آقای تندخو با سگرمههای درهم
آیسان سعیدی
روزنامهنگار ورزشی
بازی آرژانتین – کرواسی در نیمه نهایی جام جهانی. استادیوم البیت در خارج از شهر. آرژانتین یکی از پرطرفدارترین تیمهای جام است و هوادارانش استادیوم را قرق کردهاند. در جایگاه ویژه نیز همین قانون حکفرماست و تقریباً تمامی صندلیها در اختیار آرژانتینیهاست. چهرههای نامآشنای دور و نزدیک دیده میشوند. باتیستوتا، کانیگیا، زابالتا، سورین، ورون، آگوئرو و... از سرشناسترین ستارههای سالهای دور و نزدیک آلبی سلسته هستند که برای تماشای این بازی به قطر آمدهاند و در جایگاه همپای هواداران پرشور آرژانتینی تیم ملی کشورشان را تشویق میکنند. در گوشه جایگاه ویژه اما یک چهره آشنا نشسته که برخلاف سایر هموطنانش از جایش تکان نمیخورد. مردی با چهرهای عبوس و دژم بازی را به دقت زیر نظر گرفته. از شور و حرارت روزهای کنار زمینش هیچ خبری نیست. روزهایی که او لب خط برای والنسیا و اینتر بالا و پایین میپرید. او کسی نیست جز هکتور رائول کوپر. مردی که آرام و بیحرکت بازی را تماشا میکند و از شور و هیجان هیچ خبری نیست.
آرژانتین تیم برتر بازی است و 3 گل به کرواسی مدعی خاموش و منظم جام میزند. هواداران روی سکوها غوغا به پا کردهاند. بسان هواداران آرژانتینیهای سابق تیم ملی نیز جایگاه ویژه را روی سرشان گذاشتهاند اما هکتور کوپر کماکان ساکت است و در این شادی جمعی همراهی نمیکند. مثل یک مجسمه ساکت و سرد. عبوس و یخی.
بازی تمام میشود و میهمانان ویژه از جایگاه ویژه یکی یکی خارج میشوند. همه دوربینها و خبرنگاران به سمت و سوی چهرهها میروند؛ باتی گل، ورون، زابالتا و... در میان آن همه شلوغی هکتور رائول کوپر با همان چهره سنگی و عبوس با یک کوله بر دوش از کنار جمعیت میگذرد و به سمت بیرون استادیوم میرود. ناگهان یکی از دوربینهای حاضر در محوطه متوجه او میشود و دوان دوان به سمت کوپر میرود تا با او مصاحبه کند. واکنش کوپر به این دوربین عجیب است؛ او با دست دوربین را پس میزند: «نو اینترویو» و ادامه مسیر خود را با همان چهره عبوس پی میگیرد. واکنشی که تعجب همگان را به همراه دارد.
هکتور کوپر البته هیچوقت مربی خوش اخلاقی نبوده. بنابراین چنین واکنشی از او جای تعجب ندارد اما دلیل این همه عصبانیت بر همگان پوشیده است. مردی که از روزهای اوج فاصله گرفته و آخرین بار در ازبکستان و کنگو آواره بوده و حالا به ایران لینک شده! کوپر در دهه هفتم زندگیاش آشکارا عصبیتر، بیحوصله تر و تندخوتر شده و حالا میگویند قرار است به ایران بیاید تا روی نیمکت تیم ملی بنشیند. شایعهای که رئیس فدراسیون آن را تکذیب کرده اما در این سرزمین، تکذیب همیشه معنای تأیید میدهد. آیا شاهد حضور این مربی تندخو و عصبی در ایران خواهیم بود؟ تماشای او با این سگرمههای درهم و عبوس و برخوردش با اهالی فوتبال ایران و بازیکنان یکی از جذابیتهاست اگرچه چندان گزینه مطلوب و ایدهآلی نیست.