عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6654 /
۱۳۹۹ يکشنبه ۳۰ آذر
|
بیاحتیاطی و فقدان تمرکز، پرسپولیس را از جام دور کرد
بازی اشتباههای سرنوشتساز
پرسپولیس برای فینال با ایده مشخصی وارد زمین شده بود. یحیی گلمحمدی با شناخت درستی که از اولسان داشت، با نیمکتنشین کردن کمال کامیابینیا، چیدمان 1-3-2-4 را انتخاب کرده بود. حضور بشار رسن پشت سر مهدی عبدی و شیفت کردن دائمی امید عالیشاه و سیامک نعمتی به کانال مرکزی، عملاً پرسپولیس را در مرکز زمین صاحب برتری عددی کرده بود. در واقع عالیشاه و نعمتی وقتی که صاحب توپ نبودند، روی مدافعان کناری اولسان فشار میآوردند و در زمانی که مالکیت در اختیار پرسپولیس قرار میگرفت، به مرکز زمین متمایل میشدند تا بشار رسن، گزینههای متنوعتری برای پاس دادن در اختیار داشته باشد. در این وضعیت سعید آقایی و مهدی شیری وظیفه داشتند بالاتر از همیشه بازی کنند. بدین ترتیب، اولسان نه از کانالهای کناری توان نفوذ داشت و نه بیت گارام در مرکز زمین میتوانست مهاجم خطرناک تیمش را تغذیه کند.
البته بازی برای پرسپولیسیها خوب شروع نشد. در روزی که استرس تمام 22 بازیکن را تحت تأثیر قرار داده بود، قرمزها در 20 دقیقه ابتدایی بارها با اشتباه فردی و پرسینگ هوشمندانه خط سوم و چهارم اولسان، در مناطق مؤثر زمین توپ را از دست دادند.
در واقع، شروع بازی با برتری محسوس حریف همراه بود و دو موقعیت آشکار گل هم در همین دقایق برای اولسان شکل گرفت اما هرچه از زمان بازی گذشت، پرسپولیس به جریان بازی مسلطتر شد و حتی پیش از اینکه به گل برسد، کاملاً تعادل را به بازی برگرداند.
گلی که پرسپولیس را پیش انداخت، همانی بود که قبل از شروع بازی درباره آن صحبت میشد. ضعف بزرگ مدافعان کناری اولسان در حفظ توپ، پرسینگ به موقع سیامک نعمتی و اگرسیو بودن بشار رسن، به مهدی عبدی کمک کرد تا مهمترین گل دوران فوتبالش را به ثمر برساند. این گل، نتیجه شناخت دقیق حریف و فشار آوردن روی نقاط ضعف اولسان بود. پرسپولیس از «اشتباه رایج» اولسان، به هوشمندانهترین شکل بهرهبرداری کرد اما خودش هم اسیر «اشتباه رایج فوتبال ایران» یعنی سهلانگاریهای گلدرشت مدافعان شد. هر دو پنالتی اولسان، چیزی نبود جز بیاحتیاطی افراطی فردی. احمد نوراللهی در صحنهای مرتکب خطای پنالتی شد که اولسان در موقعیت آشکار گلزنی نبود و مهدی شیری هم در لحظهای که هیچ نشانی از «تمرکز» در او دیده نمیشد، بزرگترین هدیه را نصیب حریف کرد.
به تعبیری در بازیای که اشتباهات در آن تعیینکننده بودند، پرسپولیس یک بار بیشتر از اولسان اشتباه کرد و به همین سادگی جام قهرمانی را به کره فرستاد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، واکنش نه چندان مؤثر پرسپولیس بعد از پذیرفتن گل دوم بود.
برنامههایی که یحیی گلمحمدی در ابتدای بازی طراحی کرده بود و آن تمرکز برای بستن خط ارتباطی میان هافبکها و مهاجم اولسان، معطوف به شرایطی بود که پرسپولیس از حریف عقب نباشد و طبیعی بود که در وضعیت جدید، ناکارآمد باشد. به نظر میرسد که یحیی میبایست خیلی زودتر به سراغ نقشه دوم (پلن بی) میرفت اما از دقیقه 55 که دومین گل اولسان به ثمر رسید، 20 دقیقه طول کشید تا مربی پرسپولیس شیری را از زمین بیرون بکشد، سیامک نعمتی را به خط دفاع منتقل کند و با حضور آرمان رمضانی، بازی را با دو مهاجم هدف دنبال کند.
در دقایق پایانی، طبیعی بود که پرسپولیس تیم حملهور زمین باشد و اگر این دقایق را مرور کنید، میبینید که اولسان در همان ارسالهای بلندی که به مقصد رمضانی و عبدی صادر میشد، متزلزل و آشفته بود.
در همان لحظات بود که مشخص شد دور زدن مدافعان کناری اولسان، کار چندان دشواری نیست و میشد در دقایق بیشتری از مزیت بزرگ برتری در بازی هوایی، استفاده کرد.
فارغ از کلیشه رایج «این شکست چیزی از ارزشهای ما کم نمیکند»، باید به این نکته اشاره کرد که پرسپولیس بازنده سربلندی بود و باوجود محدودیتهایی که یحیی گلمحمدی در استفاده از نفرات مؤثرش داشت، نمایشی هوشمندانه و آبرومند داشت.
خبر
نتیجه تست PCR تماشاگران فینال آسیا در 20 دقیقه
کارگران ملیتهای دیگر در کنار 2 هزار هوادار ایرانی
مسئولان برگزاری مسابقات در قطر بعد از بررسیهای فراوان، تصمیم گرفتند که با حفظ پروتکلهای بهداشتی، مجوز حضور 10 هزار تماشاگر در ورزشگاه را برای فینال لیگ قهرمانان آسیا صادر کنند.
از 10 هزارنفری که مجوز حضور پیدا کرده بودند اما در نهایت 8700 تماشاگر در ورزشگاه الجنوب حاضر شدند که حدود 2 هزار نفر از آنها ایرانیان مقیم قطر بودند. هواداران کرهای هم به زحمت به 100 نفر میرسیدند.
مابقی حاضران در ورزشگاه اما کارگران ملیتهای دیگر مثل هندی، پاکستانی و فیلیپینی بودند که برای کار در پروژههای مختلف قطر، در این کشور ساکن بودند. با توجه به اینکه بازی فینال در روزهای تعطیلات رسمی کشور قطر به دلیل روز ملی این کشور برگزار میشد، این کارگران با تمهیداتی که از سوی شرکتهای کارفرمای آنها در نظر گرفته شده بود، با وسایل نقلیه ویژه به ورزشگاه آمدند. در ورزشگاه پرچمها و لباسهای رایگان در اختیار آنها قرار گرفت و با غذا از آنها پذیرایی شد. تماشاگران ایرانی اما از طرف سفارت ایران برای تهیه بلیت ثبتنام کرده و بلیت را تهیه کرده بودند.
همه افراد حاضر در ورزشگاه اما در نهایت باید تست PCR را انجام میدادند و بعد از 20 الی 30 دقیقه، جواب تست برای هر فرد ارسال میشد و تماشاگران با همین اساماس ارسالی میتوانستند برای دریافت بلیت اقدام کنند.
رشد چشمگیر دنبالکنندگان صفحه ایافسی فارسی
نیم میلیون بیننده گزارش عادل
حضور عادل فردوسیپور در قطر و گزارش اینستاگرامی او در صفحه ایافسی فارسی، اتفاقات فینال آسیا را زیر سایه خود قرار داده بود.
خبر پخش گزارش او بعد از مدتها دوریاش از گزارشگری، باعث شد که صفحه اینستاگرام فارسی در دو روز، رشد چشمگیری در عدد دنبالکنندگان خود داشته باشد و مرز یک میلیون دنبالکننده را رد کند.
این تعداد دنبالکننده حتی از دنبالکنندگان صفحه ایافسی هم بیشتر است و ایافسی فارسی این موضوع را مدیون عادل فردوسیپور است. نیم میلیون بیننده، همزمان گزارش زنده اینستاگرامی او را دنبال میکردند و همزمان میثاقی و احمدی در شبکه سه از ایافسی و حرصی که به آنها داده است، انتقاد میکردند و بارها تأکید کردند که ایافسی کاری کرد تا پخش بازی از تلویزیون در هالهای از ابهام قرار بگیرد.
کارشناسان تصمیم به حمایت گرفتند
صحبتهای یحیی گلمحمدی بعد از پایان بازی پرسپولیس – اولسان و آنچه علی پروین به عنوان پیشکسوت پرسپولیسی بعد از بازی در آنتن زنده تلویزیونی گفت، همان چیزی بود که باعث شد بسیاری از کارشناسان فنی، از نقد جدی عملکرد پرسپولیس حداقل فعلاً و تا چند روز بعد از بازی خودداری کنند. اینکه پرسپولیس امکانات خوبی نداشته و محرومهای این تیم، توان پرسپولیس را نسبت به رقیبش کمتر کرده بود، همه مواردی است که همه کارشناسان فنی هم میدانند چیزی جز بهانه نیست اما جو موجود راه را بر انتقادهای فنی جدی بر عملکرد پرسپولیس بسته است تا فعلاً شاهد خودداری کارشناسان برای بیان نقدهای فنی باشیم.
اگر یک نفر، وسط بازی از بازیکنان پرسپولیس میپرسید، برنامه چیست؟
به جای تغییر روند، لیوانها جابهجا شد
انتظار داشتم استراتژی تیم زمانی که بازی مساوی بود، با زمانی که یک گل جلو افتاد و بعد که عقب افتاد، متفاوت باشد اما من این تفاوت را ندیدم
دکتر جاوید جعفری فراهانی مشاور استعدادیابی فولام
اولین نکتهای که درباره بازی فینال پرسپولیس مقابل اولسان به ذهنم میرسد این است که شانس در خدمت ذهن آماده است. هیچ باد موافقی برای کشتی که مقصد مشخصی ندارد، نمیوزد و این واقعیت فوتبال در فینال آسیا بود.
اولین چیزی که باعث ناامیدی من میشود این است که خیلی واضح بود که کرهایها اصلاً امیدی به معنی باور مطلق نداشتند که این بازی برای آنهاست. آنها آمده بودند تا بازی را محک بزنند اما ترس به طور مشخص در ساق پاهایشان دیده میشد. این را میشد از گل اول پرسپولیس متوجه شد؛ زمانی که تحت فشار قرار میگرفتند، خیلی راحت توپ را لو میدادند. موضوع آزاردهنده اما این است که ما برای این ترس هیچ برنامهای نداشتیم. چندین بار موقعیت کرنر پیش آمد و هیچ شباهتی بین کرنرهای پرسپولیس وجود نداشت. هیچ الگویی تکرار نمیشود و به همین دلیل هیچ فرصتی نمیتواند ساخته شود. این مسأله دردناکی است برای تیمی که دارد در فینال لیگ قهرمانان آسیا بازی میکند.
مهمترین نکته در فینالهایی در این سطح، مدیریت احساسات است. مهمترین مسأله این است که درک کنید از چه فرصتی میتوانید برای جلو افتادن استفاده کنید و مهمتر از همه اینها اینکه چطور بازی را بکشید! کشتن بازی فاکتوری است که باعث قهرمانی برخی تیمها میشود و خیلی از تیمها نمیتوانند این کار را انجام دهند. وقتی پرسپولیس یک گل جلو میافتد، اولین انتظاری که از آنها میرود، این است که بتوانند از این گل حفاظت کنند؛ حفاظت از این گل با انتقال توپ به زمین حریف، یک بازی صبورانه، با پخش شدن در زمین، دقت در پاسها و نه با اجازه نفوذ به حریف دادن، آن هم در زمین خودش!
نمیدانم یحیی بین دو نیمه به بازیکنانش چه گفته است؟ اما خیلی امیدوار بودم که بین دو نیمه بازیکنان از یحیی این را شنیده باشند که: «بچهها عقب بنشینید، سیستم دفاعی منظمی داشته باشید. اول گل نخورید و اجازه بدهید که با ضدحمله به گل برسید». دلیل این مسأله این است که تیمی که در دقایق آخر نیمه اول به گل میرسد، ممکن است این ذهنیت را داشته باشد که بخواهد نیمه دوم را توفانی شروع کند. اینطور پنالتی دادن و به آن شکل ریسک کردن، صرفاً برمیگردد به ذهنیت ناآماده بازیکنان ما. ما هرچند در سطح فینال آسیا حضور پیدا کردیم، هرچقدر هم که بازیکنانمان در این سالها در لیگ درخشیدند اما اتفاقات این بازی نشان میدهد که عقبه ذهنیشان کماکان حرفهای نیست چون کافی است کمی فکر کنید به اینکه وقتی VAR وجود دارد، تن دادن به چنین ریسکی به معنی پایان آن فرصت و اهدای یک گل به تیم حریف است.
پرسپولیس گل را دریافت کرد، 2-یک عقب افتاد و 30 دقیقه تا پایان بازی زمان داشت. چیزی که در این بخش از بازی انتظار میرفت، تغییر روند بازی بود اما چیزی که دیده شد، جابهجایی لیوان با لیوان بود. این مثال را مورینیو در توصیف تیمهایی استفاده میکند که چه در هنگام پیش بودن و چه عقب بودن، هیچ تفاوتی در عملکردشان نمیبینید. زمانی که تیمت یک-صفر جلو افتاده است، باید روند بازی و کاریات تفاوت داشته باشد با زمانی که تیمت عقب است. در روند بازی پرسپولیس اما ما تفاوت محسوسی نمیبینیم. اگر در دقیقه 60 یا 70 دوربینی میرفت داخل بازی، بازی را متوقف میکرد و از بازیکنان میپرسید که دقیقاً الان گیمپلن (برنامه بازی) شما چیست؟ من شک دارم بازیکنان زیادی بوده باشند که بتوانند به این سؤال پاسخ بدهند.
یحیی قطعاً مربی باهوشی است و قطعاً آینده خیلی درخشانی هم در سطح مربیگری ایران دارد. هرچند در این بازی من انتظار بیشتری از یحیی داشتم. انتظار داشتم در این بازی، روند و تغییرات داخل بازی و بخصوص تمپوی بازی را به نحو دیگری عوض کند. حداقل انتظار من از یحیی این بود که با شروع نیمه دوم، ترکیبش کمی محافظهکارانهتر و آماده برای استفاده از فرصتها شود. تنها چیزی که در بازی فینال به آن نیاز داری، فرصتهاست. به فینال تاتنهام و لیورپول در اروپا نگاه کنید. یک اشتباه، یک اتفاق، یک صحنه و قهرمانی لیورپول. دقیقاً سال پیش از آن، همان داستان مقابل مادرید رخ داد. یک اشتباه از سوی لیورپول و از دست دادن موقعیت. فینال، جای فوتبال زیبا بازی کردن نیست. همه موفقیت تیمهایی مثل اینتر و پورتو را به خاطر میآورند و کسی به خاطر نمیآورد که در بازیهای فینال، چه کیفیتی از بازی ارائه شده است.
نکته ترسناکی که وجود دارد، بابت رفتار فنی ما به خارج از زمین مسابقه برمیگردد. وقتی به گزارشگران بازی هم نگاه میکنید، متوجه میشوید که ذهنیت طلبکار از زمین و زمان بودن را دارند. چطور ما انتظار داریم -وقتی میدانیم VAR وجود دارد- VAR به نفع ما عمل کند وقتی خطای محرزی را انجام میدهیم؟ این نشان میدهد که چقدر فرهنگ ما از درک موقعیت عقب مانده است.
سؤال این است که آیا این فرهنگ، این گفتمان و باور در کادرفنی هم وجود داشته است؟ آیا منتظر این بوده که برای ما پنالتی گرفته شود و VAR به سود ما سوت بزند یا نه؟
اگر من در کادرفنی پرسپولیس بودم، دلم میخواست این موارد را ببینم. دلم میخواست فرصتطلب، آماده بودن برای شانس و ارزیابی در لحظه را ببینم.
چیزهایی که در فینال ندیدیم. زمانی که تیم یک-صفر جلو افتاد، انتظار تغییر داشتم. انتظار داشتم استراتژی تیم زمانی که بازی مساوی بود، با زمانی که یک گل جلو افتاد و بعد که عقب افتاد، متفاوت باشد اما من این تفاوت را ندیدم.
باز هم تأکید میکنم از نظر من علت بازی ضعیف پرسپولیس این نبود که از نظر فنی، تیم حریف خیلی برتری داشت یا پرسپولیس بازیکنان ضعیفی داشت. مسأله ذهنیت ما بود. ما آماده بردن نبودیم.
باور نداشتیم که قهرمان میشویم و شاید داشتیم در سایه شکست در تجربه قبلی به سر میبردیم و همین مسأله باعث شد نتوانیم آنطور که باید و شاید با یک منطق، استراتژی و برنامه مشخص بازی کنیم چون برنامه نداشتیم، به دست قضا و قدر سپردیم و این بار شانس همراه ما نبود.
خائــن مثـل AFC؟!
علی کیانی موحد
اگر گزارش فینال جام باشگاههای آسیا را از صداوسیمای ایران شنیده و یا پس از پایان بازی سایتها و خبرگزاریها را مرور کرده باشید، تیتر این یادداشت برای شما غریبه نیست! بارها و بارها مجریان برنامه فوتبال برتر شبکه سه به این نکته اشاره کردند که AFC به فوتبال ایران و پرسپولیس خیانت کرد و قهرمانی را از این تیم گرفت اما خیانتهای AFC چه بود؟!
محرومیت عیسی
یکی از نکاتی که بسیار روی آن تأکید شد محرومیت ناجوانمردانه عیسی آلکثیر بود، محرومیتی ناجوانمردانه و طولانیمدت که امید اول گلزنی پرسپولیس را از بین برد اما هیچکدام از مجریان و کارشناسان به این نکته اشاره نکردند که دفاع اولیه باشگاه پرسپولیس از عیسی آنقدر مبتدی و کودکانه بود که باعث این محرومیت شد! باشگاه پرسپولیس در دفاع اولیه بازی را بد باخت، آنقدر بد که حتی ممکن بود در تجدید نظر محرومیت بیشتر هم شود. و خواهش (!) برای بخشیدن محرومیت از سوی باشگاه به طور حتم بینتیجه بود. دیگر زمان ولاپان نیست که با قالیچه و فرش و لابیگری بتوان محرومیتها را از بین برد!
نبخشیدن امیری و دوستان
نکته دیگری که مجریان شبکه سه بسیار به آن اشاره کردند، این بود که پرسپولیس بازیکن تأثیرگذار نداشت و AFC میتوانست با بخشیدن محرومان پرسپولیس راه را برای قهرمانی این تیم در آسیا هموار کند. و این دوستان حتی با خود فکر نکردند که چرا باید AFC محرومان را ببخشد؟! اگر این اتفاق برعکس میشد همین دوستان در حال دریدن گریبان خود AFC را به جانبداری متهم نمیکردند؟! اصلاً به چه دلیل AFC باید بخواهد پرسپولیس قهرمان شود؟ نکند این بازی برای مسئولان AFC هم یک دیدار ملی محسوب میشد؟
اولسان VAR دوست
گزارشگر بازی چند باری اولسان VAR دوست را به کار برد و اینکه چندبار VAR به کمک این تیم آمده. فوتبال و بازبینی مجدد صحنههای بازی مانند والیبال و کشتی نیست که شما درخواست کنید و این اتفاق بیفتد.
اگر صحنه مشکوکی باشد داوران VAR آن را به داور بازی منتقل کرده و بعد تصمیمگیری در این مورد بازهم برعهده داور وسط خواهد بود.
پس اینکه یک تیم در فینال دوبار روی اشتباهات کودکانه مدافعین حریف به وسیله VAR از روی نقطه پنالتی به گل میرسد، ربطی به علاقهاش به VAR ندارد.
رفتن بوسهزن بر لوگو
شاید هم جدا شدن شجاع خلیلزاده تقصیر AFC بود! اینکه باشگاه پرسپولیس به بدترین شکل ممکن در این چند ماه اداره شد و کار به جایی رسید که بازیکنان این تیم که اتفاقاً جزو بازیکنان مؤثر هم بودند با جدا شدن از باشگاه دست مربی را خالی گذاشتند را تقصیر چه فردی بیندازیم؟ دستهای پشتپرده AFC که از آستین وزیر ورزش و هیأت مدیره و رسولپناه بیرون آمده بود تا پرسپولیس ناکام بماند؟! تیمی که در راه قهرمانی است، چگونه بهترین بازیکنهایش به سادگی جدا میشوند و حتی مبلغ حق انتقالی هم از ترانسفرشان به باشگاه نمیرسد؟
میثاقی، عادل و چند داستان دیگر
و مهمترین حاشیهای که از دید گزارشگر بازی در چند روز گذشته برای فوتبال ایران و پرسپولیس از سوی AFC به وجود آمد، عدم اجازه ورود میثاقی و تیم فوتبال برتر به قطر بود چراکه سازمان صداوسیمای ایران حق پخش مسابقه فینال را خریداری نکرده است. مگر مسئولان AFC نمیدانند که صداوسیما دست بده نداشته و فقط میتواند از دیگران پول بگیرد؟ چرا توقع داشتند وقتی میتوان اکثر مسابقات فوتبال را بدون پرداخت پول پخش کرد، باید به آنها حق پخش میدادیم؟ واقعاً مسئولان AFC کملطفی در حق علی فروغی کردند و تنظیمات مدارش را به هم زدند چراکه به جای موافقت با سفر میثاقی، عادل فردوسیپور را به قطر برده و از او خواستند بازی فینال را گزارش کند. حضور عادل در قطر تیر خلاص AFC بر پیکره نحیف باشگاه پرسپولیس بود!
توهمهای دایی جانی
شاید اگر چند وقت یکبار درباره دایی جان ناپلئون و توهماتش ننویسم، روزم شب نخواهد شد. نه اینکه خودم بخواهم بنویسم بلکه اتفاقی میافتد که مجبور به نوشتن میشوم. مدیران صداوسیمای ایران آنقدر درگیر توهم تئوری توطئه شدهاند که فکر میکنند هر اتفاقی که در حال رخ دادن است، به طور حتم دشمن در آن نقش داشته که نمیتوانند واقعیتهای ساده را قبول کنند. و از همه بدتر اینکه تریبون سازمان را در اختیار مجریای قرار میدهند که این توهم را به مخاطب القا کند. شاید عدهای از مخاطبان به حرفهای مجری بخندند اما برخی دیگر نیز آن حرفها را باور میکنند. به همین دلیل بود که علی پروین در انتهای برنامه فوتبال برتر از مردم خواهش کرد به سایتها هجوم نبرده و فحش ندهند! علی آقا، تحریککننده فحاشی مردم در صفحه اجتماعی داور جام جهانی و جام ملتها و یا دیگر افراد، مگر جز گزارشهای اشتباه و نابخردانه برخی از مجریان صداوسیما بوده؟!
این فینال هم به پایان رسید و پرسپولیس نایب قهرمان آسیا شد اما به طور حتم هیچ چیز از ارزشهای این تیم کم نخواهد شد!
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو