عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6683 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۶ بهمن
|
چرا اوضاع رم یکباره به هم ریخت
کمدی ایتالیایی
جاکومو گالاردینی
ظرف 10 روز اخیر، رم، غول فوتبال ایتالیا از جایگاهی مطمئن در رده سوم سری A تا آستانه یک فاجعه ورزشی تمام عیار پیش رفته است. بعد از چند نتیجه ضعیف، رم به وسیله تیم تازه صعودکرده به بالاترین سطح لیگ ایتالیا، اسپتزیا از جام حذفی کنار رفت و این با یک افتضاح مدیریتی همراه شد که حاصلش اخراج دو تا از مدیران این تیم بود. مربی تیم، پائولو فونسکا هم با کاپیتان تیم، ادین ژکو درگیر شده و گفته میشود مهاجم بوسنیایی به طور کلی از ترکیب تیم کنار گذاشته شده است.
اما چطور تیم فونسکا به یکباره با این همه دلایل اشتباه خبرساز شد؟
آغاز این سقوط با شکست سنگین در دربی پایتخت ایتالیا برابر رقیب همیشگیشان، لاتزیو بود، آبیآسمانیپوشان رم در «دربی دلا کاپیتاله» 26 دی با سه گل به پیروزی رسیدند. دو گل از لوییس آلبرتو و یکی از چیرو ایموبیله یکی از بهترین بردهای تاریخ لاتزیو در این دیدار را رقم زد و رم شکست خفتباری را پذیرا شد. بازی بیکیفیت جالوروسی همه حتی بازیکنان را شوکه کرد بخصوص اینکه ناگهانی و غیرمنتظره پیش آمد. در واقع، رم تا قبل از دربی روند خوبی در کسب نتایج داشت و از چهار بازی آخرش 10 امتیاز به دست آورده بود. شکست 4 بر 2 مقابل اسپتزیا در مرحله یکهشتم نهایی جام حذفی نمک به زخم تیم پاشید و این نمایشی تحقیرآمیزتر از آن یکی بود. دو کارت قرمز در دو دقیقه باعث شد اسپتزیا از برتری عددی خود نسبت به حریف استفاده کند و ریکاردو اسپونرا و دانیله ورده در وقت اضافه به گل رسیدند. اما آنچه رم را به یک مضحکه تبدیل کرد، این بود که جالوروسی یک تعویض اضافه در این بازی انجام داد. فونسکا تصمیم گرفت دانیل فوزاتو را به جای برایان کریستانته و ایبانس را به جای پدرو به صورت همزمان به زمین بفرستد در حالی که قبل از آن چهار تعویض انجام داده بود. تیم فونسکا فکر میکرد میتواند از شش تعویض استفاده کند، تغییری تازه که تیمها میتوانند در رقابتهای حذفی اگر کار به وقت اضافه بکشد، یک تعویض بیشتر انجام دهند در حالی که این قانون در جام حذفی ایتالیا اجرا نمیشود.
در نتیجه، جمعه گذشته از سوی کمیته انضباطی سری A این تیم به باخت 3 بر صفر محکوم شد. مشخص است که چنین اتفاقی باعث تمسخر باشگاه در شبکههای اجتماعی میشود و هواداران هم به شدت از مدیریت تیم عصبانی بودند که تا این حد به صورت آماتور عمل کرده است. حق با آنها بود چون برای دومین بار در این فصل تیم چنین گاف بزرگ قانونی میداد و یک بار دیگر هم مجبور شده بودند به شکست حقارت بار 3 بر صفر به خاطر نقض قوانین تن دهند. در شهریور، اشتباه مربوط به انتخاب تیم برای بازی با ورونا باعث شد هافبک تیم، آمادو دیاوارا به اشتباه در فهرست بازیکنان زیر 23 سال در فهرست رسمی تیم گنجانده شود که نتیجهاش مجازات تیم از سوی مقامات انضباطی بود.
اسکای اسپورت ایتالیا گزارش داد کمتر از 24 ساعت بعد از آخرین گاف تیم در جام حذفی، مالکیت باشگاه، گروه فریدکین، مجبور شد سرپرست تیم، جان لوکا گامبر و همچنین مسئول امور ورزشی باشگاه را اخراج کند. در حالی که این تصمیم قابل پیشبینی و سزاوارانه به نظر میرسید اما به شکلی شوکهکننده اوضاع را بخصوص در رختکن تیم به هم ریخته است. روزنامه ایتالیایی کوریره دلو اسپورت گزارش داده است کاپیتان ژکو و برخی از همتیمیها تصمیم گرفتهاند در اعتراض به اخراج این دو، در تمرین شرکت نکنند و یک جلسه سه ساعته برگزار شده تا شرایط عادی شود و بازیکنان کار خودشان را انجام دهند. در عین حال، با وجود آنکه تمرین به صورت عادی برگزار شد، ژکو برای بازی شنبه شب لیگ برابر اسپتزیا حتی روی نیمکت هم قرار نگرفت و رم به سختی توانست با نتیجه 4 بر 3 این تیم پرتلاش را شکست دهد.
پائولو فونسکا، مربی پرتغالی با ریشههای موزامبیکی در کنفرانس خبری قبل از بازی گفت: «ژکو در تمرین آسیب جزئی دیده و احساس درد داشت برای همین نمیتواند برای این بازی آماده شود.» اما کوریره گزارش داده موضوع این نیست و فونسکا بعد از بگومگوی شدیدی که با این بازیکن 34 ساله در پی باخت سهشنبه شب در جام حذفی داشته، ترجیح داده نام این بازیکن را در فهرست بازی شنبهشب قرار ندهد. آنطور که رسانههای ایتالیا گزارش دادهاند رابطه این دو در بدترین شرایط ممکن است و احتمال زیادی وجود دارد که مهاجم بوسنیایی تیم را ترک کند و یک باشگاه لیگ برتری علاقهمند است او را جذب کند. شگفتانگیز است که اخراج دو مدیر به جای اینکه شرایط تیم را بهتر کند در نهایت باعث درگیری مربی و کاپیتان تیم شده و کار تا آنجا به وخامت کشیده شده که امکان اصلاح این رابطه به حداقل رسیده است. حالا باید دید پیروزی برابر اسپتزیا که با گل وقتهای تلفشده لورنزو پلگرینی به دست آمد، به اندازه کافی برای سامان دادن به اوضاع رم کافی است یا باید اتفاقات بزرگتری در تیم رخ دهد تا روند خوب گذشته تکرار شود.
منبع: فوربز
سوژه
تایسون: من نمیتوانستم محمدعلی را ببرم
گزارش شده بود که مایک تایسون گفته قادر بوده محمدعلی را در دوران اوجش شکست دهد اما تایسون این خبر را تکذیب کرده است.
آنتونی جاشوا جرقه این بحث قدیمی را ماه پیش دوباره زد و گفت که مایک آهنین میتوانسته محمدعلی را ببرد.
در شبیهسازی کامپیوتریای که انجام شده بود تایسون در مبارزه با محمدعلی پیروز شد اما این بوکسور 54ساله گفته که در صورت برگزاری چنین دیداری شکست میخورد.
تایسون گفته: «میدانم که بازی ما را شبیهسازی کردهاند. مشخص بود که احتمالاً در بازی شبیهسازیشده پیروز میشوم اما من در مسابقه واقعی میباختم. علی بزرگترین بوکسور تاریخ است.»
محمدعلی در سال 2016 در 74 سالگی درگذشت. او دوران ورزشیاش را با 56 پیروزی و پنج شکست به پایان برد. او در 31 بازی اول خود پیروز شد و سپس به جو فریزیر باخت.
تایسون که 24 سال از علی کوچکتر است، در سال 2015 و با رکورد 50 برد و 6 باخت به دوران ورزشیاش خاتمه داد اما تایسون 54ساله در نوامبر بازگشتی حیرتانگیز به رینگ داشت و با روی جونز جونیور بازی کرد.
ایواندر هالیفیلد اعلام کرده که در مذاکره است تا با تایسون مسابقهای برگزار کند. 24 سال پیش و در مبارزه این دو بود که تایسون گوش هالیفیلد را گاز گرفت و کند.
هالیفیلد 58ساله گفته: «مسأله این است که اگر قرار باشد این بازی برگزار شود، این اتفاق خواهد افتاد. چیزی که میتوانم به شما بگویم این است که تیم من در حال صحبت با مربیان مایک است و منتظر تصمیمگیری هستیم.»
فورمن: امثال تایسون تهدیدی برای من نیستند!
جورج فورمن، قهرمان سابق بوکس سنگینوزن و پیرترین فردی که قهرمان این مسابقات شده، به کریخوانی برای مایک تایسون پرداخته است.
فورمن پس از یک دهه دوری از رینگ، در اواخر دهه 1980 به مسابقات برگشت اما این دو هرگز با هم بازی نکردند. در آن هنگام، تایسون در اوج دوران بازیاش بود و میتوانست در اوایل دهه 1990 با فورمن بازی کند، دیداری که هرگز روی نداد.
فورمن همیشه گفته بر این باور است که تایسون به توصیه مربیانش گوش داده و حاضر نشده به جنگ او برود اما یک طرفدار اخیراً از فورمن در این باره سؤال کرده و گفته: «زمانی که محمدعلی به تو گفت از مایک تایسون دوری کنی، به نظرت دلیلش این بود که فکر میکرد مایک تو را شکست میدهد؟ یا فکر میکردی علی میدانست او را میبری و به همین دلیل گفت با او مبارزه نکنی. او دوست کاس دیآماتو بود و سبک تو برای تایسون خطرناک بود.»
فورمن هم حرف او را تصحیح کرده و جواب داده: «علی هرگز به من نگفت از تایسون دوری کنم. او واقعاً تحت تأثیر مایک قرار داشت اما بوکسورهای سنگینوزن مانند تایسون، کوچک و عضلانی و فرز هستند و هیچ خطری برای من ایجاد نمیکنند.»
دردسرهای آقای پرس در فصل نقل و انتقالات
زیدان! با همینها بساز
گزارش
پیت جنسن
زینالدین زیدان بعید است در این ژانویه برای نقل و انتقالات بودجهای بگیرد چون رئال مادرید در فروش بازیکنان ناتوان بوده و فشار روی او است تا با آنچه در اختیار دارد، تیم را به هدف برساند بخصوص گرانترین خرید تیم، ادن آزار. ستاره بلژیکی در آخرین بازی تیم که با برد 4 بر یک در زمین آلاوس به پایان رسید، یک گل زد و یک پاس گل داد اما رئال و آزار در هفتههای بعد، رئال و آزار این بازی هستند یا آن سردرگمهای افولکردهای که در جام حذفی به یک تیم گمنام و در نیمه نهایی سوپرجام به بیلبائو باختند؟
زیدان در نیمه دوم فصل باید از هافبک بلژیکی بهترین بازی را بگیرد. مارتین اودگارد به انتقال به آرسنال نزدیک شده اما منابع خبری میگویند لیورپول علاقهای به جذب قرضی میلیتائو و بردن این مدافع برزیلی به آنفیلد ندارد. این بازیکن 22 ساله تنها در دو بازی در این فصل در ترکیب اصلی رئال بوده و یکی از آنها از بدترین بازیهای این فصل رئال بوده، باخت خانگی 3 بر 2 برابر شاختار دونتسک در مرحله گروهی لیگ قهرمانان.
زیدان به او علاقهای ندارد و همین داستان درباره ماریانو دیاس، آلوارو اودریوسولا، ایسکو و حتی وینیسیوس صدق میکند اما همه قرار است در تیم بمانند چون برنامهای برای جذب وجود ندارد.
مدافع عنوان قهرمانی اسپانیا توانست لوکا یوویچ را به آینتراخت فرانکفورت برگرداند اما به صورت قرضی و تا پایان فصل. بعد از انجام تنها پنج بازی در این فصل، وقت را تلف نکرد و در نخستین بازی برای تیم سابقش تواناییاش را ثابت کرد، او در برد 3 بر یک برابر شالکه دو گل زد یعنی به تعداد همه گلهایش برای رئال اما سایر بازیکنان قرض گرفته شده نتوانستهاند باشگاهشان را برای خرید دائمی مجاب کنند.
گرت بیل احتمالاً در تابستان برمیگردد و آخرین فصل قراردادش را در برنابئو بازی میکند و اگرچه براهیم دیاس در میلان عملکرد خوبی داشته اما آنها برنامهای ندارند برای اینکه 20 میلیون یورو به اضافه حق انتقال رئال مادرید برای او بپردازند. رئال همچنین تاکه فوزا کوبو را به ویارئال قرض داده بود اما آنجا فرصت بازی پیدا نمیکرد بنابراین به ختافه قرض داده شد.
یوویچ، مهاجم صرب 23 ساله و میلیتائو بخشی از ولخرجی 250 میلیون پوندی رئال در سال 2019 هستند که تا به حال اصلاً جواب نداده. فرلان مندی موفق بوده و امید میرود رودریگو گوئز 20 ساله بتواند پتانسیلش را فعال کند اما یوویچ و میلیتائو را باید شکست تلقی کرد و آزار شاید یکی از پرهزینهترین اشتباهات رئال مادرید در فصل نقل و انتقالات باشد. او در باخت نیمه نهایی سوپرجام اسپانیا به وسیله اتلتیک بیلبائو بیخاصیت بود و در شکست برابر تیم دسته سومی آلکویانو در جام حذفی اواخر بازی به زمین آمد. تا قبل از بازی شنبه، هیچ نشانهای از درخشش آخرین فصل حضورش در چلسی بروز نداده بود. البته هنوز اعتماد زیدان را دارد که به بازیکنان کمتجربه، رودریگو، وینیسیوس و اودگارد ترجیحش میدهد.
ماریانو مقابل آلکویانو بازی کرد و زیدان دوست دارد او را پیشرفت دهد تا در صورت لزوم، مهاجم تیم به جای کریم بنزما باشد. گفته میشد سویا به جذب ایسکو علاقهمند است اما مربی آن تیم، خولن لوپتگی به خوبی این بازیکن را میشناسد.
معضلات دیگر باشگاه، تمدید قراردادهای نجومی، نیاز به کاهش ده درصدی دستمزد بازیکنان مثل فصل قبل و تمایل به خریدهای بزرگ در پایان فصل است. سرخیو راموس شش ماه پایانی قراردادش را سپری میکند و از نخستین پیشنهاد باشگاه برای تمدید، رضایت نداشته بنابراین آوردن بازیکنان جدید با قراردادهای بزرگ قابل توجیه نیست.
رئال برای نخستین بار بعد از 40 سال یک تابستان بدون خرید را سپری کرد و فلورنتینو پرس، رئیس باشگاه، میخواهد در تابستان پیش رو جبران کند اما شرطش بازگشت کامل هواداران به استادیوم برای فصل آینده و صرفهجویی در این پنجره زمستانی است. اگر به ثبات مالی برسند و برای مشکلاتشان با امثال بیل، یوویچ، اودگارد و ایسکو راهحلی پیدا کنند و فوتبال شرایطی عادی پیدا کند، میتوانند به اهداف همیشگیشان، کیلیان امباپه و ارلینگ هالند فکر کنند، داوید آلابا را به عنوان بازیکن آزاد و با قراردادی خیلی خوب از بایرنمونیخ بگیرند و برای جذب پائو تورس، مدافع ویارئال و ادواردو کاماوینگا، هافبک رن شانس داشته باشند اما تا آن موقع، زیدان باید با داشتههایش بسازد.
منبع: دیلی میل
پپ طرفدار تیمهای کمتر در لیگ
گواردیولا: کیفیت را فدای کمیت نکنید
چند روز است که بحث تشکیل سوپرلیگ اروپا دوباره داغ شده و حالا پپ گواردیولا خواهان کاهش تیمهای لیگ برتر شده تا کیفیت بازیها بالاتر برود. طرح اولیه تشکیل سوپرلیگ که امثال رئال مادرید و منچستریونایتد در آن سهیم هستند، شامل حضور 15 تیم ثابت به اضافه پنج تیم دیگر که صعود میکنند، میشود.
مربی اسپانیایی منچسترسیتی در این فصل به برنامه فشرده بازیها و اثر منفیاش روی میزان مصدومیت بازیکنان به شدت معترض بوده. این نگرانی به همراه علاقه به پیشرفت کلی در لیگ برتر به معنای میل گواردیولا به کاهش تیمها است. او که هفته گذشته 50 ساله شد، قبل از دیدار با تیم دسته چهارمی چلتنهام در جام حذفی گفت: «کاری که باید در هر لیگ اروپایی انجام شود، این است که قویتر از وضعیت فعلی شود، تیمهای کمتر، بازیهای نزدیکتر و تقویت تیمهای دستههای پایینتر. به جای کمیت به فکر کیفیت باشیم. شما باید یک سوپرلیگ برتر درست کنید و برای آن باید تیمها را کم کنید اما نمیتوانیم لیگهای پایینتر را نابود کنیم. این اهمیت زیادی دارد، نباید تنها به فکر منافع باشیم بلکه باید هر لیگ متناسب با آن کشور باشد.»
در سوپرلیگ اروپا، دو گروه 10 تیمی وجود دارد و 15 تیم ثابت را شش تا از انگلیس، سه تا از اسپانیا و ایتالیا، دو تا از آلمان و یکی از فرانسه تشکیل میدهند.
مربی سابق تیم ملی زنان انگلیس، از چالشهایش میگوید:
نبـــرد مـــن
هوپ پاول که در سالهای 1998 تا 2013 مربی تیم زنان انگلیس بود، در یادداشتی از سختیهای کار به عنوان یک مربی زن گفت
چرا من؟
این سؤال را بارها و بارها از خودم پرسیدهام. این را درنمییافتم. چرا از من خواستند مربی تیم ملی انگلیس شوم؟ آیا فرد دیگری جواب منفی داده بود و من گزینه دوم، یا حتی سوم بودم؟ باید درک میکردم.
آنها گفتند که در این باره تحقیق کردهاند و من نامزدی قوی بودهام و شخصیت خوبی در فوتبال دارم اما به نظرم این تصمیم تا حدی نمادین بود، چرا که من سیاهپوست هستم و زن.
اما خودم هم مطمئن نبودم که از عهدهاش برمیآیم. من هنوز در دوران بازیام بودم، هرچند که تجربه زیادی اندوخته بودم. شاید هم آنها چیزی در من میدیدند که من نمیدیدم.
دو چیز – در واقع دو نفر – باعث شدند که تصمیم بگیرم جواب مثبت بدهم. کلی سیمونز، که رئیس فوتبال زنان در اتحادیه فوتبال بود، گفت: «تو در حالی در رختکن خواهی نشست که یک نفر دیگر دارد تیم را هدایت میکند و تو میگویی: من که میتوانستم این کار را انجام دهم.» این حرف او واقعاً قوی بود.
سپس دوست خوبم، برندا سمپر که او هم برای تیم ملی انگلیس بازی کرده بود، به من گفت: «اگر تو این شغل را نپذیری، حسابت را میرسم!»
خب، کجا را امضا کنم؟ کار سختی بود. من زن بودم و سیاهپوست. تصمیمگیرندگان؟ سفیدپوست. مرد. از طبقه متوسط.
این شغل یک تابلو نقاشی خالی بود. من باید آن را رسم میکردم. همان روز نخست میزم را به من نشان دادند و گفتند: «بیا هوپ. این هم چند خودکار و چند کاغذ.» اما من چه کاری داشتم انجام میدادم؟
اولین کاری که دوست داشتم انجام دهم، این بود که مربی بدنساز تیم را اخراج کنم. دوستش نداشتم و به نظرم کارش خوب نبود اما پیش از آنکه فرصت اخراجش را پیدا کنم، خودش استعفا داد.
کمکم شروع به ساختن تیم کردم و به سراغ درآمدزایی رفتم. همیشه در حال مبارزه بودم. هر روز که به اتحادیه میرفتم، احساس میکردم در یک دعوا به سر میبرم. و واقعاً هم مبارزه میکردم. من داشتم برای فوتبال زنان میجنگیدم.
برخی افراد وقتی میدیدند دارم میآیم، از من دوری میکردند. میدانم که میگفتند: «باز هوپ آمد! این بار چه میخواهد؟» در نهایت عادت میکنید و برایتان بامزه میشود اما بسیاری افراد هرگز درک نکردند که من چقدر جنگیدم. هرگز هم نخواهند فهمید.
وقتی مربی شدم، یکی و نصفی تیم داشتیم. وقتی از تیم رفتم، تیمهای زیر 15 سال، زیر 17 سال، زیر 19 سال، زیر 21 سال و بزرگسالان را داشتیم. من برای رسیدن به این هدف باید تلاش زیادی میکردم.
اما فرسوده شدم. اتحادیه فوتبال قدر کارهای من را نمیدانست. ما در جام جهانی 2007، یورو زیر 19 سال 2008، یورو 2009، یورو زیر 19 سال 2010، جام جهانی 2011 و المپیک لندن 2012 شرکت کردیم. البته مو مارلی مربی تیم زیر 19سالهها بود اما من پشتیبان او بودم. من دوست داشتم که نسل بعدی استعدادها را ببینم. تقریباً هر سال در یک تورنمنت بودیم. هیچ مربی دیگری تا حالا این کار را نکرده است.
اولین بار در سال 2011 بود که حسش کردم. ما برای جام جهانی به آلمان رفتیم. من باید خودم را به چالش میکشیدم. آیا واقعاً این کار را میخواهم انجام دهم؟ بهتر است تصمیمی بگیری، هوپ. من میخواستم به خانه بروم اما تصمیم گرفتم تسلیم نشوم، بهویژه پس از آن همه مبارزه.
دو سال بعد، دوباره حسش کردم. میدانستم که جام ملتهای اروپای 2013 فاجعهبار خواهد بود. کاملاً خبر داشتم. حس میکردم شش ماه استراحت نیاز دارم تا دوباره شارژ شوم. میخواستم بگویم از عهدهاش برنمیآیم. نتیجه تیم ما هم بد بود. نه بازیکنان خوب کار کردند و نه من. شاید آنها حس کردند من خسته شدهام. شاید هم چیز جدیدی میخواستند. در هر حال، تورنمنت بدی بود. بعد از آن یک نفر باید کنار میرفت و متأسفانه آن یک نفر هم من بودم.
من باید برای مدتی ساکت میبودم اما دیگران حرفهای خود را میزدند. یک نفر گفت: «هوپ دیکتاتور بود.» خب البته که بودم. من باید همه چیز را دیکته میکردم، مگر نه؟
از یوفا و فیفا با من تماس گرفتند. پیشنهاد کار در نقاط مختلف دنیا به من شد. مدتی را پیش از جام جهانی 2015 در تایلند به سر بردم. به نامیبیا سر زدم. اینطور میشد اوضاع را بسنجم اما آنها میخواستند من مربیشان باشم. من به چند پیشنهاد نه گفتم. پس از 15 سال نیاز به استراحت داشتم.
من به سراغ آموزش مربیگری رفتم و دوستش هم داشتم اما حضور در زمین چمن را بیشتر دوست داشتم. احساس خوشبختی میکنم که پس از اخراج، هرگز دست از تلاش برنداشتم اما ماهیت کار من عوض شده بود. دیگر خبری از آن کار جنونآمیز نبود و دلم برایش تنگ شده بود. دلم برای کار با بازیکنان تنگ شده بود.
پذیرفتن هدایت برایتون فرصت خوبی بود. فلسفه کلی باشگاه مطابق با باورها، ارزشها و فلسفه من است. آنها ترجیح میدادند پروژهای را از صفر بسازند تا اینکه آن را بخرند. مسأله بر سر پیشرفت تدریجی بود، نه شتاب ناگهانی با سرمایهگذاری گسترده. برای برخی عجیب بود که در لیگ یک مشغول نشدم و به لیگ دو رفتم اما به این ترتیب فرصت پرورش بازیکنان را یافتم.
من شور فراوانی برای فوتبال زنان دارم. دوست دارم زنان مربی بیشتری را ببینم. در حال حاضر اوضاع برای زنان دارد بدتر میشود. اگر زن هستید و میخواهید مربی زنان شوید، باید کارنامه خود را داشته باشید. باید مجوز حرفهای داشته باشید یا اینکه در تیم ملی بوده باشید اما مردانی که در فوتبال زنان مربیگری میکنند، ممکن است پیشتر مربی یک تیم دسته سومی بوده و ناگهان مربی یک تیم قوی زنان شده باشند.
این نشان میدهد چه ارزشی برای زنان مربی قائل هستند. در همهجای دنیا همین است. فرض بر این است که مردان دانش بیشتری دارند و زنان باید خود را ثابت کنند اما این باید تغییر کند. این مبارزه دیگری است.
خبر
شکست مفتضحانه مبارز ایرلندی
مکگرگور ضربه فنی شد
داستین پویرییر، یکی از مبارزان UFC که شاید نسبت به دیگر ستارههای این رشته کمتر شناخته شده باشد، به اهالی و دوستداران UFC قول داده بود که آنها را شوکه کند و این کار را هم با شکست دادن کانر مکگرگور کرد. این ورزشکار 32 ساله آمریکایی، ستاره نامدار ایرلندی را در شب بازگشتش به UFC با ضربه فنی در راند دوم شکست داد.
خیلیها منتظر بودند ببینند مکگرگور 32 ساله که بعد از بازنشستگی و یک سال دوری از اکتاگون، دوباره برای مبارزه برگشته چه کار میکند و پیشبینیها درباره نتیجه دومین مبارزهاش با پویرییر هم به نفع مبارز ایرلندی بود اما اتفاقی که در پایان این مبارزه رخ داد، خلاف تصورات بود چرا که ورزشکار آمریکایی توانست انتقام شکستی که سال 2014 متحمل شده بود را از او بگیرد.
نکته جالب درباره دومین مبارزه این دو نفر آن بود که مکگرگور در رجزخوانیهای پیش از مبارزه ادعا کرده بود که نمیگذارد این مبارزه حتی به راند دوم کشیده شود و در همان 60 ثانیه راند اول حریفش را ضربه فنی خواهد کرد، همان کاری که 7 سال پیش انجام داده بود.
اوج مهارت پویرییر در این مبارزه، ضربه آپرکات او به سر مکگرگور بود که قهرمان دو دوره UFC را گیج کرد. او بلافاصله با یک هوک راست قوی دیگر، سرپا ایستادن را برای مکگرگور سختتر کرد و تنها چند ثانیه بعد بود که داور مبارزه، پایان مسابقه را اعلام و پویرییر را به عنوان برنده این مبارزه دسته سبکوزن اعلام کرد. پیروزی پویرییر یک بار دیگر او را در جایگاه بسیار خوب برای مبارزه جهت رسیدن به کمربند قهرمانیUFC قرار داد. دفعه قبلی ماه سپتامبر سال 2019 بود که او این فرصت را به دست آورد اما با قبول شکست برابر حبیب نورمحمدف نتوانست این عنوان را کسب کند. پویرییر گفت: «خوشحالم که این مبارزه را بردم اما تعجب نمیکنم. من خیلی تمرین کردم. حالا من و او بیحساب شدیم و هر کداممان یک بار مقابل هم برنده شدیم. پس شاید لازم شود یک بار دیگر هم با یکدیگر مبارزه کنیم.»
شکست مکگرگور ضربه سنگینی به امیدهای او برای پس گرفتن عنوان قهرمانی دسته سبکوزن زد. او امید داشت که با پیروزی مقابل پویرییر بتواند یک مبارزه دیگر با رقیب قدیمیاش نورمحمدف انجام دهد و انتقام باختش به این مبارزه داغستانی در ماه اکتبر سال 2018 را بگیرد. با این حال او نه تنها به هدف دست پیدا نمیکند بلکه به خاطر قبول اولین باختش در UFC با ضربه فنی، حالا اعتبارش را بیش از پیش زیر سؤال میبیند. در همین حال فیلمی از او پس از مبارزه منتشر شده است که نشان میدهد دارد با عصا و به زحمت راه میرود که این نشانهای از آسیبدیدگی شدید او در این مبارزه است.
پیروزی لیکرز با بهترین رکورد دیویس
سریال پیروزیهای تیم بسکتبال لسآنجلس لیکرز در فصل جدید NBA ادامه پیدا کرد و این تیم موفق شد در دومین بازی از هفت بازی متوالی خارج از خانهاش میزبان خود شیکاگو بولز را با نتیجه 101 به 90 شکست دهد. این سیزدهمین پیروزی در هفدهمین بازی لیکرز بود که این تیم را نه به صدرنشین جدول ردهبندی کنفرانس غرب که به بهترین تیم از حیث امتیازگیری در هردو کنفرانس شرق و غرب تبدیل کرد. در ثبت این پیروزی اما ستاره لیکرز کسی نبود جز مهاجم آن آنتونی دیویس که یک تنه بیش از یک سوم امتیازات مدافع عنوان قهرمانی را کسب کرد. دیویس 27 ساله در این بازی 37 امتیاز گرفت، 3 پاس گل و 6 ریباند داشت و این در حالی بود که او 28 دقیقه در میدان حضور داشت. او در بازی مقابل تیم شهری درخشید که در آن متولد و بزرگشده آن است و اگر محدودیتهای کرونایی نبود، قطعاً خانوادهاش را روی سکوها میدید.
37 امتیازی که دیویس در این بازی کسب کرد، بیشترین امتیازی بوده که او از ابتدای فصل تاکنون در یک بازی به ثبت رسانده است. پس از او لبران جیمز دومین بازیکن امتیازآور لیکرز بود. ارزشمندترین بازیکن مسابقات پلیآف فصل گذشته، 17 امتیاز گرفت، 6 پاس گل داشت و 11 ریباند. او نیز مانند دیویس 28 دقیقه در زمین بازی حضور داشت. این نهمین باخت بولز در شانزدهمین بازیاش بود که این تیم را در رده نهم جدول کنفرانس شرق قرار داد.
دیگر نکته مهم درباره بازی، ارتقای رکورد پیروزیهای متوالی لیکرز در بازیهای بیرون از خانهاش در این فصل بود که به 9 تا افزایش پیدا کرد و این در حالی است که قهرمان فصل قبل در این فصل هنوز باخت بیرون از خانه نداشته است. علاوه بر این 13 پیروزی و 4 شکست ثبت شده در 17 بازی لیکرز بهترین آمار ثبت شده توسط این تیم در این مقطع از فصل در تمامی ادوار است.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو