عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6683 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۶ بهمن
|
خدا را شکر که داور فوتبال نیستم!
احسان محمدی
اشتباهات داوری و نق و نقدهای بعد از هر بازی در لیگ برتر آنقدر اعصابفرسا شده که آدم را از هر چه فوتبال است، بیزار میکند. اگر قبلاً فقط تعدادی از هواداران افراطی دم از سوتهای مشکوک و هواداری به نفع یک تیم میزدند، چند سالی است که همه پشت داورها قایم میشوند. امکان ندارد یک مربی بگوید در چینش بازیکنان یا انجام تعویض اشتباه کرده که نتیجه را به حریف داده یا رقیب تیم بهتری بوده. بعد از ناکامی یا زمین و توپ مشکل دارد، یا هوا زیادی سرد و گرم بود یا هتل و میزبانی ایراد داشت، یا رقیب اتوبوسی و ضد فوتبال بازی کرد یا داور، فدراسیون و دستهای پنهان تصمیم گرفته بودند که آنها نتیجه نگیرند.
در این میان داوران فوتبال چنان زیر فشار هستند که بازی شروع نشده دست و پایشان میلرزد. گردانندگان صفحات پرتعداد هواداری در اینستاگرام میروند میگردند که داور این بازی مثلاً یک کرنر را در بازیهای قبل علیه آنها گرفته و همین را دستاویز میکنند که این نقشه و توطئه است تا او سر تیمشان را ببُرد. خودتان را جای این داور بگذارید که با چه ترس و لرزی هر بار باید سوت بزند آن هم برای دستمزدی حدود 750 هزار تومان که قرار است بعداً به حسابش بریزند یا نریزند!
حین بازی هم باید یورش اعضای کادرفنی تیم پرهوادار را تحمل کند. آشکارا میشود نوعی تقسیم کار را روی نیمکت بعضی تیمها دید. سرمربی و دستیاران دقایقی از بازی را بین خودشان تقسیم میکنند و برای هر سوت داور، درست یا غلط به نوبت به سمتش یورش میبرند و او را تحت فشار قرار میدهند. در نهایت هم یک کارت زرد میگیرند اما عملاً تمرکز داور را به هم میریزند و با اعتراضهای مکرر مهار بازی را در دست میگیرند.
بعد از بازی هم باید انواع و اقسام فحاشیها نسبت به خود و خانوادهاش را در شبکههای اجتماعی به جان بخرد. همین میشود که علیرضا فغانی یکی از بهترین داوران جهان و شاید تاریخ فوتبال آسیا وقتی دلآزرده مهاجرت میکند، میگوید: «برای اولین بار از قضاوت فوتبال در استرالیا لذت بردم».
یادمان نرود که ما مدعی تمدن چند هزار ساله هستیم در حالیکه استرالیا تا همین چند صد سال پیش تبعیدگاه زندانیان و تبهکارانی بود که بریتانیا میخواست از شرشان راحت شود!
«داورها خوب سوت بزنند تا کسی به آنها فحش ندهد.» در اینکه داورها باید توان فنی و روحیشان را ارتقا بدهند شکی نیست، در اینکه فدراسیون فوتبال زمینه برگزاری کلاسهای متعدد را فراهم بیاورد کسی تردیدی ندارد، در اینکه باید دستمزد شایسته بگیرند تا روی داوری تمرکز کنند کسی نقدی وارد نمیکند، در اینکه باید تجهیزات کافی داشته باشند کسی خللی وارد نمیکند اما آیا واقعاً این اتفاقات رخ میدهد؟ آیا گوشیهای بیسیمی که داورها در لیگ برتر استفاده میکنند، اصلاً کار میکنند یا گاهی دکوریاند؟ همین نکته کوچک شاید جواب سؤالهای بالا را بدهد. اینکه وقتی تا این اندازه در امکانات فقیر هستیم، چرا انتظار داریم داوریمان بینقص باشد. آیا کیفیت بازی تیمهای فوتبال ما در حد آلمان است که قضاوتهای آلمانی انتظار دارند؟
تکرار میکنم که این ماجراها دلیل نمیشود تا داوران با بیمسئولیتی سوتهای پرخطا بزنند ولی با مجموعه این فشارها هر روز خدا را شکر میکنم که در این کشور داور فوتبال نیستم!
(این یادداشت در سایت عصر ایران هم منتشر شده است)
تحلیلهای فکری علیه استقلال
مازیار گیلکان
استقلال روز بازی با سایپا دوباره فهمید دچار چه مشکلات خودساختهای است و چقدر سخت میتواند از بندهایی که برای خود ساخته آزاد شود. پیش از این بازی، محمود فکری فرصتی پیدا کرد که با صدرنشینی انتقادات را فراموش کند و پاسخی به نام نتیجه پیدا کند.
استقلال در حل مشکلات فنی خود چندان موفق نیست و این دلیلی روشن دارد. اصلاح بازی استقلال با خوشسلیقگی در چیدن بازیکنان رابطهای مستقیم دارد، کاری که از محمود فکری و همکارانش هنوز برنیامده است. استقلال در چیدن مهرههای ارزشمند خود به اندازه کارآیی دقیق آنها با دقت نیست. هر بار ترکیبها مشکلاتی را در ارائه بهترین کیفیت بازیکنان پدید میآورد و این هر هفته تکرار میشود. محمود فکری و همکارانش انگار ارزیابی دقیقی از نیروی انسانی تیم ندارند و در استفاده از آنها تبحر کافی را به کار نمیبرند.
محمود فکری در حالیکه یکی از بهترین تیمهای سالیان اخیر استقلال را در اختیار دارد اما همواره کوشش میکند تا بگوید تیم را در شرایطی سخت تحویل گرفته است. این حرفهای او اما کمکی به استقلال نمیکند و این واقعیت را تغییر نمیدهد که تیمی پرستاره و باکیفیت در اختیار فکری قرار گرفته است.
فکری باید با کنار گذاشتن این تحلیل، به ارائه بهترین کیفیت با نیروی انسانی بسیار ارزشمند استقلال فکر کند و البته این کار تا امروز با همفکری حنیف عمرانزاده و آرش برهانی و حتی صمد مرفاوی موفقیتآمیر نبوده و معلوم نیست در آینده به کجا ختم شود و چه کیفیتی خلق شود.
حرفهای فکری نشان میدهد که او موضوع مشکلات فنی استقلال را نمیخواهد جدی بگیرد و نتیجه شکست مقابل سایپا را به بدشانسی تقلیل میدهد: «بازی خوبی بود. حیف شد بازیای که در آن خوب بازی کردیم و میتوانستیم برنده از آن بیرون بیاییم، متأسفانه تمرکز لازم را نداشتیم و سه امتیاز را دادیم. زمانی که گل را دریافت کردیم، بازیکنان به خودشان آمدند و فشار زیادی وارد کردند تا گل را جبران کنند ولی با توجه به اینکه تمرکز کافی را نداشتند و یک مقدار عجله کردند، از موقعیتهایی که در 18 قدم حریف ایجاد کردیم، استفاده نبردیم تا در یک بازی که میتوانستیم برنده بازی باشیم، ببازیم. روی بد فوتبال امروز به ما رو کرده بود.»
این تحلیلها علیه استقلال است و با این حرفها، استقلال نمیتواند به مشکلات فنی خود مسلط شود و نمیتواند مشکل را در خود پیدا کند.
تلنگر بههنگام به استقلال فکری
حیلــــت رهــــا کــــن
حاج محمود آبیها باید شکرگزار باشد که استقلال از یک پلیآف چالشی با العین معاف شد و مستقیماً به دور گروهی آسیا رفت
شکست مقابل سایپای جوان و جسور، صرفاً یک باخت ساده نبود. شاید به واسطه این شکست، صدر جدول و استقلال از هم غریبهتر شوند ولی مهمتر از آن، این باخت خانگی ضعفهای فردی و تیمی شاگردان محمود فکری را یادآور شد؛ ضعفهایی که پشت نتایج درخشان آبیها در چهار بازی اخیرشان پنهان میماند.
این ضعفها هنگامی خطرناکتر هم بهنظر میرسند که جملات سرمربی استقلال پس از بازی، از همان المانهای نخنمای همیشگی تشکیل میشوند؛ از یورش به داوری و تئوری بیاساس توطئه.
انکار نمیکنیم که استقلال تا اندازهای به غرور خودش باخت، در نشستن توپهایش به قفس توری نارنجیپوشان هم چندان خوشاقبال نبود، یا اینکه سیوهای معجزهآسای محمدحسین اکبرمنادی مانع گلزنی مهاجمین میزبان شدند اما در نامی به بزرگی استقلال، این متغیرهای محیطی توجیه خوبی برای ناکامی نیستند. در همین بازی، سایپا از فضای پست 14 برای گلزنی به آبیپوشان استفاده کرد؛ منطقهای که پیشتر پرسپولیس و تراکتور نیز روی آن سرمایهگذاری کردند تا نشان دهند بازیکنان دفاعی استقلال تا چه اندازه نسبت به پوشش آن بیتفاوت هستند. بازی با سایپا اثبات کرد که نمیتوان انتظار داشت تمام این ایرادات با ابر واکنشهای رشید مظاهری خنثی شوند؛ کما اینکه بهتر است استقلال یک بار بابت اشتباهاتش در لیگ تنبیه شود تا برای آسیا عبرت بگیرد.
بازی شنبه عصر، دومین نمایش استقلال در لیگ بیستم بود که در آن موفق به گشودن دروازه رقیبش نمیشود. برخلاف دفعه قبل که دیدار مقابل پیکان بود، فکری تمام مهرههای هجومیاش را در اختیار داشت. حرکات مهدی قایدی تکراری، انفرادی و در خدمت خود (بهجای تیم) بودند. محمد نادری در کنترل توپ یکی از ضعیفترینهای میدان بود. مهدی مهدیپور و شیخ دیاباته در خط میانی و هجومی دو ستاره کم تأثیر بودند. در فاز حمله، تنها فرشید اسماعیلی بود که به نوعی تعویض مثبت فکری بود. هوش و تکنیکش هرچند برای استقلال گل نساخت ولی آبیدلها را هم به بازگشت تیمشان امیدوارتر ساخت و هم به اوجگیری دوباره خودش.
حال که نقصانهای فنی واضحی در بازی فردی و تیمی استقلال دیده میشود، محمود فکری و دستیارانش نباید به صدرنشینی لیگ در یک کورس نزدیک و پایاپای اکتفا کنند.
اگر آبیپوشان میخواهند در فصل جدید لیگ قهرمانان خاطرات خوشایندی بر جای بگذارند، باید از همین اکنون آنالیز و اصلاح خود را جدی بگیرند. غولهای آسیا تیمهایی نیستند و ستارگانی ندارند که از فرصتطلبی بپرهیزند و از این ایرادات به سود خود استفاده نکنند. حاج محمود آبیها باید شکرگزار باشد که استقلال از یک پلیآف چالشی با العین معاف شد و مستقیماً به دور گروهی آسیا رفت؛ ولی حال که به او و استقلالش زمان هم داده شده، فرصت چندانی ندارد تا تیمش را از نظر فنی بازبینی کند تا تیم آبی پایتخت، تیم بازیهای دشوار هم باشد.
1+9 ایرانی در لیگ قهرمانان اروپا
از مهرداد میناوند تا مهدی طارمی
این روزها جامعه ورزش، خصوصاً فوتبال، نگاهش به سمت بیمارستان لاله تهران است. مهرداد میناوند بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس چند روزی است به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در وضعیت نگرانکنندهای قرار دارد و پزشکان در تلاش هستند تا او را دوباره به زندگی عادی بازگردانند.
میناوند یکی از بازیکنان باسابقه فوتبال ایران در لیگ قهرمانان اروپا بوده است. چیزی که همواره خود مهرداد هم به آن افتخار کرده و حالا در این گزارش قرار است به ۱۰ بازیکنی بپردازیم که در مهمترین رویداد باشگاهی جهان شرکت کردهاند.
مهرداد میناوند
مهرداد در فصول 99-1998، 2000-1999 و 2001-2000 در لباس تیم اشترومگراتس اتریش در لیگ قهرمانان اروپا حضور پیدا کرد. او ۱۴ بار با لباس این تیم اتریشی به میدان رفت و ۱۰۴۴ دقیقه بازی کرد. ماحصل این بازیها یک پاس گل برای ستاره وقت تیم ملی ایران بود. او مقابل تیمهای بزرگی چون منچستریونایتد و رئال مادرید هم به میدان رفت و همچنان بیشترین دقایق حضور و بیشترین تعداد بازی با لباس یک تیم را در چمپیونزلیگ به عنوان یک بازیکن ایرانی به خود اختصاص داده است. تصاویر مهرداد در کنار بازیکنانی چون دیوید بکام، روی کین، رائول گونزالس و... در ذهن اهالی فوتبال باقی مانده است.
علی دایی
شهریار فوتبال ایران نیز در سه فصل پیاپی طعم حضور در یو سی ال را چشید. او یک فصل با بایرن مونیخ چهار بازی انجام داد و به فینال هم رسید اما در دیدار نهایی شانس بازی را پیدا نکرد و از نزدیک شاهد شکست تراژیک شاگردان اوتمار هیتسفلد در برابر منچستریونایتد بود. او سپس راهی هرتابرلین شد و در ۲ سالی که برای این تیم در اروپا بازی کرد موفق شد سه گل حساس را به تیمهای چلسی انگلیس(۲) و آث میلان بزند. علی دایی در مجموع ۱۵ مسابقه را در لیگ قهرمانان اروپا انجام داد.
مهدی مهدویکیا
در فصل 2001-2000 بود که هامبورگ با سرمربیگری پاگلزدورف به لیگ قهرمانان اروپا رسید. آنها در اولین بازی دور گروهی مقابل یوونتوس به تساوی پرگل چهار بر چهار دست پیدا کردند. پیپو اینزاگی برای یووه سه گل زد و در تیم آلمانی هم مهدی مهدویکیا یک گل به ثمر رساند، یک پاس گل داد و یک پنالتی گرفت و به تنهایی مانع پیروزی شاگردان کارلو آنچلوتی شد. گل مهدی وارد دروازه ادوین فندرسار شد. او مهره فیکس هامبورگ در این دوره از مسابقات بود اما نتوانست با تیمش به مرحله دوم صعود کند.
وحید هاشمیان
یک فصل حضور در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ برای وحید هاشمیان در تاریخ لیگ قهرمانان اروپا. او ۲ بار برای تیمش به میدان رفت و مقابل تیمهای آژاکس و یوونتوس چند دقیقه در زمین حاضر شد و نه گلی به ثمر رساند و نه پاس گلی داد. مجموع دقایق حضور هلیکوپتر ایرانی در یو سی ال به ۲۰ دقیقه میرسد.
علی کریمی
جادوگر فوتبال آسیا ۲ فصل با بایرنمونیخ حدفاصل سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ و یک فصل با تیم شالکه در لیگ قهرمانان اروپا حاضر شد. علی کریمی در این مدت یک گل با لباس باواریاییها به راپیدوین زد و دیگر موفق به انجام این کار نشد. او پس از ترک بایرن و در سال ۲۰۱۰ بود که با پیشنهادی غیر منتظره از سوی شالکه مواجه شد و به این تیم آلمانی رفت. او در جمع معدنچیها چندان فرصت بازی پیدا نکرد اما چند دقیقهای در ورزشگاه جوزپه مهآتزا در برابر اینترمیلان بازی کرد و در کنار نفراتی چون رائول گونزالس، مانوئل نویر، یولین دراکسلر، جفرسون فارفان و جوئل ماتیپ پا به توپ شد.
اشکان دژاگه
یک فصل حضور در لیگ قهرمانان اروپا با تیم آلمانی وولفسبورگ برای اشکان دژاگه بسیار خاطرهانگیز شد. اشکان با وجود اینکه مهره اصلی تیمش نبود اما در برابر منچستریونایتد و بشیکتاش بازی کرد و شانس دوئل با شاگردان سرالکس فرگوسن نصیبش شد. البته که او بعداً در لباس فولام به لیگ برتر انگلیس رفت و بارها مقابل بزرگان جزیره بازی کرد.
سعید عزتاللهی
فقط سه دقیقه ماحصل حضور سعید عزتاللهی در دور گروهی لیگ قهرمانان اروپا بوده است. او در برابر تیمهای
پی اس وی آیندهوون و بایرن مونیخ به عنوان بازیکن تعویضی حضوری کوتاهمدت داشت. سعید در آن برهه در کنار سردار آزمون برای تیم روستوف بازی میکرد. البته که او در مرحله پلیآف لیگ قهرمانان موفق به گلزنی نیز شده بود.
سردار آزمون
اما به بهترین لژیونر فوتبال ایران در لیگ قهرمانان اروپا برسیم. سردار با چهار گل زده به تیمهای بایرنمونیخ، اتلتیکو مادرید، لیون و بنفیکا بهترین گلزن است. سردار ۱۶ بازی انجام داده و ۱۲۰۹ دقیقه در زمین حضور داشته و از این ۲ حیث نیز بالاتر از هر بازیکن ایرانی دیگری در یو سی ال بازی کرده است. او این فرصت را دارد تا در سالهای پیشرو نیز این آمار را بهبود ببخشد. آزمون در فصلی که گذشت برای زنیت در لیگ قهرمانان بازی کرد اما نتوانست گلی به ثمر برساند و تیمش هم به راحتی از دور مسابقات کنار رفت.
کاوه رضایی
با اینکه دوران حضور در تیم بروژ بلژیک برای کاوه رضایی کابوسوار بود اما این بازیکن بااخلاق فوتبال ایران موفق شد در چمپیونزلیگ بازی کند و حتی یک پاس گل هم بدهد. کاوه با اینکه مهره اصلی تیمش نبود اما در ۲ بازی ۹۷ دقیقه در زمین حضور داشت و در برابر موناکو پایهگذار یکی از گلهای تیمش بود. کاوه در حال حاضر برای تیم شارلروا بازی میکند.
مهدی طارمی
و حالا مهدی طارمی. بازیکن بوشهری فوتبال کشورمان به دهمین و فعلاً آخرین لژیونر فوتبال ایران تبدیل شده که در لیگ قهرمانان اروپا بازی کرده است. طارمی در دور گروهی فصل جاری یو سی ال در سه دیدار مقابل مارسی (۲ بار) و منسیتی ۲۷ دقیقه بازی کرد و بیشتر یک یار تعویضی بود اما اخیراً اوضاع فرق کرده است. طارمی به ستاره اصلی تیمش تبدیل شده و در مرحله یک هشتم نهایی میتواند هم پایش را به گلزنی باز کند و هم تعداد دقایق حضورش را افزایش دهد. طارمی تنها نماینده فعلی ایران در چمپیونزلیگ است. او با پورتو باید در تاریخهای ۲۹ بهمن و ۱۹ اسفند به مصاف یوونتوس ایتالیا برود.
باید امیدوار باشیم طی سالیان آینده تعداد بازیکنان ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان اروپا افزایش پیدا کند و نفرات دیگری نیز در این تورنمنت باکیفیت بازی کنند. این نکته را باید در نظر داشته باشیم که حضور در مرحله پلیآف لیگ قهرمانان اروپا ملاک ما نبوده و فقط کسانی لحاظ شدهاند که از دور اصلی و مرحله گروهی در این مسابقات به میدان رفتهاند.
(این گزارش در خبرگزاری ایرنا منتشر شده است)
روی اشتباهات خودت تمرکز کن
دشمنان خاص آقای فکری
میعاد نیک
آبیهای تهرانی پس از یک تساوی ناپلئونی در شهرآورد پایتخت و پیروزی مقابل تراکتور نامتوازن نباید در بادِ برد میخوابیدند. نمایش استقلال در دو دیدار اخیر برآیندی از یک تیم سینوسی و بیثبات بود که ممکن است یک روز نتیجه بگیرد و روز دیگر حتی از یک موقعیتسازی صحیح هم خبری نباشد.
آبیها برای نخستین بار در لیگ بیستم مقابل یک تیم تدافعی که گاردی همیشه بسته دارد، بازی کردند و نخستین آزمون جدی خطوط میانی و هجومی تیم استقلال با شکست مواجه بود؛ شکست مقابل تساویبازترین تیم لیگ و تیمی که پیش از این تنها از پسِ ذوبآهن برآمد.
چیزی که این شکست را تحتالشعاع قرار میداد اما نه بررسی و آنالیز نقاط ضعف، بلکه دشمنتراشیهای فرضی محمود فکری پس از یک نمایش بیدفاع بود. در روزی که آبیپوشان حتی نتوانستند یک موقعیت خشک و خالی مبتنی بر اصول تاکتیکی روی دروازه سایپا ایجاد کنند، سرمربی استقلال به جای پذیرش ضعف و تلاش برای جبران عقبماندگیها علت این باخت را بدشانسی دانست و باز هم به دشمنانی که معلوم نیست کجا نشستهاند، تاخت.
ناتوانی در خلق موقعیت و حفظ ریتم بازی یکی از اساسیترین معضلات اردوگاه استقلال در لیگ بیستم است اما مهمترین مشکل نه در مستطیل سبز که به کنارههای خط طولی و سکان هدایت آبیها بازمیگردد. کشتی استقلال در لیگ برتر به دست ناخدایی سپرده شده که از پذیرفتن مسئولیتهای بدیهی هم سر باز میزند و هیچ بعید هم نیست که اگر این کشتی با تمام سرنشینانش غرق شد، تقصیر را به گردن باد و طوفان بیندازد.
استقلالِ فکری هیچ شباهتی به استقلال سالهای گذشته ندارد، تیمی ترسو و پرخاشگر که تمام صفات مذمومش را از کادر فنی وام گرفته و تجلیگر یک اردوگاه عصبانی در زمین است. افراد عصبی معمولاً تصمیمات اشتباه میگیرند و تسری دشمن تراشیهای فرضی باعث شده تا آبیپوشان هر روز عصبانیتر باشند و هر لحظه پراشتباهتر.
نبردهای پوشالی حاج محمود
از پیله بیرون بیـــا
سامان موحدی راد
خیلی عجیب است که شما 3 نفر از آمادهترین مهاجمهای لیگ برتر را در اختیار داشته باشید و در یک ۹۰ دقیقه نتوانید به گل برسید. اتفاقی که برای محمود فکری و استقلال چند روز پیش و مقابل سایپا رخ داد.
باخت استقلال صدرنشین برابر تیم میانه پایین جدولی شاید در بهترین زمان ممکن برای محمود فکری رخ داد. اگر او گوش شنوایی برای دیدن اشتباهات تیمش داشته باشد و مدام پشت نبردهای پوشالینش با دشمنانش قرار نگیرد به خوبی میتواند ایراد کار تیمش را ببینید چرا که شکست برابر سایپا یک اتفاق خاص فوتبالی بود. از آنهایی که تیم برتر میدان هرچه میزند به در بسته میخورد و در مقابل حریف ضعیفتر با یک فرصت کماثر به پیروزی میرسد. شاید در بازی اخیر سایپا فرصت چندانی برای گلزنی نداشت اما نباید فراموش کنیم که استقلال هم عملاً بد بازی میکرد و فوتبال زیبایی به نمایش نمیگذاشت.
آنچه در دیدار با سایپا اتفاق افتاد همانی بود که در نیمه دوم بازی با پرسپولیس رخ داد. بازی با سه مهاجم بدون اینکه فکری برای تغذیه آنها شود و بدون اینکه ایدهای برای طراحی حملهها صورت بگیرد. این را بگذارید کنار اینکه استقلال در فاز دفاعی تبدیل به یک تیم مبتدی شده است. تراکم بازیکنانی که میتوانند در نقش دفاع میانی در استقلال بازی کنند هم موجب نشده تا استقلالیها به ترکیبی ایدهآل برای خط دفاعیشان برسند. خط دفاعی آنها زیر سادهترین فشارها هم ناهماهنگ و بچگانه رفتار میکند و اگر بخت با استقلال تا کنون یار نبود و رشید مظاهری نبود ای بسا وضع این تیم بسیار بدتر بود. این سرگردانی در خط هافبک استقلال هم البته که دیده میشود. محمد نادری یکی از کماثرترین بازیکنان استقلال تا اینجای کار بوده. حداقل میلیچ یک گل سه امتیازی برای استقلالیها به ثمر رسانده بود اما نادری با به کارگیری مکملهای اشتباه در کنارش به بازیکنی سرگردان در ترکیب استقلال بدل شده که نمیتواند به تیم کمک کند اما شاید مهمترین ایراد استقلال در این بازی در خط حمله باشد. جایی که به اسم استقلال با سه مهاجم بازی میکند اما در عمل با یک مهاجم بازی میکند و قایدی و مطهری نقش هافبکها را برای استقلال دارند.
آنچه مشخص است این است که پیوستگی بین خطوط در استقلال هنوز معنی ندارد و این تیم نمیتواند نه در مواقع برتری حفظ توپ کند و نه در مواقعی که بخواهد به حریف خود فشار وارد کند و خیمه سنگینی روی محوطه جریمه این تیم بزند. استقلال فکری تا کنون تنها خوب امتیاز کسب کرده ولی زیبا بازی نکردن این تیم موجب شده تا دل هواداران با تیم فکری صاف نشود. فکری باید فکری به حال تیمش بکند. از پیله دشمنان از صدرنشینی ما خوشحال نیستند بیرون بیایید و واقعیتهای تیمش را ببیند. اشتباهات تیم فکری اگر برطرف نشود آنها حتی در جمع چهار تیم هم قرار نمیگیرند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو