عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6784 /
۱۴۰۰ سه شنبه ۲۵ خرداد
|
چرا فوتبالیستها دچار مشکل قلبی میشوند؟
مشکل قلبی در بین فوتبالیستها حالا به بحثی داغ تبدیل شده است. اکثر مدیران فوتبالی سراسر جهان انجام آزمایشات پزشکی را اجباری کردهاند و متخصصان پزشکی نیز باور دارند که این آزمایشها باید به صورت مرتب انجام شود زیرا مشکلات قلبی میتواند بدون در نظر گرفتن سطح آمادگی جسمانی برای هر فردی پیش بیاید.
مشکلات قلبی باعث به پایان رسیدن زندگی حرفهای فوتبالیستهای بسیاری از دیهگو مارادونا اسطوره فوتبال تا فابریس موآمبا و ورزشکاران حرفهای دیگری شده و در برخی موارد به غمانگیزترین شکل ممکن حتی جان آنها را نیز گرفته است.
فوتبال هند بزرگترین شوک خود در سالهای اخیر را زمانی دریافت کرد که انور علی، بازیکن حاضر در جام جهانی زیر 17 سال، که در پست دفاع به میدان میرفت و اکنون تنها 19 سال دارد، به عارضه میوپاتی ماهیچههای فوقانی قلب دچار شد (توضیح مترجم: میوپاتی عارضهای است که ماهیچه کمتر از میزان لازم فعالیت دارد).
او با رقم 30 هزار روپیه که رکورد آن زمان برای بازیکنی 18 ساله بود، به بمبئیسیتی پیوست اما به دلیل تشخیص ابتلا به این بیماری نتوانست پیشرفتی در زندگی حرفهای خود داشته باشد. متخصصان پزشکی در بمبئی و فرانسه به او توصیه کردند که فوتبال را کنار بگذارد. فدراسیون فوتبال هند با دکتر داتو گروچاران سینگ، رئیس کمیته پزشکی کنفدراسیون فوتبال آسیا، مشورت کرد و این متخصص پزشکی مدعی شد که بهترین کار برای انور علی این است که از حضور در مسابقات ورزشی خودداری کند.
با این حال پروفسور سانجای شارما، مدیر بخش مرکز قلب و عروق اتحادیه فوتبال انگلیس، باور داشت چون خطر چندان زیاد نیست، انور و خانوادهاش باید کاملاً در جریان این موضوع قرار گرفته و تصمیم نهایی بر عهده آنها باشد.
مشکل قلبی در بین فوتبالیستها دو دهه اخیر به بحثی داغ تبدیل شده است. اکثر مدیران فوتبالی سراسر جهان انجام آزمایشات پزشکی را اجباری کردهاند و متخصصان پزشکی نیز باور دارند که این آزمایشها باید به صورت مرتب انجام شود زیرا مشکلات قلبی میتواند بدون در نظر گرفتن سطح آمادگی جسمانی برای هر فردی پیش بیاید.
سایت گل با پروفسور رنجان شِتی، مدیر بخش و مشاور بخش تخصصی قلب و عروق در بیمارستانهای مانیپال در بنگالورو، صحبت کرده تا اطلاعات بیشتری درباره مشکلات قلبی که ورزشکاران به آن دچار میشوند پیدا کند.
شِتی اظهار داشت: «دو نوع بیماری هستند که ما باید روی آنها تمرکز کنیم. هایپرکاردیو میوپاتی - عارضهای که در هر یک نفر از بین 500 نفر دیده میشود. این ناهنجاری رایجی است. مشکلی ژنتیکی که ماهیچههای قلب در آن ضخیمتر میشوند و در اکثر مردم مسأله بزرگی ایجاد نمیکند. خصوصاً در بین ورزشکاران جوان رایج است.»
او اضافه کرد: «مشکل رایج در سنین بالای 35 سال حمله قلبی است که به دلیل انسداد عروق رخ میدهد. ورزشکاران تحت نظر هستند و به صورت مداوم تمرین میکنند اما ممکن است به دلیل کلسترول یا سابقه خانوادگی به انسداد دچار شوند.
حتی افرادی با انسدادهای کمتر حدود 30 تا 40 درصد نیز ممکن است در همین محدوده قرار بگیرند. دلیل این موضوع میتواند هیجان بیش از حد باشد. حمله واقعی مانند زلزله است و ممکن است برای هر کسی رخ دهد.» آزمایشات درست تنها راه اطلاع پیدا کردن از مشکلی چون ضخامت ماهیچه قلب است. این موضوع باید در مقاطع مختلف زندگی هر فوتبالیستی مورد بررسی قرار گرفته و رفع شود تا از ایجاد پیچیدگی ممانعت به عمل بیاید.
شتی معتقد است: «اکثر فوتبالیستهای حاضر در مسابقات فوتبال باید آزمایشهای الکتروکاردیوگرام و اکوی قلب انجام دهند. خصوصاً اگر اعضای خانواده سابقه حمله قلبی داشتهاند، آنها باید ملزم به انجام این آزمایشها شوند تا خطر ضخیم شدن ماهیچه قلب از بین برود.
آنها برای پیشگیری از سایر مشکلات قلبی باید مراقب سبک زندگیشان باشند. آنها (فوتبالیستها) خیلی خوب ورزش میکنند اما ورزش زیاد بدون تمرین درست میتواند باعث ایجاد مشکل شود. گاهی افراد این مسائل را فراموش میکنند. ورزش بیش از حد در هر شکلی میتواند به عضلات قلب آسیب بزند؛ بنابراین در اندازه آن محتاط باشید. گرم و سرد کردن نیز اهمیت زیادی دارد.»
موقعیت مربوط به مشکلات قلبی در بین ورزشکاران در هند با سایر نقاط جهان چندان متفاوت نیست. این موضوع به همان اندازه رایج است اما کمبود آگاهی بین ورزشکاران به چشم میخورد: «در هند نیز این آمار یک نفر از هر 500 نفر است اما همه با خطر زیاد مواجه نیستند. این موضوع در بین ورزشکاران جوان در هند نیز رایج است. این موضوع نباید از بازی کردن آنها جلوگیری کند. این فرد ممکن است با خطر کمی روبهرو باشد. موارد با ریسک بالا شرایط بدی دارند اما اکثر آنها با خطر کمی مواجه هستند.
اگر امآرآی شکافی را نشان ندهد پس جای نگرانی نیست. اگر شکاف بیش از 10 درصد را نشان بدهد، فرد نیاز به مراقبت بیشتر دارد. تشخیص میزان خطر، اهمیت زیادی در مورد درمان ضخیم شدن ماهیچه قلب دارد. همه ورزشکاران در آغاز زندگی حرفهای باید مورد آزمایش قرار بگیرند. حتی اگر نتایج منفی باشد، آنها باید هر پنج سال این آزمایش را تکرار کنند چون هیچ سن خاصی برای رخ دادن این مشکل وجود ندارد.
وقتی ورزشکاران زیادی داشته باشید، با موارد بیشتری از این بیماری روبهرو میشوید. اگر مشکلی دیده نشود میتوان آزمایش را هر پنج سال تکرار کرد. در غیر این صورت این آزمایش باید به صورت سالانه انجام شود. ژنها در بیماری ضخیم شدن ماهیچههای قلب ممکن است خود را در سن جوانی نشان نداده و کمی دیرتر هویدا شوند. اگر این اتفاق در سنین بالاتر رخ دهد، این بیماری نیز ملایمتر خواهد بود. موارد خطرناکتر در سنین پایین نمایان میشوند.»
شتی در پایان گفت: «یک بیماری دیگر نیز به نام ناهنجاری آریتمی بطن راست وجود دارد که دومین معضل رایج در جهان است و بیشترین موارد آن در ایتالیا دیده میشود. در سایر مناطق ضخیم شدن ماهیچههای قلب رایجترین مشکل است.
مشکل سوراو (گانگولی ) انسداد عروق کرونری است که در هند رایجتر است. دلیل آن بیشتر به واسطه سبک زندگی و رژیم غذایی این کشور است. کربوهیدرات بیش از حد، پروتئین کم و چنین مواردی.»
اگر شما یا دوستانتان ورزشکار هستید، اطمینان حاصل کنید که حداقل در سن 18 سالگی آزمایشهای الکتروکاردیوگرام و اکوی قلب و تست کلسترول را در سن 21 سالگی انجام دادهاید. و از همه مهمتر دچار اضطراب بیش از حد نشوید.
(این مطلب پیشتر در سایت هفتیک منتشر شده است)
در چنین روزی ۲۵ خرداد ۱۳۸۲
نشان لیاقت بریتانیا برای ونگر و هولیه
آرسن ونگر و ژار هولیه مربیان موفق فرانسوی تیمهای فوتبال آرسنال و لیورپول، درجه افسری «نشان لیاقت امپراطوری بریتانیا» را که یکی از درجات ممتاز ملی در انگلیس است، به انتخاب الیزابت ملکه انگلیس دریافت میکنند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از لندن، جک استراو وزیر امور خارجه انگلیس در روز 9 ژوئیه نشان رسمی این دو را به آنها اهدا خواهد کرد.
این دو به دلیل کمک قابل ملاحظهای که به رشد فوتبال انگلیس کردهاند، لایق دریافت این نشان شناخته شدهاند.
استراو در این زمینه گفت: «هولیه و ونگر با حسن انجام وظیفه و اشتیاق وصفناپذیر، دو باشگاه بزرگ فوتبال انگلیس را به دستیابی موفقیتهای درخشان در سطح انگلیس و سطح اروپا رهنمون ساختهاند.»
آرسن ونگر ضمن ابراز خوشوقتی از دریافت این جایزه عنوان کرده است: «فوتبال یک ورزش گروهی است و من از همه کسانی که از ابتدای ورودم در سال 1996 به آرسنال مرا در این تیم یاری کردند، تشکر و قدردانی میکنم.»
ونگر در مدت زمان حضورش در آرسنال، این تیم را دو بار فاتح لیگ برتر باشگاههای انگلیس در سالهای 1998 و 2002 و سه بار فاتح جام حذفی انگلیس در سالهای 1998، 2002 و 2003 کرد.
ژرار هولیه تیم لیورپول را سال 2001 به فتح سه جام حذفی انگلیس، جام یوفا و جام اتحادیه باشگاههای انگلیس رهنمون ساخت.
مسئولیت مهم مربی؛ شناخت اسکوچیچ از عراق
مازیار گیلکان
دراگان اسکوچیچ و سرکو کاتانچ خوب میدانند که در چه خطر بزرگی این بازی را آغاز میکنند. هر دو تیم خطر را احساس میکنند -کم و بیش- و هر دو تیم البته امیدهای پررنگی برای صعود دارند.
شناخت این دو مربی از تیم حریف شاید تعیینکنندهترین عامل موفقیت باشد. سرکو کاتانچ در اینباره گفته است: «ما بازیکنان ایران را دیدهایم و آنها نیز ما را تماشا کردهاند. ما میدانیم که آنها چگونه بازی میکنند و آنها هم میدانند که ما چگونه بازی میکنیم. هیچ راز نهفتهای وجود ندارد اگرچه از آخرین تقابل بین ما تغییرات جزئی وجود دارد.»
دراگان اسکوچیچ نیز درباره شناخت از عراق گفته است: «ما در مورد ترکیب عراق اطلاعات کاملی نداریم. همیشه وقتی یک بازیکن بازی میکند، معنیاش این است که یک بازیکن بیرون باید بنشیند. مطمئنیم که بهترین ترکیبشان را مقابل ما خواهند چید.»
رویکرد دو مربی در کنفرانس خبری متفاوت است اما واقعیت این نیست. اسکوچیچ و کاتانچ بیشترین وقت را برای شناخت از یکدیگر صرف کردهاند، چون میدانند انتقال این شناخت به بازیکنان چقدر میتواند در سرنوشت بازی تأثیرگذار باشد.
این بازی برای ایران بسیار پرخطر است، برخلاف جوی که از ۳ بازی پیشین تیم ملی پدید آمده، ما با یک خطر بزرگ بازی را شروع میکنیم و نباید از یاد ببریم که هنوز در خطر حذف از مسیر جام جهانی قطر هستیم.
فوتبال ایران باور ندارد که صعود به جام جهانی را به این سادگی از دست بدهد، بنابراین باید در این بازی با عراق بازیکنان مسئولیتپذیر باشند و بیش از توان خود برای پیروزی بجنگند تا در بهترین حالت صعود کنیم.
مسئولیت بزرگی هم بر دوش دراگان اسکوچیچ است. دریافتهای فنی دقیق و درست او از بازی عراق میتواند سرنوشتساز باشد. او باید با شناخت دقیق ارنج کند و دست حریف را پیش از بازی و در جریان بازی بخواند. اینکه اسکوچیچ در کنفرانس گفته از عراق اطلاعات کاملی نداریم، احتمالاً یک شوخی و ترفند رسانهای است و او با بیشترین شناخت از حریف باید بازی را شروع کند.
شبِ واقعه فرا رسید
این آخرین بار است؟
میعاد نیک
صدای پای سربازان آماده به حمله سپیدترین اردوگاه فوتبالی حالا در اطراف دروازههای ورودی قلعهای به بزرگی یک استادیوم فوتبال شنیده میشود. سربازانی که هر کدام میتوانند بهتنهایی نقش یک فرمانده و ژنرال را هم ایفا کنند، این روزها شهرهای منامه و المحرق را برای جنگاوری انتخاب کردهاند تا همگی زیر یک لوا و برای یک پرچم، متحدانه به کارزار با حریفان متخاصم خود بپردازند. یوزهای سپیدپوش فوتبال ایران پس از روزهای تلخ و سیاهی که با مارک ویلموتس و مجموعه مدیریتی فدراسیون پیشین از پسِ روزگار گذراندند، این روزها از هر زمانی برای انتقام و ستیزهجویی آمادهترند. اردویی که پس از خداحافظی تلخ و غریبانه کارلوس کیروش به یکباره آن اتحاد و یکرنگی مثالزدنیاش درهم شکست و با طلوع اعجوبهای بیتکرار بهنام مارک ویلموتس به قعر چاه عدم و قهقرا آزادانه سقوط کرد، حالا و در خاموشی چراغهای دلیل راه با اتکا به نور شمعهای کوچک درحال بازیابی آن روح زخمخورده و آن سیره اساطیری است.
مسیری را که ملیپوشان فوتبال ایران طی ۲ سال گذشته پشت سر گذاشتند، مملو از دستاندازها و چالههایی بود که هر آن تمام ملزومات را برای کلهپا کردن اتوبوس زهواردررفته تیم ملی در اختیار داشتند اما آن ققنوس بود که در نهایت مغرورانه از آتش به سلامت بیرون آمد و این هم یوزها بودند که به رغم چشیدن زخم، عقب ننشستند و خود را از تکوتا نینداختند تا کار به امشب و بازی حیاتی برسد؛ زمانی مناسب برای رد شدن با تانک از روی گربه سیاه همیشگی. گذر پوست به دباغخانه میافتد و گذر تیم ملی فوتبال عراق هم به ملیپوشان ایرانی. همسایهای که به خودش لقب شیر بینالنهرین را داده و ستیزهجویانه به رقیب بزرگ و پرافتخارش نگاه میکند، در چارچوب دور رفت رقابتهای مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۲ قطر توانسته بود با همان تاکتیکهای مبتنی بر جنگ روانی از سد شکننده آن روزهای ایرانیان عبور کند اما حالا نوبت به انتقام رسیده و همسایه نهچندان دوست و آشنا این را خوب میداند.
یکدلی، یکرنگی، اتحاد و برادری شاید تمام کلیدواژههایی باشد که یوزهای ملیپوش طی ۹۰ دقیقه حساس خود در استادیوم شیخ علیبنمحمد آلخلیفه المحرق به آن نیاز خواهند داشت. مدتهاست بر این جمله واقفیم که در غرب آسیا و خاورمیانه، هیچ تیمی از لحاظ نفر به نفر به گرد پای ملیپوشان ایرانی هم نخواهد رسید اما در بزنگاههای حساس و گردنههای صعبالعبور، این مسائل فرامتنی و خارج از فوتبالی بوده که سدِ راه موفقیتمان شده و رؤیاهایمان را نقش بر آب کرده. فوتبال ایران امشب به ایستگاه مهمی رسیده که انتهای مسیر صعود به جامجهانی و جام ملتهای آسیا نیست اما آخرین مسلخ خواهد بود. ملیپوشانی که پس از ۲۰ سال توانستند طلسمشکنی کنند و تیم ملی فوتبال بحرین را در خاک خودش شکست دهند، حالا در معرض بزرگترین طلسم تاریخ خود قرار دارند؛ تقابلی حیثیتی و مرگبار مقابل همسایه همیشگی و رقیب دائمی. جنگِ یوز و شیر دیدنی خواهد بود و رویارویی ایران و عراق هم. باید این آخرین باری باشد که کارمان به عراق و فوتبالِ نازیبایش گره خواهد خورد. دراگان اسکوچیچ و کادرفنی ملیپوشان باید هر آنچه را که آموختهاند، در شب واقعه بهدرستی پیاده کنند تا هم خیالمان از این نسل طلایی راحت شود و هم نخستین مأموریت سرمربی کروات به صحت و سلامت خاتمه یابد.
جاهطلبی مستر اسکوچیچ
رؤیایت را حفظ کن
در چند سال اخیر چه بازی تیمهای ایران در لیگ قهرمانان آسیا در برابر نمایندگان عراق و چه رویاروییهای ملی محلی برای دامن زدن به حواشی، نمایشی احساسی و خشن بوده است
سامان موحدی راد
سرانجام روز واقعه فرا رسید. بازی حساس و مهم تیم ملی ایران در برابر همسایه غربی که تاریخ پرفراز و نشیبی را در کنار هم پشت سر گذاشتیم و سایه همین تاریخ و مناسبات سیاسی در زمین بیش از هر زمانی خودنمایی میکند. در چند سال اخیر چه بازی تیمهای ایران در لیگ قهرمانان آسیا در برابر نمایندگان عراق و چه رویاروییهای ملی محلی برای دامن زدن به حواشی، نمایشی احساسی و خشن بوده است. در آخرین تقابل ملی هم که تیم دستپرورده مربی ناکاربلد و مغرور اتریشی مغلوب عراق شد تا حالا همه این حرف و حدیثها برای صعود ایران پیش بیاید. آوردگاه منامه میتوانست خیلی زودتر برای فوتبال ما تمام شود و یک ناکامی ملی را فراهم کند.
وضعیت کلی فوتبال ایران در چند سال گذشته و مدیریت ناپایدار و خارج از اصول آن راهی جز این هم برای یکی از قدرتهای فوتبال آسیا باقی نگذاشته بود. با این حال یک تغییر استراتژی و انتخاب مناسب در میان گزینههای موجود موجب شد تا تیم ملی روزهای آفتابی خوبی را تا به اینجا در منامه پشت سر بگذارد. 3 بازی و کسب ۱۰۰ درصد امتیازات ممکن کمک کرد تا همه امیدوار باشیم بازی آخر و گام آخر هم محکم برداشته شود.
یک تیم آماده درون زمین و یک تیم مناسب بیرون زمین و چند ستاره روی سکوها موجب شده تا دست اسکوچیچ برای چیدن ترکیب کاملاً باز باشد و از سوی دیگر همین مسأله هم کارش را برای انتخاب یازده نفر سخت کرده است. همین بازی آخر بود که مهدی قائدی هم با آمادگی مثالزدنیاش خودش را به ترکیب تحمیل کرد و حالا با این همه ستاره آماده کار سخت اسکوچیچ برای چینش 11 نفره شروع شده. البته که چنین سختیای برای هر مربیای شیرین است. چه کسی است که نخواهد در ترکیب تیمش ستارههای در اوج آمادگی چون طارمی، آزمون، قدوس، قلیزاده و قائدی را داشته باشد؟ اخبار و گزارشهای این روزها از اردوی تیم ملی هم حکایت از روحیه بالای تیم ملی دارد. تیمی که به خاطر بحران کرونا مدتها بود این میزان طولانی مدت در کنار هم جمع نشده بودند و حالا در بازیهای متمرکز منامه توانستند یک بار دیگر روح تیمی تیم ملی را احیا کنند.
در این میان نباید از نقش اسکوچیچ گذشت. مردی که شانس در خانهاش را زد و به خوبی نشان داد که فرصتطلب است و به دنبال روزنهای است تا خودش را نشان دهد. این بازیها تا به اینجای کار یک امتیاز مثبت برای مردی بود که خیلیها در کیفیت کارش تردید داشتند اما توانست به خوبی خودش را اثبات کند. تنها گام نهایی مانده و جاهطلبی اسکوچیچ و تیمش تا یک حریف قدیمی، چغر و بدبدن و در برخی موارد بیاخلاق را هم با موفقیت از پیش بردارند. رؤیای سومین جامجهانی پیاپی نباید به این زودی برای ما از بین برود.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو