|
به صعود استقلال امیدوارم
یوسفی: هیچ وقت استقلال در گروه راحت نبوده
محسن یوسفی، بازیکن سابق استقلال در مورد قرعهکشی لیگ قهرمانان و قرار گرفتن استقلال در گروه سخت گفت: «استقلال در طول حضورش در لیگ قهرمانان همیشه در گروههای مشکل قرار داشته و هرگز یادم نمیآید که آبیپوشان یک بار در مرحله گروهی در یک گروه راحت قرار گرفته باشند.
البته بارها استقلال از همین گروههای سخت به سلامت عبور کرده و امیدوارم این بار هم بتواند با گذر از این مرحله به دور بعد و فینال لیگ قهرمانان راه پیدا کند.
فوتبال ما در سالهای گذشته در لیگ قهرمانان چوب بیبرنامگیهای خودش را خورده، دو بار پرسپولیس تا مرز قهرمانی پیش رفت اما همان مشکلات مدیریتی باعث شد تا این تیم نتواند به آنچه که موردنظرش بود دست پیدا کند، بنابراین بیاییم و یک بار از تجربههای تلخ گذشته استفاده کنیم تا دیگر مشکلی برای حضور قدرتمند در لیگ قهرمانان نداشته باشیم.»
هافبک استقلال در ادامه گفت: «کادر فنی استقلال باید تیمهای همگروه خود را آنالیز کند، نقاط قوت و ضعف حریفانش را بشناسد و سعی کند همانطور که نقاط قوت و ضعف آنها را میشناسد، ضعفهای خود را برطرف کرده و اگر نیاز به جذب بازیکن دارد، هر چه زودتر این کار را انجام داده تا انشاءالله نه تنها استقلال، بلکه همه تیمهای ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان در این دوره بتوانند عملکرد موفقی داشته باشند.»
طولانیترین صدرنشینی
رکورد در دست فکری و شاگردان
آبیپوشان تهران با وجود توقف در دیدار دشوار خارج از خانه مقابل نفت مسجد سلیمان، کماکان صدر جدول را برای خود حفظ کردهاند تا برای ۵ هفته متوالی صدرنشین مسابقات باشند.
این طولانیترین مدت صدرنشینی ممتد یک تیم در فصل بیستم لیگ برتر است.
فصل بیستم رقابتهای لیگ برتر که از ایستگاه سیزدهم عبور کرد، ۳ تیم را در هفتههای مختلف در صدر دید که این ۳ تیم شهرخودرو، گل گهر و استقلال بودند.
تا پیش از هفته سیزدهم، گل گهر با ۴ هفته صدرنشینی ممتد در هفتههای دوم، سوم، چهارم و پنجم، طولانیترین مدت صدرنشینی را در اختیار داشت که با توجه به باقی ماندن آبی پوشان در صدر جدول در پایان هفته سیزدهم، این رکورد به آنها رسید.
شاگردان محمود فکری یکبار در هفته هفتم به صدر جدول رسیدند که البته این صدرنشینی تداوم نداشت و آنها بعد از یک هفته جای خود را به گل گهر دادند اما آنها در هفته نهم به صدر جدول بازگشتند و با تداوم این صدرنشینی در هفتههای دهم، یازدهم، دوازدهم و سیزدهم به رکورد ۵ هفته متوالی صدرنشینی در مسابقات دست
یافتند.
آبیپوشان در دو هفته متوالی نتایج خوبی مقابل سایپا و نفت مسجد سلیمان کسب نکردند و با تنها یک امتیاز از ۶ امتیاز، فرصت صدرنشینی را در اختیار دیگر رقبا از جمله سپاهان و صنعت نفت قرار دادند که این دو تیم نتوانستند از این فرصت استفاده کنند تا آبیها علیرغم نتایج نه چندان خوبشان در این دو هفته، همچنان صدرنشین باقی بمانند.
قراردادهای نجومی، پشت پرده پرداخت 10 درصدی
عاقبت دستمزدهایی که با دلار اوج گرفت
حمیدرضا عرب
اعتراضهای برخی بازیکنان به پرداختیهای باشگاه استقلال تمامی ندارد و پیوسته از این موضوع ایراد میگیرند. جدیدترین بازیکنی که نسبت به پرداختیهای باشگاه استقلال انتقاد کرده محمد دانشگر است. بازیکنی که پیش از شروع فصل به واسطه آنکه مدعی بود از تیمهای قطری پیشنهاد دارد توانست در زمان مدیریت احمد سعادتمند، مدیرعامل سابق باشگاه استقلال مبلغ قابل توجهی دریافت کند. صحبت از قرارداد 13 میلیاردی او در ازای دو فصل بازی برای استقلال است؛ راست و دروغش گردن راوی اما چندان هم بیراه نیست چون دانهدرشتهای استقلال در توافقهای جدید با سعادتمند همین حوالی دستمزد برای خود تعیین کردهاند تا به قول خودشان از تورم و رشد کاذب قیمتها عقب نمانند. باشگاه هم به خواسته برخی بازیکنان تن داده که دانشگر یکی از آنها است. البته برخی بازیکنان هم بودند که زورشان نرسید و نتوانستند قراردادهای جدید با باشگاه منعقد کنند که گفته میشود مسعود ریگی یکی از همین دسته بازیکنان است که با قرارداد سابق برای استقلال بازی میکند و دریافتیاش با این حد از تأثیرگذاری زیر 2 میلیاردتومان تعریف شده.
حال شاید اگر سعادتمند بر مسند کار باقی میماند خودش میتوانست راهی برای پرداختهای نجومی بیابد و این بازیکنان را راضی نگه دارد اما برکناری او و حضور مدیران جدید تا حد زیادی سیاستها را تغییر داده و حتی در روزهای پایانی نقل و انتقالات نیم فصل صحبت از کاهش قرارداد بازیکنان بود که برخی بازیکنان از جمله همین دانشگر که از روند پرداختیها گله کرده با کاهش قرارداد خود موافقت نکردند. دیگر بازیکنان هم بودند که زیربار این پیشنهاد نرفتند. تنها زور مددی به پورحمیدی، دروازهبان جدا شده رسید تا قراردادش کاهش یابد که آن بازیکن هم اکنون در قرارداد با باشگاه نیست.
شاید اگر بازیکنان تا حدی با باشگاه راه میآمدند امروز پرداختیها از سوی مدیران جدید باشگاه استقلال بیشتر بود اما اعداد و ارقامی که در برخی قراردادها منعقد شده به حدی عجیب و حتی نامتعارف است که دست مدیران باشگاه استقلال را برای پرداخت به موقع بسته است و آنها را با مشکلات عدیدهای مواجه ساخته است. در واقع اینکه دانشگر در مصاحبه اخیر خود اعلام کرده سر از نحوه پرداختیهای باشگاه درنمیآورد، ریشه در همین مسأله دارد و شاید اگر قراردادها به تعادل کشیده میشد، باشگاه استقلال نیز تا این موقع از فصل میتوانست پرداختیهای بیشتری به بازیکنان داشته باشد. بازیکنان باید دریابند که باشگاه عزمی برای پرداختهای نامتعارف نداشته و دلیل اینکه اکنون از زمان پرداختیها که پیش از شروع فصل تعیین شده، همین مسأله مهم است و هیچ بعید نیست همین وضعیت تا آخر فصل ادامه داشته باشد تا شاید بازیکنان ناچار به کاهش و یا دادن تخفیف به باشگاه شوند.
هر چند که ممکن است قهرمانی استقلال در لیگ بیستم تا حدی سیاستهای باشگاه استقلال را تغییر دهد و بازیکنان اگر میخواهند موفق به دریافت مطالبات خود شوند باید دل مدیران این باشگاه را به دست آورند که راهی جز قهرمانی هم پیش روی آنها نیست.
به هر حال باشگاهی که فصل را با پرداخت بدهی سنگین به وینفرید شفر آغاز کرد و چند هفته بعد نیز مجبور شد مبلغ درخواستی باشگاه نساجی بابت جدایی محمود فکری را به حساب آنها واریز کند نمیتواند مطابق با انتظارات بزرگ بازیکنان پیش برود. بخصوص باشگاهی که در درآمدزایی با مشکلات عدیده مواجه است و نمیتواند پولهای آنچنانی وارد خزانه خود کند.
دانشگر: فقط 10درصد گرفتیم
دانشگر که از جمله بازیکنانی است که قرارداد سنگین با استقلال منعقد کرده درباره نحوه پرداختی به بازیکنان میگوید: «این پولهایی که به بازیکنان پرداخت شده، مطالبات فصل گذشته است. نمیدانم چرا طلب بازیکنان را به حساب پولهای این فصل میگذارند. 13 هفته از مسابقات لیگ گذشته اما بازیکنان فقط 10درصد پول خود را گرفتهاند. من در تیمهای دیگر که از نظر مالی ضعیفتر از استقلال هستند، بازی کردهام اما هرگز این شرایط را ندیده بودم. باور کنید بچهها تحت فشار هستند. ما هم مشکلاتی داریم، زندگیمان از فوتبال میگذرد و باید بدهیهایمان را بدهیم. یکسری از بازیکنان چک دارند و برای چکهای کشیده برنامهریزی کردهاند اما الان شرایط ما اصلاً خوب نیست. ما واقعاً صبوری کردهایم و ای کاش طوری نشود که شرایط خوب تیم ما به خاطر مشکلات به هم بریزد. البته تنها دلیل این موضوع محمود فکری و وریا غفوری بودند. آنها خواستند که ما حرفی نزنیم و ما هم چیزی نگفتیم الان هم اعتراضی ندارم و اگر این حرفها را زدم به خاطر این است که خیلی از هواداران نمیدانند چه شرایطی را تحمل میکنیم.»
هیچ کدام از نامزدها به فوتبال کمک نمیکنند
واعظ آشتیانی: جلوگیری از ورود اشرار از وظایف مدیران است
نسرین کاظمی
انگار نه انگار استقلال صدرنشین است، آنقدر از نحوه کار کادرفنی استقلال انتقاد میشود که این روزها محمود فکری با استرس سر تمرین حاضر میشود و حتی این استرس را به بازیکنانش هم انتقال میدهد. منهای انتقادهای مغرضانهای که بعضاً از این مربی میشود اما تغییر بیش از حد ترکیب تیم و نوسانی که در نتیجه گرفتن استقلال دارد به منتقدان این حق را میدهد که از سرمربی استقلال انتقاد کنند، در این میان اما برای اینکه تیم صدرنشین با این انتقادها دستخوش حاشیهها نشود، وظیفه مدیریت برای تزریق آرامش چیست؟ نکته دیگری که این روزها در بحث مدیریت استقلال توی ذوق میزند، حضور افرادی در تمرین تیم است که در نگاه افکار عمومی به اشرار معروف هستند. در این زمینه حتی پای کمیته انضباطی نیز به این ماجرا باز شده و همین مسأله حاشیه دیگری را برای استقلال به وجود آورده است. به خاطر مشکلات حاشیهای که استقلال این روزها با آن دست و پنجه نرم میکند به سراغ شخصی رفتیم که زمانی مدیرعامل استقلال بوده و بروز چنین مشکلاتی خط قرمز او بوده است. واعظ آشتیانی همان مدیری است که با چنین مسائلی به خوبی در استقلال مبارزه کرد.
این روزها فشار زیادی روی محمود فکری است و با اینکه تیم استقلال صدرنشین است از او انتقادات شدیدی میشود! به نظر شما در چنین مواقعی وظیفه مدیرعامل برای جمع کردن این فشارها چیست؟
به نظرتان در چنین شرایطی مدیرعامل استقلال میتواند چکار کند و چه تقصیری در این خصوص دارد؟! این اتفاقات حاصل فضای مجازی است. البته در چنین مواقعی باشگاه باید پاسخگو باشد که بهترین کار استقلال در این زمینه انتخاب سخنگو بوده است. استقلال سخنگو دارد و این سخنگو پاسخ میدهد. من همیشه بحثم این بود که چرا مدیران دو باشگاه استقلال و پرسپولیس دائماً صحبت میکنند. همین مسأله باعث میشد حاشیه تازهای برای تیم ساخته شود اما استقلال بهترین کار را انجام داده که سخنگو تعیین کرده است. البته این کار که قابل تحسین هم است نیازمند یک شرط است. این کار مشروط به این است که سخنگو تا چه حد پاسخگو است. خبرنگاران هم میتوانند از سخنگوی باشگاه بپرسند که در مواقعی که از فکری اینقدر انتقاد میشود آیا مدیرعامل باشگاه از او حمایت میکند یا نه؟ درباره انتقادهایی هم که از آقای فکری میشود باید دید که با استدلال و منطق است؟ اصلاً هیچ کاری که بدون انتقاد نمیشود اما ما دو نوع انتقاد داریم. اول انتقادی که از سر دلسوزی است و راهکار داده میشود اما انتقاد دیگر از سر انتقامجویی است. یعنی بعضیها به اسم انتقاد قصد انتقام گرفتن را دارند. من پیشنهادم به فکری این است که صبوری کند. فکری نباید خودش را از انتقاد محروم کند. اصلاً به ایشان پیشنهاد میدهم که در نشستهای خبریاش به خبرنگاران بگوید پیشنهادی برای بهبود روند استقلال دارند، بدهند. از راهکارها استفاده کند. قطعاً با این روش انتقادها کم هم میشود. اما اگر قرار باشد فقط موضع بگیرند، یک دشمن فرضی ساخته میشود و با این دشمن فرضی مجبور است که مبارزه کند.
به نظر شما درست است که فدراسیون ورود بازیکن و مربی خارجی را منع کرده است؟!
وقتی باشگاهها مشکل نقدینگی دارند، فدراسیون مجبور بود این کار را انجام دهد، چون با مشکلاتی که پیش آمده بود به وجهه ما در سطح بینالمللی ضربه زده میشد. الان با مشکلات ارزی که ما داریم، باشگاهها برای پرداخت دستمزد مربی و بازیکن خارجی به مشکل میخورند اما پیشنهاد من به فدراسیون این است که از باشگاهها تعهد بگیرد. هر باشگاهی که تعهد داد که تمام بدهی و پول خود را پرداخت کند، اجازه دهد بازیکن و مربی خارجی بیاورند.
این روزها شاهد چهرههایی در تمرین استقلال هستیم که در افکار عمومی وجهه خوبی ندارند و جزو اشرار هستند. در زمان مدیریت شما با چنین مواردی برخورد نمیکردیم!
اتفاقاً یکی از موضوعات مهم مدیریتی این است که از حضور چنین افرادی که به چهره و وجهه باشگاه لطمه میزنند، جلوگیری شود. مدیریت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس باید توجه خاصی به این مسأله داشته باشند و با ظرافت خاص این مسأله را پیگیری کنند. حضور چنین افرادی میتواند حاشیهساز شود و این حاشیهها یقه باشگاه را میگیرد. نباید بازیکنان و کادرفنی استقلال با چنین چهرههای غیر موجهی سر و کار داشته باشند. باید چارچوبی در این زمینه در نظر گرفته شود. از حضور چنین افرادی سر تمرین جلوگیری شود.
این روزها بحث انتخابات فدراسیون داغ است، این سؤال در ذهن پیش میآید که چرا شما کاندیدا نشدید؟
من علاقهای به حضور در فوتبال نداشتم چون فضای فوتبال به گونهای است که هرکسی در این فضا وارد شود کار پرمشغلهای خواهد داشت. متأسفانه در فوتبال ما مدیری برای حضور در این فضا تربیت نشده است به همین دلیل هم هست که با چالشهای زیادی مواجه میشویم. به نظر من هیچ کدام از کاندیداهای فعلی نمیتوانند کوچکترین کمکی به فوتبال بکنند. من در یک برنامه هم به صراحت این نظر خودم را گفتم. با حضور چنین افرادی هیچ اتفاق جدیدی برای این فوتبال نمیافتد.
شما هم نمیتوانستید به این فضا کمک کنید؟
من همانطور که گفتم علاقهای برای ورود به چنین فضایی را ندارم. فضای پر مشغلهای است و کاندیداهای فدراسیون هم کوچکترین کمکی به این فضا نمیکنند.
بازگشت باقری، پایان حاشیه ها
فرشید باقری بعد از هفتهها غیبت در تمرین استقلال حاضر خواهد شد. این بازیکن که زمزمه جداییاش از استقلال نیز شنیده میشود، قرار است دوباره در تمرینات استقلال حاضر شود تا برای ورود به ترکیب اصلی تیمش تلاشی دوباره را آغاز کند.
باقری جزو بازیکنان با ظرفیت استقلال محسوب میشود که اگر در مسیر درستی قرار بگیرد میتواند کمک قابل توجهی به این باشگاه کند. باقری ظرفیتهای فنی بالایی دارد و در مقطعی نیز به شدت مورد توجه برانکو ایوانکوویچ، سرمربی سابق پرسپولیس هم بود اما این بازیکن در ماههای اخیر دچار افت محسوسی شده و نتوانسته آن بازیهایی که انتظار بود را انجام دهد. با این حال بازگشت باقری به تمرینات استقلال میتواند تنور رقابت در پست هافبک دفاعی را داغ کند. اکنون فقط ریگی در این پست برای استقلال ایفای نقش میکند و دیگر بازیکنان قابلیتهای دفاعی ریگی و باقری را ندارند. با توجه به تعداد کم هافبک دفاعیها در ترکیب استقلال میشود انتظار داشت که باقری با رشد فنی و رسیدن به شرایط آرمانی در ترکیب استقلال قرار بگیرد و حتی بهعنوان بازیکن ثابت به میدان برود. شاید بازگشت باقری بتواند به کلی او را از دایره بازیکنانی که احتمال جداییشان میرفت جدا کند. چندی پیش حتی زمزمه دوباره حضور او در پرسپولیس نیز به گوش میرسید و ظاهراً از جبهه رقیب سنتی مذاکراتی هم با این بازیکن شده بود تا در نیم فصل دوم برای استقلال بازی کند. مدیران باشگاه استقلال اما نباید اجازه دهند فرشید به راحتی از چنگ استقلال بپرد و در ترکیب تیم رقیب بازی کند.
فکری تغییر میدهد اما خودش نمیخواهد تغییر کند
مربیگری بر پایه آزمون و خطا
علی مغانی
محمود فکری دلایل قانعکنندهای برای تغییرات شگفتانگیز در ترکیب تیمش ارائه نمیکند. اشتباهات خود را نمیپذیرد و بدتر از آن، توجیههای عجیب و غریبی برای اشتباهات خود انتخاب میکند. مرور آخرین مصاحبه مطبوعاتی او نشان میدهد که مربی استقلال قصد ندارد تغییری در رویکرد خود ایجاد کند و همچنان جنگ با دشمن فرضی را ادامه میدهد.
سبک مربیگری محمود فکری در استقلال بر اساس «آزمون و خطا» پایهریزی شده. او در هر بازی چیدمانهای مختلف و نفرات متفاوتی را آزمایش میکند تا از دل این تغییرات به ایده مشخصی برسد اما او در تمام این مدت، در مواجهه با نقدها فقط یک تاکتیک اتخاذ کرده؛ فکری همه منتقدان را دشمن میبیند. «دشمن پنداری» باثباتترین تاکتیک مربی استقلال در لیگ بیستم بوده.
او منتقدانش را به پرتابکنندگان سنگ تشبیه میکند که چشم دیدن موفقیت استقلال را ندارند اما آنچه مربی استقلال به آن نمیپردازد، نسبی بودن مفهوم «موفقیت» است. برای تیمی نظیر نساجی، کسب 23 امتیاز از 13 بازی، عین موفقیت است اما برای مجموعهای مثل استقلال، این حدنصاب امتیازی پیروزی و کامیابی تلقی نمیشود. در لیگ بیستم، کارشناسان، سیروس پورموسوی را تحسین میکنند، چرا که فراتر از ظرفیت و بضاعت نفت آبادان نتیجه گرفته. همانطور که کسی ابراهیم صادقی را به خاطر رتبه دورقمی سایپا سرزنش نمیکند. زیرا همه میدانند این تیم صرفاً برای ماندن در لیگ برتر تلاش میکند. برای نفت آبادان که هیچ وقت قهرمان لیگ برتر نشده، کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا یک موفقیت بزرگ است اما در موقعیت فعلی، جز قهرمانی هیچ مقام دیگری برای استقلال «دستاورد» محسوب نمیشود. این نکته مهمی است که فکری و همکارانش خواسته و ناخواسته، به آن بیتوجه هستند.
استقلال در دو هفته پیاپی، دو موقعیت طلایی را برای فرار بزرگ به سوی قهرمانی از دست داد. در شرایط طبیعی، گرفتن 6 امتیاز از دو بازی مقابل سایپا و نفت مسجدسلیمان، میتوانست آبیها را در موقعیتی ممتاز قرار دهد و صدرنشینی در نیم فصل را تقریباً مسجل کند اما این فرصت بزرگ با اشتباهات متعدد مربیان استقلال، از دست رفت. استقلال نسبت به دو دیدار پیاپی مقابل تراکتور و پرسپولیس، آشکارا افت کرده و ریشه این افت هم چیزی جز تفکرات ناکارآمد روی نیمکت استقلال نیست. فکری باور دارد که تیمش خوب بازی میکند، هیچ مشکل فنی ندارد و اتفاقات حاشیهای صرفاً مانع از نتیجه نگرفتن استقلال شده و این دقیقاً همان جایی است که منتقدان با آقای مربی موافق نیستند.
فراتر از جدال کلامی که محمود فکری با منتقدان آغاز کرده، کادر فنی استقلال این روزها مشغول کوتاه کردن سقف آرزوهای استقلال است. از نگاه فکری، همین که استقلال «یکی» از بالانشینهای جدول باشد، اتفاقی قابل تحسین است اما مشکل آنجاست که هوادارانی که هفت سال را با رویای قهرمانی گذراندهاند، به اندازه فکری و همکارانش، قانع نیستند!
تیردروازه دشمن قایدی
مهدی قایدی در گلزنی تا حدی ناکام بوده که تیردروازه نقش انکارناپذیری در این شرایط داشته است. قایدی در هفتههای اخیر بارها با این مشکل مواجه شده و 3 بار متوالی ضربههایش به تیر خورده. هتتریک در ضربه به تیرک دروازه باعث شده تا مهدی قایدی از این حیث در میان تمامی بازیکنان لیگ بیستم یک رکورد ویژه را از آن خود کرده باشد و به رغم آنکه تیم گلگهر، بیشترین آمار ضربه به تیرک دروازه در فصل جاری لیگ برتر را دارد، قایدی با سه ضربه به تیرک، این آمار را در بخش انفرادی و بازیکنان در اختیار داشته باشد؛ شماره 10 ریزنقش آبیها امیدوار است تا پایان تیرهروزیهای خود بار دیگر از دیدار هفته آینده مقابل نساجی بتواند گلزنیهایش برای استقلال را آغاز کند و به درخشش خود در ترکیب آبیها ادامه دهد. شاید در بازی با نساجی روز قایدی باشد و او دروازه حریف را باز کند و روندی رو به رشد را آغاز کند. قایدی یکی از درخشانترین بازیکنان سالهای اخیر استقلال بوده است. فکری باید فکری به حال تیمش کند
رضا سالار
فکری در این سالها که رخت مربیگری را بر تن کرده، هیچ تیم بزرگ و مدعی را هدایت نکرده بود و بیشک حضور در استقلال میتوانست برای او با تأخیر، سکوی پرش باشد. شاید حتی زودتر هم میتوانست این نیمکت به او تعارف شود اما تا فصل گذشته و با نساجی نتوانسته بود خودش را بهعنوان یک مربی مدعی معرفی کند. به نساجی آمد و تیم شهر خسته را یک تیم یقه بگیر معرفی کرد. تیمی که منتظر اشتباه حریفان بود و بر اساس دوران بازیگری فکری، ابتدا باید توپ را دور کرد و بعد اگر فرصت بود به گل هم فکر کرد. این روش در قائمشهر جواب داد. تساویهای متعدد و متوقف کردن تیمهای مدعی، فکری را پس از سالها در قواره مربیان لیگ برتری معرفی کرد. از تمام همبازیان خود عقبتر هم بود. منصوریان و مجیدی خیلی زود رخت مربیگری را تن کردند و این فرصت به فکری داده نشده بود. شاید چون بلد نبود قشنگ صحبت کند. تا اینکه اول فصل، دیگر هیچ گزینهای برای استقلال نمانده بود.
منصوریان و مجیدی دیگر فرصت مجدد نداشتند. هر کدام به فراخور مشکلاتی داشتند. منصوریان زیادی اهل شوآف بود و مجیدی هم نازک نارنجیتر از این بود که در استقلال پوست کلفت کار کند. مانده بود یک پوست کلفت واقعی که تنها محمود فکری میتوانست این نقش را بازی کند. استقلال با تمام حواشی به فکری رسید تا او هم در همان روزهای اول در قواره یک منجی ظاهر شود. بیشک یکی از بهترین سالهایی که استقلال توانست بازیکن جذب کند، این فصل لیگ برتر بود. جدا از علی کریمی و روزبه چشمی، هیچ بازیکن درجه یکی جدا نشد. در کنار آن جذب مظاهری و ماندن دیاباته، میلیچ و قائدی و مطهری و آمدن بازیکنهای با آتیهای مثل مرادمند، نادری، موسوی و مرادی در کنار ماندن غلامی، دانشگر، غفوری، ریگی، اسماعیلی و حسینی و البته بازگشت شجاعیان، یکی از کاملترین تیمهای چند فصل اخیر را در اختیار فکری گذاشت. حالا باید آقای سرمربی با یک ترکیب مشخص لیگ را شروع و ادامه میداد اما پس از ۱۳ هفته، هنوز یک ترکیب ثابت و مشخص برای تیم در نظر گرفته نشده.
البته مصدومیت و محرومیت را میتوان در نظر گرفت اما پاسخ اینکه چرا این ترکیب مدام دستخوش تغییر است را هنوز نمیتوان پاسخ داد؟ همانطور که فکری یک نیمکت شلوغ دارد، شاید بازیکنان زیادی را هم در اختیار دارد و اینکه دست او باز است به ضررش تمام شده. ضمن اینکه هنوز مشخص نیست هر کدام از اعضای کادر فنی این تیم چه وظایفی دارند. عمرانزاده نقش اول دعوا و اعتراض و برهانی نقش اول روحیه دادن را ایفا میکنند اما از نظر فنی چه کمکی میکنند؟ این روزها تعدد بازیکن در استقلال منجر به بازی شطرنجی فکری شده. به نوعی که تشتت تصمیمگیری را در نوع بازی و تغییرات تیم میتوان به وضوح دید. بازیکنان هم میدانند که پشت سر آنها بازیکنی است که راحت جای آنها را پر میکند و همین هم استرس زیادی به آنها وارد میکند. محمود فکری امسال میتواند از قرعهای که به نامش افتاده استفاده کند. هیج تیمی مانند استقلال بازیکن ندارد و جدا از اینکه هر توقف استقلال با توقف دیگر رقبا تکمیل میشود تا حتی با کسب یک شکست و یک تساوی و از دست رفتن ۵ امتیاز، باز هم در صدر باشد.
فکری هم حق دارد که مدعی باشد نباید به تیم صدرنشین انتقاد کرد اما واقعاً خودش از نحوه بازی تیمش راضی است؟ آیا این هفتهها توانسته با یک تاکتیک درست تیمی، هیجان بازی را کنترل کند؟ فکری باید بداند که پست دوران بازی او در منطقه دفاعی هیچ ربطی به مسئولیت امروز او ندارد. آنچه که تیم مجیدی را دوستداشتنیتر نشان میداد (فارغ از اشتباهات فنی تیمش) شور و هیجانی بود که در تیم مشخص بود. امروز تیم محمود فکری مانند خودش است. یک تیم زمخت و سخت که خیلی جدی است. تیم خوبی است. مانند خود فکری که بازیکن خوبی بود اما فکری باید بداند که مانند گلزنی دربی پس از دقیقه نود، با هیجان باشد.
تیمش را با شور لذت از بازی و فارغ از ترس شکست راهی مسابقه کند. فکری در دوران بازیکنی مهمترین نقشش دفع توپ بود. این کار را هم خوب انجام میداد اما برای هیجان فوتبال چیز بیشتری لازم است. کمی شوآف منصوریان، کمی شور مجیدی و البته کمی جدیت فکری. این ترکیب درستی بود که در این سالها استراماچونی به استقلال تزریق کرد و با کمترین دوران مربیگری، فصل جدید و توقع متفاوتی را از مربی ایجاد کرد. فکری باید فکری جدید کند. این تیم بیشور و هیجان است. حتی با قهرمانی، چیزی کم دارد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|