عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6646 /
۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۰ آذر
|
کمیته انضباطی از خبر انتخاب الهامی شوکه شد
ساکت شش ماه محروم است و نمیتواند مربیگری کند
مهدیه دریابیگی
منصوریان نخستین برف را در تبریز دید و رفت. زنوزی چندان مدیرعامل پرحوصلهای نشان نداده؛ این نکته را میتوان از انتصاب و اخراجهای این مدیر فهمید. علیرضا منصوریان که قبل از فصل با کلی سر و صدا به تبریز رفت تا هدایت تیم تراکتور را برعهده بگیرد، با پایان هفته پنجم چمدان خود را بست و از تراکتور خارج شد تا جزو اولین مربیان اخراجی لیگ باشد اما نکته مهمتر و قابل تأملتر از اخراج منصوریان، انتخاب جانشین این مربی بود که همه، حتی کمیته انضباطی و استیناف را شوکه کرد! اینطور که گفته میشود ساکت الهامی مربی فصل قبل تراکتور جانشین منصوریان برای ادامه لیگ خواهد بود. انتخاب الهامی از این لحاظ جامعه فوتبالی را شوکه کرد که این مربی به دلیل رفتارهایش در بازی فینال جام حذفی توسط کمیته انضباطی و استیناف محروم شده بود و محرومیت ششماهه این مربی که قطعی هم هست، از هرگونه فعالیت فوتبالی او جلوگیری میکند. وقتی خبر انتصاب این مربی در محافل فوتبالی پیچید، رؤسای دو کمیته (انضباطی و استیناف) را شوکه کرد؛ اینکه چطور بیتوجه به رأی ارکان قضایی فدراسیون، مدیرعامل تراکتور دست به چنین انتخابی زده است. البته رسالت رسانهای ما حکم میکرد که باز هم پیگیر ماجرا باشیم چون آنقدر اتفاقات جورواجور در راهروهای فدراسیون میافتد که ما از آن بیخبر هستیم و شاید پرونده محرومیت ساکت الهامی هم یکی از ماجراهای عجیب محسوب شود اما با توجه به تحقیقات انجام شده مشخص شد ساکت الهامی بعد از اتفاقات بازی فینال توسط کمیته انضباطی شش ماه محروم شده که سه ماه از این محرومیت به حالت تعلیق درآمده اما الهامی به این حکم اعتراض میکند به همین دلیل پرونده به استیناف فرستاده میشود که در این کمیته سه ماه تعلیقی برداشته شده و حکم محرومیت الهامی شش ماه قطعی میشود. یعنی الهامی اگر به محرومیت خود اعتراض نمیکرد شاید حکمش سنگینتر از قبل نمیشد و حالا شش ماه محرومیت این مربی قطعی است و هیچ کجا نمیتواند مربیگری کند. البته در خوشبینانهترین حالت اگر درخواست تجدید نظری در خصوص این حکم باشد، سه ماه تعلیقی این محکومیت اجرایی میشود. با توجه به مواردی که ذکر شد حتی اگر دوباره محرومیت الهامی سه ماه شده و سه ماه از آن هم به حالت تعلیق درآید، این مربی دوران محرومیت خود را سپری نکرده و حداقل تا یک ماه و نیم دیگر محروم است. پس انتخاب الهامی به عنوان سرمربی تراکتور امری کاملاً نشدنی و خلاف مقررات است. حال چرا مدیران باشگاه تراکتور بیتوجه به این نکته مهم با سرمربی سابق این تیم به توافق رسیده و او را میخواهند جانشین منصوریان کنند، سؤالی است که توسط آنها بیجواب مانده است اما طبق قانون جانشین منصوریان هر مربی میتواند باشد غیر از ساکت الهامی. نکته دیگر اینکه پنج هفته از لیگ گذشته و این تصمیم شتابزده بیش از هر چیز عجیب به نظر میرسد.
نقدی جدی بر ادعاهای فکری
محمود واقعاً بدترین استقلال را تحویل گرفته است؟
محمود فکری که این روزها به خاطر سبک بازی تیمش و عدم ارائه بازی تماشاگرپسند و زیبا مورد انتقاد هواداران تیمش در فضای مجازی قرار دارد، دیروز در بخشی از گفت و گوی مفصلش با رسانهها حرفهای عجیبی زد.
او گفته است: «بدترین استقلال را تحویل گرفتیم و همه بیشترین انتظار را دارند. این تیم اصلاً تعادل خوبی ندارد. وقتی چیزی را میدهید، باید در همان اندازه انتظار داشته باشید. استقلالی را تحویل گرفتیم که شرایط خوب روحی را نداشت. استقلالی را تحویل گرفتیم که چند سالی است نتیجه نگرفته و همه ناراحت بودند و بازیکنان شرایط روحی بدی داشتند.»
فکری در شرایطی مدعی گرفتن بدترین استقلال شده که شاید تنها بازیکنی که هنوز جای خالیاش در استقلال احساس میشود، علی کریمی باشد که البته آبیها مهدی مهدیپور را در پست او جذب کردهاند.
روزبه چشمی، شاهین طاهرخانی، عظیم گوگ، محسن کریمی، میلاد زکیپور، علی دشتی، زکریا مرادی و محمد بلبلی در فصل نقل و انتقالات از استقلال جدا شدند اما این تیم ورودیهای نسبتاً زیادی داشت و محمد نادری، رشید مظاهری، بابک مرادی، محمدحسین مرادمند و احمد موسوی نفرات جدید استقلال در این فصل هستند و استقلال حداقل در بازار نقل و انتقالات عملکرد خوبی داشته است.
فکری در بخش دیگری از صحبتهایش روی مشکل روحی تیمش صحبت کرده است. طبیعتاً یک مربی بزرگ باید روانشناس خوبی هم باشد و بتواند در کنار مسائل فنی، روی مسائل روحی روانی شاگردانش هم کار کند. اگر استقلال هنوز به لحاظ روحی روانی مشکل دارد، قطعاً فکری و همکارانش در این قضیه بیتقصیر نیستند و هر چقدر هم که مشکلات مربوط به گذشته بوده باشد، کادرفنی استقلال باید خیلی زود راه حلی برای آن پیدا میکردند.
استقلالی که فکری تحویل گرفته با حضور استراماچونی به صدر جدول لیگ رسید و با فرهاد مجیدی نایب قهرمان لیگ برتر شد و سپاهان را در دو بازی لیگ و حذفی دبل کرد و پرسپولیس قهرمان چهار دوره لیگ برتر و تیم تا بیخ دندان مسلح را در جام حذفی و در ضربات پنالتی شکست داد و در فینال جام حذفی هم روی بدشانسی و اشتباهات فردی یکی، دو بازیکن در نیمه اول، سه گل دریافت کرد و در نیمه دوم آن بازی نمایش خوبی داشت و میتوانست بازگردد. اتفاقاً محمود فکری استقلال خوب و پرمهرهای را تحویل گرفته است و این صحبتها باعث شده تا بسیاری از شنیدن آن ابراز تعجب کنند!
(خلاصه یادداشتی که در سایت فوتبالی منتشر شده است)
عکس روز
با اینکه در بازی یوونتوس و بارسلونا که سهشنبه شب در چارچوب لیگ قهرمانان در اسپانیا برگزار شد همه نگاهها به سمت لیونل مسی و رونالدو بود اما زیباترین صحنه مسابقه را وستون مککنی خلق کرد. هافبک تازهوارد یوونتوس و اولین آمریکایی تاریخ این باشگاه که امسال از شالکه به تورین آمده، گل دوم را به زیبایی هرچه تمامتر و روی یک ضربه سرضرب و آکروباتیک طور وارد دروازه ترشتگن کرد تا هم پیروزی یوونتوس حتمی به نظر برسد و هم خودش اعلام کند نمیخواهد زیرسایه بزرگان بماند. مککنی در بوندسلیگا هم که بازی میکرد، همیشه تکنیکش زبانزد بود و سایت رقابتهای آلمان تصاویر زیادی از بازیهای چشمنواز او روی خروجی میفرستاد. وستون حالا فرصت دارد تا این صحنهها را در تیمی بزرگتر خلق کند تا مثل این تصویر برای همیشه در خاطرهها باقی بماند. در چنین روزی ۲۰ آذر ۱۳۸۰
گل رحمان رضایی تا ابد در تاریخ فوتبال ایتالیا باقی میماند
خبرگزاری ایتالیا روز سهشنبه از شهر پروجا گزارش کرد، «رحمان رضایی» به عنوان مدافع وظیفه گلزنی ندارد و گل او مقابل تیم ونیز تا ابد در تاریــخ فوتبال ایتالیا به عنوان نخستین گل یک ایرانی در مسابقات فوتبال قهرمانی دسته اول باشگاههای این کشور ثبت شد.
این خبرگزاری ادامه میدهد، گل دقیقه 80 رحمان رضایی برای وی و دیگر مسلمانان ایتالیا یک لحظه تاریخی است چرا که رضایی توانست در ماه مبارک رمضان که مسلمانان روزه میگیرند، این موفقیت را کسب کند.
رضایی که از عبادات مذهبی خود سخن نمیگوید و بیشتر ترجیح میدهد از کیفیت فوتبال ایتالیا صبحت کند، اظهار داشت: «هرگز فکر نمیکردم بازی من برای تیم پروجا تا این حد تعیین کننده باشد و برای من لحظه به ثمر رسیدن گل بسیار زیبا بود.»
رضایی بعد از به ثمر رساندن اولین گل خود در لیگ فوتبال ایتالیا در کانون توجه مطبوعات و رسانههای ورزشی این کشور قرار گرفته و شهرت فراوانی پیدا کرده است.
مطبوعات ورزشی ایتالیا وی و رونالدو مهاجم برزیلی و کهنه کار تیم اینتر را که یکشنبه گذشته توانست در نخستین بازی خود بعد از دو سال مصدومیت یک گل مقابل تیم برشا به ثمر برساند، بازیکنان موفق هفته معرفی کردند.
اینجا هیچ چیز طبیعی نیست
استقلال عقیم!
میعاد نیک
کارشان شده هفتهای چند بار مصاحبه کنند و بگویند در استقلال همه چیز آرام است و ما چقدر خوشحالیم. کسانی که سالها از این تیم دور بودهاند و حتماً هم بهخاطر دارند که آخرین دوره سرمربیگریشان روی نیمکت آبیها با چه فضاحتی به پایان رسید، حالا در لباسی دیگر و پشتِ اسم محمود فکری باز هم به این نیمکت داغ رسیدهاند و همان سناریوهای قدیمی را تکرار میکنند. کرنر، ضربات ایستگاهی، پنالتی و اوت دستی تبدیل به ضد تاکتیکی شده که قرار است استقلال را به قهرمانی برساند.
آرامش و شرایط خوبی که کادرفنی تیم استقلال از آن حرف میزنند، چیزی نیست که در واقعیت وجود داشته باشد. رده سوم آبیها در جدول لیگ برتر همان کوه یخی است که ابعاد مخربترش هنوز دیده نشده و فقط محدود به سبک بازی بیساختار آبیها نیست و خشم افسارگسیخته کادرفنی است که سکان کشتی استقلال را به سمت غرق شدن پیش میبرد. کسی که مدعی بود برای نشستن روی نیمکت تیم محبوبش حتی از خانه خود صرفنظر خواهد کرد و برای موفقیت در استقلال هیچ بهانهای وجود نخواهد داشت، حالا تبدیل به منتقدی شده که همه نقصهای فنی مجموعهاش را به گردن داوران، فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش میاندازد.
محمودخان فکری حتماً چشمهایش را روی حقایق بسته که چنین اظهاراتی را برجای میگذارد. احتمالاً حاج محمود نمیداند که تیمش در بازیسازی عقیم شده و مهاجمهایش توانایی زدن یک شوت ساده را هم ندارند. فکری قطعاً ضعفهای خط دفاعی استقلال را بررسی نکرده که داور را مقصر تمام ناکامیهای خود و کادرفنی پرطمطراقش میداند و شاید هم اصلاً از پیشینه تیمی که روی صندلی مربیگریاش جلوس کرده بیخبر است. این استقلال بوی قهرمانی که هیچ، بوی کسب سهمیه را هم نمیدهد. کادر فنیای که بهجای تزریق آرامش به بازیکنان هر دم یک فتوای متفاوت صادر میکند و عکاسها و خبرنگاران را مقصر بازی بیبرنامهاش میداند، راه به جایی نخواهد برد. دور نیست که محمودخان فکری هم تبدیل به علیرضا منصوریان شود و از مرکز دایره خارج؛ منتهی نه فقط به دلایل فنی که بیشتر به علت اظهارات بیمنطق و فرافکنیهای بیخودی.
عادت بد مربیان ایرانی
همه چیز ایراد دارد الا کار مـــا!
سام ستارزاده
نخستین فصل تاریخ لیگ برتر با مربیان تماماً ایرانی، در درو کردن رکوردهای ضعیف فنی از دورههای گذشته تاریخ لیگ برتر خیلی زود پیشتاز شده. میانگین گل نازل بازیها بیش از پیش کاهش یافته. وابستگی همین تعداد اندک گلها به ضربات ایستگاهی، کرنر و پنالتیها با افزایش چشمگیری روبهرو شده. درصد بازیهای بدون برنده لیگ به 43 رسیده اما یک معیار است که ثابت مانده و آن، بهانهجویی و انتقادناپذیری بیپایان مربیان ناکام هر هفته لیگ است؛ مسألهای که در تیمهای مدعی فوتبال کشور نیز به برکت جایگزینی امثال استراماچونی، کالدرون و دنیزلی با نمونههای مشابه تولید داخلشان به چشم میآید.
رویارویی فولاد و تراکتور را میتوانستیم روی کاغذ بازی بزرگ هفته پنجم بدانیم اما هنگام تماشای این دیدار حساس، به جای گرمای حساسیت بازی، سرمای هوای تبریز بود که به ما منتقل میشد. تراکتوری که به برترین هافبکهای بازیساز لیگ مسلح است ولی در چهار حضور نخستش در فصل جدید تنها به دو گل رسیده، برابر رقیب اهوازی حتی یک شوت در چارچوب ثبت نکرد. با این وجود، علیرضا منصوریان بخش قابل توجهی از کنفرانس مطبوعاتی 21 دقیقهایاش را به گرفتن کادر داوری بر باد انتقاد اختصاص داد تا ادعا کند شرایط پرشورها مطلوب است و فولادیها از این تساوی خوشحالند، چون از شکست گریختند.
کیلومترها آنسوتر، در ورزشگاه آزادی، آبیهای پرهوادار پس از حدود 350 دقیقه در جریان بازی گل میزنند و در آزمون «حفظ گل زده» مردود میشوند. محمود فکری و دستیاراش همه معتقدند که اشتباهات داوری تیم را زمین زد، مشکلات مالی و مدیریتی وجود دارند، پیش فصل را دیر شروع کردیم و در یک کلام، همه چیز ایراد دارد الا کار ما! نه باتجربهها و نه جوانترهای کادر فنی استقلال نمیخواهند بپذیرند که تیمی که ساختند پس از گذشته پنج هفته، نه تنها پیشرفت نکرده، بلکه سیریناپذیریاش در فاز هجومی را هر هفته بیش از هفته پیش از دست میدهد. متأسفانه اغلب سرمربیان داخلی شاغل در فوتبال ایران نمیخواهند بپذیرند مادامی که زبانشان پشت تریبونها از خط حمله تیمشان درون مستطیل سبز برندهتر باشد، پیشرفتی برایشان حاصل نمیشود. یک نیمکت بزرگ، یک سخنران یا بازیگر بزرگ نمیخواهد. اگر میخواست، علیرضا منصوریان امروز با قدرت به کارش در تبریز ادامه میداد. در سالهای دورتر نیز تیمهای مدعی فوتبال باشگاهی ما کم رفتن مربی بهانهجو را ندیدهاند. در پرسپولیس لیگ چهاردهم، حمید درخشان با جمله «اگر قرار باشد من بروم و مهاجمانم موقعیتهایشان را گل کنند، من میروم.» جای خودش را به یک مربی جنگجو داد تا عنوان آقای گلی سه دوره بعدی لیگ در اختیار قرمزهای پایتخت قرار گیرد.
فعلاً، محمود فکری و دستیارانی که برخی از آنان همین فرصت حضور دوباره در استقلال را به لطف یک قانون بیاساس به دست آوردهاند، خود را در صف بعدی بهانهجوها قرار دادند. اگر شرایط آبیها مطلوب نیست آن روزها که باید برای رفع موانع به مدیریت باشگاه اعتراض میکردند، نه تنها این کار را انجام ندادند، بلکه با بیان اینکه همه چیز خوب پیش میرود، جلوی اعتراض هوادار را هم گرفتند. این حقیقت که در پیش فصل 11 سرمربی نیمکتهایشان را از دست دادند، نشانگر این است که تیغ بهانهجویی بر پیکر فوتبال ایران کارا نیست. زمان به سرعت برای کادر حاجمحمود میگذرد. فکری فرصت زیادی ندارد؛ برای اندیشیدن، برای پذیرفتن و برای اصلاح مسیر خودش و تیمش.
توجیههای بیراه آقای مربی
مازیار گیلکان
محمود فکری در آخرین مصاحبهاش با رسانهها به نکاتی اشاره میکند که نشان میدهد او تا چه اندازه از آنچه باید استقلال را در مسیر درست قرار دهد، دور است.
فکری میگوید «از مسئولان استقلالی نظام میخواهم بیشتر به ما کمک کنند.» این حرفها جز اینکه استقلال را از استقلال سلب کند، چه فایده دیگری دارد؟ فکری میگوید: «بدترین استقلال را گرفتیم، بیشترین انتظار از ما میرود.» او نه تنها بهترین استقلال را تحویل نگرفته، بلکه تیمی فوقالعاده را به او هدیه دادهاند. توقع و انتظار از او نیز غیرمعقول نیست، بلکه توقع حداقلی این است که با این همه بازیکن فوتبالی را ارائه کنند که امیدی به آیندهاش باشد. فکری میگوید: «مربی خارجی 30 میلیارد میگیرد ما برای استقلال 2 میلیارد هم جریمه میدهیم.» او با سابقه مربیگری در سرخپوشان و نساجی خود را به چالش مقایسه با مربی یک و نیم میلیون دلاری دعوت میکند که از آن میتوان نتایجی بر علیه فکری گرفت. بهتر است از مقایسهها دست بردارد. حرفهای دیگر او را بخوانیم:
«استقلال را در شرایط روحی بد تحویل گرفتیم.
میگویند فکری از وزیر میترسد اما از هیچ بنی بشری نمیترسم.
از هفته اول تمام انتقادها به سمت ما سرازیر شد.
برای استقلال کیسه ندوختهام.
از روند تیم راضی هستم.
باید نحوه زندگی کردن و چگونگی فعالیت بازیکنان در فضای مجازی را درست کنم.
هجمه در انتقاد به کادرفنی من غیرمنصفانه است.
ما را نباید با استراماچونی که دو ماه فرصت داشت مقایسه کنند.
هر کسی جز فکری هم به استقلال میآمد در 5 بازی 8 امتیاز نمیگرفت.
به بدخواهان توجه نداریم اما آنهایی که ادعای دوستی دارند حمایت کنند.
برای برخی منتقدان مرغ بریانی هم بیاوریم میگویند مرغ کامل برشته نشده است.
به دنبال رفع ایرادها هستیم.
سر وقت مشکلات را حل میکنیم.
دوستان دیگر خیلی از حمایتها را داشتند اما ما نداریم.»
مرور تمام این حرفها نشان میدهد ذهن فکری به جای ساختن تیمش درگیر یافتن راه نجات با توجیه است، کاری که او را به تیم بهتری نمیرساند. محمود فکری خود را به دست خود هر روز به موقعیت خطرناکتری هل میدهد و این آینده استقلال را با او به خطر میاندازد.
رویکرد کادر فنی استقلال
پرخاش به همه
سامان موحدی راد
حالا که هفته پنجم را پشت سر گذاشتهایم یکی از اعضای نیمکت استقلال همان مصاحبه معروفش را انجام داده. اینکه همه چیز مشکوک است و میخواهند تیم خاصی را قهرمان کنند. آن هم درست بعد از آنکه استقلال 7 امتیاز را در 3 بازی آسان از دست داد و سبک بازیهایش هم چنگی به دل نمیزد اما این یک تدبیر قدیمی در فوتبال ایرانی است که گویا همچنان برای مربیان و مدعیان نیمکتها قدیمی نمیشود. به نظر میرسد در کار مربیهای ایرانی اثری از پذیرفتن شرایط موجود و خضوع و خشوع در برابر واقعیتها جایی ندارد. آنها یاد گرفتهاند تا میتوانند فرافکنی کنند و شرایط را به کسی یا چیزی غیر از خودشان نسبت بدهند. درست مثل چیزی که این روزها در نیکمت استقلال دیده میشود. شاید این ایراد به محمود فکری هم وارد باشد که با شلوغ کردن بیش از حد نیمکت استقلال فضا را برای چنین جنجال سازیهایی فراهم کرده باشد. البته که رفتار خود محمود فکری هم در این هفتهها نشان داده خودش هم به این مسأله علاقهمند است. مردی که بعد از آن اتفاق تأسفبار بازی با فولاد میتوانست با یک عذرخواهی و پذیرفتن واقعیت آن تصویر زشت را از ذهنها پاک کند دست به فرافکنی زد و گفت دیگرانی که باعث شدهاند او فحاشی کند را نمیبخشد. مشابه همان رفتار هم حالا دیده میشود. بعد از چند بازی ضعیف و نتیجه نگرفتن حالا او و کادر فنیاش از همه ایراد میگیرند غیر از خودشان. از کیفیت زمین تمرین تا دستهای پشت پرده و اشتباهات داوری و هزاران دلیل ریز و درشت دیگر اما در این میان به این مسأله اشاره نمیکنند که تیمی چون استقلال 45 دقیقه در برابر صنعت نفت حتی موفق نشد یک موقعیت ایجاد کند. در نیمه اول بازی استقلال و صنعت نفت هیچ توپی به دروازهبانها نرسید و اگر در نظر بگیرید که این اتفاق برای استقلال آن هم در ورزشگاه آزادی رخ داده به عمق فاجعه پی میبرید. موضوع اینجاست که این روزها همه به وضعیت باشگاه استقلال آگاه هستند. تیمی که چندین و چند سال در بحران زندگی کرده و مدیریت درستی ندارد و روزگار سختی را پشت سر گذاشته است. از این رو برای همه پذیرفتنی است که تیم تازه شکل گرفته محمود فکری چند بازی هم امتیاز از دست بدهد یا زمان نیاز داشته باشد تا زیبا بازی کند اما آنچه پذیرفتنی نیست این است که محمود فکری و دوستانش روی نیمکت استقلال به ضعف خودشان و تیمشان اشارهای نکنند و مدام در حال پرخاش به عوامل بیرونی باشند. گام اول حرکت به سمت موفقیت این است که شما بیش از هر چیزی به موقعیت و وضعیت خودتان آگاه باشید. چیزی که این روزها در صحبتهای کادر فنی استقلالیها دیده نمیشود. امیدوارم حداقل در خلوت مربیهای این تیم به این نتیجه رسیده باشند که استقلال زیبا بازی نمیکند و فکری اساسی برای آن بکنند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو