عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6661 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۸ دي
|
آرسنال و عصر جدید جوانها
سامی مکبل
در یک فصل بحرانی و کابوسوار، اتفاقی بهتر از این نمیتوانست برای آرسنال و سرمربی جوانش میکل آرتتا رخ دهد. اینکه رقیب همشهری چلسی را در دربی لندن با نتیجهای قاطع شکست دهند. لاکازت، ژاکا و ساکا گلزنی کردند تا آرسنال بازی را 3 بر یک ببرد و به هشت بازی بدون برد متوالیاش در لیگ برتر که نزدیک به دو ماه طول کشید پایان دهد.
آرسنال در حالی این پیروزی را کسب کرد که تعدادی از مهرههای باتجربهاش مانند گابریل، داوید لوئیز و ویلیان را به خاطر کرونا و مصدومیت در اختیار نداشت و به جای این مثلث، بازیکنانی مانند گابریل مارتینلی، امیل اسمیت رو و پابلو ماری را به میدان فرستاد. وقتی اسمیت رو در دقیقه 65 تعویض شد، جای خود را به یکی دیگر از محصولات آکادمی باشگاه، یعنی جو ویلاک داد چرا که آرتتا تصمیم گرفته بود به جوانهای تیم فرصت بدهد. نتیجه؟ یک آرسنال پرانرژی، پویا و پرتلاشتر؛ از همه آنها مهمتر یک آرسنال که توانایی غلبه بر چلسی پرستاره را داشت آن هم درست زمانی که هیچ کس برایش چنین شانسی قائل نبود، یک آرسنال که شاید خود مربیاش هم هرگز تصور دیدنش را نمیکرد.
حالا پرسش این است: آیا آرتتا به اعتمادش به این بازیکنان جوان ادامه میدهد؟ به نظر میرسد این سؤال پاسخی آسان و مثبت داشته باشد.
اما چرا او باید چنین تغییری در تیمش بدهد؟ خب این آرسنال با اختلاف بهترین آرسنالی بوده که در چند ماه اخیر دیدیم، اولین آرسنالی که از هفته اول لیگ مقابل فولام، توانست در یک بازی سه گل بزند اما شما تصور میکنید که آرتتا هم به همین سادگی به ماجرا نگاه میکند؟ کنار گذاشتن بازیکنان باتجربه برای یک مدت طولانی هم میتواند مشکلات خاص خودش را داشته باشد. اول از همه تأثیری که روی رختکن تیم و عملکرد آن در زمین بازی گذاشته میشود. ارزیابیهایی که از عملکرد بازیکنان باسابقهتر آرسنال در این فصل شده با انتقادات فراوانی همراه بوده که برخی از آنها هم به درستی صورت گرفتهاند اما آرتتا نباید به همین سرعت دور ستارههای باتجربهاش را خط بکشد. در واقع با چنین منطقی او باید روی اسم پیر امریک اوبامیانگی که در بازی مقابل چلسی نیمکتنشین بود را هم خط بکشد و این مهاجم گابنی برای بازگشت به ترکیب مشکل خواهد داشت. ما میدانیم که اینطور نیست، درست همانطور که آرتتا خواهد فهمید که در مورد ویلیان و لوئیز هم چنین ذهنیتی وجود ندارد.
با همه عملکرد خوبی که بازیکنان جوان آرسنال مقابل چلسی داشتند، تزلزلی که آنها در 10 دقیقه پایانی بازی نشان دادند (همان موقع که ناشیانه یک پنالتی را تقدیم حریف کردند که میتوانست نتیجه را 3 بر 2 کند) قطعاً آنقدر کافی هست که جلوی آرتتا را برای اتخاذ تصمیمی احساسی و عجولانه در مورد تغییر کلی در ترکیب تیمش بگیرد.
منبع: دیلیمیل
دودستگی به خاطر اوزیل
گفته میشود رختکن آرسنال به دو دسته تقسیم شده است. دسته اول آنهایی که موافق تداوم تبعید مسعود اوزیل هستند و دسته دوم آنهایی که عقیده دارند این بازیکن آلمانی با حقوق 350 هزار پوند در هفتهاش لیاقت آن را دارد که به فهرست بازیکنان تیم برگردانده شود.
اوزیل بنا به یکسری دلایل، در ابتدای فصل از فهرست بازیکنان آرسنال در لیگ اروپا و پس از آن از فهرست این تیم در لیگ برتر کنار گذاشته شد و این در حالی است که او تا پایان فصل قرارداد دارد. طبق مقررات، تیمها به واسطه خرید و فروشهایی که در ماه ژانویه انجام میدهند این امکان را دارند که در این ماه لیست جدیدی از بازیکنانشان را به سازمان لیگ و یوفا ارائه کنند. بنابراین آرسنال هم میتواند اوزیل را به فهرست خود برگرداند. همین موضوع سبب ایجاد تفرقه در تیم شده است. طبق گزارش تلگراف، گروهی از بازیکنان ارشد تیم که شاهد درخشش و عملکرد خوب اوزیل در تمرینات آرسنال بودهاند خواهان بازگشت او به تیم شدهاند. این در حالی است که اوزیل نیز در یک جلسه پرسش و پاسخ با طرفدارانش در توئیتر ابراز امیدواری کرد که بار دیگر به او فرصت داده شود به آرسنال کمک کند.
در همین حال شایعاتی هم منتشر شده مبنی بر اینکه او با نمایندگان باشگاه فنرباغچه که برای ملاقاتش به لندن سفر کردند، به توافق رسیده و برای اینکه انتقالش به ترکیه محقق شود حاضر شده داوطلبانه حقوقش را 200 هزار پوند در هفته کاهش دهد اما او این را هم بارها گفته که تا پایان فصل از آرسنال جدا نمیشود. حالا این احتمال وجود دارد - میکل آرتتا سرمربی تیم هم آن را رد نکرده - که اوزیل در 6 ماه پایانی قراردادش به ترکیب آرسنال برگردد و در عمل نشان دهد که چقدر برای کمک کردن به توپچیهای بحرانزده انگیزه دارد.
این سال ترسناک، پر از خبرهای بد
دنیس لا: گریهام بند نمیآید
دلم برایشان تنگ شده. میدانم همه یک روز میرویم اما از دست دادنشان خیلی غمانگیز است. همیشه گریه میکنم
گزارش
راب دریپر
اندوه، میهمان ناخوانده خانه دنیس لا در این سال شوم بود. مهاجم افسانهای منچستریونایتد و برنده توپ طلای سال 1964 این سال نحس را که میتوانست به خاطر 80 سالگی او فوقالعاده باشد، به هر زحمت به پایان رسانده. او و همسرش دیانا خودشان را قرنطینه کردهاند، نمیتوانند نوههایشان را بغل کنند و رابطه چندانی با پنج فرزندشان ندارند. لا برای دوستان قدیمی و گپهایی که میزدند، دلتنگ شده.
اما این اواخر خبرهای بدی به او رسیده. دوشنبه گذشته، جان فیتزپاتریک، دوست خوب و همتیمی سابقش در منچستریونایتد که رابطه خیلی نزدیکی با هم داشتند، درگذشت. در سال 1965 وقتی قانون تعویض در فوتبال گذاشته شد، در اولین تعویض تاریخ یونایتد، او به جای لا به زمین آمد. دو ماه قبل دوست خوب دیگرش و یکی از اسطورههای یونایتد، نابی استایلز فوت کرد و ماه قبل مشخص شد سر بابی چارلتون که به همراه لا و جورج بست در مرکز درخشش یونایتد در دهه 60 بود، به زوال عقل دچار شده است.
لا میگوید: «سال ترسناکی است. هر روز گریه میکردم. جان چند روز پیش مرد، دلم برایشان تنگ شده. میدانم همه یک روز میرویم اما از دست دادنشان خیلی غمانگیز است. همیشه گریه میکنم.»
لا البته مشکلات جسمی خودش را داشته و از سرطان پروستات بهبود یافته اما آمار رو به افزایش ابتلای همتیمیهای سابق به زوال عقل از ذهن او پاک نمیشود.
هفته گذشته یک متخصص مغز گفت مرگ استایلز در اثر زوال عقل به خاطر ضربات سری بود که به توپ میزد. لا به یاد میآورد چند بار تا حدی هوشیاری خود را از دست داده اما بعد بازی را از سر گرفته که حالا مشخص شده میتواند به بیهوشی ثانویه و آسیب جدی مغز منجر شود: «بله من سر میزدم، همه میزدند. بازی آن موقع فرق میکرد، توپ سنگینتر بود و وقتی خیس میشد و گل به آن میچسبید، خیلی بدتر میشد. حالا بعد از سالها اثراتش مشخص شده.»
لا خوشبختانه سرحال است و مشکلی ندارد همانطور که در مستند اسکای با عنوان «لامن» در حال پخش شدن است. برای طرفداران فوتبال که میخواهند تکنیک و تاکتیک و تعصب و دوندگی یکی از بهترینهای تاریخ فوتبال را ببینند، دیدن این فیلم ضروری است اما خودش میل چندانی ندارد: «خیلی دوست ندارم در تلویزیون خودم را ببینم اما دست اندرکاران این فیلم، آدمهای خوبی بودند و از کار با آنها لذت بردم.»
آمار گویای دوران حرفهای لا است: 237 گل در 404 بازی برای منچستریونایتد، دورههایی بازی در هادرسفیلد، تورینو و منچسترسیتی-که شامل گلزنی او به منچستریونایتد در روزی که این تیم سقوط کرد هم میشود- و 55 بازی در تیم ملی اسکاتلند که پایانش جام جهانی 1974 بود. یونایتد با گلهای او به قهرمانی فصل
1965-1964 رسید و زمینهساز قهرمانی جام باشگاههای اروپا در سال 1968 شد که فینالش را به خاطر مصدومیت از دست داد. اوج موفقیتش رسیدن به توپ طلای 1964 بود، قبل از او لو یاشین و بعد از او اوزه بیو این جایزه را گرفتند و برای همین که در میان بزرگان تاریخ فوتبال قرار گرفته، نامش فراموش نشدنی است. او همچنین تنها بازیکن تاریخ است که در یک بازی جام حذفی انگلیس شش گل زد و در عین حال تیمش بازنده شد. در ژانویه 1961 منچسترسیتی 6 بر 2 در زمین باتلاقی لوتون پیش بود که داور بازی را تعطیل کرد و لوتون بازی مجدد را 3 بر یک برد. دنیس لا یکی از معدود بازیکنانی است که با دو غول تاریخ مربیگری فوتبال، بیل شنکلی و سر مت بازبی که هر دو هموطنش بودند، کار کرده است.
لا در فصل 1962-1961 برای تورینو بازی کرد و بعد از آن دوران 11 ساله و پرافتخارش در یونایتد شروع شد: «ایتالیا واقعاً خوب بود اما نمیدانستم تورین زیر آلپ است، آنجا همیشه یخ میزدم. فکر میکردم هوای خیلی خوبی دارد اما توپ بازی هم آنجا فرق داشت. همه چیز ایتالیا را دوست داشتم اما متأسفانه آنجا باید فوتبال بازی میکردم. فوتبالشان را دوست نداشتم همیشه یک نفر را کنار خودت میدیدی اما خاصیتش این بود که در بازگشت به انگلیس فکر میکردم اصلاً کسی مأمور مهار من نشده!»
بازبی که در دوران مربیگری تیم ملی اسکاتلند فرصت اولین بازی ملی را به لا داده بود، در سال 1962 او را به یونایتد برد تا به بازسازی تیمش بعد از فاجعه مونیخ کمک کند. آنها قهرمان جام حذفی 1963 شدند و لا در فصل 1964-1963 به رکورد 46 گل برای تیم رسید که هنوز هم جلوتر از رود فان نیستلروی، کریستیانو رونالدو و وین رونی است. این تیم در سالهای 1965 و 1967 هم قهرمان لیگ شد و سال 1968 آن قهرمانی به یادماندنی توسط «بچههای بازبی» رقم خورد. تا سال 1973 در یونایتد ماند و سال آخر بازیاش را در سیتی گذراند. بعد از جام جهانی 1974 هم فوتبال را کنار گذاشت. بعد از بازنشستگی مدتی فرشفروشی داشت، بعد خودش را با زندگی به عنوان کارشناس فوتبال و سفیر یونایتد منطبق کرد.
اوضاع که عادی شود او پای ثابت اولدترافورد است و هرچه زودتر میخواهد تیم اوله گونار سولشر را از نزدیک ببیند اما چیزهایی هست که برای او آشنا نیست: «دروازهبانها در پاسکاری مشارکت میکنند که در روزهای بازی من نبود. گاهی بازیکنان بارها به هم پاس میدهند، نمیدانم چرا جلو نمیروند.»
بیشتر از همه دلش برای عادتهای قدیمی تنگ شده: «منتظرم فرصت شود بیرون بروم و مردم را ببینم، بازیها را تماشا کنم به اولدترافورد بروم، خیلی دوست دارم همه چیز عادی شود.» این حرف دل همه ما است.
منبع: دیلی میل
نگاهی به بازگشت میلان به اوج
پایان 10 سال انتظار؟
زلاتان در سال آینده میلادی 40 ساله خواهد شد اما قدرت بدنی او در حد بازیکنی با نصف سنش است. او نه تنها مقابل دروازه قدرت تمامکنندگی بالایش را نشان میدهد که با بازی فداکارانهاش به بقیه هم فرصت درخشش میدهد
میلان پس از سالها حضور در سایه، حالا بهترین فرم چند سال اخیر خود را دارد. تیم استفانو پیولی با پیروزی سه بر دو مقابل لاتزیو سیمونه اینتزاگی در چهارشنبه بار دیگر نشان داد که مدعی قهرمانی است.
اما میلان همین دو سال پیش تنها نقش مکمل را در لیگ فوتبال ایتالیا داشت. آنها تیمی بودند که حتی با وجود صعود به لیگ اروپا در این رقابتها حاضر نشدند، چرا که مشکلات مالی داشتند. میلان با نتایج پرفراز و نشیب در میانههای جدول حضور داشت.
اما میلان چطور تبدیل به تیمی شده که توانسته یوونتوس را در سری آ به چالش بکشد؟
میلان آخرین بار در سال 2011 فاتح اسکودتو شد اما آنها در آن زمان بازیکنانی مانند تیاگو سیلوا و الساندرو نستا را در خط دفاعی داشتند. کلارنس سیدورف و آندرهآ پیرلو خط میانی را میساختند و رونالدینیو و رونالدو پشت سر زلاتان ابراهیموویچ بازی میکردند.
آنها تیمی از ستارگان در کلاس جهانی داشتند اما در حال حاضر اوضاع اینطور نیست. بازیکنان فعلی میلان هم در مسیر فتح اسکودتو هستند، هرچند که اکثر آنها بازیکنانی نیستند که در میان همگان شناختهشده باشند.
پیولی بیش از یک سال است که مربی میلان است و در دوران او، میانگین سنی تیم بهشدت کاهش یافته است. آنها هفته گذشته ساسولو را دو بر یک بردند، در حالی که میانگین سنی ترکیبشان تنها 22 سال بود.
بازیکنان جوانی مانند رافائل لیائو، براهیم دیاز، الکسیس سالماکرز، ینس پیتر هاگه و ساندرو تونالی جزو بازیکنان کلیدی تیم شدهاند. ستارگان آکادمی مانند ماتئو گابیا و دانیله مالدینی – پسر پائولو مالدینی – هم میانگین سنی را حتی پایینتر آوردهاند.
این جوانسازی تیم را پیولی به اوج رساند اما فرد اصلی پشت پرده آن، ایوان گازیدیس، مدیر اجرایی باشگاه است که تیمی مشابه با تیم آرسن ونگر را در میلان ساخته است؛ بازیکنان جوان و بااستعدادی که بازیکنان باتجربه به آنها کمک میکنند. گازیدیس زمانی مدیر آرسنال بود.
آمدن بازیکنان جوان باعث شده تیم تهاجمی میلان سرزنده و پرانرژی شود و کمک کرده که بازیکنان باتجربهتر تیم هم بهتر شوند. ستارگان تیم اصلی مانند فرانک کسیه، آنته ربیچ و هاکان چالهاناوغلو که کمی مسنتر از میانگین سنی تیم هستند، رهبران کهنهکار این تیم میلان به حساب میآیند که مهارتهای به پیش بردن تیم را پیدا کردهاند.
در صدر آنها هم ابراهیموویچ قرار دارد که یک دهه پس از فتح اسکودتو، باز هم در خط حمله قرار گرفته است. او در این مدت در پیاسجی، منچستر یونایتد و لسآنجلس گلکسی بازی کرد. از آن هنگام 10 سال گذشته اما این مهاجم سوئدی همان فرم سال 2011 را دارد.
این بازیکن 39ساله در این فصل با ویروس کرونا جنگیده و دو بار هم مصدومیت عضلانی داشته اما همچنان بهترین گلزن میلان است و در لیگ ایتالیا توانسته در هر 70 دقیقه یک گل بزند.
ایبرا در سال آینده میلادی 40 ساله خواهد شد اما قدرت بدنی او در حد بازیکنی با نصف سنش است. او نه تنها مقابل دروازه قدرت تمامکنندگی بالایش را نشان میدهد که با بازی فداکارانهاش به بقیه هم فرصت درخشش میدهد.
چندین بازیکن دیگر از جمله لیائو، دیاز، سالماکرز و سامو کاستیخو هم از نظر گلزنی در نزدیکی ایبرا قرار دارند. همه بازیکنان در این تیم گل میزنند، نه فقط ابراهیموویچ اما این بازیکن کهنهکار پس از فتح چندین جام در فرانسه و انگلیس به میلان برگشته و بهترین فرد برای به پیش بردن باشگاه است.
این مهاجم سوئدی نهتنها بازیکن محبوب هواداران است، بلکه پیولی هم او را بسیار دوست دارد. هر چه باشد، اگر اوجگیری او نبود، این مربی 55ساله شاید حالا در میلان حضور نداشت.
او در میانه فصل گذشته به میلان پیوست و قرار بود مربی موقت این تیم باشد تا اینکه رالف رانگنیک، مدیر فوتبال لایپزیگ به عنوان مربی به میلان پیوست.
این مربی ایتالیایی گزینه اصلی طرفداران میلان نبود و حتی پیش از آنکه خبر حضور او رسمی شود، هشتگ #PioliOut از سوی هواداران ترند شده بود. در ابتدا، نگرانیهای آنها موجه بود، چرا که میلان با پیولی حتی یک بار رفتن به رده چهاردهم جدول را هم تجربه کرد اما بازگشت ابراهیموویچ به سنسیرو در ژانویه باعث شد اوضاع برگردد.
10 گل او در 18 بازی در لیگ کمک کرد که میلان در 12 بازی آخر فصل گذشته بیشکست باشد. آنها فصل را در رده ششم به پایان بردند و به همین دلیل توافقشان با رانگنیک را فسخ کرده و به کار با پیولی ادامه دادند.
میلان از آن هنگام تاکنون وارد سطح جدیدی شده و در 10 سال گذشته، هرگز تا این حد به قهرمانی نزدیک نبوده است. تصور کنید اگر به حرف طرفداران گوش داده شده بود و پیولی هرگز به این تیم نمیآمد، چه میشد.
منبع: دیلیمیل
برنامه «میتیلاند» برای قهرمانی اروپا و بردن توپ طلا
معــــدن طـــــلا
باشگاه کوچک افسی میتیلاند دانمارک برنامهای بسیار جاهطلبانه برای قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سال 2030 دارد. آنها مدرسهای برای کودکان پنجساله ساختهاند که در آن یاد میگیرند بهترین بازیکنان اروپا شوند.
این باشگاه در این فصل اولین دوره حضور در لیگ قهرمانان را تجربه کرد. آنها در گروه D آخر شدند و البته نتایج خوبی مانند تساوی در خانه مقابل لیورپول و تساوی در خانه آتالانتا گرفتند.
اما میتیلاند که به استفاده گسترده از تحلیلهای آماری مشهور است، مدرسهای به نام گولدمینم (به معنای معدن طلا) ساخته است که شبیه به لاماسیا، آکادمی مشهور بارسلونا است.
بیورن هولم، یکی از دو مدیر مدرسه میگوید: «هدف ما این است که یک برنده توپ طلا را پرورش دهیم. ما نمیخواهیم تنها بازیکنانی خوب بسازیم، بلکه به خود میگوییم: تا چه حد میتوانیم آنها را خوب سازیم.»
در سال 2010، لاماسیا اولین آکادمی جوانان شد که در یک سال، سه نامزد نهایی توپ طلا را معرفی کرد: آندرس اینیستا، لیونل مسی و ژاوی. هدف میتیلاند هم همین است. هولم میگوید: «امیدواریم بازیکنانی داشته باشیم که بتوانیم به باشگاههای بزرگتر بفروشیم.» آنها از آژاکس، بنفیکا، پورتو و سالزبورگ الگو گرفتهاند.
این مدرسه اولین دانشآموزانش را در سال گذشته جذب کرد. در حال حاضر 75 نفر در این مدرسه هستند اما هدف آنها این است که بیش از 200 نفر را جذب کنند. حالا والدین بیشتری درباره شهر دوردست هرنینگ، در 320 کیلومتری غرب کپنهاگ پرسوجو میکنند. انتظار میرود کودکان بسیاری به این شهر بروند تا در این مدرسه حضور یابند. دانشآموزان براساس قابلیتهای فیزیکی مانند تعادل و هماهنگی انتخاب میشوند، نه فوتبال. به آنها درسهای معمول هم داده میشود اما نیمی از روز تحصیلی که از ساعت 7:30 تا 16:30 است، به ورزش اختصاص دارد. کودکان به جودو، دو و میدانی و یوگا میپردازند تا توان بدنی لازم را پیدا کنند.
بازیکنان بزرگ باشگاه با کودکان در تعامل هستند تا تجربههای خود از لیگ قهرمانان و دیگر دیدارهای بزرگ را برایشان بازگو کنند. بازیکنان با دانشآموزان مسابقاتی مانند زدن توپ به تیر دروازه برگزار میکنند و با آنها شام میخورند.
در ورزشگاه میتیلاند هم جای ویژهای برای این کودکان وجود دارد تا بازی قهرمانانشان را تماشا کنند. هولم میگوید: «ما داریم مدرسه جدیدی میسازیم که تیم اصلی را به کودکان نزدیکتر هم سازد. کودکان در تمام روز با آنها دیدار میکنند. زمین آنها مشترک است. ما میخواهیم بازیکنان تیم اصلی به یاد بیاورند که چرا فوتبال بازی میکنند و از کجا آمدهاند.»
میتیلاند که تنها 21 سال پیش و از ادغام دو باشگاه رقیب تأسیس شده، از تحلیل آمار و دادهها استفاده بسیاری داشته است. آنها بازیکنان ناشناس را جذب میکنند، استعدادشان را پرورش میدهند و با سودی بالا میفروشند. این سیستم را باشگاه برنتفورد انگلیس هم دارد که البته عجیب هم نیست، چرا که متیو بنهام سهامدار عمده هر دو باشگاه است. یورگن کلوپ این باشگاه را ستوده و لیورپول توماس گرونمارک، مربی اوت دستی آنها را استخدام کرده تا بازیکنان در این زمینه هم پیشرفت کنند. روش مبتنی بر اعداد آنها باعث شده که لقب افسی مانیبال را به خود اختصاص دهند که یادآور تیم اوکلند اتلتیکس در لیگ بیسبال آمریکا است که در دهه 1990 از روشهای آماری استفاده میکرد. تعجبی ندارد که دادهها بخش مهمی از پرورش کودکان را تشکیل میدهند. مربیان قدرت بدنی، سرعت و شتاب بازیکنان را میسنجند و پیشرفت آنها را مشاهده میکنند. اما کار آنها فراتر از اعداد است. فلسفه این مدرسه فقط مبتنی بر علم داده و تئوری فوتبال نیست. راسموس آنکرسن که دنیا را پیموده تا اسرار پرورش استعدادها را بیابد، رئیس هیأت مدیره باشگاه است. او به روستای بکوجی در اتیوپی رفت که برخی از بهترین دوندگان نیمهاستقامت در آنجا بزرگ شدهاند. او از باشگاه MVP Track and Field در جاماییکا بازدید کرد که چندین دونده سرعت در کلاس جهانی پرورش داده است. او همچنین به سراغ باشگاههای تنیس روسیه رفت که نام این کشور را در این ورزش مطرح کردهاند.
او این ماجراها را در کتابش به نام «اثر معدن طلا» در سال 2012 منتشر کرده است. یکی از چیزهایی که همه این «معادن طلا» داشتند این بود که ستارگان به سراغ جوانها میرفتند و آنها را به پیش میراندند.
اثر معدن طلا میگوید که استعداد زمانی پرورش مییابد که چند ورزشکار بزرگ که موفقیت بسیاری کسب کردهاند در کنار تیم باشند. آنکرسن در میتیلاند هم از همین روش استفاده کرده است: «اگر محیط لازم فراهم باشد، چرا یک برنده توپ طلا اهل دانمارک نباشد؟»
او درباره اینکه آیا به کودکان فشار بیش از حدی وارد میشود میگوید: «نه، اینجا محیطی ویژه بچهها است. آنها حس نمیکنند که قرار است بهترین بازیکن دنیا شوند. همه چیز برایشان تفریح است.» هولم امیدوار است که کودکان فقط در زمینه فوتبال ندرخشند. او میخواهد آنها در 16 سالگی که مدرسه را ترک میکنند، چه به تیم اصلی بروند و چه به سراغ علاقهمندیهای دیگر بروند، خوب پرورش یافته باشند: «هدف این مدرسه فقط این نیست که بهترین بازیکن را بسازد، بلکه ما میخواهیم دانشآموزان ما تغییری در دنیا به وجود بیاورند. ما میخواهیم که آنها مسئولیت دنیا را به عهده بگیرند.»
منبع: دیلیمیل
پیش بازی
اورتون- منچسترسیتی، ساعت 23:30
نبرد جذاب آنچلوتی و گواردیولا
دو غول مدعی این فصل لیگ برتر انگلیس امشب در گودیسون پارک با هم شاخ به شاخ میشوند و امید دارند موفقیت باکسینگ دی را تکرار کنند. سیتی با 2 گل نیوکاسل را برد و اورتون به سختی با یک گل از سد شفیلدیونایتد گذشت. دو تیم 48 ساعت بعد از بازی قبلیشان با یکدیگر روبهرو میشوند و این کار هر دو را سخت میکند.
تیم کارلو آنچلوتی با وجود حذف بیرحمانه از جام اتحادیه به وسیله منچستریونایتد، به روند بردهای خود که شامل پیروزی 2 بر یک برابر آرسنال هم میشد، ادامه داد اگرچه تیم ته جدولی برایش 80 دقیقه مقاومت کرد. در نهایت، جیلفی سیگوردسون گل پیروزی را زد تا اورتون با استفاده از تساوی لسترسیتی و منچستریونایتد از هر دو تیم سبقت بگیرد و به رتبه دوم برود.
حالا تیم آنچلوتی به دنبال پیروزی است برابر تیمی که میخواهد در آستانه ورود به سال جدید میلادی خودش را در جمع 4 تیم بالای جدول جا کند.
تیم پپ گواردیولا که با یک پیروزی قاطع برابر آرسنال به چهارمین قهرمانی متوالی در جام اتحادیه نزدیک شده با دو گل ایلکای گوندوغان و فران تورس طبق انتظار نیوکاسل را شکست داد تا سومین برد پشت سر هم در رقابتهای مختلف را به ثبت برساند. سیتیزنها اگرچه در رده پنجم قرار دارند، تنها یک امتیاز از منچستریونایتد و دو امتیاز از لسترسیتی-که هر دو یک بازی بیشتر انجام دادهاند- کمتر دارند و پیروزی در این بازی حساس میتواند قهرمان چهار دوره لیگ برتر را در مقطع مهمی از فصل بالا بکشد.
اورتون در ژانویه 2017 منچسترسیتی را 4 بر صفر در هم کوبید اما تیم گواردیولا در پنج بازی آخرش برابر اورتون پیروز بوده از جمله برد 3 بر یک در مرسی ساید.
اخبار تیمی: جمعه منچسترسیتی اعلام کرد تست کرونای گابریل ژسوس و کایل واکر مثبت بوده و این دو علاوه بر بازی نیوکاسل، این دیدار را نیز از دست میدهند. اریک گارسیا دیگر غایب سیتی است و اگرچه گواردیولا قبل از این تأکید داشت از سیستم چرخشی برای استراحت دادن به بازیکنان استفاده نمیکند اما در این بازی چند تازه نفس دارد.
رودری در حدود دقیقه 60 بازی شنبه بیرون کشیده شد و در این بازی در ترکیب اصلی خواهد بود. همچنین سرخیو آگوئرو در راه بازگشت به خط حمله است. در ترکیب اورتون هم حضور ریچارلیسون قطعی نیست ضمن اینکه خامس رودریگس هم به بازی نمیرسد اما سیموس کولمن و آندره گومز آماده حضور در ترکیب اصلی هستند.
بازگشت دومنک بعد از 27 سال
ریمون دومنک به فوتبال حرفهای برگشته و مسئولیتش نجات نانت از سقوط است. مربی سابق تیم ملی فرانسه به غیبت 10 سالهاش از دنیای مربیگری پایان داد و به تیمی آمده که از 17 بازیاش 15 امتیاز گرفته و با منطقه سقوط سه امتیاز فاصله دارد. بعد از نایب قهرمانی در جام جهانی 2006، جام جهانی آفریقای جنوبی برای فرانسه یک فاجعه تمام عیار بود که در طول آن چندین درگیری از کادر فنی و بازیکنان سرشناس تیم گزارش شد. آغاز درگیری با فحاشی نیکلا آنلکا به دومنک بعد از باخت مکزیک بود، بعد هم کاپیتان پاتریس اورا با یکی از دستیاران دومنک درگیر شد و در نهایت تیم از تمرین خودداری کرد. تیم دومنک در گروه خود آخر شد، باخت 2 بر یک مقابل آفریقای جنوبی آخرین مسابقه دومنک بود. در این مدت او سه سال مربی تیم ملی بریتانی بود که رسمیت ندارد و گهگاهی به عنوان نماینده منطقه شمال غربی فرانسه با تیمهای ملی دیگر بازی میکند. دومنک که تا پایان فصل 2021-2020 مربی نانت شده، آخرین بار در سال 1993 مربیگری یک باشگاه را به عهده داشته و بعد از ترک لیون در هیچ تیم باشگاهی کار نکرده. کریستین گورکوف چند هفته قبل به خاطر نتایج ضعیف از مربیگری نانت اخراج شد اما این تیم در چهار بازی بدون او هم تنها دو امتیاز گرفت.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو