-
پرسپولیس برای عیسی لایحه جدید مینویسد؟
-
اسکوچیچ دعوتش می کند؟
-
نمک روی زخم پرسپولیسی ها
-
شکایت منصوریان و دستیارانش از تراکتور
-
جدال تازه در پرسپولیس؛ یحیی - هیأت مدیره
-
منع حضور محکومان کیفری در مقررات انتخاباتی
-
زمان هنرنمایی تاج رسید
-
صلاح در رفتن صلاح
-
امید به موفقیت آتی تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان واقعبینانه است؟
-
برای آقای گلی هنوز انگیزه دارم
-
از انتقاد مزدک تا رکوردسازی عادل؛ از بنر عجیب برنامه میثاقی تا گزارش احمدی
-
خانه نو کشتی
-
اسلحه های فراموش شده!
-
میلان بدون زلاتان می تازد
-
تاوان دعوت شدن ناحق به تیم ملی!
-
دربــی بوشهــر حساستر از همیشه
-
سهم ما از رنج
-
حساسیت بیجای استقلالیها به سریال تلویزیونی
|
پرسپولیس برای عیسی لایحه جدید مینویسد؟
یحیی گلمحمدی در بازگشت از دوحه به مشکلات متعدد تیمش اشاره کرد و غیر از بحث جدایی ستارهها، بحث بخشیده نشدن عیسی آلکثیر را دوباره باز کرد.
یحیی که ناراحت و عصبانی به نظر میرسید به این نکته اشاره داشت که چرا ما یک تیم حقوقی خوب نداشتیم که رأی عیسی را برگرداند و بتوانیم از او استفاده کنیم؟
این در حالی است که امیر ساعد وکیل مشاور حقوقی باشگاه پرسپولیس در آخرین اظهار نظرش درباره این پرونده گفته: «باید واقعیت را بپذیریم زمانی که یک وکیل وارد پروندهای میشود امید برای موفقیت قائل شده است.
با توجه به سیاستهای کلی فیفا و ای اف سی در مورد مسائل تبعیض نژادی این پرونده پیچیدگی خاص خودش را دارد.
این بازیکن برای پرسپولیس یک سرمایه است و تمام تلاشمان را به کار میگیریم تا او هر چه زودتر بتواند برای تیم به میدان برود.»
روز شنبه وکیل هم زمانی که پرسپولیس به تهران رسید در فرودگاه حضور داشت و جلسهای سرپایی با جعفر سمیعی، یحیی گلمحمدی و عیسی آلکثیر در سالن ترانزیت فرودگاه داشت.
گفته میشود باشگاه پرسپولیس قصد دارد لایحه جدیدی برای درخواست بخشش محرومیت عیسی به دادگاه عالی ورزش بفرستد چرا که سه ماه و نیم دیگر از محرومیت او باقی مانده است.
از سویی وکیل باشگاه پرسپولیس گفته بخشش آلکثیر با سپری شدن نیمی از محرومیت، در مقررات انضباطی AFC وجود ندارد و امکانپذیر نیست.
هواداران پرسپولیس میگویند اعضای هیأت مدیره چنین موضوعی را برای لغو محرومیت عیسی پس از سه ماه در قطر با مسئولان AFC درمیان میگذاشتند.
آنها میگویند درست است که چنین موضوعی در آییننامه وجود ندارد اما میتوان پیگیر آن بود و ضرری هم ندارد و نباید صرفاً به پیگیری در CAS اکتفا کرد.
تمجید سایت فیفا از مهدی عبدی
اسکوچیچ دعوتش می کند؟
سایت فیفا در بخشی از گزارش خود درباره فینال لیگ قهرمانان آسیا از مهدی عبدی تمجید کرد و نوشت: «در خط حمله مهدی عبدی استعداد فوتبالی کشف شده در پرسپولیس در مراحل حذفی لیگ قهرمانان آسیا بود. این بازیکن 22 ساله گل حساس تساوی مقابل النصر در نیمه نهایی را به ثمر رساند قبل از اینکه در فینال تنها گل پرسپولیس را به ثمر برساند. شم گلزنی بالای این بازیکن جوان در لیگ قهرمانان آسیا باعث شده تا او شانس دعوت شدن از سوی دراگان اسکوچیچ به تیم ملی ایران را داشته باشد.»
عبدی با وجود دقایق کوتاهی که در لیگ قهرمانان حضور داشت سه گل به ثمر رساند که دو تا از آنها در مرحله نیمه نهایی و فینال بود. گفتنی است در نظرسنجی بهترین گل فینال لیگ قهرمانان در سایت ای اف سی گل مهدی عبدی مقابل اولسان با گل دوم جونیور نگرائو مهاجم برزیلی اولسان نامزد شدند تا این جایزه را کسب کنند.
تقلید بازیکن اولسان از شجاع
نمک روی زخم پرسپولیسی ها
مونگ کئون هو بازیکن شماره 11 اولسان هیوندای عکسی از خودش منتشر کرد که جام قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا را در آغوش گرفته و خوابیده است تا پرسپولیسیها یاد حرکت شجاع با جام قهرمانی لیگ برتر بیفتند. این عکس در صفحه اینستاگرام ای اف سی هم بازنشر شد.
همچنین دیروز توئیتر کنفدراسیون فوتبال آسیا با انتشار تصویری از دو جام قهرمانی اولسان در کنارش رونمایی کرد. اولسان یک بار هم سال 2013 قهرمان لیگ قهرمانان شده بود.
شکایت منصوریان و دستیارانش از تراکتور
پس از برکناری علیرضا منصوریان از سرمربیگری تراکتور، این سرمربی و دستیارانش جلسهای را با مدیران باشگاه برای پیگیری دریافت مطالباتشان برگزار کردند. با توجه به اینکه طرفین در این جلسه به توافقات لازم نرسیدند منصوریان و دستیارانش تصمیم گرفتند با شکایت به کمیته تعیین وضعیت و سازمان لیگ از این طریق دریافت حقوق خود از تراکتور را پیگیری کنند. به این ترتیب به زودی مسئولان باشگاه تراکتور باید مستندات خود را به کمیته وضعیت ارائه کنند. گفته میشود در روزی که باشگاه تراکتور به منصوریان برای کسب نتیجه اولتیماتوم داد، همانجا اعلام کردند اگر نتیجه لازم را نگیرد با دریافت ۲۰ درصد از قراردادش باید جدا شود که ظاهراً این مسأله فقط یک توافق بود اما مکتوب نشد. حالا منصوریان که نتوانست نتایج لازم را کسب کند و در نهایت برکنار شد، خواستار همه مبلغ قراردادش است که باید دید در نهایت تراکتوریها میتوانند به خواسته خود برسند یا اینکه منصوریان مطالبات خود را به طور کامل دریافت میکند. قرارداد منصوریان با تراکتور، حدود ۲ میلیارد تومان بوده است. توضیحاتی که هواداران و کادر فنی را قانع نمیکند
جدال تازه در پرسپولیس؛ یحیی - هیأت مدیره
دفعه قبل هم که پرسپولیس از قطر برگشت حاشیههای عجیب و غریبی دامن این تیم را گرفت و کادر فنی و بازیکنان عملاً با مدیریت باشگاه درگیر شدند. این بار که پرسپولیس نه به عنوان برنده بلکه به عنوان تیم شکست خورده در فینال از دوحه برگشت مشکلی بین کادر فنی و مدیرعامل احساس نمیشد اما عملاً جدال تازهای بین یحیی و هیأت مدیره آغاز شد.
یک شب قبل از بازگشت پرسپولیس از دوحه حمید مطهری دستیار اول یحیی از خیانت رسولپناه در توافق با بشار گفت و اینکه چطور میشود تیمی 26 بازی لیگ برتر، بازیهای فصل بعد لیگ قهرمانان و جام حذفی را بدون هافبک بازیسازش انجام دهد؟
روز بعد وقتی پرسپولیس از قطر برگشت یحیی هم آرام ننشست و با دلخوری از ماجرای جدایی بشار عملاً هیأت مدیره را خطاب قرار داد و درباره اقدامی که رسولپناه انجام داده از آنها توضیح خواست: «کسانی که پای توافقنامه با بشار را امضا کردند باید تکتکشان بیایند و در حضور هواداران پاسخگو باشند. هر کس امضا کرده باید جواب بدهد. به سمیعی هم گفتم که چرا من باید بهترین بازیکن تیمم را راحت از دست بدهم؟ من روی بشار حساب کرده بودم. آیا اگر نتایج بالا و پایین شود این نفرات جوابگو هستند؟ من به اعضای هیأت مدیره هم گفتم اگر فردا اتفاقی در نتایج رخ بدهد من از سر خودم باز میکنم و میگویم آقای علیپور و رغبتی امضا کردهاید و مقصر شما هستید. رسولپناه امضا کرده بیاید و پاسخگو باشد، چرا حرف نمیزند؟»
غیر از رسولپناه که بازیکنان و مربیان اصلاً دل خوشی از او ندارند، علیپور و رغبتی دو عضو دیگر باشگاه در قطر همراه تیم پرسپولیس بودند. اتفاقاً رغبتی در بازگشت به تهران توضیحاتی درباره جدایی بشار داد و اعلام کرد با توجه به اینکه این بازیکن مدتها بود قصد جدایی داشت، پرسپولیس از جدایی او در این مقطع سود مالی بیشتری کرده است: «جزئیات این موضوع را به زودی اعلام میکنیم. وقتی یک بازیکن تمایلی به ماندن در یک باشگاه ندارد و دوست دارد که جدا شود حتی نگه داشتن آن بازیکن هم ممکن است باعث شود کیفیت لازم را نداشته باشد. به هر حال اگر به مفاد قراردادش هم میخواست پایبند بماند حداکثر تا نیمفصل در پرسپولیس میماند و در آن موقع جدا میشد. بشار رسن تصمیم به جدایی گرفته بود و خودش پیام داد و باشگاه هیچ کوتاهی نکرد.»
عضو هیأت مدیره باشگاه پرسپولیس در پاسخ به طرح این موضوع که «بند فسخ 250 هزار دلاری در قرارداد رسن وجود داشت، ولی الان با 120 هزار دلار او از پرسپولیس جدا شده، گفت: «رسن اگر در نیمفصل با بند فسخ 250 هزار دلاریاش میخواست از پرسپولیس جدا شود، از آن طرف باشگاه باید تا نیمفصل 260 هزار دلار هم به رسن پرداخت میکرد، عملاً با این شرایط در نیمفصل باشگاه چیزی به دست نمیآورد و 10 هزار دلار هم باید پرداخت میکرد. در صورتی که در فسخ قرارداد الان رسن با پرسپولیس، 120 هزار دلار نقد میگیریم و پرسپولیس بابت نقل و انتقال بشار رسن 380 هزار دلار سود کرده است و این بازیکن هم تا فینال آسیا برای پرسپولیس بازی کرده است.»
با این حال صحبتهای رغبتی نه کادر فنی و نه هواداران پرسپولیس را راضی نکرده و حالا کادر فنی از هیأت مدیرهای که با تصمیم رسولپناه کنار آمده مشکل دارد. در حال حاضر هواداران پرسپولیس که از جدایی بشار عصبانی هستند در فضای مجازی به تداوم حضور رسولپناه در بدنه مدیریتی باشگاه محبوبشان معترض شدهاند و میگویند چطور مدیری که این همه مشکل برای تیم به وجود آورده و بازیکنان و مربیان از او بشدت دلخورند همچنان باید در باشگاه فعالیت کند؟
جالب اینجاست که جعفر سمیعی فعلاً در این باره سکوت کرده و ترجیح میدهد چیزی نگوید ضمن اینکه ابراهیم شکوری معاون اجرایی او هم قصد ندارد درباره جزئیات جدایی بشار حرفی بزند: «قطعاً در زمان مناسب که نقل و انتقالات است برای جذب جانشین او اقدام خواهیم کرد. بشار در پرسپولیس خیلی زحمت کشید ولی با توافقی که قبلاً شده بود از تیم جدا شد. برای او آرزوی موفقیت میکنیم و امیدواریم جای ایشان را در نیم فصل پر کنیم. راجع به این موضوع صحبت نکنیم بهتر است ولی قطار پرسپولیس بزرگ در حال حرکت است.»جدال تازه کادر فنی پرسپولیس با هیأت مدیره باشگاه در حالی اوج گرفته که از دو ماه قبل و بعد از تغییرات مدیریتی در باشگاه پرسپولیس، صحبتهایی در خصوص تغییرات ترکیب هیأت مدیره باشگاه شنیده میشد اما رسولپناه بیسر و صدا ماندنی شد، مشخص نشد رغبتی واقعاً استعفا داده یا نه و بالاخره اینکه سمیعی عضو هیأت مدیره خواهد شد یا خیر؟!
بررسی ابهامات موجود در روند انتخابات فدراسیون فوتبال
منع حضور محکومان کیفری در مقررات انتخاباتی
حدود دو هفته دیگر بنا به گفته وزیر ورزش ثبتنام کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال شروع میشود و هنوز ابهامات مربوط به این انتخابات فراوان است. علیرغم اعلام وزیر ورزش، مسئولان فدراسیون فوتبال نه درباره تاریخ شروع ثبتنام اطلاعرسانی درستی داشتهاند و نه تاریخ دقیق برگزاری مجمع انتخاباتی را اعلام کردهاند.
ابهامات مربوط به این انتخابات اما تنها مربوط به همین موضوع نمیشود. زمزمههایی که درباره ممنوعیت احتمالی حضور اعضای هیأت رئیسه فعلی در انتخابات پیش رو وجود دارد، علیرغم اطلاعیههای حقوقی و غیرحقوقی فدراسیون فوتبال، کماکان پابرجاست.
اساسنامه درباره حضور اعضای فعلی هیأت رئیسه
چه میگوید؟
حیدر بهاروند و هدایت ممبینی، دو عضو هیأت رئیسه هستند که به طور جدی قصد ثبتنام در انتخابات را دارند و فعالیتهای خود را برای جلب آرا آغاز کردهاند اما هنوز معلوم نیست که طبق اساسنامه فدراسیون فوتبال، میتوانند در این انتخابات شرکت کنند یا نه؟
دلیل این موضوع هم کاملاً روشن است و برمیگردد به اساسنامه فدراسیون که در چندین بند از آن به این نکته تأکید شده که ارکان فدراسیون نباید هیچگونه سابقه محکومیت کیفری را داشته باشند.
در بند 9 از ماده 20 اساسنامه فدراسیون فوتبال آمده است: «اعضای ارکان فدراسیون باید منطبق با فرآیند مشروح در این اساسنامه و بدون مداخله و نفوذ خارجی، انتخاب یا منصوب شوند. اعضای ارکان فدراسیون نباید هیچگونه سابقه محکومیت کیفری که مغایر با مسئولیت آنها باشد، داشته باشند.»
همچنین در بند 4 – ب از ماده 39 درباره شرایط نامزدهای پست ریاست فدراسیون به عدم وجود سابقه محکومیت کیفری براساس گواهی مراجع صالح قانونی و قضایی، تأکید شده است.
حکم قضایی متهمان پرونده ویلموتس
چه زمانی صادر میشود؟
اعضای هیأت رئیسه و امضاکنندگان قرارداد ویلموتس که پرونده رسیدگی به اتهام آنها از سوی سازمان بازرسی کل کشور به دستگاه قضایی ارجاع شده، هنوز از سوی دادگاه حکمی دریافت نکردهاند. طبیعی است که در حال حاضر مشمول این بند از اساسنامه نمیشوند. با توجه به گذشت چندین ماه از ارجاع پرونده قرارداد ویلموتس و متهمانش به دستگاه قضایی اما بعید نیست که همین روزها حکم نهایی این پرونده صادر شود و در صورتی که اعضای فدراسیون فوتبال در این پرونده محکوم شوند، حتی اگر در انتخابات رأی بیاورند هم نمیتوانند فعالیت خود را به عنوان یکی از ارکان فدراسیون فوتبال ادامه دهند.
این موضوع به خودی خود ابهام بزرگی در ماجرای انتخابات فدراسیون پدید میآورد. اگر محکومیت این افراد بعد از برگزاری انتخابات محرز شود، آیا فوتبال باید بار دیگر تا برگزاری انتخابات جدید، ماهها بلاتکلیفی را از سر بگذراند؟
بنا به گفته برخی منابع، حکم دادگاه درباره پرونده ویلموتس، تا دو سه هفته دیگر اعلام میشود اما بنا به گفته مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال، فدراسیون فوتبال برای ثبتنام نامزدها و حضور آنها در انتخابات نمیتواند پیشگویی یا پیشبینی کند.
فغانپور: در حال حاضر مگر کسی محکوم است؟
صفیالله فغانپور، مسئول حقوقی فدراسیون فوتبال به خبرنگار ایران ورزشی در خصوص حضور یا عدم حضور هیأت رئیسه فعلی فدراسیون در انتخابات آینده میگوید: «نمیتوانیم در حال حاضر درباره کاری که هنوز انجام نشده است، حرف بزنیم. همچنین نمیتوانیم درباره آینده پیشگویی یا پیشبینی کنیم.»
او به اطلاعیههای فدراسیون فوتبال در این رابطه اشاره میکند: «همه جا گفتهایم (در شرایط فعلی) یا آنچه (در حال حاضر) با آن مواجه هستیم. هیچکس نمیتواند مانع از حضور اعضای فعلی هیأت رئیسه در انتخابات شود.»
بر این اساس امکان ممانعت از اعضای هیأت رئیسه فدراسیون برای حضور در انتخابات وجود ندارد. فغانپور اما معتقد است: «هر یک از نهادها وظیفه مشخصی دارند. وظیفه سازمان بازرسی کل کشور این بوده که پرونده را بررسی کند و گزارش خود را اعلام نماید و وظیفه دستگاه قضایی هم این است که درباره گزارش سازمان بازرسی تصمیمگیری کند. نظر هیچکس نمیتواند بر روند کار قضایی تأثیر بگذارد. اگر قرار باشد که نظر نهادی روی حکم دستگاه قضایی تأثیرگذار باشد، استقلال دستگاه قضایی زیر سؤال میرود که من با شناختی که از قضات دارم میدانم که چنین اتفاقی نمیافتد و آنها در چارچوب قانون نظر خود را درباره پروندهها اعلام میکنند.»
آیا فدراسیون فوتبال درباره پرونده ویلموتس و روند بررسی آن پیگیری کرده است؟ فغانپور به ایران ورزشی میگوید: «در خصوص این موضوع لوایح لازم نوشته شد و در صورت ابلاغ دفاع لازم به عمل خواهد آمد. در حال حاضر جای پیگیری وجود ندارد.»
حضور نامزدهای انتخاباتی تا چه زمان مشروعیت دارد؟
با این اوصاف، فدراسیون فوتبال در ماههای آینده انتخاباتی را در پیش دارد که نه هنوز درباره زمان ثبتنام کاندیداهایش اطلاعرسانی کرده است، نه تاریخ برگزاری انتخابات را اعلام میکند و نه حتی معلوم است که حضور نامزدها، تا چه زمانی مشروعیت دارد؟ آیا ممکن است ابهامات موجود در روند انتخابات پیش رو، بلاتکلیفی فوتبال ایران را طولانیتر کنند؟ یا حکم قضایی درباره متهمان پرونده ویلموتس، تغییری در روند ثبتنامها و کاندیداها ایجاد کند؟
با همه اتفاقاتی که از ابتدای راه این انتخابات رخ داده، از اساسنامه بگیرید تا برسید به احتمال ممنوعیت حضور اعضای هیأت رئیسه در انتخابات، باید گفت این انتخابات به راستی پرابهامترین و بلاتکلیفترین انتخابات فدراسیون فوتبال ایران بوده است و مسئولان فدراسیون هم بیتمایل به این مبهم بودن نیستند.
میزبانی عربستان در لیگ قهرمانان آسیا 2021، بحران جدی فوتبال ایران
زمان هنرنمایی تاج رسید
با توجه به اختلافات سیاسی ایران و عربستان و مهمتر از آن سایه این اختلافها بر مسائل فوتبالی، میزبانی عربستان در این بازیها میتواند اوضاع را برای نمایندگان آسیایی فوتبال ایران سختتر کند
در هفتههای گذشته خبرها از احتمال میزبانی قطر در لیگ قهرمانان آسیا 2021 میگفت و نمره قبولی قطر در مسابقات آسیایی تا حدودی شانس این کشور را برای برگزاری مجدد مسابقات به صورت متمرکز افزایش میداد. با این حال اما دیروز (دوشنبه) مصاحبهای در سایت گل منتشر شد که میتواند تا حدودی سرنوشت میزبانی لیگ قهرمانان آسیا در سال 2021 را تغییر دهد و این تغییرات چندان به سود تیمهای ایرانی نخواهد بود!
در این مصاحبه نعیم البکر، رئیس کمیته برگزاری مسابقات فدراسیون فوتبال عربستان درباره برگزاری لیگ قهرمانان آسیا 2021 به صورت متمرکز و احتمال میزبانی کشورش خبر داده است. البکر گفته: «عربستان از تورنمنتهای زیادی میزبانی کرده و اخیراً میزبانی بازیهای آسیایی 2034 را گرفت. موضوع میزبانی لیگ قهرمانان آسیا 2021 هنوز مشخص نیست اگر نوع برگزاری بازیها مشخص شود، بعد از آن میتوانیم درباره نامزد شدن برای میزبانی از این رقابتها صحبت کنیم.»
با توجه به اختلافات سیاسی ایران و عربستان و مهمتر از آن سایه این اختلافها بر مسائل فوتبالی، میزبانی عربستان در این بازیها میتواند اوضاع را برای نمایندگان آسیایی فوتبال ایران سختتر کند. همانطور که میدانید تیمهای عربستانی مدتی است که اعلام کردهاند حاضر به برگزاری بازیهای خود در ایران نیستند و برهمین اساس بازی نمایندگان ایران و عربستان در لیگ قهرمانان آسیا یا در سطح ملی در کشور ثالث برگزار میشود. در صورتی که قرار شود لیگ قهرمانان آسیا 2021 هم به صورت متمرکز برگزار شود و AFC درخواست میزبانی عربستان را بپذیرد، فدراسیون فوتبال ایران با یک چالش اساسی رو به رو خواهد بود.
چرا که فرصت کافی برای انجام مذاکرات مختلف بین دو کشور و پیدا کردن راه چارهای برای حل مشکلات کلان وجود ندارد. اگر مسئولان فوتبال و کشور برای میزبانی این کشور در رقابتهای آسیایی سال 2034 بتوانند برنامه بلندمدتی بچینند اما میزبانی عربستان در لیگ قهرمانان آسیا 2021، غافلگیری بزرگی است و شاید حل مشکلات و تدابیر مختلف برای تصمیمگیری مناسب درباره آن در این مدت زمان امکانپذیر نخواهد بود.
آیا فوتبال ایران حاضر میشود بعد از همه اختلافهایی که در سالهای گذشته با عربستان داشته است، نمایندگان خود را برای برگزاری بازیها به این کشور بفرستد؟ حتی اگر با این موضوع موافقت شود، نمیتوان منکر این موضوع شد که احتمال بروز حواشی یا فشارها از سوی عوامل برگزاری مسابقات بر تیمهای ایرانی وجود دارد و همه اینها میتواند کار را برای نمایندگان ایران سخت کند. ضمن اینکه این میزبانی، خواه ناخواه قدرت تیمهای عربستانی را برای رسیدن به قهرمانی بیشتر میکند. علاوه بر الهلال که همیشه یکی از شانسهای قهرمانی به حساب میآید، میزبانی عربستان میتواند قدرت و انگیزه تیمهایی چون النصر و الاتحاد را برای قهرمانی آسیا بیشتر کند و رقبای غرب آسیایی نمایندگان ایران، در راه رسیدن به قهرمانی بیشتر شوند. این فضا را در کنار جو منفی علیه تیمهای ایرانی در عربستان بگذارید تا به دشواری کار نمایندگان ایران در صورت میزبانی عربستان در رقابتهای متمرکز آسیایی 2021 پی ببرید. البته همه اینها در شرایطی قابل بررسی است که مسائل و اختلافات موجود بین دو کشور، به حضور نمایندگان ایرانی در عربستان منجر شود. در چنین مواقعی است که حضور نماینده یا نمایندگان قدرتمند در کرسیهای AFC میتواند اوضاع را به سود ایران تغییر دهد و این درست همان موهبتی است که فوتبال ایران از آن بیبهره مانده چرا که یک نماینده با نفوذ در AFC میتواند در روند بررسیهای پیشرو برای تعیین میزبان تأثیرگذار شود و معادلهها را به گونهای بچیند که در نهایت به سود ایران باشد. آیا مهدی تاج به عنوان نماینده ایران در هیأت رئیسه کنفدراسیون فوتبال آسیا از عهده این مأموریت برمیآید؟ آیا او در مذاکرات با دیگر نمایندگان کشورها میتواند مانع از موافقت با میزبانی عربستان شود؟ یا نقش منفعل او در این پست، لطمه دیگری به فوتبال ایران وارد خواهد کرد؟
آتشی که از زیر خاکستر بیرون زد
صلاح در رفتن صلاح
گزارش
ایان لیدیمن
محمد ابوطریقه هم تیمی سابق صلاح در تیم ملی مصر میگوید او در لیورپول خوشحال نیست و میخواهد برود. ابوطریقه 42 ساله گفت: «به صلاح تلفن زدم و از وضعیتش در لیورپول پرسیدم، ناراحت بود اما این ناراحتی هرگز روی عملکردش در زمین تأثیر نمیگذارد. او به من دلایل ناراحتیاش را گفت اما آنها راز هستند و نمیتوانم علنیشان کنم. یکی از آنها این بود که صلاح از کاپیتان نشدن مقابل میتی لند دلخور شده است.» صلاح این را در مصاحبه با آ. اس هم گفت. او انتظار داشت به عنوان باتجربهترین بازیکن تیم بازوبند را بگیرد اما در عوض ترنت الکساندر آرنولد 22ساله کاپیتان شد.
یکی از موفقیتهای منچسترسیتی مدرن توانایی حفظ سرخیو آگوئرو، داوید سیلوا و ونسان کمپانی به مدت طولانی بود. این مثلث اگرچه مورد توجه تیمهای بزرگ اروپایی بودند، ماندند و در یک دهه موفقیت سیتی نقش مؤثری داشتند.
لیورپول حالا وضعیت مشابهی در برابر محمد صلاح دارد. صلاح 28 ساله یکی از بازیکنان طراز اول جهان است و میتوانیم با اطمینان بگوییم بهترین سالهای دوران حرفهای خود را سپری میکند. یک روز بعد از پیروزی لیورپول برابر تاتنهام، صلاح مصاحبهای با روزنامه آ. اس اسپانیا انجام داد که اوایل این هفته منتشر شد. از او درباره احتمال رفتنش به رئال مادرید یا بارسلونا سؤال شده بود که او پاسخ داد نمیداند در آینده چه اتفاقی میافتد و اینکه همه چیز دست لیورپول است.
به قول بعضیها از آن جوابهایی که هیچ چیز گیرتان نمیآید اما عدهای هم به کلیت مصاحبه نگاه کرده و ابراز نگرانی کردهاند.
یک چیز درباره سابقه صلاح در لیورپول وجود دارد و اینکه او به ندرت مصاحبه میکند و رسانهها درباره عادت صلاح در رد درخواست مصاحبه با یک خنده طولانی و معنیدار شوخی میکنند. او سه سال و نیم است که از رم آمده و در این مدت تنها دو بار با رسانههای مکتوب حرف زده که هر دو بار بعد از دستاوردی بزرگ و در یک جمع بوده.
او کاملاً اختیار دارد. تنها بازیکنی هم نیست که چنین رویهای را در پیش گرفته -اتفاقاً آگوئرو یکی دیگر است- و هیچ ورزشکاری به خاطر اینکه میخواهد حریم خصوصیاش حفظ شود، قابل انتقاد نیست.
اما حالا صلاح تصمیم گرفته حرف بزند آن هم با رسانهای اسپانیایی که مشخصاً طرفدار رئال مادرید است. این یعنی صلاح و نمایندگانش به خوبی میدانستند که درباره آینده او سؤال میشود اما او مصاحبه کرد بنابراین میشود چیزهایی را حدس زد و بدون شک آدمهایی که در لیورپول تصمیمگیرنده هستند هم این را متوجه میشوند.
سؤال متناسبتر حالا این است که آنها در قبال او چه میکنند؟
پول یک احتمال است. صلاح دو سال و نیم دیگر قرارداد دارد، لیورپول میتواند با او قرارداد جدید ببندد و هر چه شرایطش بهتر شود، او شایستگیاش را دارد اما شاید این کافی نباشد همانطور که برای ستارههای سابق تیم، لوییس سوارس، رحیم استرلینگ یا فیلیپه کوتینیو کافی نبود. همه رفتند به این خاطر که احساس میکردند حرفهشان و منافع شخصیشان جای دیگر بهتر خواهد بود و در یک مقطع ممکن است صلاح هم چنین حسی داشته باشد.
یک ادعای قوی این است که او همه چیز در لیورپول دارد. پول، مدال، شادی و شانس بیشتر بردن در تیمی که در حال پیشرفت است زیر نظر یک مربی که توانایی بالابردن سطح کیفی این بازیکن را دارد. اینها چیزهایی است که مثلث سیتی را برای ماندن متقاعد کرد وقتی تلفنهایی از اسپانیا و لندن به آنها میشد.
اما گاهی کافی نیست. گاهی یک بازیکن فقط میخواهد جای دیگری زندگی و بازی کند و تجربه بازی در یک باشگاه باسابقه و هیجانانگیز را به دست آورد قبل از آنکه فرصت به پایان برسد.
اگر چنین اتفاقی درباره صلاح بیفتد و او تصمیم بگیرد برود، باید دو تا چیز را در ذهن داشته باشیم. اول اینکه این نشانه پایان لیورپول یورگن کلوپ نیست. تیم به اندازه کافی باپشتوانه و سازمان یافته است که به هیچ بازیکنی متکی نیست.
دوم، نباید صلاح را سرزنش کنیم. او لیورپولی نیست و نباید انتظار وفاداری و تعلق ذهنی از او داشت. او یک بازیکن بینالمللی است که میتواند برای هر تیمی بازی کند، یکی از بهترینها. بنابراین اگر خواست برود نباید بپرسیم چرا و به خوبی بدرقهاش کنیم و از او تشکر کنیم. او برای ما فوقالعاده بوده است.
منبع: دیلی میل
جدایی فراگیر و نگرانکننده بازیکنان مطرح لیگ برتر
امید به موفقیت آتی تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان واقعبینانه است؟
سرمقاله
آرمن ساروخانیان @armen7791
گلمحمدی بعد از شکست پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان رویکرد مثبتی داشت و مدعی شد که تیمش برمیگردد و این بار قهرمان آسیا میشود. چنین نگاهی قابل تحسین و نشانه این است که سرمربی پرسپولیس ناامید نشده و به دنبال پیدا کردن راهی برای موفقیت است. با این حال واقعیتهای فوتبال ایران میگوید که موفقیت در آسیا برای پرسپولیس یا دیگر نمایندگان ایران سختتر از قبل شده است.
گلمحمدی در بازگشت به تهران از جدایی بشار رسن، هافبک کلیدی تیمش ابراز نارضایتی کرد. او یکی از آخرین خارجیهای بازمانده در لیگ برتر بود و با قانون ممنوعیت جذب مربی و بازیکن خارجی چند خارجی مؤثر باقیمانده مثل منشا، دیاباته، استنلی کیروش و کولیبالی ممکن است در پایان فصل جدا شوند.
جدایی بازیکنان خارجی تنها دلیل پایین آمدن کیفیت لیگ برتر نیست. تعداد زیادی از بازیکنان ایرانی موفق فصل قبل هم ترجیح دادند با حداقل دستمزدها راهی تیمهای درجه چندم فوتبال اروپا یا آسیا شوند. دستمزد سالانه اکثر بازیکنانی که به تازگی لژیونر شدهاند، حدود صد هزار دلار است! این ناچیزترین رقمی است که در دنیای فوتبال برای یک بازیکن رد و بدل میشود. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، رقم قرارداد تعداد زیادی از خارجیهای ناموفق و نیمکتنشین سالهای گذشته لیگ چند برابر این عدد بود. مثلاً پرسپولیس برای جونیور براندائو، یکی از بدترین خریدهای خارجی تاریخ این باشگاه کمی بیش از 500 هزار دلار پرداخت کرد!
البته بازیکنان جوان ایرانی هم برای پذیرفتن دستمزد صد هزار دلاری دلایلی دارند که منطقی به نظر میرسد. اولاً این رقم با توجه به بالا رفتن نرخ دلار حدوداً معادل 2/5 میلیارد تومان است. البته آنها ممکن بود در لیگ برتر قراردادی به همین اندازه یا کمی بیشتر ببندند، ولی در باشگاه خارجیشان مطمئناند که این رقم را تمام و کمال دریافت میکنند. نکته دوم فرصت دیده شدن در خارج از ایران است. آنها امیدوارند که با نمایش خوب مورد توجه باشگاههای مطرحتر قرار بگیرند و قراردادهای بعدیشان ارقام بالاتری داشته باشد.
در سالهای قبل برای بازیکنان ایرانی صرف نداشت که با قرارداد صد هزار دلاری به یک تیم خارجی بروند و معمولاً فقط بازیکنان ملیپوش که پیشنهادات بهتری داشتند لژیونر میشدند، ولی افت ناگهانی ارزش پول ملی شرایط تازهای به وجود آورده که حتی پیشنهادهای حداقلی هم قابل بررسی است و میتواند جذاب باشد.
کافی است تغییرات ترکیب پرسپولیس در یک سال گذشته را بررسی کنیم. بشار تنها جدا شده این تیم نیست و ترابی، علیپور، شجاع و بیرانوند هم چهار بازیکن اصلی دیگری بودند که ترجیح دادند لژیونر شوند. پرسپولیس در گذشته میتوانست با پیشنهادهای ریالی نزدیک به عدد پیشنهادات خارجی بازیکنان مطرحش را حفظ کند، ولی وقتی فاصله پیشنهاد داخلی و خارجی خیلی زیاد باشد، برای بازیکن چارهای جز رفتن نمیماند.
این در مورد استقلال هم صدق میکند که در پایان لیگ نوزدهم روزبه چشمی و علی کریمی را از دست داد و هر دو به لیگ ستارگان قطر رفتند. استقلال توانسته جای خالی چشمی را پر کند، ولی پیدا کردن هافبکی مثل کریمی آسان نیست و بخشی از مشکلات این تیم نتیجه خلأ در همان پست است. مثالهای بالا درباره بازیکنانی بود که در مقاطع مختلف به تیم ملی دعوت شدهاند و در کارنامهشان بازیهای ملی دورقمی یا حتی حضور در جام جهانی دیده میشود، ولی آنها تنها جداشدههای لیگ برتر نیستند و بازیکنانی مثل شهریار مغانلو و رضا اسدی هم حتی پیش از ورود به چرخه تیم ملی لژیونر شدند.
فوتبال ایران با وجود سوءمدیریتهایی که در بخش آموزش و فوتبال پایه دارد به لطف پتانسیل بالایش هر سال چند پدیده جدید رو میکند، ولی اگر قرار باشد در پایان هر فصل ده بازیکن شاخص لژیونر شوند و از جذب بازیکنان خارجی هم خبری نباشد، لیگ برتر افت محسوسی را تجربه خواهد کرد.
شرایط اقتصادی جدید دورنمای تازهای را برای فوتبال باشگاهی ایران ترسیم کرده و ممکن است در آینده رسیدن به فینال لیگ قهرمانان آسیا و بالاتر از آن قهرمانی اهدافی رویاپردازانه به نظر برسد. البته در مسابقاتی با فرمول حذفی همیشه جا برای شگفتیها وجود دارد، ولی در حالت طبیعی رقابت با باشگاههایی که سراغ مربیانی مثل لوران بلان و بازیکنانی مثل سانتی کاسورلا میروند، برای باشگاههای تضعیفشده ایرانی کار سادهای نخواهد بود.
دیاباته: برمیگردم و با قدرت بازی میکنم
برای آقای گلی هنوز انگیزه دارم
فکری چه نقشهای دارد؟ دیاباته، درخشانتر از یک مهاجم
تیتر یک
مازیار گیلکان
او تنها یک مهاجم نیست، به بخشی از شخصیت فنی تیم استقلال تبدیل شده، به بخش بزرگی از قدرت تیمی. فارغ از ویژگیهای فنیاش، توانسته با رفتارهایش جایگاه مهمی به دست آورد، مقبولیتی که از محبوبیت مهمتر است.
وقتی آمد، حتی استخدامش با انتقاداتی مواجه بود اما بعد خیلی زود با بازیاش نشان داد که میتواند چه نقش بزرگی ایفا کند. از دوره حضور آندرهآ استراماچونی به جز هزار و یک نکته فنی و نقد به جای رفتارهای باشگاه، بازیکنانی هم به جا ماندهاند که سلیقه خوب یک مربی را نشان میدهند.
شیخ دیاباته چه در دوره آندرهآ استراماچونی و چه در دوره فرهاد مجیدی بازیکنی تأثیرگذار بود و نقش مهمی را بازی میکرد. نمایشی فنی توأم با تعصب حرفهای. استقلال با دیاباته و بدون دیاباته تفاوتهای چشمگیر پیدا میکرد و هم استراماچونی و هم مجیدی البته به دلیل مصدومیتها گاهی دیاباته را از دست دادند و آسیب دیدند. بدیهی است بازیکنی که با بوردو، آژاکسیو، نانسی، متس تجربه بازی در فرانسه را دارد، با بنونتو فوتبال ایتالیا را تجربه کرده، در فوتبال ایران میتواند نقش بزرگتری را بازی کند، همان نقش حرفهای که از دیاباته در استقلال دیدهایم. استقلال بدون اغراق به او متکی شده و این اتکا را نمیتوان انکار کرد. حتی کسی مصدومیتهای او را نقد نمیکند، چون همه میدانند که او در بازگشت دوباره میدرخشد و جبران میکند. در فوتبال ایران بازیکنان خارجی پرشماری حضور ندارند و ممنوعیت استخدام بازیکن خارجی به اهمیت خارجیهای موجود در لیگ افزوده است، مثل بشار رسن که جداییاش پرسپولیس را دچار حسرت کرده است. دیاباته یکی از بهترین خارجیهای سالهای اخیر فوتبال ایران است. از زهر حمله استقلال بدون او کاسته میشود. اما کادر فنی جدید استقلال چقدر دیاباته را مهم میدانند؟ محمود فکری که انگار به اندازه استراماچونی و مجیدی شیفته دیاباته نیست، تا جنگ و جدل با دیاباته هم پیش رفت اگرچه بعد از آن اتفاق رابطه اصلاح شد اما معلوم نیست چقدر این رابطه تلطیف شده باشد.
استفاده از حداکثر توان فنی دیاباته میتواند یکی از مهمترین نقشههای فنی محمود فکری و همکارانش باشد و نمیدانیم در استقلال تا چه اندازه اهمیت این موضوع را میدانند. این نکته میتواند در سرنوشت این فصل استقلال تأثیر داشته باشد، تأثیری شگفتانگیز با فوتبال پرخون دیاباته. دیاباته توانسته روابط خوبی با همبازیانش داشته باشد و از کاپیتان وریا تا جوانترین بازیکنان با دیاباته همدلانه بازی میکنند. این نکتهای کلیدی برای یک مهاجم است و میتواند در گلزنی او بسیار اثر بگذارد. محمود فکری باید با محافظت از این موقعیت، به تیمش کمک کند اما آیا خبر دارید که چنین فکرهایی در سر محمود فکری هست یا نیست؟
دیاباته به بخشی از امید استقلال در جریان بازی تبدیل شده. همه منتظرند تا او در هر بازی نقش بزرگی را ایفا کند و تا آخرین دقیقه بازی منتظر درخشش او هستند. این برای مهاجمان بزرگ اتفاق میافتد و دیاباته اکنون در چنین جایگاهی است. بازگشت او به تمرین استقلال یعنی بازگشت امید برای استقلالیها.
حاشیههای رسانهای فینال آسیا
از انتقاد مزدک تا رکوردسازی عادل؛ از بنر عجیب برنامه میثاقی تا گزارش احمدی
گزارش
شهاب اخلاقی
وقتی سال گذشته جنیفر انیستون، بازیگر سرشناس هالیوود که بیشتر با سریال «دوستان» شناخته می شود به اینستاگرام پیوست، یک رکورد جهانی به دست آمد که حتی در کتاب گینس هم ثبت شد. او موفق شد تنها در ۵ ساعت و ۱۶ دقیقه، یک میلیون دنبالکننده در حساب کاربریاش جمع بکند. اتفاقی که هیچ ستاره دیگری تا به امروز به آن نزدیک هم نشده. اتفاقی که برای اینستاگرام فارسی کنفدراسیون فوتبال آسیا رخ داد هم چیزی شبیه به همین رکورد است. از وقتی روزنامه «ایرانورزشی» خبر گزارش عادل برای این صفحه اینستاگرامی را داد، نگاهها به سمت این صفحه آنقدر زیاد شد که در چیزی حدود ۲۴ ساعت، بیش از ۲ میلیون کاربر جدید عضو صفحه فارسی AFC شدند. لابد در جریان هستید که تعداد حاضرین در لایو زمان بازی هم از عدد ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر گذشته است و تعداد کاربران آنلاین هم به عددی رسیده که حالا این لایو، پنجمین لایو پربیننده تاریخ اپلیکیشن اینستاگرام بوده. موضوع وقتی جالب تر میشود که بدانیم عادل فردوسیپور در حالی توانسته این اعداد را از خودش به جای بگذارد که اصلاً به طور رسمی صفحهای در اینستاگرام ندارد و از این نظر کمک ۲ میلیون فالووری او به صفحه AFC کاملاً منحصر به فرد است. اتفاقات رسانهای بازی فینال البته تنها به ماجرای عادل-اینستا ختم نمیشود. در شبکههای تلویزیونی داخلی و حتی خارجی هم ماجراهایی رخ داد که اشاره به آنها خالی از لطف نیست.
محمدحسین میثاقی که خیلی تلاش کرد تا با دعوت از علی پروین و ایجاد فضایی تازه بتواند موج علاقهمندان به عادل را به سمت برنامه خودش بکشاند هم حاشیههایی درست کرد که از چشم دنبالکنندگان صداوسیما دور نماند. از جمله اینکه او در یک دهنکجی مسلم به تشکیلات فوتبال آسیا، حرکت عیسی آلکثیر را تبدیل به بنر بزرگ نمایشگر برنامهاش کرد تا مثلاً از این طریق انتقام ویزا ندادن AFC به خودش را بگیرد. او همچنان بر سیرک بودن کنفدراسیون فوتبال آسیا تأکید داشت و اصلاً زیر بار نمیرفت که حرکت آل کثیر دستکم در برخی از نقاط این کرهخاکی عملی نژادپرستانه محسوب میشود.
اتفاق دیگری که دستکم واکنشهایی توییتری نشان میدهد با استقبال مخاطبان روبه رو نشده، ماجرای باز بودن صدای میثاقی در حین گزارش محمدرضا احمدی بود. او در زمان پنالتی اول پرسپولیس حرفهای عجیبی زد که بینندگان را هم عصبانی کرد. از جمله اینکه «اگه علیآقای پروین بگه پنالتی نیست، پنالتی نیستها!» و چند ثانیه بعد بود که داور نقطه پنالتی را نشان داد.
محمدحسین انگار آنقدر گوشش به شنیدن انتقاد عادت کرده که دیگر اصلاً نظر مردم برایش مهم نیست و فقط میخواهد به هر نحوی شده کلیپهای برنامهاش در فضای مجازی وایرال شوند.
در این بین البته باید به گزارش محمدرضا احمدی هم اشاره کنیم. او با انتقادهای بیموردش به تصمیمات داور، نقش مهمی در به وجود آمدن ذهنیت منفی برخی از هواداران پرسپولیس نسبت به مسئولان برگزاری مسابقه داشت. مثلاً یک جا گفت: «رفقا اینقدر تلاش نکنید از داور پنالتی بگیرید، این داور پنالتیبگیر نیست» و طوری این جمله را ادا کرد که انگار داور از قصد میخواهد پرسپولیس را ببازاند. انتقاد دیگر او که البته تنها مختص به بازی فینال نیست هم بر میگردد به هیجانهای کاذبی که همیشه سعی میکند به بازی دهد. مثلاً به صحنه اعلام پنالتی اول برای اولسان نگاه کنید. بعد از اینکه داور صحنه را بازبینی کرد و نقطه پنالتی را نشان داد، احمدی طوری فریاد میکشید پنالتی پنالتی که انگار پرسپولیس صاحب این ضربه شده.
شنبهشب در شبکه ورزش هم اتفاق عجیبی افتاد و در برنامه شبهای فوتبالی آیتمی پخش شد که نشان میداد پیشکسوتان پرسپولیس در یک کافه دور هم جمع شدهاند و در حال تماشای بازی هستند؛ بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی و حتی زدن ماسک. آن هم درست یک شب قبل از شب یلدا که صداوسیما روزهاست دارد تبلیغ میکند کسی دورهمی نگیرد و همه در خانهشان بمانند. اما این آیتم نشان داد خود تلویزیون به نگرفتن دورهمی عقیدهای ندارد و حتی میزبان چنین مراسمی هم هست!
نکته رسانهای جالب دیگر بازی فینال هم در تلویزیونهای آنور آبی رخ داد. جایی که مزدک میرزایی بالاخره لب به انتقاد از سازمان سابقش گشود و با حمایت از همکار قدیمیاش عادل فردوسیپور، آرزو کرد که کاش روزی یک تلویزیون خصوصی در ایران راه بیفتد و اینقدر همه چیز در رسانه تصویری انحصاری نباشد.
ساختمان آبرومند برای ورزش اول ایران
خانه نو کشتی
ایران ورزشی- سالهاست که کشتی ایران در حسرت یک ساختمان اداری شایسته و در شأن این ورزش قرار داشت. اولین ساختمان فدراسیون کشتی یکطبقه و در خیابان ورزنده کنار دفتر امور مشترک فدراسیونها بود؛ محلی کوچک و محقر، اما بعدها این فدراسیون یک نیمطبقه را هم در اختیار گرفت و کمی از شرایط قبلی خارج شد اما با این حال ساختمان فدراسیون کشتی به هیچ عنوان در شأن ورزشی که قهرمان جهان و در این رشته در دنیا صاحب سبک بود، نبود.
از دوره یزدانیخرم تغییر محل فدراسیون کشتی به ذهن مدیران فدراسیون خطور کرد، اما کشتی در آن زمان حتی از داشتن محل تمرین برای کشتیگیرانش محروم بود. با رفتوآمدهای یزدانیخرم و نامهنگاریهای زیاد در نهایت سالن شهید صدرزاده به فدراسیون کشتی رسید؛ هرچند دیگر یزدانیخرم از کشتی رفته و خطیب بهعنوان سرپرست فدراسیون کشتی انتخاب شده بود؛ سالنی که حالا در کنار آن ساختمان جدید فدراسیون کشتی ساخته شده است.
بعد از خطیب و انتخاب رسول خادم بهعنوان سرپرست فدراسیون کشتی، چون او همزمان بهعنوان سرپرست فدراسیون و سرمربی تیم ملی کشتی فعالیت میکرد، ساختمان اداری را به کنار محل تمرین تیمهای ملی منتقل کرد تا همزمان بتواند هم کارهای اداری و هم کارهای فنی را با هم انجام بدهد.
این انتقال اگرچه یک خوبی داشت که کارهای اداری با توجه به در دسترس بودن کشتیگیران و مربیان بهتر و راحت انجام میشد و دیگر مثل گذشته نبود که کشتیگیران و مربیان برای هماهنگی کارهای اداری خود از استادیوم آزادی تا میدان هفت تیر بروند، اما مشکلات زیاد دیگری را دارد.
نزدیک بودن ساختمان اداری به اردوی تیمهای ملی همیشه با حاشیه همراه بوده که قابل انکار نیست؛ یکی از مواردی که در این سالها زیاد هم به چشم آمده چراکه همیشه افرادی که به دیدار مسئولان فدراسیون کشتی میرفتند، بلافاصله هم بعد از ترک ساختمان اداری به محل تمرین تیم ملی راهی میشدند؛ موضوعی که هیچگاه خوشایند کادر فنی نبوده اما راه فراری هم برای آن وجود نداشت.
ضمن اینکه ساختمان فدراسیون کشتی به هیچ عنوان شکل یک ساختمان اداری را نداشت و از پایه با مشکلات زیادی روبهرو بود. در واقع یک ساختمان مسکونی که قابلیت مسکونی و خوابگاه را داشت با تغییرات جزئی به یک ساختمان اداری تبدیل شده بود و همین یعنی به وجود آمدن مشکلات فراوان در فدراسیون کشتی، اما بهناچار با یک ظاهرسازی کوچک به یک ساختمان اداری تبدیل شده بود. مشکلات این ساختمان زمانی به چشم میآمد که قرار بود کشتی ایران میزبان یک میهمان خارجی باشد. بهطور مثال وقتی رئیس فدراسیون کشتی صربستان به ایران آمد، مسئولان فدراسیون نمیدانستند کجا از این میهمان اروپایی و هموطن رئیس اتحادیه جهانی پذیرایی آبرومندانه داشته باشند.
حالا با افتتاح ساختمان جدید که با تغییرات اساسی صورت گرفته و به یک ساختمان شیک و مجلل تبدیل شده، کشتی ایران ساختمانی در شأن خودش دارد؛ ساختمانی که حتماً هزینه زیادی را برای مسئولان داشته اما دیگر خیال همه راحت است که یک مکان آبرومند برای کشتی وجود دارد.
ساختمانی که در نزدیکی سالن و ساختمان فدراسیون والیبال ساخته شده با خوشذوقی و خوشسلیقگی خاصی ساخته شده است. این ساختمان اگرچه باز هم به اردوی تیم ملی نزدیک است و از مرکز شهر فاصله دارد، اما بسیار زیبا و شیک است.
نصب تصاویر زیبا از قهرمانان نامدار کشتی ایران از جمله رسول خادم، حمید سوریان، حسن یزدانی، قاسم رضایی، امید نوروزی و همچنین منصور برزگر و محمد بنا در راهروی این سالن نمای بسیار خوبی دارد، ضمن اینکه استفاده از نورپردازی لیزری هم نمای فوقالعادهای به این مجموعه داده است.
افتتاح این ساختمان در روزهایی که فدراسیون کشتی با کمبودهای مالی مواجه است و تقریباً تمامی ورزش در تعطیلی بهسر میبرد، کار بزرگی است. حالا میتوان گفت کشتی صاحب یک ساختمان شیک و آبرومند شده و دیگر حضور یک میهمان خارجی باعث خجالت هیچکس نخواهد بود.
پیچیدن نسخه سابر برای اپه و رها کردن فلوره
اسلحه های فراموش شده!
ایران ورزشی - ماجرای اخیر شمشیربازی و اختلاف بین شمشیربازان اپه و کادر فنی تیم ملی، علاوه بر چگونگی و بحق بودن هر کدام از طرفین، شاید بهانهای باشد برای نگاهی دوباره به این رشته جذاب؛ رشتهای که البته در سالهای اخیر به لطف موفقیتهای بزرگ سابریستها در رقابتهای مهم سر زبانها افتاده و بهعنوان یکی از رشتهها موفق ایران در میادین بینالمللی شناخته میشود. با این حال همین موفقیتهای سابر شاید بهانهای شده تا فدراسیون بهنوعی اسلحههای دیگر را رها کند و پشت افتخارهای پیمان فخری و شاگردانش پنهان شود!
از یکقدمی سهمیه المپیک تا فراموشی محض
در سالهای ابتدایی دهه اخیر شمسی و زمانی که سابر ایران علیرغم پیشینه قویتر خود شرایط خوبی نداشت، این اپه بود که حداقل در آسیا حرفهایی برای گفتن داشت. در همان تورنمنتی که قبل از المپیک در آسیا برگزار شد و مجتبی عابدینی با قهرمانی برای اولینبار پس از انقلاب سهمیه شمشیربازی را گرفت، علی یعقوبیان امید اصلی فدراسیون بود. عقوبیان در آن رقابتها با کسب هر کدام از مدالهای طلا، نقره و برنز بلیت لندن خود را قطعی میکرد و با توجه به نتایج قبلیاش، این اتفاق بههیچوجه دور از ذهن نبود. عابدینی اما محکوم به کسب نشان طلا بود و در نهایت هم روی سکوی قهرمانی ایستاد و راهی المپیک لندن شد. یعقویان اما جایی در سکو نداشت و پس از آن هم دیگر هیچگاه نزدیک سهمیه هم نشد.
آن مسابقات بهنوعی نقطه عطفی برای سابر ایران شد؛ رشتهای که از آن پس با حفظ عابدینی که آغازگر این مسیر بود، چند چهره جوان دیگر را بهوسیله پیمان فخری ساخته و پرداخته کرد تا این روزها یکی از پنج، شش کشور برتر دنیا در سابر باشد و در کنار کسب چندین مدال فوقالعاده ارزشمند در بخش تیمی و انفرادی، یک تیم کامل را به المپیک توکیو اعزام کند.
در این سابری که در آن سالها شاید اسلحه اول ایران شده بود و شرایط خوبی با یعقوبیان و حامد صداقتی و دیگران داشت، رفتهرفته فراموش شد و حالا سالهاست که در حسرت یک مدال آسیایی در رده بزرگسالان است.
شرایط فلوره هم که شاید بدتر باشد؛ رشتهای که در آن سالها هم اگرچه قدری از این دور اسلحه عقبتر بود اما با حضور برادران طلوعی که شرایط سنی مناسبی هم داشتند، میتوانست سنگ بنای مناسبی را برای رشد در سالهای آینده بسازد و حداقل این اسلحه را تا امروز زنده نگه دارد.
هر دو این اسلحهها علیرغم اینکه در دنیای شمشیربازی اسلحههای مهمتری هستند، رفتهرفته فراموش و زیر سایه گسترده و تیره سابر گم شدند.
یعقوبیان قرار بود فخری دوم باشد؟
فدراسیون شمشیربازی در همان سالهای 90 و 91 تقریباً اکثر اسلحههای خود را بهتناوب در اختیار مربیان خارجی قرار میداد؛ مربیانی که اگرچه برخی بار فنی مناسبی هم داشتند اما آنطور که باید و شاید توانایی انتقال و یا بهدلیل سن و سال بالا انگیزهای برای آن نداشتند.
درباره سابر اما پس از المپیک لندن پیمان فخری ضمام کار را بر عهده گرفت. فخری با سابقه قهرمانی آسیا در سابر و سالها کار فنی و داوری انتخاب بسیار موفق و شایستهای از آب درآمد و او را بدل به یکی از بهترین مربیان دنیا کرد. با این حال گویا فدراسیون اینطور تصور کرد که شاید همین نسخه را باید برای دیگر اسلحهها مانند اپه هم بپیچد و پس از چند ناکامی کار را به علی یعقوبیان سپرد؛ یکی از برجستهترین سابریستهای ایران که بالاتر به موفقیتهایش اشاره شد. یعقوبیان گویا قرار شد نقش پیمان فخری را برای اپه بازی کند اما فعلاً فرسنگها با هدف مشخصشده فاصله دارد.
حالا سؤال اینجاست که اصلاً این نسخه برای اپه جواب میدهد؟ آیا اصلاً اپه با سابری که سابقه بسیار درخشانتری در ایران دارد میتواند یک نسخه یکسان داشته باشد؟
پشت سابر پنهان نشویم!
آوردن پیمان فخری برای هدایت سابر قطعاً بهترین تصمیم دوران مدیریت باقرزاده در شمشیربازی بود؛ تصمیمی که 8 سال قبل گرفته شده و فخری هم در این سالها افتخارهای بسیاری به دست آورده و حالا هم خیز برداشته برای سکوی المپیک در بخش تیمی و حتی انفرادی. با این حال حالا دیگر باقرزاده باید فکری به حال دیگر اسلحهها کند؛ اپه و فلورهای که اگر هم کاری برایشان میشود بههیچوجه کافی نیست و شاید نیاز باشد مثل گذشته مربیان خارجی اما اینبار باکیفیت داشته باشد تا بتواند آرامآرام پا جای پای سابر بگذارد و سبد مدالی شمشیربازی را کامل کند.
نگاهی به آمار روسونری
میلان بدون زلاتان می تازد
عزم میلان برای رسیدن به قهرمانی لیگ ایتالیا بعد از 10 سال جزم است حتی اگر زلاتان ابراهیموویچ را در اختیار نداشته باشد. در واقع اساس کار استفانو پیولی بر استفاده از جوانان است که یکی از آنها در دیدار آخر تیم برابر ساسولو شاهکار کرد. رافائل لیائو، بازیکن 21 ساله پرتغالی که معمولاً بال چپ بازی میکند، در غیاب زلاتان مصدوم و در حالی که جانشین او، آنته ربیچ هم آسیب دیده، در پست مهاجم نوک بازی کرد و در ثانیه ششم بازی با پاس هاکان چالهان اوغلو سریعترین گل تاریخ سری A را به ثمر رساند. رکورد قبلی در اختیار پائولو پوگی، بازیکن پیاچنتزا بود که 19 سال قبل در ثانیه هشتم دروازه فیورنتینا را باز کرد. لیائو جوانترین بازیکنی است که در سه فصل اخیر در یکی از پنج لیگ ممتاز اروپا موفق به زدن بیش از سه گل شده است.
میلان در این فصل دو بار جوانترین تیم سری A از زمان آمارگیری را روانه میدان کرده، در بازی آبان مقابل اسپتزیا، میانگین سنی ترکیب اصلی این تیم 22 سال و 287 روز بود و در بازی با ساسولو 22 سال و 313 روز. میلان همچنین در 13 بازی ابتدای این فصل شکست نخورده و در 90 سال اخیر سابقه ندارد تیمی با این رکورد در پایان فصل جزو چهار تیم بالای جدول نباشد. میلان که در دو بازی قبلی خود در لیگ با تساوی 2-2 مقابل پارما و جنوا متوقف شده بود، در حال حاضر با 31 امتیاز در صدر جدول لیگ ایتالیا است، با یک امتیاز اختلاف نسبت به اینتر آنتونیو کونته.
میلان در سال 2020 در 15 بازی متوالی توانسته دو گل یا بیشتر بزند و تنها یک تیم در میان پنج لیگ ممتاز اروپا است که روندی طولانیتر از این داشته، بارسلونا در سال 1948.
نظر عجیب قلیچ درباره اشتباه شیری
تاوان دعوت شدن ناحق به تیم ملی!
وحید قلیچ دروازهبان سابق پرسپولیس که با اظهار نظرهای عجیب ویدئویی در فضای مجازی برای خودش طرفدارانی پیدا کرده دیروز در بخشی از مصاحبهاش با فارس نظر عجیبی درباره مهدی شیری و اشتباه او در بازی فینال آسیا داد.
قلیچ گفت: «نمیتوانیم شیری را به خاطر آن اشتباه مرگبار بکشیم. اگر وی اجازه میداد توپ رد شود و مهاجم برزیلی حریف ضربهاش را استثنایی هم بزند هیچ اتفاقی رخ نمیداد زیرا هشتپای پرسپولیس (حامد لک) درون دروازه ایستاده بود و راحت آن توپ را میگرفت.
یعنی دست شیری جلوی درخشش هشتپا را گرفت. البته خدا جای حق نشسته است. وقتی پیراهن تیم ملی را ناحق به مهدی شیری دادند و جای بازیکن دیگری را به وی داده و نفر مستحق را نابود کردند خدا خودش را نشان میدهد و چنین اتفاقی برای شیری میافتد.»
هفته ششم لیگ یک با جدالهای جذاب
دربــی بوشهــر حساستر از همیشه
ارسام پورحسینی
هفته ششم لیگ یک امروز با انجام ۹ بازی در شهرهای مختلف دنبال میشود که در مهمترین بازی، ۲ تیم بوشهری که در جدول هم همسایه هستند باید مقابل یکدیگر قرار بگیرند. در این بازی مهم، پارس جنوبی جم که در رده دوم جدول ایستاده و نشان داده یکی از مدعیان اصلی صعود به لیگ برتر است، از شاهین بوشهر میزبانی خواهد کرد، تیمی که با هدایت فراز کمالوند توانست در هفتههای اخیر نتایج خوبی بگیرد و خود را به رده سوم جدول برساند.
جدال دو تیم استان بوشهر بدون شک مهمترین و حساسترین بازی هفته ششم لیگ یک خواهد بود که باید دید در نهایت شاگردان محمد نصرتی میتوانند به هدفشان برسند یا شاهینیها که بردهای مهمی در ۳ هفته اخیر به دست آوردند.
در دیگر بازی مهم این هفته، استقلال خوزستان که در صدر جدول لیگ یک قرار گرفته، میهمان ملوان بندرانزلی است. جدال استقلال خوزستان و ملوان هم برای جدول خیلی مهم است و لغزش هر کدام از تیمها میتواند موقعیتها آنها را به خطر بیندازد. خوشهطلایی ساوه امروز میزبان مس کرمان است. خوشهطلایی که فصل گذشته مدعی صعود بود این فصل شروع خوبی با سهراب بختیاریزاده نداشت.
این تیم در ۵ هفته گذشته نتوانست هیچ بردی به دست بیاورد و فعلاً ۲ امتیاز دارد که همین مسأله هم شایعههایی در مورد احتمال تغییر کادرفنی در تیم ساوه به وجود آورده. به هر حال، این هفته خوشهطلایی کار سختی مقابل مس کرمان دارد و برای کسب پیروزی تلاش میکند.
این در حالی است که مس کرمان برای ماندن در جمع مدعیان صعود، فقط به کسب ۳ امتیاز فکر میکند. آرمانگهر سیرجان که هفته گذشته مقابل استقلال خوزستان شکست خورد، امروز از رایکای بابل پذیرایی میکند. آرمانگهر در صورتی که ببرد، میتواند جای رایکا را در جدول بگیرد. البته شکست دادن تیم نادر دستنشان سخت است که باید دید بالاخره کدام تیم به هدف خود میرسند. قشقایی شیراز شرایط خوبی در جدول ندارد و امروز باید میزبان خیبر خرمآباد باشد.
میزبان تیمی که کادرفنی خود را تغییر داده و عبدالله ویسی را جایگزین امید روانخواه کرده. چوکای تالش و هوادار هم بازی سختی امروز خواهند داشت. چوکا و هوادار هفته گذشته بازیهای خود را واگذار کردند و حالا به دنبال جبران شکست هفته قبل خواهند بود. چوکا هم یکی دیگر از تیمهایی است که با تغییر در کادرفنیاش مواجه شده و علی لطیفی را جایگزین هادی شکوری کرده.
جدال تیمهای لطیفی و عنایتی میتواند یکی از جذابیتهای این هفته لیگ یک باشد. بادران تهران که توانست خود را به رده چهارم جدول برساند، این هفته باید مقابل فجرسپاسی شیراز قرار بگیرد. فجریها با وجود اینکه شرایط متفاوتی را در شروع لیگ تجربه کردند و داود مهابادی به خاطر سرمربیگری در تیم جوانان ایران، این تیم را ترک کرد اما نتایج نسبتاً خوبی گرفتند. فجریها حالا با هدایت کلانتری در تلاش هستند تا مقابل شاگردان محسن عاشوری به یک برد دیگر دست پیدا کنند.
نود ارومیه تیم قعرجدولی است که برخلاف فصل گذشته، این فصل شرایط خوبی ندارد. نود ارومیه این هفته میزبان تیمی است که به تازگی سرمربی جدید خود را شناخته است؛ میزبان شهرداری آستارا که ۲ روز قبل پایان رأفت را به عنوان سرمربی جدید خود معرفی کرده و در تلاش است به ردههای بالای جدول صعود کند.
آخرین بازی این هفته را هم استقلال ملاثانی و گلریحان البرز برگزار خواهند کرد. استقلال ملاثانی که شروع خوبی در لیگ یک داشت، در دو هفته اخیر نتوانست نتایج خوبی به دست بیاورد و حالا در بازی خانگی خود به دنبال جبران است. در مقابل گلریحان البرز با سرمربیگری میثم منیعی هفته گذشته به پیروزی رسید و توانست شرایط خود را در جدول بهبود ببخشد. جدال این ۲ تیم هم میتواند یکی از بازیهای جذاب هفته ششم باشد.
بازی با مس، آخرین شانس سهراب؟
سهراب بختیاریزاده فصل گذشته فقط برای چند هفته شانس سرمربیگری در لیگ برتر را به دست آورد. او خیلی تلاش کرد که تیمش هم خوب بازی کند و هم ببرد اما در یک بخش موفق بود و در بخش دیگر نتوانست به خواستهاش برسد. تیم شهرخودرو با سرمربیگری بختیاریزاده خیلی خوب بازی میکرد اما نمیبرد که همین مسأله باعث شد او خیلی زود و پس از پایان لیگ نوزدهم، از مشهدیها جدا شود. سهراب بختیاریزاده به خوشهطلایی رفت تا بلکه در آنجا خودی نشان دهد اما در لیگ یک هم اگرچه تیمش خوب بازی میکند اما نتیجه نمیگیرد. حالا خبر میرسد بازی با مس کرمان آخرین شانس سهراب بختیاریزاده برای ماندن در خوشهطلایی است که باید دید میتواند اولین برد تیمش را به دست بیاورد یا اینکه باید از این تیم خداحافظی کند.
زوج آغاسی و گراف از دوران بازی تنیس میگویند
سهم ما از رنج
درک این موضوع که دو نفر از بزرگترین تنیسورهای تاریخ که روی هم 30 گرنداسلم انفرادی را فتح کردهاند، ممکن است تا این حد دچار درد و رنج شوند، سخت است. زوج آندره آغاسی و اشتفانی گراف در بزرگترین صحنههای تنیس، هر چیزی که میشده را تجربه کردهاند: موفقیت در گرنداسلم، رتبه یک دنیا و طلای المپیک. با این حال، درد و رنج هم همیشه با آنها بوده است.
آغاسی میگوید: «ما همه رنج میکشیم. وقتی جام را بالای سر میبرید شاید همه چیز گل و بلبل به نظر برسد اما مشقتها و زجرهایی که برای رسیدن به این هدف میکشیم باعث میشود همه ما دچار اضطراب شویم.» آغاسی در اواسط دهه 1990 به دلیل مصدومیت، مصرف مواد مخدر و همچنین ازدواج ناموفق با بروک شیلدز، دچار افت شدیدی شد. او این مطالب را در کتاب زندگینامهاش به نام «اوپن» منتشر کرده است.
آغاسی که هشت بار فاتح گرنداسلم شده است، میگوید: «به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم کتابم را بنویسم، چون میخواستم که تقلاهایم را درک و آنها را بیان کنم. بر این باورم که در سفر زندگی ما، همه چیز باید شفاف باشد. به این ترتیب میتوانیم دریابیم که در این ماجراها تنها نیستیم.» او در نهایت توانست به مشکلاتش غلبه کند و به اوج برگردد.
اما گراف، همسر او، که 22 بار فاتح گرنداسلم شده و 377 هفته پیاپی رتبه یک تنیس دنیا را در اختیار داشت که این مشکلات احساسی را نداشته است؟ خود او پاسخ میدهد: «آن هنگام بازیگر خوبی بودم و نقشم را خوب بازی میکردم! البته که من بالا و پایینهای خودم و چالشهایم را داشتم. در تنیس، هر روز به زمین میروید و با تمام توان تلاش میکنید. سخت بتوان به توازن احساسی رسید. شما شاید از نظر فیزیکی به اوج برسید اما گاهی از نظر احساسی سخت است که هر روز بهترین حس را داشته باشید. وقتی که به اوج نزدیکتر میشوید، انتظارات و توقعات از شما بسیار بالا میرود. خودتان اینطور حس نمیکنید اما باید بهترین عملکرد را از خودتان بخواهید. این سخت است و شما نمیدانید که گاهی چقدر ممکن است از خود انتظار بالایی داشته باشید. شما فاصله زیادی با آن تعادلی که به دنبالش هستید خواهید داشت.»
اما تعادل چیزی است که آنها در یکدیگر پیدا کردند. آغاسی که شخصیت خودش را بدون رتوش ابراز میکرد و در جوانی با موهای بلند و لباسهای روشنش شناخته میشد، توانست آرامش را در وجود گراف بیابد. این دو نفر در سال 2001 ازدواج کردند و مشهورترین زوج دنیای تنیس شدند. آغاسی میگوید تنها حسرتش در زندگی این است که چرا ازدواج آنها ده سال زودتر اتفاق نیفتاد.
او میگوید: «حرفهای زیادی میتوان در این باره زد که شما به چه مسائلی جذب میشوید. انضباطی که او در دوران ورزشش نشان داد، چیزی است که شخصیت من نمیتوانست داشته باشد. شخصیت او و مهارتهایش اجازه میداد که اوضاع را به شکلی متفاوت مدیریت کند. این جذاب است و متفاوت.»
گراف هم موافق است: «به نظرم ما در زمانی ازدواج کردیم که همدیگر را خوب میشناختیم. شاید در زمینه مدیریت مسائل و شخصیت با هم تفاوتهای مشخصی داشته باشیم اما در تمام مسائل مهم شبیه به هم هستیم. اولویتها و افکار ما کاملاً همسو است. وقتی فرزندانتان را بزرگ میکنید درباره همسرتان چیزهای بسیاری میآموزید. ما با احترام و اعتمادی که به هم داریم، ازدواجمان را عالی به پیش میبریم.»
گراف میگوید: «چالشهای زیادی در تنیس داشتیم اما باید بگویم که بسیاری از این چالشها به مرحله بعدی زندگی شما کمک میکند. اگر به آن فکر کنید برایتان عجیب به نظر میرسد. افراد معمولاً دورانهای کاری خود را از 28 یا 30سالگی آغاز میکنند اما ما در آن هنگام در اواخر دوران کاریمان بودیم!»
این دو نفر پس از تنیس در فعالیتهای انساندوستانه هم حضور پررنگی داشتهاند. آغاسی مؤسسه خیریه آندره آغاسی را راه انداخته تا برای کودکان فرصتهای آموزشی را فراهم کند و گراف هم مؤسسه «کودکان فردا» را دارد که از کودکان مناطق جنگزده حمایت میکند.
آغاسی درباره خیریهاش میگوید: «حس میکنم اینکه در کودکی گزینه دیگری نداشتم و مجبور شدم از همان سنین پایین به سراغ تنیس بروم و مدرسه را ترک کنم، باعث شد که از زندگیام خیلی دور بمانم اما تصمیم گرفتم به کودکانی که گزینهای ندارند، فرصت انتخاب بدهم. اینکه درگیر این خیریه باشم به من اجازه داد که اهداف آموزشیام را جلو ببرم.»
منبع: هندوستان تایمز
حساسیت بیجای استقلالیها به سریال تلویزیونی
سوژه
محمد نوریفر
مدیر رسانهای سابق استقلال
از قاتل زنجیرهای تا مبارز راه آزادی، هر کدام علایقی داشتهاند و به تصویر کشیدن این سلیقهها در سینما و تلویزیون نیازی به حساسیتهای بیمورد ندارد. اصالت و تاریخ یک باشگاه ۷۵ ساله با علایق نقش منفی در یک سناریو زیر سؤال نمیرود.
البته هواداران استقلال به دلیل نگاه تبعیضآمیز دولت و بسیاری از رسانههای رسمی به باشگاه محبوب خود، دستکاریهای انجام شده و نتایج نامناسب در طول این سالها کمحوصله و عصبانی هستند و به همین دلیل حساسیتها میتواند گاهی وجوه احساسی داشته باشد. هیچ بحثی جز چگونه برطرف کردن این نگاه به کار استقلال در این روزها نمیآید. بحران بزرگی که شاید احمد مددی در شروع کارش در استقلال با صداقت و شفافیت بتواند آن را به مرور زمان برطرف کند.
حتی اگر تروریست سریال تلویزیونی مورد نظر، در قسمت بعدی در پوشش هوادار پرسپولیس نشان داده نشود، اعتراض رسمی به استقلالی نشان دادن نقش تروریست در شأن یک باشگاه بزرگ و پرافتخار نیست و وقتی باشگاه واکنش نشان میدهد، این پیغام را میفرستد که مقابل هر موجی در شبکههای اجتماعی متزلزل هستم.
سناریوی استقلال درباره تاریخ و اهمیت اجتماعیاش را خودش مینویسد، با هر کنشگری و واکنش، با هر ضربه به توپ یا موضع اجتماعی و ورزشی؛ در مسیر ساخت شخصیت فنی و اجتماعی باشگاه.
واکنش در مقابل تحریف تاریخ در یک مستند ورزشی یا توهین به لوگو (نمونههای پیشین در تلویزیون) منطقی است اما اعتراض به استقلالی یا منچستری بودن فلان شخصیت یک سریال حساسیت بیجاست.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|