهدید است.
نه پدر جان! حضور امثال کریمیها برای اینان یک فرصت است تا حالی کنند در این معرکه انتخاب اهل و نااهل آنانی که نااهل و بازندهاند، ما نیستم. این کریمیهای غریبه و نااهل در فوتبالند که از قبل بازنده شدهاند.
چرا که نه!؟ وقتی در این بازار مکاره فوتبال عیار آنانی که سر و سرنشینش شدهاند سره ارزیابی شده باشد و ته نشینان اهلش در بیاعتباری روزگار ناسره؛ باید هم عالیجنابان ریاستطلب از مدتها پیش با دیدن دم و قول و قرار با بزازانی مرئوس خود قواره ریاست را یکجا معامله کنند و جامه ریاست را در خیاطخانه مبارکهشان خود ببرند و خود بدوزند و به کوری چشم هرآنکه نتواند دید با پرو پشت پرو کردنها فیت تنشان شود!
چهارمش - وقتی در غرب وحشی این فوتبال چنانچه میرود پای اسب رینگوهای میلیاردیاش در گل بماند باید هم سرکردههای نیمکتنشینش به مبارکی و میمنت تا دلت بخواهد یقهگیر هم و نسقگیرکلانترهای کناره میدانش باشند!
و از آن جایی که با بدلکاریها و بدلبازیها جلوههای ویژه این فوتبال گویی تمامی ندارد، وقتی در پس این سریالهای تمام اکشن میدانی دوشنبهشبها پای آپارات سرکاری آن میثاقی جان در فوتبال ابتر مینشینی و تو در بازبینی صحنههای مشکوک داوری به صحنههایش میخ میشوی که بالاخره کی زد و کی نزد و چی شد که این شد تا عالیجنابانی بازنشسته که خود روز و روزگاری سوت به لب کم سوتی ندادهاند نظرپراکنیهای کارشناسانه کنند! آن وقت است که تو تفاوت فوتبال برتر با فوتبال ابتر بیشتر حالیت میشود!
تو بخوان وقتی میثاقی جانمان مدام با دهها بار عقب و جلو بردن صحنههای مشکوک از کارشناسان نظرخواهی میکند، بالاخره اولیشون نظر میدهد پنالتی بود، دومیشون فرمایش میکند دست جزو بدن نیست و سومیشون میگوید نظر داور و ادامه بازی چهارمیشون میفرماید بالا تنه زدن خطا و پایین تنه مجازست و تو بالاخره از این اتفاق نظرکارشناسان عالیجاه گیج گیج بخوری آن وقت است که بیشتر و بیشتر حالیت شود که چرا قافله داوری ما چون پازلی از فوتبالمان تا به حشر لنگ مانده!
طنزیم
مرغ عشقها
هومن جعفری
حالا درست است که مهرداد میناوند فوت کرده و باید در موردش خوب گفت و کسی از متوفی بد نمیگوید اما اصل قصه اینجاست که وقتی میخوانیم رضا شاهرودی که در زمان بازی کردن، رقابت فشرده و توأم با حاشیهای با آن مرحوم داشت، طوری از رابطه دوستانه خودشان صحبت میکند که انگار لیلی و مجنون بودند، به ما حق بدهید که اعصامان خراب بشود! بابا شما با هم مشکل داشتید. مشکلتان هم از حد استاندارد رقابت بین دو بازیکن همپست بیشتر شده بود! یک طوری مصاحبه کرده انگار دوقلوهای جدا نشدنی بودند! بابا ما خبرنگارهای قدیمیتر یادمان نرفته که!
*
اینکه زمین بازی فولاد در بازی مقابل پیکان یک متر بیشتر بوده و تازه کنارههای زمین را هم خیس کرده بودند که بازیکن اوتانداز پیکان، نتواند به وظیفهاش عمل کند، حقیقتاً از آن دست تمهیداتی است که به عقل جن هم نمیرسد چه برسد به عقل لالیگاییها! پیشنهاد میکنیم این روش را به کتاب هنرجنگ سان تزو اضافه کنند و در دانشکدههای جنگ تدریس کنند! ارزش نظامی دارد!
*
مجتبی فریدونی عضو معترض و کنار گذاشته شده سابق باشگاه ذوبآهن به عنوان مدیریت جدید باشگاه ذوبآهن انتخاب و معرفی شد. همان روش کلاسیک مدیریت در ایران! اول خرد جمعی، بخوانید رابطهای قوی در باشگاه، برای آنجا مربی انتخاب میکنند. بعد یکی از اعضای هیأت مدیره قهر میکند و میرود. بعد از چند ماه همان آدم قهرکرده را میگذارند به عنوان مدیرعامل بالای سر همان مربی!
بعد انتظار دارید ذوبآهن پیشرفت کند؟
وقتی پرسپولیس شمایل برنده را از دست میدهد
بازی در زمین مخالف
سامان موحدی راد
در دعوای جنجالی و ادامهدار یحیی گلمحمدی و رسولپناه، مدیر جنجالی پرسپولیس به نکتهای فنی درباره یحیی گلمحمدی اشاره کرد که شاید درستترین حرف در جریان آن دعوا بود. رسولپناه در بیانیه معروفش نوشت که تیم یحیی گلمحمدی نمیتواند برتری خود را در زمین حفظ کند و این ایرادی فنی است. در 6 ماه گذشته تیم یحیی در 3 بازی مهم، دو دربی و یک فینال آسیایی، در حالی که تیم برتر میدان بود، برتریاش را از دست داد تا به این ترتیب دو مساوی در دربی نصیبش شود و یک جام آسیایی را از دست بدهد.
آنها چند روز پیش اگرچه ماشینسازی را از پیش رو برداشتند اما اگر گل دقیقه ۹۳ نوراللهی نبود، یک تساوی دیگر بعد از برتری در دقایق ابتدایی را در کارنامه ثبت میکردند. تیم یحیی گلمحمدی همین چند ماه پیش و در رقابتهای لیگ قهرمانان در منطقه غرب آسیا به راحتی حریفان را شکست میداد و میتوانست برتری خود را حفظ کند ولی حالا به روزگاری افتاده که یکی پس از دیگری امتیازات را از دست میدهد و این مسأله به ویژگی ثابت تیمش در حال تبدیل شدن است. چرا که آنها در این چند وقت برتریشان را برابر اولسان هیوندای، ذوب آهن، استقلال، فولاد، آلومینیوم و ماشینسازی از دست دادهاند.
پرسپولیس در دوره برانکو به داشتن خط دفاعی مستحکمش معروف بود. گل زدن به تیمی که سیدجلال را در قلب خط دفاعی داشت و علیرضا بیرانوند را درون دروازه، بسیار سخت بود. رفتن شجاع خلیلزاده و علیرضا بیرانوند از این تیم و بالارفتن سن سیدجلال حسینی شاید بهانهای باشد برای این وضعیت سردرگم پرسپولیس، چرا که هواداران این تیم به خوبی میدانند که مربیای مانند برانکو حتی برای چنین شرایطی هم برنامه و نقشهای داشت و به هیچ وجه مقهور شرایط نمیشد؛ چیزی که در پرسپولیس این روزها جای خالی آن دیده میشود. یحیی گلمحمدی به جای پرداختن به نقاط ضعف تیم در حال بازی کردن در زمینی است که به نفع او و تیمش نیست.
سینه خیز به سمت صدر
به گلات فکر کن
پرسپولیس با فرمول کسب ۳ امتیاز از دیدارهای خانگی و تساوی در بازیهای خارج از خانه به گلات قهرمانی فکر میکند
میعاد نیک
شاید از تیم فینالیست لیگ قهرمانان آسیا انتظار میرفت تا تیم قعرنشین لیگ بیستم را در خانه با قاطعیت شکست دهد اما در مسابقاتی که یک تیم بدون ذرهای بار تاکتیکی و فنی به صدر جدول تکیه زده، چنین اتفاقی غیرطبیعی نیست که سرخها هم افتانوخیزان بهدنبال افزایش امتیازات خود باشند.
پرسپولیس گرچه در هفتههای پیشین نمایشی سینوسی از خود برجای گذاشته اما تا حد امکان امتیازات را درو کرده و البته که یک بازی عقبافتاده را هم در برنامههای آتی خود میبیند؛ تک بازی حساسی که میتواند یا مانند یک میانبر در مسیر موفقیت قرمزها عمل کند و یا پرسپولیس را با سر به قعر چاه بفرستد.
سرخها در دیداری که با یاد و خاطره مهرداد میناوند آمیخته شده بود، ۳ امتیاز حساس را در خانه حفظ کردند اما این بُردن تا پای جان پیش رفت و هواداران پرسپولیس بارها مُردند و زنده شدند تا ماشینسازی شکست بخورد. بارها دیدهایم که بازیکنان تیمهای شهرستانی و مخصوصاً قعرنشین بهدلیل حساسیتهای بالای تقابل با سرخابیها و پیکان توجه افکار عمومی، بهترین نمایشهای فردیشان را به اجرا درمیآورند و این موضوع در بسیاری از موارد کار را برای اردوی پرسپولیس و استقلال سخت میکند.
ماشینسازی در نیمه دوم رویارویی با پرسپولیس چنان عملکردی از خود نشان داد که مطمئناً اگر این روند بازی در ۱۲ هفته پیشین وجود داشت، هرگز جایگاه شاگردان سعید اخباری در قعر جدول نبود.
نکته مهم این دیدار اما تکرار سناریویی است که در لیگمان به آن عادت داریم. پرسپولیس با فرمول کسب ۳ امتیاز از دیدارهای خانگی و تساوی در بازیهای خارج از خانه به گلات قهرمانی فکر میکند. شمشیر سربازان یحیی گلمحمدی برای قلعوقمع کردن رقبا آنچنان بُرنده و تیز نیست ولی با حداقل تفاضل گل و حتی بدون بازی چشمنواز هم میتوان به قهرمانی رسید.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو