عناوین این صفحه
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6677 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۲۹ دي
|
در چنین روزی - ۲۹ دی ۱۳۸۱
بازتاب خبر انتخاب دادکان در جهان
انتخاب محمد دادکان به سمت رئیس فدراسیون فوتبال ایــــــران، در خبرگزاریهای بینالمللی جهان نظیر خبرگزاری فرانسه و رویتر بازتاب داشت.
خبرگزاریهای فرانسه در گزارشهای شنبه شب خود، به نقل از خبــــر مخابره شده توسط ایرنا، انتخاب محمد دادکان با اخذ 32 رأی به سمت ریاســـت فدراسیون فوتبال ایران را برای چهار سال آینده منعکس کردند. خبرگزاری فرانسه به نقل از پرستو یونچی سخنگوی فدراسیون فوتبال نوشته است که مهلت قرارداد برانکو ایوانکوویچ ظرف چند روز آینده به پایـــــان میرسد و وی اعلام کرده است که قصد بازگشت به ایران را ندارد و به همـــین ترتیب او دیگر مربی تیم ملی فوتبال ایران نیست.
در بخشی از این گزارش آمده است: محسن صفاییفراهانی رئیس سابــــــــق فدراسیون فوتبال ایران در پی انتقادهایی که از او میشد، 12 سپتامبـــــــر استعفا کرد. ناکامیهای تیم ملی ایران در دیدارهای مختلف و بخصوص عدم راهیابی آن به مسابقات جام جهانی 2002 انتقادهای شدیدی را روانه فراهانی کرد.
در ادامه به تصدی سمت سرپرستی فدراسیون فوتبال توسط محمد دادکان و همچنین موفقیتی که تیم ایران در زمان سرپرستی او در بازیهای آسیایی بوسان با کسب قهرمانی فوتبال به دست آورد، اشاره شده است.خبرگزاری رویتر هم گزارش مشابهی را راجع به انتخاب شدن محمد دادکان به سمت ریاست فدراسیون فوتبال ایران برای 4 سال آینده مخابره کرده است.
امنیت موقت برای مربیان تراکتور یا استقلال؟
مازیار گیلکان
استقلال و تراکتور از چند منظر به هم شباهت دارند، هر دو به اندازه کیفیت نیروی انسانی خود و به اندازه هزینههای گزاف خود به نتیجه نمیرسند. هر دو از خود ناراضیاند و هر دو همواره عامل هر ناکامی خود را دیگران معرفی میکنند. این روش و منش در تیمداری البته به جای و جایگاه جالبی نرسیده و موفقیت متناسب با سرمایهگذاری را به ثمر ننشانده است. استقلال و تراکتور در آخرین پرده از رویارویی خود در فصل گذشته رقابتی جانانه را در فینال جام حذفی پشت سر گذاشتند. در آن بازی البته استقلال مدعی بود که اگر مدیریت باشگاه آنچنان برای کادر فنی بحران نمیساخت و تیم را دچار حاشیه نمیکرد، میتوانست نتیجهای بهتر بگیرد و فصل را با قهرمانی تمام کند. تراکتور نیز بعد از آن جام، نتوانست به ادامه مسیر با کادر فنیاش اعتماد کند و گرفتار ماجراهایی شد و نتوانست مسیرش را به خوبی ادامه دهد. استقلال و تراکتور هر دو سالهاست در اعتماد به مسیر مربیان خود و در حفظ و ثبات روی نیمکت مربیگری تیمهای موفقی نیستند. تراکتور بیشتر و استقلال کمتر، هر دو با مربیان خود مسیرهای مطمئن و طولانی و موفقیتآمیزی را طی نکردهاند و باید عامل ناکامیها را در این نکته جستوجو کنند. بازی امروز تراکتور - استقلال یادآور تمام این مسائل است. حالا دوباره استقلال و تراکتور در حالی به هم رسیدهاند که بازهم نه استقلال به کادر فنی خود خوشبینی کامل دارد و نه تراکتور میداند تا چه روزی و چه مسیری همراه کادر فنی فعلی خواهد بود. همین نکته نشان میدهد که استقلال و تراکتور هر دو از تیمهایی در لیگ برتر هستند که انتخابهای شتابزده برای نیمکت خود دارند، پشیمان میشوند و دوباره انتخاب شتابزده بعدی از راه میرسد و این روند تا هر کجا و هر زمان که ادامه پیدا کند، میتواند قهرمانی در لیگ برتر را یک آرزوی دستنیافتنی جلوه دهد، مثل آنچه در سالیان اخیر گذشته است. بازی امروز تراکتور - استقلال میتواند برای کادر فنی برنده احتمالی در این بازی امنیت بیشتری پدید آورد اما حتی همین امنیت نیز شاید قوام چندانی نداشته باشد.
آزمون جسارت حاج محمود و مسعود
گرگ بازی در دره گرگها
علی کمانگری
حتی روی سکوهای سرد و خالی تبریز، مصاف استقلال و تراکتور یکی از رویاروییهای مثالزدنی فوتبال باشگاهی ما از حیث تنش و هیجان میتواند باشد. حتی فارغ از این که پرشورهای تبریز میتوانند با غلبه بر استقلال به کورس قهرمانی نیمفصل اضافه شوند یا این حقیقت که آبیهای پایتخت با فتح دره گرگها خود را از سایر رقبای بالانشین جدا میکنند، استقلال – تراکتور را از همین اکنون باید بازی بزرگ هفته بدانیم؛ از این رو که نبرد این دو باشگاه نه از تبریز، بلکه از غرفههای بازار نقلوانتقالات تابستانی، بهشکلی جنجالی آغاز شد.
پسران آبی، با یک رشید مظاهری در اوج پا به شمال غرب ایران میگذارند؛ سنگربانی که حواشی پیرامون نحوه فسخ قراردادش با تراکتور و شکایت طرف تبریزی از قرارداد وی تا ماهها گردوخاک به پا کرد. هایجک سعید واسعی از استقلال، پاتک تراکتور برای جبران این باخت نقلوانتقالاتی بوده. حال، مظاهری ستاره بی چونوچرای آبیها لقب گرفته و واسعی با محرومیت چهارماهه بابت فسخ غیرقانونی با پیکان میسوزد و میسازد. مضاف بر این جدال حقوقی طاقتفرسا، بازی محمد نادری و مهدی مهدیپور، ستارههای سابق سالهای نهچندان دور تراکتور، با پیراهن آبی و از طرفی دیگر، حضور استقلالیهای سابق، میثم تیموری و میلاد شیخفخرالدینی در تراکتور، این بازی را پررنگتر از یک نبرد ششامتیازی بر سر صدرنشینی میسازد.
آبیهای تهران و قرمزهای تبریز، هیچیک خارج از مستطیل سبز شباهتی به یک مدعی قهرمانی لیگ برتر و درخشش در لیگ قهرمانان آسیا ندارند. استقلالیها روزبهروز با اختلافات و درگیریهای تودرتوی اعضای کادر مدیریتی و حتی فنی تحلیل میروند و گلگی بازیکنان از عدم پرداخت مطالبات در میان این حواشی بهچشم هم نمیآید. در سوی مقابل، پرشورهای تبریزی حتی از انتخاب جانشین علیرضا منصوریان عاجز ماندهاند و با کاپیتان-سرمربیای که مایل به سرمربیگری دائم تیم نیست، تعویض مکرر مدیرعامل، و اتکا به مثل «هرچه پیش آید خوش آید، ما که خندان میرویم» روزگارشان را میگذرانند.
با این حال، جنگندگی و انسجام شاگردان محمود فکری و مسعود شجاعی، کلیدی بود که تا این لحظه، قفل عبور از بحرانهای خارج از زمین را برای هر دو گشوده. تراکتور و استقلال، هر دو پس از پرسپولیس، برترین خطوط دفاعی لیگ را در اختیار دارند؛ آنهم با دریافت کمی بیشتر از نیم گل در هر بازی بهطور میانگین. جدا از دو همتیمی سابق که برای تداوم شکستناپذیری قفس توری خود، عصر دوشنبه رودرروی هم قرار میگیرند، مهدی قایدی که پیشنهاد بایر لورکوزن را نیز در جیبش دارد، با محمد عباسزاده احیا شده نفسگیرترین رقابت گلزنی هفته یازدهم را برپا خواهدکرد.
متأسفانه باید باور کنیم که وضعیت دو نماینده فوتبال کشورمان در فصل آتی لیگ قهرمانان آسیا، به گونهای پیش نمیرود که بگوییم این دو در حال تدارک برای یک حضور قدرتمند در این تورنمنت چالشبرانگیز هستند. اما یک نمایش شجاعانه از تقابل تفکرات محمود و مسعود، انتظاری است که میتوانیم منتظر برآوردهشدن آن در ورزشگاه یادگار امام (ره) باشیم. هر دو طرف بازی بزرگ هفته، با وجود تمرکز روی دفاع منسجم و کماشتباه خود، نشاندادند که هرگاه گزینه جسارت را انتخاب کنند، توانایی حمله بیرحمانه به هر دروازهای را دارند. با جدلی که چند ماهی بین این دو باشگاه رنگی تازه به خود گرفته و رقابتی که بر سر رتبههای بالای جدول وجود دارد، این نمایش جسورانه، تنها انتخاب فکری و شجاعی خواهند بود.
از دایــیها تا داعــــیهای این فوتبال!
شهرام وزیری
کی میگه ما علی دایی داریم!؟ اگه منظور همون باباییه که میگن با 109 گل زده فعلاً آقای گل جهانه، اگه میگن همونی که 149 بازی ملی کرده و رونالدو دربهدر دنبالش کرده، اگه میگن همونی که روز و روزگاری زد و رفت فرنگستون تا سر از بایرن مونیخ و هرتابرلین دربیاره، همونی که توسط AFC بهترین مهاجم تاریخ آسیا و همونی که عضو FIFA شد و رفت بغل دست سپ بلاتر نشست تا همه عالم تو بوق کنن این بابا شناسنامه فوتبال ایرانه؛ هرکی این اراجیفها را در این دیار گل و بلبلی ما گفته غلط زیادی کرده. اینها همه جعل و جعلیاته و این بابا که هی میگن علی دایی علی دایی اون اصلیه نیس، بدلشه. این همه شهرت هم همهاش شعر و شعار و ساختگیه. همهاش زیر سر اون رسانههای استکباره که با بوق وکرنا تو چشم و چار ما مردم ساده دل کردند. اگه میگی نه برو از همین اهالی فدراسیون فخیمه مون بپرس ببین چی میگن؟ مگه ندیدی که همین چند وقت پیش بدجوری حال علی دایی جعلی رو گرفتن و شناسنامهاش رو به عنوان جاعل باطل کردن؟ مگه ندیدی که به اندازه تمام هیکلش مهر بطالت به فوتبالش زدن؟ چی شد مگه کک فوتبالمون گزید؟! حالا هم که چی هی میگن باید این علی دایی بدلی بیاد رئیس فوتبال مون بشه پدرجان مگه رئیس شدن الکیه. رئیس شدن بند میخواد و باند میخواد و بندباز و چترباز. مگه الکیه تازه باید قبلش هم دم این و اونو ببینندکه بده بستانشون جور بشه تا رئیس مربوطه را با میز مبارکش از لای درز فرو کنند تو صندوق تا بعدش رأس رأس درش بیارن!
حالا هم که دیدند این یکی علی جعلی زود حالیش شد و جا زد و گفت ما نیستیم، این ملت ساده دل بند کردند به علی کریمی جادوگر که بیا با رمل و اسطرلابت جادو کن تا این فوتبال درست بشه. اون علی دایی زود فهمید و دم به تله نداد اما این علی کریمی ساده دل نمیدونه اینها همه بازیه خودشون تا دلت بخواد جادوگر دارند و همه جور علی داعی پر مدعا دارند. از آن علی داعیهای همیشه خندانمون بگیر تا علی داعیهای شوالیه شمشیرزن و یه سری داعیهای دیگهای که تا بوده خود را اصل اصیل و رکن رکین این فوتبال جا زدهاند. تو از ساکتهای مسکوت بگیر تا مدیران ماکتنما هیأت رئیسهای که میزشان هست پنداری خودشان نیستند!
حالا ما اینارو گفتیم که این ملت دلش زیاد شور این فوتبال خانه خراب به گرو رفته را نزنه. از کوزه این جامعه همان برون طراود که در اوست شمیم دلنشین این فوتبال هم مثل بقیه بوها!
طنزیم
جنگهای چریکی
هومن جعفری امسال در لیگ ایران جوانگرایی در مورد مربیان بسیار نتایج درخشانی داشته! بیاتلو را به ماشینسازی آوردند که خیلی زود و بعد از یک مصاحبه جنجالی، برکنار شد! رحمتی پدیده را طوری در پایین جدول نگه داشته که اصلاً معلوم نیست بشود این تیم را درمان کرد! مس رفسنجان با ربیعی مثل رحمتی نتیجه گرفته. رحمان رضایی در نخستین تجربه مربیگریاش در ذوبآهن همان نتایجی را گرفته که مربیان قبلی! کلاً در ذوبآهن مهم نیست چه کسی مربیگری کند. مهم این است که تیم نتیجه نگیرد! نساجی هم خیلی زود فاضلی تئوریسین خودش را اخراج کرد که اول فصل با چنگ و دندان نگه داشت! قرار بود فاضلی با فکری به استقلال بیاید که نساجیون با فریاد وا مربیا، ابتدا او را نگه داشتند بعد بیرونش کردند!
توصیه میکنیم رقمی که در این تیمها برای نگه داشتن این مربیان، بعد از بیرون کردنشان، بعد از جذب کادرفنی جدید و بعد از بیرون کردن احتمالی آنها صرف میشود را حساب کنید و از دوستان بپرسید که اگر این تیمها مربی خارجی میآوردند، قیمتها همین میشد یا نه!
***
خب به سلامتی هادی ساعی بعد از چکی که زد یک محرومیتی گرفت! توصیه میکنیم ساعی حالا که محروم شده برود داخل فدراسیون از دم در همه را بزند تا طبقه بالا! زورشان که به او نمیرسد. تهش دو سال محرومش میکنند! تازه من جای ساعی باشم بعد از اینکه دوباره محرومم کردند یک بار دیگر میروم فدراسیون این بار از بالا همه را میزنم تا پایین! در جنگهای چریکی این خودش یک روش بسیار حساب شده و منطقی است به نام زمین سوخته. فدراسیونی که برای ساعی نجوشد، بگذار همه در آن چکی لگدی شوند!
کشمکش گرم در سرمای تبریز
پله سوم و گامهای لرزان فکری
میعاد نیک
تقابل امروز آبیهای پایتخت و تراکتور در استادیوم یادگار تبریز، سومین آزمون سخت محمود فکری در لیگ بیستم خواهد بود. کادرفنی عریض و طویل تیم استقلال در 2 دیدار بزرگ پیشین تنها به یک امتیاز بسنده کرده و برای بقا روی نیمکت نیاز مبرمی به 3 امتیاز حساس در سرمای تبریز دارد. آبیها گرچه مقابل شهرخودرو به پیروزی رسیدند و با خوششانسی و البته درخشش بیحدوحصر رشید مظاهری توانستند از شکست مقابل تیم صنعتنفت بگریزند، اما 2 دیدار استقلال در برابر فولاد و پرسپولیس تقریباً پاشنههای آشیل این تیم را مشخص کرد.
شاگردان محمود فکری در هر 2 بازی فوق نتیجه پیروزی را با شکست عوض کردند و چهبسا اگر قریحه و استعداد فردی مهدی قایدی هم نبود، استقلال در شهرآورد پایتخت هم بازنده میشد. آبیپوشان در دربی 94 و در تقابل با شاگردان جواد نکونام توانستند نخستین گل مسابقه را بهثمر برسانند و برای دقایقی هم بوی پیروزی را بسیار نزدیک استشمام کنند، اما این تیم در نگهداری از فاصله برتریاش با رقیب بسیار ناتوان است؛ بهگونهای که از 2 بازی 6 امتیازی تنها یک امتیاز آنهم در دربی نصیبشان شد و بس. این ناتوانی و این ضعف بزرگ در رویارویی با تیمهای پرمهره بیشتر به چشم میآید و همین موضوع است که باعث شده استقلال آنچنان هم در ابعاد تاکتیکی موفق نباشد.
محمود فکری اگر به فکر بقا روی نیمکت استقلال است و اگر کاهش هجمههای انتقادی را طلب میکند، باید در استادیوم یادگار به فکر چارهای باشد که تابهحال نیاندیشیده و برای رقبا تکراری نیست. تقابل با تراکتوری که شرایط چندان مساعدی را سپری نمیکند، میتواند برای استقلالیها به منزله یک موقعیت مناسب برای فرار از بحران و صعود به صدر جدول باشد اما تمام این اما و اگرها منوط به تصمیمهای فکری در تبریز است. شاید این دیدار برای کادرفنی استقلال از دربی هم مهمتر باشد، استقلال اگر بتواند تراکتور را با اشکان دژاگه، احسان حاجیصفی و محمد عباسزاده آماده شکست دهد، قطعاً در حاشیه امنیتی بهطول لااقل 5 بازی قرار خواهد گرفت که کار فکری را برای نیمفصل دوم هم راحتتر میکند.
تیتیها هم در شرایطی پا به این دیدار سرنوشتساز میگذارند که دیگر از پرشورها در استادیوم یادگار خبری نیست و امتیاز میزبانی برایشان کاربرد چندانی ندارد. گرچه تراکتوریها از آخرین تقابل با استقلال در فینال جام حذفی خاطرات خوشی دارند اما در هر دو اردوگاه شرایط بهکلی تغییر کرده و همانگونه که در رختکن آبی خبری از دیسیپلین و آرامش نیست، اردوی سرخهای تبریزی هم با حواشی بسیاری درگیر است. با برکناری علیرضا منصوریان از هدایت تیم تراکتور زمام امور به دست مسعود شجاعی افتاد و اتفاقاً روند اوجگیری تیتیها هم از همان روزها شروع شد اما رسیدن به رده چهارم و تحمل تنها 2 شکست مقابل سپاهان و صنعتنفت نتوانسته مسائل جانبی را از این تیم دور کند. اردوی تراکتور این روزها آبستن حواشی بسیار زیادیست که میتواند در همین تقابل هم به تیم ضربه بزند. یک بام و دو هوای برخی بازیکنان و سرمربی حاکی از بروز دودستگی در رختکن تراکتور است و شکسته شدن اتحاد تبریزیها به سود فکری و استقلال خواهد بود. امروز بهترین فرصت در اختیار محمود فکری قرار گرفته تا با شکست دادن یکی از مدعیان قهرمانی، راهها را بر گزینههای آلترناتیو تا پایان فصل ببندد.
احتیاط شرط اول است
جنگ نیمکتهای نامتعادل
سامان موحدی راد
روز بازیهای سخت استقلال هم فرا رسیده است. بعد از تساوی نفسگیر با پرسپولیس استقلالیها باید در تبریز به مصاف تراکتوری بروند که با یک ترکیب جدید روی نیمکت روزگار پر فراز و نشیبی را سپری میکند. مسعود شجاعی کاپیتان تیم ملی و بازیکن باسابقه تراکتورسازی حالا چند بازی است که روی نیمکت این تیم نشسته تا به عنوان مربی بازیکن بتواند مشکل هدایت تیم پرطرفدار تبریزی را حل کند. مسعود شجاعی در دو بازی ابتدایی ترجیح داد که از کنار زمین کار هدایت تیم را بر عهده داشته باشد و پا به میدان نگذارد. اما در بازی با ذوبآهن او در ترکیب اصلی تیم هم حضور پیدا کرد و علاوه بر نمایش خوبش درون زمین توانست تیمش را به عنوان سرمربی به سه امتیاز بازی برساند. حالا باید دید که او برای بازی برابر استقلال چه ایدهای دارد و آیا قرار است از کنار زمین تیم را هدایت کند یا خودش هم یکی از ستارههای درون زمین تبریزیهاست.
اما هرچه که باشد دیدار استقلال و تراکتور جدال تثبیت نیمکتهاست. هر دو مربی یعنی فکری و شجاعی هنوز نتوانستهاند خودشان را به عنوان چهره اصلی و نقش اول تیمشان تثبیت کنند و هر دو تیم هم از سوی هوادارانشان به شدت تحت فشار هستند تا جام قهرمانی را کسب کنند. همین مسأله موجب شده تا آنها در این فصل هر بازی را با احتیاط فراوان و با ترس و لرز پا به میدان بگذارند و در بیشتر مواقع همین بازی محافظهکارانهشان محل نقد منتقدان باشد.
نکتهای که در استقلال محمود فکری بیشتر به چشم میآید و بسیاری تیم او را بیبرنامه و غیرجذاب میدانند. گرچه پاسخ فکری به این گروه واضح است. تیم او میبرد و امتیاز کسب میکند و همین برای او مهم است. در مجموع این بازی احتمالاً تأثیری در سرنوشت نیمکتهای لرزان دو تیم شاید نداشته باشد ولی ممکن است اتفاقات این بازی در آینده نزدیک تأثیری بر چینش نیمکتها داشته باشد. در حال حاضر تنها امیدواری ممکن این است که شاهد یک 90 دقیقه جذاب باشیم. همین.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو