-
داستان تنها بازیکن بوندسلیگا که مادر شده است
-
گزینه هایی برای آینده؟
-
کیست، تورم والتهاب در زانوی وریا
-
کاری از مسی بر نمیآید
-
بازی با حریف چینی برای پرسپولیس راحتتر است
-
باشگاه استقلال: مذاکرات با میلیچ خوب پیش می رود
-
سامره: سرلک باید دو کارت قرمز میگرفت
-
VAR در دایره طلایی
-
بیدار باش جدی به بسکتبال ایران
-
فکری: می گویند بد بازی می کنید تا تمرکزما به هم بریزد
-
قطر تکلیف پرسپولیس را روشن کرده بود
-
طرحهای پیشنهادی بر تن مانکنها
-
ترس از هوادار خودی بیشتر از فینالیست شرق!
-
نصف روز کنار خانواده
-
برنامه تمرینات به AFC ارسال شد
-
این آخرین دوره لیگ قهرمانان آسیا است؟!
-
رحمان رضایی: بازی با شهر خودرو را لغو کنید
|
ما حالمـــان خوب است
داستان تنها بازیکن بوندسلیگا که مادر شده است
تقریباً یک سال و نیم از آخرین باری که آلموت شولت در یک بازی رسمی به میدان رفت، میگذرد. مصدومیت شانه او در جام جهانی زنان در سال 2019 باعث شد که این دروازهبان ولفسبورگ و تیم ملی آلمان خانهنشین شود اما دوران کنار بودن او از میادین بیشتر از انتظار اولیه طول کشید. شولت در این مدت باردار شد و در آوریل 2020 دوقلوهایش را به دنیا آورد. او حالا تنها بازیکن دسته برتر زنان آلمان است که مادر است. شولت میگوید: «این قلمرویی جدید است. هیچ الگویی در بوندسلیگای زنان وجود ندارد و نمیتوانیم به سراغ یک باشگاه برویم و بگوییم: تمرینات بازیکنی که مادر است چطور است؟ چطور در بازیهای خارج از خانه مادران را به همراه میبرید؟ ما باید این مسائل را حل کنیم.» این دروازهبان 29ساله فاتح لیگ قهرمانان اروپا است و پنج بار قهرمان بوندسلیگا و شش بار فاتح جام حذفی شده است. او قهرمانی المپیک و جام ملتهای اروپا را هم با آلمان در کارنامه دارد اما او میخواهد سالها به دوران بازیاش ادامه بدهد. شولت به تمرینات تیم اصلی ولفسبورگ برگشته و میخواهد در همین فصل به میادین برگردد.
او میگوید: «تعداد ورزشکاران بزرگی که فرزند دارند کم است. این کار دشواری است. پس از اینکه یک سال دور از میادین هستید، باید مبارزه کنید تا برگردید. باید سختکوش باشید و من مسیری طولانی دارم اما من عاشق کارم هستم و هرگز نسبت به برگشتن تردیدی نداشتم.»
یکی از بزرگترین چالشهای او این است که چطور به آمادگی برای مسابقات برسد اما مسأله اصلی این است که او چطور بین مادر بودن و فوتبالیست بودن تعادل برقرار کند. او میگوید: «شغل ما بهشدت پیشبینیناپذیر است. اینطور نیست که از دوشنبه تا جمعه، از ساعت 8 تا ساعت 5 کار کنیم. ما نمیتوانیم مرخصی بگیریم.» این دروازهبان در یکی از موفقترین باشگاههای فوتبال زنان حضور دارد که از نظر مالی هم اوضاعش عالی است اما با این حال، ولفسبورگ سیستمی برای مراقبت از کودکان در نظر نگرفته است. در گزارش سال 2017 FIFPRO، اتحادیه جهانی بازیکنان، به این اشاره شد که تنها 3 درصد از باشگاههای دستههای برتر در سراسر دنیا مهد کودک دارند. شولت گفت: «همیشه حس میکردم که باشگاه از تصمیم من حمایت میکند. البته برای من بهتر بود اگر باشگاه یک مرکز مراقبت از کودکان داشت تا بازیکنان با خیالی آسوده به تمرینات بروند اما اینطور نیست.» شولت از خانواده پرجمعیتش خواسته در مواقعی که نیست، از کودکانش مراقبت کنند. در آلمان، بازیکنان زنی که مادر میشوند حقوق قانونی دارند اما در سطح جهان، چنین اتفاقی کم میافتد. بسیاری از بازیکنان دنیا مدتها است با این چالش روبهرو هستند که آیا دوران ورزشی خود را ادامه دهند یا اینکه خانواده خود را تشکیل دهند. فیفا اخیراً اعلام کرده که اصلاحات مهمی در مقررات مربیان و بازیکنان زن داشته است. فیفا قصد دارد دستکم 14 هفته مرخصی زایمان را برای بازیکنان اجباری کند و آنها در این مدت دستکم دوسوم کل دستمزدشان را دریافت کنند و همچنین امنیت شغلی داشته باشند. شولت میگوید: «این تصمیم در مقیاس جهانی خیلی خوب است اما هنوز راهی طولانی داریم تا اینکه بازیکنان زن در همه کشورها احساس امنیت کنند و با خیال راحت مادر شوند. این کار فیفا قدمی در مسیر صحیح است و نشان میدهد که فیفا اوضاع را جدی گرفته است.» شولت در حال حاضر تنها بازیکن فعال بوندسلیگا است که مادر است اما او در سطح بینالمللی تنها نیست. الکس مورگان، بازیکن تیم ملی آمریکا و قهرمان جام جهانی 2019 در سپتامبر با تاتنهام در حالی قرارداد امضا کرد که چهار ماه پیش از آن، اولین فرزندش به دنیا آمده بود. او اولین بازیاش را در اوایل نوامبر انجام داد. سیدنی لرو دویر، همتیمی او در آمریکا هم تنها سه ماه و یک روز پس از تولد دومین فرزندش به تیمش بازگشت. مارتینا فوس-تکلنبرگ، مربی تیم ملی زنان آمریکا هم با این اوضاع کاملاً آشنا است. او در سال 1994 و در اوج دوران بازیاش صاحب یک فرزند شد و اولین بازیکن حرفهای آلمان شد که مادر میشود. او در سال 1995 برگشت و به فینال جام جهانی رسید و قهرمان مسابقات یورو 1995 و یورو 1997 شد.
شولت میگوید: «او از من حالم را پرسیده و درباره تجربیاتش با من حرف زده است. ما به این نتیجه رسیدیم که مهمترین چیز این است که همه ما حالمان خوب است؛ مادر، بچهها و کل خانواده.»
فوتبال دیگر بالاترین اولویت در زندگی شولت نیست اما این دروازهبان بر این باور است که در یورو 2022 در دروازه تیم ملی آلمان قرار میگیرد: «امیدوارم که من گزینه اول باشم اما نمیدانیم تا آن هنگام چه میشود. اول باید برای باشگاهم دوباره بازی کنم و بعد اتفاقات دیگری میافتد. اولین هدفم این است که با باشگاهم یک بازی رسمی انجام دهم و بعد ببینیم که از آنجا به کجا میرویم.»
نامزدی دستیاری آلکنو یا هدایت تیم ملی والیبال پس از المپیک
گزینه هایی برای آینده؟
گزارش
محسن آجرلو
مدتی پس از توافق قطعی با ولادیمیر آلکنوی روس، حالا نوبت به پروسه انتخاب دستیاران ایرانی او است.
البته در همان زمان اعلام شد که این مربی دستیار اول را با خودش میآورد و تمام این صحبتها برای دستیار دوم است. با این حال در روزهای اخیر نام چهار گزینه از اتاقهای فدراسیون بیرون آمده که کاندیدای نشستن روی نیمکت تیم ملی هستند.
چهار نامی که همگی از مربیان جوان والیبال ایران به شمار میروند و البته سه تای آنها همین حالا هدایت سه تیم اول لیگ برتر را در اختیار دارند.
محمدرضا تندروان که سابقه دستیاری در تیم ملی والیبال طی سالهای گذشته را دارد و پس از یک سال کار در تیم العربی قطر، حالا مربی تیم دوم لیگ برتر یعنی فولاد سیرجان ایرانیان است.
مربی دوم رحمان محمدی راد است که پس از دستیاری کواچ، در لیگ برتر سرمربی شد و پس از اینکه شهرداری ورامین را به قهرمانی ایران و آسیا رساند، حالا روی نیمکت سپاهان مینشیند که این روزها با یک بازی بیشتر در صدر جدول قرار دارد.
سومین گزینه پیمان اکبری است که سابقه مربیگریاش بیشتر از دو گزینه دیگر است. او تقریباً از اوایل دهه 90 به طور مستمر در لیگ برتر سرمربی بوده و سابقه هدایت تیمهای پیکان و سایپا را در کارنامه دارد که با هر دو به فینال رسیده و با پیکان قهرمان هم شده.
او در این فصل هم سرمربی شهرداری ارومیه است که آن هم در بالای جدول و رده سوم قرار دارد. اکبری در رده ملی هم علاوه بر سرمربیگری در تیم امید، در دوران کولاکوویچ دستیار اول او در تیم ملی بود و در این زمینه هم کم تجربه نیست.
گزینه چهارم هم سعید رضایی است که اگرچه در زمینه بازی شاید پس از اکبری اسم و رسم بیشتری از دو گزینه دیگر دارد اما در بحث مربیگری کارنامه چندان پرباری ندارد و تجربهای در نشستن روی نیمکت به عنوان سرمربی ندارد. او البته در دوران کولاکوویچ مترجم او بود و یکی از اعضای ثابت کادر فنی.
انتخاب آیندهنگر؟
روند انتخاب دستیار مربیان خارجی در تیم ملی والیبال هیچگاه اینقدر رسمی و واضح نبوده. اینطور که چند گزینه رسانهای شود و در نهایت یکی یا تعدادی از آنها روی نیمکت بنشینند. حالا علیرغم اینکه گزینه ایرانی به عنوان دستیار دوم انتخاب خواهد شد، اینطور به نظر میرسد که نوعی آیندهنگری در انتخاب آن دیده میشود. آیندهای که شاید پس از المپیک سر برسد و مسئولیتی را به یکی از این چهار نفر بدهد که بیش از یک دهه است هیچ مربی ایرانی آن را برعهده نگرفته است!
بعد از المپیک نوبت مربی ایرانی است؟
ماههای طولانی پس از رفتن کولاکوویچ تا انتخاب آلکنو به اشکال مختلفی هدر رفت که یکی از آنها دوراهی ایرانی یا خارجی بودن سرمربی بود. در نهایت هم علیرغم نگاه مثبت کارشناسان، داورزنی تصمیم گرفت یک مربی درجه یک خارجی بیاورد تا شانس رسیدن به سکوی المپیک در آخرین رویداد این نسل بیشتر شود.
با این حال همین مطرح شدن این ماجرا و نزدیک شدن به محقق شدنش، میتواند پس از المپیک منجر به حضور یک مربی ایرانی روی نیمکت تیم ملی شود.
قرارداد آلکنو هم که موقتی است و خیلیها معتقدند خودش هم علاقه چندانی به کار طولانی در ایران ندارد.
به این ترتیب اگر فرض را بر این بگیریم که قرار باشد پس از المپیک نوبت به یک مربی ایرانی برای هدایت تیم ملی والیبال برسد، شاید ارجحترین گزینه مربیانی باشند که در المپیک روی نیمکت تیم ملی بنشینند و پس از آن سرمربی شوند.
مربیانی که شاید بتوان از میان همین چهار گزینه جست و جویشان کرد. درست مثل اتفاقی که پس از رفتن آخرین سرمربی روس ایران یعنی گائیچ افتاد و مرحوم حسین معدنی پس از دستیاری او سرمربی تیم ملی شد. آیا این بار هم همان سناریو پیاده خواهد شد؟
شوک بزرگ در اردوی استقلال
کیست، تورم والتهاب در زانوی وریا
وریا غفوری بازی با صنعت نفت آبادان را از دست داد! این خبری شوکبرانگیز بود که اردوی استقلال را در آستانه بازی هفته پنجم عمیقاً تحتالشعاع خود قرار داد. مصدومیتی که پزشک استقلال اعلام کرده به دلیل وجود کیست در زانوی آقای کاپیتان است. هرچند که برخی رسانهها مدعی شدهاند پزشک استقلال قصد لاپوشانی مصدومیت وریا را داشته اما آقای سیاهپوش که به تازگی جای دکتر نوروزی و ستوده را در استقلال گرفته پیرامون این مصدومیت توضیحاتی ارائه کرده است. سیاهپوش طی بیانیهای که در سایت باشگاه استقلال قرار داده این جملات را به زبان آورده است: «به رغم بروز شایعاتی مبنی بر مصدومیت وریا غفوری کاپیتان تیم استقلال، اعلام میکنم که کاپیتان آبیپوشان مصدوم نیست اما به دلیل وجود یک کیست در ناحیه مینیسک با درد مواجه است که با انجام اقدامات درمانی به زودی به میادین باز خواهد گشت.» ه هرحال وضعیتی که اکنون وریا با آن دست و پنجه نرم میکند، چه مصدومیت باشد چه بروز یک عارضه زیرپوستی در زانوی آقای کاپیتان، سبب شد استقلال در بازی با صنعت نفت آبادان یکی از آمادهترین بازیکنان خود در هفتههای اخیر را در اختیار نداشته باشد. وریا در چهار بازی که استقلال در لیگ بیستم انجام داده بود، موفق شد 2 بار دروازه حریفان را باز کند اما این مصدومیت سبب شد او بازی با صنعت نفت آبادان را از دست بدهد. با توجه به اینکه مسعود ریگی نیز به دلیل دررفتگی کتف قادر به همراهی استقلال نیست، ترکیب آبیها در این بازی مهم دستخوش تغییراتی خواهد شد. البته شاید هم غیبت ریگی و وریا یک توفیق اجباری باشد برای کادرفنی استقلال تا ترکیب متفاوتی را راهی این میدان کرده و از بازیکنانی بهره بگیرند که کمتر مورد استفاده قرار گرفتهاند. هیچ بعید نیست که غیبت وریا و ریگی تاکتیک استقلال را هم با تحولاتی مواجه کند و فکری را به سمت اجرای روشی تازه ببرد. اینکه تصمیمهای فکری چه نتایجی را برای استقلال به همراه خواهد آورد، روشن نیست اما میشود تا حدی هم به درخشش جوانترها امیدوار بود.
مظلومی: غیبت وریا تا نیم فصل شایعه است
خبر مصدومیت وریا غفوری روز گذشته سوژه یک رسانهها بود. اینکه کاپیتان استقلال هم در بازی با نفت آبادان غایب است، نشان از آن دارد که کار فکری بیش از گذشته سخت شده است! پرویز مظلومی سرپرست تیم استقلال در خصوص آخرین وضعیت وریا غفوری و مصدومیت این بازیکن اینطور میگوید: «این بازیکن از ناحیه زانو احساس درد میکرد و در تمرین حضور نداشت. البته غفوری برای بازی با نفت آبادان حضور ندارد.» مظلومی در پاسخ به این سؤال که آیا مصدومیت طولانی مدت غفوری صحت دارد یا خیر، میگوید: «این مسأله درست نیست. همانطور که گفتم این بازیکن را برای بازی با نفت در اختیار نداریم و پزشکان در تلاش هستند که هر چه سریعتر مشکل وی را حل کنند. اینکه گفته می شود وی تا نیم فصل غایب است، صحت ندارد.»
بارسلونا در مسیر ویرانی
کاری از مسی بر نمیآید
گزارش
سید لو
نوکمپ در حال ویرانی است. یک ویرانی واقعی و اساسی... و بقیه بارسلونا هم با آن سقوط میکند.
این یک قضاوت بیرحمانه از بیرون نیست و نه یک تیتر صفحه اصلی روزنامه برای بیشترین اثرگذاری -در واقع دو روزنامه اسپورت و موندو دپورتیوو که به طور کامل از بارسلونا طرفداری میکنند حتی به آن اشاره نکرده اند- و نه یک توطئه از طرف مادریدیها. این نظر کارلس توسکتس است، رئیس موقت باشگاه که تلاش میکند نوکمپ را سرپا نگه دارد تا یک نفر دیگر بیاید و اوضاع باشگاه را در اختیار بگیرد. یک نفر که واقعاً بخواهد.
اینکه آیا واقعاً او کمکی بکند یا نه موضوع دیگری است اما تصویری که از باشگاه القا کرده، واقعاً دردناک است. توسکتس پنجشنبه صبح به RAC1 گفت تَرَکهایی در سقف ورزشگاه به وجود آمده و نوکمپ نیاز فوری به تعمیر دارد. او گفت باشگاه در سال گذشته بیش از 300 میلیون یورو ضرر کرده است. او گفت دستمزد بازیکنان به اندازه 160 میلیون یورو به تأخیر افتاده و اگر اینطور نمیشد بارسلونا تا آخر سال دوام نمیآورد. او گفت هیچ خریدی صورت نمیگیرد تا بازیکنی فروخته نشود. او گفت باشگاه هیچ پولی ندارد و از همه شگفتانگیزتر اینکه گفت بهتر بود باشگاه لیونل مسی را میفروخت.
این حرفهای رئیس موقت است که تا انتخابات 5 بهمن اداره باشگاه را بر عهده دارد. او حرفهای زیادی زد و اگرچه همان شب در رادیو کادنا سر تلاش کرد حرفهایش را توجیه کند اما حالا دیگر راهی برای فرار از آنها وجود ندارد، در واقع چیزی برای فرار وجود ندارد. حقیقت تلخ است و حقیقت این است که بارسلونا به دردسر افتاده.
خوان لاپورتا هم پنجشنبه گفت: «بارتومئو باشگاه را ویران شده رها کرد و این بدترین دوران تاریخ باشگاه است، لحظه بسیار تلخی است.» این حرفها از لاپورتا چندان تعجبآور نیست؛ او اگرچه به تازگی اعلام کرده قصد دارد برای ریاست بارسلونا در انتخابات شرکت کند و نامزدی خود را رسماً اعلام کرد اما از مدتها قبل رقیب خوسپ ماریا بارتومئو رئیس سابق باشگاه بوده.
توسکتس نیست. حالا دوباره به آن خط نگاه کنید: او گفت دستمزد بازیکنان به اندازه 160 میلیون یورو به تأخیر افتاده و اگر اینطور نمیشد بارسلونا تا آخر سال دوام نمیآورد. او توضیح داده هیچ پولی برای پرداخت به بازیکنان و کارکنان نبوده و توافق کردهاند بخش قابل توجهی از بدهکاریشان را ظرف چهار سال بپردازند. هیچ راه فراری وجود ندارد و یک روز و یک جا باید این پول را پیدا کنند و بپردازند.
یک عبارت اسپانیایی هست که برای انتقاد از تفکر کوتاهمدت به کار برده میشود: «امروز نان بخور، فردا گرسنگی بکش» اما اگر امروز نانی برای خوردن وجود نداشته باشد اصلاً فردایی به کار نیست. فعلاً در این وضعیت قرار داریم اما بعد چه میشود؟
یک راه هست برای اینکه یک تغییر بزرگ صورت بگیرد، همان راهی که ما را به حقیقت مورد اشاره توسکتس میرساند که گفت: «از نظر اقتصادی برای ما بهتر بود که مسی فروخته میشد.»
او همان شب سعی کرد حرفهایش را توضیح دهد و تأکید داشت فقط درباره تأثیرات اقتصادی حرف میزده و از نظر ورزشی تصمیمگیریها فرق میکند، ضمن اینکه منظورش این بوده که اگر پیشنهادی برای جذب مسی وجود میداشت، که او نمیدانست وجود داشته یا نه، نگرانش هم نبوده. در عین حال، توضیحات او بیشتر از آن که موضوع را منعطف مبلغ قرارداد کند، مسأله خلاص شدن از دستمزد مسی را مطرح میکند که به گفته توسکتس «با دیگران خیلی متفاوت است.»
آرام باشید، همه تا حدودی این را میدانستند. مسی هم قطعاً میدانست: در تابستان به این باور رسیده بود که ممکن است بارسلونا به اعداد و ارقام توجه کند، درخواست جدایی از تیم را مورد بررسی قرار دهد و تسلیم شود اما این کار را نکردند. حتی همان موقعی که کار درست را انجام دادند، شاید اشتباه کردند هرچقدر هم که ناخوشایند و ناگوار به نظر برسد.
و در حالی که همه میدانستند اوضاع اقتصادی بارسلونا بحرانی است و اینکه رفتن مسی میتواند آن را آرام کند اما میزان آن مشخص نبود حداقل به صورت رسمی و علنی. اینکه چیزی را بدانی یا آنکه آن را با تمام وجود حس و درک کنی، تفاوت دارد. بارتومئو هرگز به این درک نرسید: یادتان هست میگفت باشگاه دچار یک بحران ورزشی شده و نه سازمانی؟ خب بهتر است اینطور گفته شود: یک بحران سازمانی خیلی بد است و آن وقتی است که شما مجبور شوید بهترین بازیکن تاریختان را بفروشید.
جای شگفتی نیست که مسی میخواست برود. او البته هنوز هم میتواند اما شانس فروختنش از بین رفته، همینطور فرصت پسانداز یک سال دستمزد و پاداشهای او، چیزی حدود 80 میلیون یورو. او در اوایل تیر آینده میتواند به عنوان بازیکن آزاد برود و این بار هیچ بحثی نخواهد بود، تبادل نظری صورت نمیگیرد، پساندازی در کار نیست و مبلغی بابت انتقال به بارسلونا داده نمیشود. رفتن او یک پایان غمانگیز و شرمآور برای حضور بهترین بازیکن تاریخ بارسلونا در نوکمپ است. تنها راه برای جلوگیری از رخ دادن چنین اتفاقی امضای قرارداد جدید با او است چیزی که در حال حاضر از عهده باشگاه بر نمیآید. نه تا وقتی که تغییرات بزرگ صورت دهد؛ به عبارت دیگر بازیکنان بزرگی فروخته شوند.
این چیزی است که رئیس موقت باشگاه شما میگوید.
درون باشگاه، کسانی هستند که فکر میکنند گفتن این حرفها به صورت علنی غیرمسئولانه و کاملاً بیجا بوده. بیرون باشگاه هم همینطور. علنی کردن مشکلتان احتمالاً بهترین تاکتیک مذاکره نیست چون حالا دیگر همه میدانند شما چقدر درمانده هستید. حتی میتواند یک دعوتنامه برای رفتن مسی تلقی شود که حالا دیگر موجه جلوه میکند. چرا او بخواهد بماند وقتی میداند تقویت تیم و رساندنش به جایی که نظر او را جلب کند، حالا دیگر فراتر از توان باشگاه است.
یک انتقاد دیگر به توسکتس وارد است: او قبل از این هم مسئول کمیسیون اقتصادی بوده پس چرا حالا این حرفها را میزند؟ چرا زنگ خطر را پیش از این به صدا در نیاورده؟ در پاسخی که احتمالاً تمام دوران بارتومئو را زیر سؤال میبرد و شاید به شانس پیروزی هر یک از کاندیداها در انتخابات ضربه میزند (البته اگر کاندیدایی باشد)، توسکتس میگوید بله این کار را انجام داده است. او میگوید در طول چهار سال، بارها به بارسلونا هشدار داده که هزینههایش از کنترل خارج شده است -این نکته مهمی است که نشان میدهد همه این بحران مربوط به شیوع ویروس کرونا نیست- اما هیچ کاری انجام نشده. او حتی گفته قبل از اینکه پس از استعفای بارتومئو ریاست باشگاه را به دست بگیرد، فاکتورها و صورتحسابهایی پیدا کرده که به آنها مشکوک بوده و تمایل نداشته امضایشان کند. این کار رئیس جدید است و او آن شخص نیست. از او سؤال شد که آیا دوست دارد رئیس باشگاه شود و پاسخ داد: «واقعاً نه.»
این هم نکتهای دارد. به نظر میرسد توسکتس نمیداند کجا است و چه کسی است؛ او میگوید نمیخواهد رئیس باشد و نیست اما مثل یک رئیس عمل میکند. به عنوان مسئول موقت، قرار است نقش توسکتس محدود به اداره روزانه باشگاه باشد. کار او این است که اوضاع باشگاه را تا زمان انتخابات حفظ کند و باشگاه را برای انتخابات آماده کند، نه اینکه تصمیمات اجرایی بگیرد.
نکته این است که این تصمیمات به اداره روز به روز باشگاه ربط پیدا کرده و بدون آنها روزی بعد از امروز نیست. او تأکید داشت دانستن این مسائل برای بارسلونا ضروری است فقط برای اینکه تا انتخابات ادامه دهد. جالب بود، خندهدار بود و کمی هم گریهدار؛ اصلاً رسانههای بارسلونایی، اسپورت و موندو دپورتیوو، به این موضوع نپرداختند و جلدشان به خریدن نیمار اختصاص داشت، انگار اصلاً حرفهای او را گوش نکردند.
در تحلیل توسکتس صداقت وجود داشت و بهتآور بود که پشت یک ماجرای نقل و انتقال دیگر پنهان شد اما شاید انتشار ایدهها و اشتراک دغدغههایش درست نبود، او قرار است به عنوان یک آدم نه چندان سرشناس به کارش ادامه دهد، قرار نیست در رسانهها باشد، با شبکههای رادیویی طوری حرف بزند که روی تیم اثر منفی بگذارد آن هم در هفتهای که خوشبینی محسوسی به باشگاه برگشته بود، حداقل تا وقتی او حرف نزده بود، اینطور احساس میشد.
رونالد کومان جمعه گفت: «ما موقعیت لئو را میدانیم. اگر یک نفر باشد که بتواند درباره آینده او تصمیم بگیرد، خودش است. حرفهای بیرون باشگاه برایم اهمیتی ندارد. حرفهای درون باشگاه هم به آرامش تیم کمکی نمیکند. چیزهایی که از بیرون میآید تحت کنترل ما نیست اما درون باشگاه فرق میکند.»
و درون در حال سقوط است. خودشان اینطور میگویند اگرچه نباید بگویند.
منبع: ESPN
شیرمحمدی : باخت به نیسان حسرت بزرگی به دلم گذاشت
بازی با حریف چینی برای پرسپولیس راحتتر است
مصاحبه
ناصرقراگزلو
حسن شیرمحمدی بازیکن سابق پرسپولیس و زننده تک گل دیدار رفت فینال جام در جام آسیا مقابل نیسان ژاپن به بهانه بازی فینال آسیا مقابل نمایندهای از شرق آسیا با ما همکلام شد. بازیکنی که البته در چین و قطر هم سابقه بازی دارد. شیرمحمدی در بازی برگشت جام در جام حضور نداشت چون بعد از گلزنی در بازی رفت مقابل نیسان به شدت مورد توجه تیم الاتحاد آن زمان قطر که بعدها به نام الغرافه تغییر نام داد، قرار گرفت و به همین دلیل گلزن بازی رفت، غایب بزرگ بازی برگشت بود. بازیکنی که قهرمان نشدن پرسپولیس در آن دوره را یکی از بزرگترین حسرتهای فوتبالیاش میداند .
از بازی رفت دور رفتتان در فینال مقابل نیسان شروع کنیم که به تساوی یک - یک مقابل حریف ژاپنی رسیدید .
سال 72 این بازی برگزار شد. یک هفته قبل از بازی هم به ژاپن رفتیم تا خودمان را برای آن بازی حساس آماده کنیم. اتفاقاً یادم میآید که بارندگی شدیدی وجود داشت اما روز بازی آفتاب خیلی خوبی حاکم شد. در آن بازی 40،30هزار تماشاگر به تماشای بازی آمده بودند که خوشبختانه گروه زیادی از تماشاگران ایرانی بودند و حسابی به ما قوت قلب دادند. یادم میآید این تماشاگران به ما از بازیکنهای برزیلی خطرناک تیم نیسان میگفتند. بازیکنانی که ما همه آنها را خنثی کردیم. به جرأت میگویم باید آن دیدار رفت را با اختلاف سه گل شکست میدادیم. دیداری که البته در پانزده دقیقه اول، حریف خیلی به ما فشار آورد اما رضا امراللهی دروازهبانمان و دیگر بازیکنانمان در روزی خوب، حملات حریف را خنثی کردند. پس از آن تیم ما بازی را در اختیار گرفت و سه بار توپ توسط من، حمید روزبهانی و یکی دیگر از بازیکنانمان به تیر دروازه کوبیده شد. هر چه بود آن دیدار با تک گل من با تساوی یک - یک تمام شد .
خاطره جالبی از آن بازی دارید؟
بله یادم میآید حسن آقابیک یکی از ورزشیهای معروف در ژاپن بود و قبل از بازی به ما گفت هر بازیکنی گل بزند به او 100 دلار خواهد داد قولی که حسن آقا انجامش داد و بعد از بازی 100 دلار را به من داد .
در بازی برگشت فینال جام در جام مقابل نیسان غایب بودید؟ !
بعد از بازی رفتمان که البته من در آن بازی درخشش خیلی خوبی داشتم، مسئولان تیم الاتحاد قطر که بعداً نامش به الغرافه تغییر کرد، خیلی جدی خواهان من شدند. من هم که شرایط مالی آنها را خوب دیدم با کسب اجازه از علی آقا و وساطت حاج عباس انصاریفرد به قطر رفتم چون آن زمان پولی در فوتبال ما نبود به همین دلبل من نخواستم آن فرصت خوب را از دست بدهم و رفتم .
اما پرسپولیس هم در حالی که میتوانست حتی با تساوی بدون گل هم قهرمان شود، بازی دور برگشت را یک بر صفر باخت و جام دوم قهرمانی جام در جام آسیا را از دست داد !
من گزارش آن بازی را از رادیو میشنیدم چون در ایران هم نبودم و خیلی از باخت ناراحت شدم؛ آنقدر که باور کنید یک هفته به شدت ناراحت بودم و اصلاً در حال خودم نبودم .
چرا پرسپولیس باخت؟!
آن باخت یکی از حسرتهای بزرگ فوتبالی من شد اما بازی برگشت بد زمانی برگزار شد، یعنی اواخر فروردین 73 در حالی برگزار شد که چند بار بازی لغو شد. آن زمان هم بازیکنان ما بعد از تعطیلات طولانی نوروز برگشتند و تمرینات سنگینی انجام دادند و نتیجه آن نا آمادگی هم شکست دور از انتظار ما و باختمان شد. دیداری که خیلی برای پرسپولیس و 100هزار هوادار حاضر در ورزشگاه تلخ تمام شد چون مقابل دیدگان هوادارانمان و بازیکنان ما، ژاپنیها جام را بالا بردند .
این بار در قطر چه نتیجهای را برای پرسپولیس پیشبینی میکنید؟
درست است که تیم ما کمبود مهاجم و مدافع دارد اما بازیکنان ایرانی خصوصاً پرسپولیس همیشه در سختترین شرایط شاهکار میکنند و من اطمینان دارم بازیکنان پرسپولیس در فینال با برد، شگفتیسازی و قدرتشان را تکمیل خواهند کرد .
در چین در کدام تیمش بازی کردید و ترجیح میدهید چه تیمی حریف پرسپولیس در فینال شود؟
من در شانگهای بازی کردم و فکر میکنم فوتبال چینیها یک فوتبال ماشینی و توأم با خلاقیت است و بازی با تیم چینی برای پرسپولیس راحتتر از حریفان ژاپنی و کرهای است. امیدوارم خدا کمک کند و با قرعه مناسب، پرسپولیس در فینال با پیروزی جام را بالای سر ببرد و همه ایران را خوشحال کند. فقط در این بین از مسئولان وزارت ورزش و سازمان لیگ و فدراسیون میخواهم به پرسپولیس کمک کنند چون شاهدیم که دشمنانی مانند النصریها داریم که هنوز ول کن پرسپولیس نیستند پس ما در داخل ایران هوای نماینده کشورمان را داشته باشیم چون هر افتخاری که کسب شود به نام ایران تمام میشود. پس به پرسپولیس به دید ملی نگاه کنیم. ما فینالی داشتیم که در ایران آن بازی را پخش نکردند اما حالا از مسئولان میخواهم به پرسپولیس کمک کنند چون رسیدن به فینال واقعاً خیلی سخت است و شاید مدتها و سالها طول بکشد تا تیمی به فینال آسیا برسد پس بخت بزرگ به دست آمده را راحت از دست ندهیم.
باشگاه استقلال: مذاکرات با میلیچ خوب پیش می رود
هرویه میلیچ از روزی که خانوادهاش را به ایران آورده در تلاش است تا طی یک فرآیند قانونی قراردادش را با باشگاه استقلال به مدت یک یا دو سال دیگر افزایش دهد. میلیچ حتی مذاکرات اولیه را هم با باشگاه استقلال انجام داده و هر دو طرف برای عقد قرارداد جدید کاملاً در آمادگی به سر میبرند اما برخی جریانهای خبری مدعی شدهاند که باشگاه استقلال برای تمدید قرارداد میلیچ با موانع قانونی مواجه شده است. این خبر را باشگاه استقلال با انتشار بیانیهای تند و صریح تکذیب کرده تا نشان دهد ماجرای تمدید قرارداد میلیچ بسیار جدی است و به زودی این قرارداد دوطرفه منعقد خواهد شد. باشگاه استقلال در بیانیهای که پیرامون این ماجرا منتشر کرده، چنین آورده است: «ظاهراً مذاکرات باشگاه استقلال با هرویه میلیچ مدافع هافبک کروات تیم جهت تمدید قرارداد این بازیکن به مذاق برخی از رسانهها خوش نیامده و به هر ترتیب برخی از رسانهها سعی در ایجاد جوی مسموم با انتشار اخباری کذب در خصوص روند مذاکرات با میلیچ دارند. باشگاه استقلال در حال حاضر با میلیچ مذاکرات خوبی داشته و هیچ مسئول یا ارگانی در این خصوص دخالتی نداشته و ندارد. مدیریت حقوقی باشگاه استقلال نسبت به جراید و رسانههایی که اخبار کذبی در این خصوص منتشر کردهاند، از طریق مراجع ذیربط اقدام خواهد کرد.» واکنش باشگاه استقلال نشان میدهد مسئولان درباره شیوه عقد قرارداد با میلیچ بسیار حساسند و قصد ندارند تحت تأثیر برخی جریانهای خبری قرار بگیرند.
جالب است که در روزهای اخیر بارها برخی رسانهها که ظاهراً با استقلال عهد دشمنی بستهاند، پیوسته خبرهای نادرست از این باشگاه منتشر میکنند. حتی برخی نقدها نیز به حدی مغرضانه بوده که صدای سرمربی استقلال را هم درآورده و او را به شدت از این ماجرا شاکی کرده است.
آخرین خبر از باشگاه استقلال درباره میلیچ این است که مسئولان ابتدا حل مشکل مسکن این بازیکن کروات را در دستور کار خود قرار دادهاند و در مرحله بعد با او قرارداد جدید به امضا خواهند رساند.
مقابل پرسپولیس تاس ما خوب ننشست
سامره: سرلک باید دو کارت قرمز میگرفت
گفت و گو
جعفر برزگر
تیم شهرخودرو نسبت به فصل گذشته تغییرات بسیاری روی نیمکتش داشته است. مهدی رحمتی در کنار علی سامره، محمد نوازی و اشکان نامداری کادرفنی این تیم را تشکیل میدهند.
با اینکه آنها شروع خوبی داشتند و در هفته اول با سه گل ماشینسازی را شکست دادند اما در ادامه به دلایل مختلف رنگ پیروزی را ندیدند و یک امتیاز ماحصل تلاش آنها از سه بازی اخیر بود.
علی سامره مربی شهرخودرو دلایل زیادی را برای عملکردشان بیان میکند که قابل تأمل و پذیرفتنی است.
تیم شما شروع خوبی داشت اما در ادامه نتوانست همان روند را ادامه دهد.
امروز هواداران و علاقهمندان به فوتبال خیلی خوب به مسائل اشراف دارند و اگر حرفی بزنیم که جنبه توجیه داشته باشد را کاملاً تشخیص میدهند. ببینید در بازی با صنعتنفت همه دیدند روی اشتباه داوری ما دو امتیاز باارزش بازی را از دست دادیم. ما چند بازیکنمان را به دلیل مصدومیت و خدمت سربازی در اختیار نداشتیم. شما دقت کنید همین تیم پرسپولیس که مهاجم اصلیاش را به دلیل محرومیت ندارد همه به آن اشاره میکنند. حالا در نظر بگیرید اگر ۳، ۴ بازیکن اصلی نباشند، طبیعی است تیم تمرکز لازم را نداشته باشد.
برای بازی با ذوبآهن آنها را در اختیار دارید؟
خدا را شکر شرایط بهتر شده است. بچهها مصمم هستند و مطمئنم نهایت تلاششان را به کار خواهند گرفت. شخصاً خیلی امیدوارم از این هفته نتایج بهتری را به دست آوریم.
شکست سنگینی را هم مقابل پرسپولیس تجربه کردید.
ما پرسپولیس را در بازی تدارکاتی پیش از فصل شکست داده بودیم وتوقعمان این بود که بهتر بازی میکردیم. من هم قبول دارم شادابی لازم را نداشتیم که البته بیدلیل هم نبود و غیبت چند بازیکن تأثیر داشت. در جریان بازی هم روی اشتباهات فردی گل خوردیم. اگرچه معتقدم در دقیقه ۳۵ هافبک پرسپولیس به جای یک کارت باید دو کارت قرمز دریافت میکرد اما هنوز برایم قابل هضم نیست که داور چطور از این اتفاق چشمپوشی کرد. شک نکنید اگر پرسپولیس در همان نیمه اول ۱۰ نفره میشد، نظمشان به هم میخورد و شاید آنها ۳ بر صفر میباختند اما اتفاقات بازی دست به دست هم داد تا آن نتیجه رقم بخورد.
یعنی در این چهار بازی از داوری ضرر کردید؟
بله اما چه فایدهای دارد؟ مگر نتیجه تغییر میکند؟ داور هم بعد از یکی، دو بازی محرومیت برمیگردد. در این میان فقط تیمها متضرر میشوند. حالا در این شرایط انتظار دارند مربیان با داوران هم همکاری کنند که این کار را انجام میدهند اما ما هم توقع داریم با اشتباهات فاحش داوران برخورد جدیتری شود. به هرحال در بازی با پرسپولیس تاس ما خوب ننشست.
الان هم مالک باشگاه از کادرفنی حمایت کرده و...
ببینید مدیریت باشگاه که چشم بسته سرمربیاش را انتخاب نکرده است. ایشان هم خیلی خوب به شرایط تیم واقفند و از تواناییهای مهدی رحمتی آگاهی دارند. یقین داشته باشید در سایه همین اعتماد، صبر و تلاشی که کادر انجام میدهد موفقیت هم به دست میآید. آقای حمیداوی هم میدانند که غیبت چند بازیکن چقدر به تیم ضرر زد.
امین قاسمینژاد مصدومیتش برطرف نشده بود که از او در بازی با پرسپولیس استفاده نکردید؟
قبل از بازی قرار بود در صورت نیاز امین را حدود بیست دقیقه به زمین بفرستیم اما روز بازی گفت حس خوبی ندارد و احساس میکند هنوز مصدومیتش برطرف نشده است. ما هم ریسک نکردیم چون امین را برای تمام فصل میخواهیم و اگر به زمین میرفت و مصدومیتش تشدید میشد، آن وقت برای چند هفته او را از دست میدادیم.
تعامل مهدی رحمتی با همکارانش روی نیمکت چگونه است؟
خیلی خوب. این را صادقانه میگویم که مهدی تعامل خوبی با اعضای کادرفنی دارد. به هر حال مهدی تا دیروز خودش بازی میکرد و کاملاً درک متقابلی از شرایط بازیکنان دارد اما نکته مهمتر که شاید خیلیها نبینند و در جریان نباشند پشتکار و علاقه او به کارش است. اگر به شما، من یا هر شخص دیگری، کار سادهای را بدهند اما علاقه و تمایلی نداشته باشیم، موفق نمیشویم اما برعکس اگر علاقه باشد، کار سخت هم انجامشدنی و شانس موفقیت در آن بسیار بالا است.
کادر شما هم تمام استقلالی است. شاید به همین دلیل بازی با پرسپولیس حساسیت بیشتری داشت.
شاید این ذهنیت برای خیلیها وجود داشته باشد و از این منظر هم به بازی نگاه کنند اما واقعیت را بخواهید این است که ما امروز لباس شهرخودرو را به تن داریم و برای موفقیت تیم و اینکه پول حلال به خانه ببریم باید همه تلاشمان را به کار گیریم.
امسال مربیان جوانی مثل رحمتی، رحمان رضایی، نویدکیا، بیاتلو و... به لیگ برتر اضافه شدند. شما این اتفاق را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرم خیلی خوب است. البته جوانگرایی تاوان دارد اما تا کی باید این کار را انجام نداد. ضمن اینکه میتوان از پیشکسوتان هم به عنوان مشاور و مدیرفنی استفاده کرد. مربیان جوان انگیزه و انرژی بیشتری دارند و شاید ضریب اشتباهاتشان هم بیشتر باشد اما به هر حال باید این کار از یک جا آغاز میشد.
و بازی با ذوبآهن.
ذوبآهن تیم خوب و قدرتمندی است که اکثر بازیکنانش طی سالهای اخیر کنار هم بازی کردهاند. ما هم برای این بازی آماده هستیم و امیدواریم در کنار بازی خوب سه امتیاز را هم بگیریم.
جنجال داوران در لیگ برتر کشتی
VAR در دایره طلایی
لیگ برتر کشتی که شروعش با حواشی کرونا جنجالی شده بود، حالا با پایان مسابقات لیگ کشتی فرنگی به خاطر اشتباهات داوری وارد یک جنجال جدید شده است. جنجالی که شاید در روزهای آینده با اجرای چیزی شبیه به VAR که در فوتبال اجرا میشود، یک بار دیگر اوج بگیرد. اشتباهات داوری مدتهاست که در کشتی سر و صدا به پا کرده و دلیل اصلی آن هم چشمپوشی بر واقعیتهای تلخ این رشته است. حالا این زخم کهنه در لیگ برتر کشتی فرنگی دهان باز کرده و باعث جنجالی شدن یک مسابقه شده است. سالهاست آنچه از داوران کشتی در ایران دیده میشود تفاوت بسیار زیادی با آنچه که در مسابقات جهانی داوران انجام میدهند، دارد. این برای کشوری که در کشتی صاحب سبک و مدعی است و روزگاری داورانی را داشته که دارای سوت طلایی بودند و حتی به تالار مشاهیر فیلا راه یافتند، یک ایراد بزرگ است. دلیل اصلی این مشکلات را هم باید در رشد قارچگونه داوران بینالمللی در کشتی ایران جست و جو کرد. در سالهای اخیر بارها درباره افزایش تعداد داوران بینالمللی بحث شده اما هیچوقت به نتیجه نرسیده است.
حتی چند سال پیش بود که در یکی از مسابقات بینالمللی موضوع پرداخت رشوه از سوی داوران جوان ایرانی برای گرفتن درجه بینالمللی افشا شد. افشای این ماجرا آن موقع جنجال زیادی به پا کرد اما هرگز این روند پیگیری نشد تا حالا همه شاهد یک فاجعه بزرگ در امر داوری باشیم.
چطور امکان دارد رشتهای که سالهاست قانون بازبینی فیلم در آن اجرا میشود تا این حد با مشکلات داوری روبهرو شود؟ وقتی هر نقصی در داوری دیده شود همانجا این امکان وجود دارد که فیلم بازبینی شده و تصمیم درست اتخاذ شود با این حال همچنان مدتی است به حدی این اشتباهات زیاد شده که با وجود بازبینی فیلم مسابقه باز هم مشکلات رفع نمیشود تا کار به جایی برسد که فدراسیون کشتی مجبور به بازبینی فیلم بعد از گذشت چند روز از برگزاری مسابقه شود.
این بار هم در مسابقه تیمهای بازار بزرگ و صبا نور و همچنین دانشگاه آزاد با صبا نور مشکلات داوری زیادی دیده شد که حالا شنیده میشود قرار است فیلم این مسابقات از سوی داور بینالمللی بازبینی شود. برای اولین بار بعد از جام تختی بود که فیلم چند مسابقه در وزن 65 کیلوگرم کشتی آزاد بازبینی شد. پیروزی میثم نصیری مقابل امیرمحمد یزدانی و همچنین امیرحسین مقصودی دو مسابقهای بود که فیلمش بازبینی شد و در نهایت مشخص شد تصمیمات داوران اشتباه بوده و نتیجه مسابقه باید تغییر کند. در همین راستا هم بود که میثم نصیری به مسابقات قهرمانی آسیا اعزام نشد.
حالا ظاهراً قرار شده که این کار یک بار دیگر در کشتی ایران انجام شود. اقدامی عجیب و نادر در دنیای کشتی که بعید است به جز کشتی ایران جای دیگری از دنیا سابقه اجرا داشته باشد. تصمیمگیری بعد از اینکه اشتباه داوان قطعی باشد، بسیار سخت و دشوار خواهد بود. به احتمال بسیار زیاد یکی از تیمها باید از جمع چهار تیم حذف شود که میتواند تیم بازار بزرگ یا دانشگاه آزاد باشد و به جای آنها صبا نور به مرحله نیمهنهایی برسد اما واقعاً چنین اتفاقی ممکن است؟
به نظر باید از این کار برای ریشهیابی مشکلات استفاده کرد و برای رفع مشکلات داوری از آن بهره برد. متأسفانه چندی پیش یکی از بهترین داوران فعلی ایران یعنی مهدی آقا ولی به دلیل انتقاد از وضعیت داوری با محرومیت مواجه شد در حالی که مشخص است انتقادات او از وضعیت داوری کشور بجا بوده و به جای محروم کردن او باید به دنبال پیدا کردن راهکاری میرفتند. آقا ولی در سالهای اخیر مهمترین مسابقات کشتی را قضاوت میکرد و این نشاندهنده توان او بوده اما حالا چند ماهی است که مورد بیمهری قرار گرفته است. برخورد با داوران ضعیف و تلاش برای افزایش دانش داوران میتواند یکی از کارهای مهم باشد اما اینکه به خاطر یک انتقاد بهترین داور کشتی را کنار بزنند نمیتواند چاره کار باشد. متأسفانه در سالهای اخیر به لحاظ آموزشی و میدان دادن به داوران جوان شایسته کمکاری زیادی صورت گرفت. تمام نگاهها به چند داور خاص معطوف شد و متأسفانه استعدادهای داوری از بین رفتند. شاید کار مهم کمیته داوران که حالا یک رئیس جوان دارد، برخورد ریشهای با مشکلات است.
از باخت 2011 مقابل اردن تا شکست 2020 برابر سوریه
بیدار باش جدی به بسکتبال ایران
سرمقاله
وصال روحانی
محمود مشحون رئیس سابق فدراسیون بسکتبال هر موقع صحبت از باخت سال 2011 تیم ملی ایران مقابل اردن به میان میآمد، چنان با تلخی از آن واقعه سخن میگفت که انگار چیزی بزرگتر از آن وجود نداشته و زندگی او و وضعیت کل بسکتبال ایران با آن شکست به کلی عوض و ویران شده و «مرگ» جای «حیات» را گرفته است.
آن شکست سبب شد ایران از تکرار قهرمانیاش در پیکارهای قهرمانی آسیا که در هر دو دوره قبلی (2007 و 2009) به دست آورده بود باز بماند اما ضرر بزرگتر و آنچه دل مشحون را خون کرده بود، نه این مسأله بلکه این پیامد بود که با دور ماندن ایران از عنوان نخست آسیا، سهمیه شرکت در المپیک 2012 هم از دست ما پرید. مشحون که امیدوار بود با تجدید قهرمانی ایران در آسیا، در «لندن 2012» هم مثل «پکن 2008» حاضر باشیم، میگفت: «از لحظهای که ترکیب انتخابی سرمربی خارجیمان را برای آن مسابقه روی صفحه تلویزیون دیدم، به سرنوشت آن دیدار بدبین شدم. انگار که این مربی آرایش تیم ملی را مخصوصاً طوری چیده بود که ما به اردن ببازیم و حذف شویم!» 9 سال پس از آن تاریخ سرمربی ایرانی فعلی تیم ملی (مهران شاهینطبع) عصر روز دوشنبه طبعاً بیشترین تلاشش را برای پیروز شدن این تیم در مقابل سوریه در پیکارهای انتخابی کاپ آسیا انجام داد و بهترین ترکیب ممکن را هم به میدان فرستاد اما تیم ایران با 7 امتیاز اختلاف تسلیم رقیبی شد که معمولاً مقابل ما بازندهای صرف بیش نبوده است. شباهتهای آشکار بین بسکتبال سوریه و اردن وجود دارد و بهتر است بگوییم هر دوی آنها بیشباهت به تیم ما نیستند و هر دو فیزیکی و منضبط و جنگنده و یک روح واحد در 12 پیکر هستند اما آنچه تیم ما را همیشه بر آنها برتر میسازد فنی بودن بیشتر بسکتبال ما است.
تبعات شکست روز دوشنبه مقابل سوریه اصلاً به اندازه پیامدهای باخت سال 2011 مقابل اردن نیست و با همین باخت نیز ایران هنوز صدرنشین گروهش است و میتواند در پنجره انتخابی بعدی کاپ آسیا که در سال 2021 اعمال خواهد شد، کار را تمام و صعودش را به مرحله نهایی این مسابقات حتمی کند و هنوز نه به دار است و نه به بار اما بین دو ناکامی فوق برخی شباهتهای نگران کننده وجود دارد که بد نیست رامین طباطبایی جانشین مشحون به آنها بیندیشد و چارهای بر آن بیابد. در سال 2011 غیبت چند مهره کلیدی تیم ملی در دیدار با تیم استخوان درشت اردن اسباب آن ناکامی –به زغم مشحون- تاریخی شد و این بار در کاپ آسیا هم غیبت حامد حدادی و صمد نیکخواه بهرامی دو ستاره نخست 15 سال اخیر بسکتبال ما که اصولاً به این رقابتها نرفتهاند و در دیدار اول ما مقابل عربستان هم غایب بودند، سهم غیر قابل انکاری در خلق نتیجه نهایی مقابل سوریه داشت. سؤال مشترک در مورد هر دو واقعه که طباطبایی باید پاسخی بر آن بیابد و یک بیدارباش جدی به شاهینطبع سرمربی منضبط و متین ما هم باشد، از این قرار است که؛ «آیا بدون ستارگانی از این دست باید چنان در دامان نزول بیفتیم که حتی حریف سوریها نشویم و اگر تعبیر خود شاهینطبع در مصاحبه بعداز بازیاش صحت دارد (که گفت بچههای ما در طول مسابقه هرگز تمرکز لازم را نداشتند) چرا او نتوانسته است این نقصان و سایر ضعفهای موجود را در طول مسابقه برطرف و تیم ایران را
برنده کند.
از جمله سؤالاتی که طباطبایی و شاهینطبع باید آن را در ذهن خود مزمزه و برای آن چارهاندیشی کنند، یکی هم این پرسش است که در پایان اجتنابناپذیر دوران شکوه نسل طلایی بسکتبال ایران (که اضافه بر حامد حدادی و صمد نیکخواه بهرامی، مهدی کامرانی، حامد آفاق، اوشین ساهاکیان، سامان ویسی و آرن داودی را هم در بر میگرفت) کدامین اندیشههای بنیادین باید برای تجدید برتری گذشته ما به کار گرفته شود و اگر شاهینطبع بر این باور است که توان نسل فعلی به سرکردگی امثال جمشیدی، ارغوان و مشایخی کافی است چرا به سوریه میبازیم و اگر این شکست فقط یک اتفاق بوده، به چه سبب درست در روزی روی داده است که هیچ عنصری از تیم طلایی سالهای 2005 تا 2014 بسکتبال ایران در میدان حضور نداشته است. حتی اگر از مرحله مقدماتی کاپ آسیای امسال بالا برویم و نسخه سوریه و عربستان را براساس نتایج پنجره بعدی رقابتها بپیچیم و به مرحله نهایی پیکارها برسیم، برای غلبه بر استرالیا در آن مرحله چه با حامد و صمد و چه بدون آنها چه طرح و اندیشهای در سر داریم و آیا مرد چنان کار بزرگی هستیم یا خیر. اگر نیستم چرا نسل فعلی به لحاظ کارآیی آشکارا زیر دست نسل صمد و حامد قرار دارد و آیا کوتاهی در جانشینسازی تقصیر بزرگ آنها و هر مقام و مسئول دیگری در بسکتبال ما نبوده است.
بهترین زمان بدنسازی استقلال از دست رفت
فکری: می گویند بد بازی می کنید تا تمرکزما به هم بریزد
برای محمود فکری، هر بازی فینال است
دشواریهای حضور روی یک نیمکت جذاب
نگاه
علی مغانی
یکی از مزیتهای بزرگ مربیگری در تیمهای پرهوادار، در کانون توجه قرار گرفتن است. محمود فکری در دو ماه اخیر، صدها برابر بیشتر از ده سال گذشته مورد توجه واقع شده. رسانهها هر روز گزارش و یادداشتهایی درباره او دارند، به برنامههای تلویزیونی دعوت میشود و مصاحبه به ظاهر کم اهمیت او بعد از جلسات تمرینی، در شبکههای اجتماعی بازدید میلیونی پیدا میکند. حتی در مقایسه با دورانی که فکری بازوبند کاپیتانی استقلال را به بازو میبست، محتوای به مراتب بیشتری درباره او تولید میشود.
اما روی دیگر سکه، فشار بینهایتی است که با شغل مربیگری در تیمهای بزرگ عجین شده. استرس پایانناپذیری که نشستن روی نیمکت استقلال به فکری تحمیل کرده، نمودهای روشنی دارد؛ او در حساسترین لحظات بازی فراموش میکند که بازیکنی را به جای مدافع آسیب دیدهاش به زمین بفرستد، با مهاجم محبوب تیمش جر و بحث میکند و بعد از شکست، الفاظی به کار میبرد که منجر به محرومیتش میشود. در تیمی مثل استقلال، فقط شکست خوردن نیست که تبعات منفی به همراه دارد و گاهی کسب یک نتیجه مساوی، منجر به ایجاد حواشی دامنهداری میشود. چیزی شبیه اتفاقی که بعد از بازی با پیکان برای محمود فکری رخ داد. اگرچه بخشی از هواداران در یک توافق نانوشته به کادر مربیگری استقلال تا دربی تهران فرصت دادهاند اما نشانههای نارضایتی از سبک بازی تیم، به وضوح در فضای هواداری این تیم دیده میشود. اینها همگی، دشواریهای مربیگری در تیمی مثل استقلال است. عدهای هم با اشاره به جر و بحث دستیاران او حین بازی، گزینه «تقویت کادر فنی» را پیش روی فکری گذاشتهاند چراکه به زعم آنها، بار فنی نیمکت تیم در حد و اندازهای نیست که برای رساندن یک تیم به قهرمانی کافی باشد.
فاکتور دیگری که باید به آن توجه داشت، این واقعیت است که محمود فکری با وجود اینکه از 50 سالگی عبور کرده اما سابقه طولانی در بالاترین سطح مربیگری ندارد و بدون آنکه دستاورد بزرگی در این عرصه داشته باشد، به مربیگری در استقلال رسیده. در واقع، تنها موفقیت او در این شغل، شکست نخوردن در 10 بازی همراه با نساجی بوده و کارنامه او آنچنان درخشان نیست که اعتماد کامل هواداران را جلب کند.
امیر قلعهنویی وقتی هنوز خیلی جوان بود و در رزومهاش خبری از قهرمانی در لیگ نبود، در موقعیتی مشابه با امروز محمود فکری به نیمکت استقلال رسید و 3 سال مهلت گرفت تا استقلال را به قهرمانی برساند. قلعهنویی درست در سومین سال حضورش، به قول خود عمل کرد اما در روزگار فعلی، تمام اجزای فوتبال ایران، از مدیرعامل تا هوادار، هیچکدام ظرفیت 3 سال تحمل کردن ندارند. به تعبیری، سرنوشت فکری در استقلال، خوب یا بد، همین امسال رقم خواهد خورد. برای مربی استقلال، هر بازی لیگ، به اندازه یک بازی فینال حساس و سرنوشتساز است.
پروتکلهای بهداشتی درباره فینال لیگ قهرمانان آسیا چه میگویند؟
قطر تکلیف پرسپولیس را روشن کرده بود
آنچه امروز به عنوان تضییع حق سایر باشگاههای لیگ برتری به دلیل لغو بازی پرسپولیس و قرنطینه 14 روزه این تیم برای حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا از سوی برخی باشگاهها و مسئولان آنها مطرح میشود، همان چیزی است که براساس پروتکلهای بهداشتی رقابتها از ابتدای لیگ قهرمانان آسیا در اختیار باشگاهها قرار گرفته بود.
موضع مسئولان قطری برگزار کننده مسابقات لیگ قهرمانان آسیا کاملاً مشخص است و براساس آخرین خبرهای منتشر شده درباره فینال لیگ قهرمانان آسیا، اگر حتی یکی از بازیکنان دو تیم فینالیست، مشکوک به کرونا هم باشد، آن تیم از رقابتها کنار گذاشته میشود و اجازه حضور در فینال از آن سلب خواهد شد! رقیب پرسپولیس که به واسطه حضور در مسابقات منطقه شرق، در هفتههای اخیر در حباب قرنطینه حضور داشته در این رابطه نگرانی کمتری نسبت به پرسپولیسی دارد که در این مدت در لیگ ایران در مسابقات شرکت داشته است. همین سختگیریهای وزارت بهداشت قطر در کنار پروتکلهای بهداشتی شفافی که برای باشگاهها ارسال شده است، پرسپولیسیها را ملزم میکند به اینکه از 14 روز پیش از برگزاری فینال لیگ قهرمانان آسیا، تحت مراقبتهای شدید بهداشتی قرار بگیرند.
پیش از این البته کنفدراسیون فوتبال آسیا برای شرکت در مسابقات تمامی نکات بهداشتی را به تیمهای غرب و شرق به صورت کتبی و شفاهی اعلام کرده است. به طور مثال اولسان هیوندای وقتی وارد قطر شد، میدانستند که سه بازیکن ملیپوش آنان به دلیل حضور در محیطی آلوده (اردوی تیم ملی کره جنوبی در اتریش) علیرغم تست منفی آنها در بدو ورود باید وارد قرنطینه شوند.
سرمربی اولسان در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود به صراحت گفت که ما به مقررات اتریش و کشور میزبان (قطر) احترام میگذاریم و به خوبی آگاهیم که این مقررات برای حفاظت از سلامت همه است و بازیکن کرونایی ما هر زمان که اتریش به او اجازه دهد از آن کشور خارج خواهد شد. سه بازیکن دیگر ملیپوش ما هم که تست آنها منفی بوده، به دلیل تماس نزدیک با اشخاصی که تست آنها در اردوی تیم ملی کره جنوبی مثبت بوده، باید قرنطینه چهارده روزه در بدو ورود به قطر را پشت سر بگذرانند. وزارت بهداشت قطر و مسئولان برگزاری مسابقات لیگ قهرمانان آسیا در این کشور، بعد از اتفاقی که برای تیم فوتبال الهلال در برگزاری مسابقات منطقه غرب آسیا رخ داد، پروتکلهای بهداشتی را شدیدتر اعمال کردند. به طوری که در مسابقات شرق آسیا حتی یک مورد ابتلا به کرونا هم در میان حاضران در مسابقات گزارش نشد.
پرسپولیس هم تحت همین تدابیر بهداشتی باید در فینال مسابقات شرکت کند و برای حفظ سلامت بازیکنانش، چارهای ندارد جز اینکه تمام شرایط بهداشتی لازم را فراهم کند. نکته قابل توجه اینجاست که پیش از شروع مسابقات، پروتکلهای بهداشتی مسابقات در قالب کتابچهای 32 صفحهای برای تمامی تیمهای حاضر در لیگ قهرمانان آسیا ارسال شد تا مسئولان تیمها آگاهیهای لازم را نسبت به شرایط بهداشتی لازم جهت حضور در رقابتها بدانند.
یعنی نه تنها دقیقاً درک درستی از مقررات داشت، بلکه سپاسگزار هم بود که اینچنین تمهیداتی برای حفاظت از سلامت تمامی تیمها در نظر گرفته شده بود.
علاوه بر این، مشابه اتفاقی که برای پرسپولیس رخ داده را پیش از ایام کرونا در فروردینماه 98، در لیگ هلند شاهد بودیم؛ وقتی دیدارهای لیگ هلند به خاطر حضور آژاکس در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا لغو شد!
حالا در فاصله دو هفته تا برگزاری فینال لیگ قهرمانان آسیا، با توجه به بازیکنان محروم، بازی پرسپولیس لغو شده است و این کاملاً مطابق همان پروتکلی است که از ابتدای رقابتها در اختیار باشگاهها قرار گرفته است.
سهشنبه؛ نشست فوقالعاده ستاد عالی المپیک برای لباس کاروان
طرحهای پیشنهادی بر تن مانکنها
ایران ورزشی- موضوع لباس کاروان ایران همیشه مسأله مهمی بوده و در دورههای مختلف المپیک سر و صداهایی به پا کرده است. مثل المپیک ریو که آنقدر بد عمل شد که در نهایت در آستانه اعزام به ریو، مسئولان وقت کمیته مجبور به تغییر لباس شدند. این بار برای اینکه مشکلی پیش نیاید، مسئولان کمیته ملی المپیک خیلی زود برای طراحی لباس اقدام و طراحان زیادی را دعوت به همکاری کردند. البته تعویق المپیک شرایط را تغییر داد و کار متوقف شد تا اینکه دوباره از مدتی قبل استارت زده شد و حالا قرار است در ستاد عالی بازیهای المپیک و آسیایی این هفته موضوع لباس کاروان جمعبندی شود؛ مسألهای که تا به حال چندین جلسه در ارتباط با آن برگزار شده است. این نشست به صورت فوقالعاده برگزار میشود تا توسط نصرالله سجادی سرپرست کاروان اعزامی به توکیو و پیمان فخری رئیس مرکز نظارت بر تیمهای ملی و همچنین مسئولان مربوطه در کمیته ملی پارالمپیک گزارشی درباره لباسهایی که طراحی شده؛ ارائه شود و در نهایت اعضای ستاد نظر نهایی خود را درباره این طرحها ارائه کنند و مشخص شود که چه زمانی انتخاب نهایی صورت میگیرد. برای این دوره از بازیها برای اینکه کار بینقصی ارائه شود؛ برای نخستین بار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کارگروه ساماندهی مد و لباس هم به میدان آمدند تا با در نظر گرفتن اولویتهای اسلامی و ملی لباس مناسبی طراحی شود. یکی دو بار هم مراسمی گذاشته شد و تعدادی از ورزشکاران لباسهای طراحی شده را به تن کردند تا مسئولان تصمیم گیر نظراتشان را بدهند اما عقب افتادن المپیک مانع انتخاب نهایی شد.
حالا هشت ماه به برگزاری المپیک مانده و الان زمان مناسبی است که طراحی این لباس نهایی شود و در ادامه شرکتهایی که باید آنها را تهیه کنند، وارد عمل شوند تا زمان کافی را برای دوخت لباسها در اختیار داشته باشند. لباسهایی که قرار است آماده شوند، در دو بخش ورزشی و رسمی طراحی میشوند که یکی لباس مربوط به رژه کاروان ایران در افتتاحیه المپیک است و دیگری مربوط به پوشش ورزشکاران در دهکده و همچنین مسابقه و روی سکو میشود.
بر اساس آخرین اعلام امین عارفنیا رئیس ستاد فرهنگی المپیک توکیو از میان ۶ طرح، 3 نمونه برای لباس کاروان ایران در هر یک از بخشها انتخاب شده است. یعنی برای هر ست رسمی و ورزشی مردان و زنان، سه طرح انتخاب شدهاند که به این ترتیب ۱۲ مجموعه لباس موردنظر است که در نشست داوری برای تعیین پوشش کاروان، لباس منتخب در هر بخش (ست رسمی زنان، ست ورزشی زنان، ست رسمی مردان، ست ورزشی مردان) از میان آنها گزینش میشود. این نشست در سالن فارسی آکادمی ملی المپیک برگزار میشود و ورزشکارانی که نقش مانکن را ایفا میکنند، لباسها را میپوشند تا اعضای ستاد با دیدن لباسها بر تن آنها، تصمیمشان را اعلام کنند.
پرسپولیس در حباب آزمایشی
ترس از هوادار خودی بیشتر از فینالیست شرق!
پرسپولیس از عصر جمعه در هتل پارسیان آزادی اردو برگزار کرده و اینطور که اعضای تیم میگویند شرایط سفت و سختی برای همه تعیین شده تا قبل از سفر به قطر هیچ مشکلی برای بازیکنان و سایر اعضای تیم پیش نیاید. با توجه به مباحثی که در فضای مجازی مطرح شده و برخی هواداران تیمهای رقیب قصد دارند پرسپولیس را به هر طریقی در فینال تضعیف کنند، کادر فنی و مدیریت تیم بشدت مراقب هستند تا کسی خارج از مجموعه تیم وارد اردو نشود و حتی به بازیکنان توصیه کردهاند، اعضای خانواده و دوستانشان را هم ملاقات نکنند. این حباب آزمایشی پرسپولیس باعث شده تا اعضای تیم از هواداران خودی یا هر کسی که قصد ورود به محل تمرین یا اردو یا نزدیک شدن به آنها را دارد بیشتر از حریف شرقیشان بترسند و در واقع الان بیشتر نگران سلامتی و سالم رسیدنشان به قطر هستند تا اینکه به حریف شرقی و کیفیتش فکر کنند. البته بر اساس برنامهریزیهای انجام شده، قرار است اواسط این هفته بازیکنان یکی دو روزی از شرایط اردویی خارج شوند چرا که با توجه به اردوی حدوداً یک هفتهای در قطر، حضور طولانی مدت در اردوها بازیکنان را از نظر روانی در شرایط سختی قرار میدهد. مدیرعامل هم قرنطینه را نمی شکند!
نصف روز کنار خانواده
بازیکنان پرسپولیس طبق خواسته یحیی گلمحمدی طوری در هتل محل اردوی تیم اسکان داده شدهاند که در هر اتاق، دو بازیکنی که قرار است قبل از فینال لیگ قهرمانان در قطر هم اتاقی یکدیگر شوند، کنار هم باشند. حساسیت یحیی باعث شده تا اجازه ورود هیچ شخص غیر مرتبط با تیم به هتل محل اقامت سرخها داده نشود. همچنین حضور بازیکنان به طور دستهجمعی در یک اتاق ممنوع شده تا آنها در کشور قطر با جریمه مسئولان کمیته مسابقات لیگ قهرمانان آسیا روبهرو نشوند. جعفر سمیعی، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس هم به دلیل رعایت قرنطینه سرخها به هتل محل اقامت این تیم نرفته تا شرایط کاملاً مشابه با زمان حضور این تیم در کشور قطر باشد. همچنین مسئولان باشگاه پرسپولیس از حراست هتل محل اقامت خود درخواست کردهاند، اجازه حضور افراد متفرقه مقابل ورودی هتل را ندهند تا بازیکنان با هواداران و نزدیکان احتمالی خود روبهرو نشوند. پرسپولیس یک بار دیگر هم تست می دهد
برنامه تمرینات به AFC ارسال شد
پرسپولیس دغدغه هتل ندارد
روز جمعه از تمام اعضای تیم پرسپولیس تست کرونا گرفته شد که خوشبختانه جواب تست همه منفی شد و حالا سرخها با تمام نیرو میتوانند به تمریناتشان ادامه دهند. قرار است قبل از سفر به قطر اعضای این تیم یک تست کامل همراه با تست خون دیگر انجام دهند. ضمن اینکه به محض رسیدن اعضای تیم به قطر در همان فرودگاه دوحه در حبابی که برای تیم تشکیل خواهد شد، از تیم تست میگیرند. بعد از آن کاروان پرسپولیس به هتل محل اقامتش خواهد رفت و تا زمانی که جواب تستها نرسد، تیم باید در قرنطینه باشد و اعضای تیم غذاهای خود را به صورت پکیج در اتاقهایشان دریافت میکنند.
برنامه تمرینات ارسال شد
کادر فنی پرسپولیس برای روزهایی که این تیم در قطر حضور خواهد داشت و برای مسابقه فینال لیگ قهرمانان آسیا آماده میشود، برنامه تمرینات و رفت و آمدش را ارسال کرده تا مشخص شود این تیم قصد دارد در چه ساعاتی تمرین کند. AFC با توجه به این زمانبندیها شرایطی فراهم میکند که مثل بازیهای قبلی در دوحه در زمان حرکت اتوبوس به سمت زمین تمرین و در بازگشت به هتل تمام چراغهای راهنمایی در تقاطعهای شهر دوحه برای اتوبوس پرسپولیس سبز باشد و این تیم هرگز معطل ترافیک نشود. قطریها این اقدامات را آزمایشی برای برگزاری جام باشگاههای جهان و بزرگتر از آن جام جهانی انجام میدهند.
این آخرین دوره لیگ قهرمانان آسیا است؟!
یادداشت یک
احسان محمدی
«کلیله و دمنه» کتابی است که قریب به سه هزار سال پیش نوشته شده. در یکی از داستانهای این کتاب و در توصیف نصیحت بیهوده آمده که شبیه «شکر در زیر آب پنهان کردن و شمشیر به سنگ آزمودن» است. نوشتن در حوزه فوتبال وقتی مخاطب هوادار صد آتشهای است که از قبل تصمیم گرفته چیزی جز آنچه به ذهن خودش میرسد را نپذیرید کار بیهودهای است. آدم بیشتر رو به خودش مینویسد و اقلیتی که خودشان آنقدر میفهمند که نیازی به این نوشتهها ندارند! بر اساس حکم صادره از سوی سازمان لیگ برتر، دیدار پرسپولیس مقابل نساجی در قائمشهر بر اساس آنچه «رعایت پروتکلهای بهداشتی و سختگیرانه کشور قطر در شرایط کرونایی» عنوان شد به تعویق افتاد. اعلام این خبر موجی از موافقت و مخالفت در فضای فوتبال ایران به راه انداخت. رقبا این کار را یک «لطف بیاندازه» به تیم نورچشمی ترجمه کردند و گفتند دلیلی برای این کار وجود ندارد و چرا همه دست به دست هم دادهاند تا پرسپولیس را به یک افتخار آسیایی برسانند؟ در اینسو هم کسانی موفقیت احتمالی پرسپولیس را «ملی» قلمداد کردهاند و میگویند به سود فوتبال ایران است که چنین جامی بیاورد. پیدا کردن حرف مشترک میان این دو گروه از پیدا کردن سوزن در انبار کاه دشوارتر است. حقیقت دارد که کسب عنوان آسیایی در همه سطوح برایمان به رویا تبدیل شده است. نیم قرن است جام ملتهای آسیا را نبردهایم و به المپیک نرفتهایم و آخرین باری که یک تیم باشگاهی ایرانی جام آورد، برمیگردد به سال 1371. یعنی 28 سال پیش! برای اینکه بهتر این حسرت را بررسی کنیم کافی است بدانیم که مهدی عبدی 7 سال بعد از فتح جام توسط پاس به دنیا آمد، علی شجاعی 6 سال بعد، بشار رسن 5 سال بعد، سعید آقایی و میلاد سرلک 4 سال بعد و سیامک نعمتی و محمدحسین کنعانیزادگان 3 سال بعد! یعنی بازیکنانی که در این فینال حاضر میشوند حتی هنگام فتح این جام روی کره زمین نبودند! تا این اندازه فوتبال ما در حسرت یک موفقیت آسیایی است.
به شخصه اعتقاد ندارم که هواداران استقلال و سپاهان و تراکتور و... باید سوت و کف بزنند برای پرسپولیس و به این تیم کمک کنند تا ستاره آسیایی به دست بیاورد، چون تجربه نشان میدهد نه فقط بازیکنان جوان که پیشکسوتان و چهرههای باتجربهتر آن ستاره را فرو میکنند توی چشم همان هواداران رقیب! مگر آنها هنگام کسب یک موفقیت همین کار را با هواداران پرسپولیس نمیکنند؟
نسل جوان و نوجوانی که الان سکاندار شبکههای اجتماعی شده و بنزین روی آتش عشق و نفرت در این فضا میریزند، اصلاً یادشان میآید که همین پرسپولیس سال 1376 وقتی بازیکنانی مثل احمدرضا عابدزاده، افشین پیروانی، مهدی هاشمینسب، مهرداد میناوند، مهدی مهدویکیا، بهروز رهبریفرد، حسین عبدی، اسماعیل حلالی، ادموند بزیک و... را در اختیار داشت با توافق امیر عابدینی مدیرعامل باشگاه و داریوش مصطفوی رئیس فدراسیون از لیگ کنار کشید و راه برای قهرمانی استقلال آسفالت شد؟
تیم ملی برای حضور در جام جهانی 1998 اردوی طولانی مدت چند ماهه برگزار کرد و پرسپولیس که تعداد ملیپوشانش دو رقمی شده بود در پایان هفته هجدهم، 10 بازی عقب افتاده داشت. آنها در 8 بازی که انجام داده بودند با 5 برد، 2 مساوی و 1 باخت شانس قهرمانی داشتند اما سرانجام کنار کشیدند چون عملاً امکان حضور در لیگ را نداشتند. تیمی که در سالهای 74، 75، 77 و 78 به قهرمانی رسید، به خاطر آنچه «حمایت از تیم ملی» عنوان شد از لیگ کنار کشید تا نه تنها نوار قهرمانی سریالیشان پاره شود و استقلال به قهرمانی برسد بلکه از سوی رقیبان متهم به فرار از لیگ شود و آنها بگویند این تیم باید به لیگ پایینتر سقوط میکرد! طبعاً دوست دارم اتحاد و همدلی ملی وجود داشته باشد تا هر نمایندهای از ایران در رقابتهای بینالمللی به میدان میرود بقیه همراهیاش کنند اما فضای دو قطبی و نفرت در کشور چنان بالا گرفته که این انتظار زیادی خوشخیالانه است. درست یا غلط این حکم صادر شده و حالا پرسپولیس که با سه محروم (آلکثیر، امیری و پهلوان) باید به قطر برود دستکم خطر مصدومیت و خستگی دیدار فشرده در هوای بارانی و خستگی ناشی از رفت و برگشت به قائمشهر و... را حس نمیکند. برای قرمزها در فینال آسیایی آرزوی موفقیت میکنیم، این کریخوانیها تمام میشود فقط یحیی گلمحمدی و کادر پرسپولیس اگر چنین درخواستی به سازمان لیگ دادهاند امیدوارم فردا روز گله نکنند که حریف ما در کوران مسابقات بود و لغو دو دیدار مقابل نساجی و ذوبآهن بازیکنان ما را دچار تنبلی و دوری از فضای مسابقه کرد و... نکته آخر اینکه این آخرین دوره لیگ قهرمانان آسیا نیست، کاملاً قابل انتظار است که سالیان دیگر استقلال، سپاهان یا تراکتور در موقعیت پرسپولیس قرار بگیرند و آن وقت کادر فنیشان از سازمان لیگ بخواهد یکی، دو بازیشان را لغو کند تا آنها با آرامش و انرژی بیشتری به مصاف رقیبان آسیایی بروند و برای «ایران» افتخار کسب کنند. حتی در اوج خشم پلهای پشت سر را خراب نکنیم، شاید یک روز قرار شد خودمان از آن عبور کنیم.
حمیداوی: بازی با ذوبآهن نباید لغو شود
رحمان رضایی: بازی با شهر خودرو را لغو کنید
رحمان رضایی، سرمربی ذوبآهن روزهای سختی را سپری میکند و حالا که بازیکنان کلیدیاش مبتلا به کرونا شدهاند باید تیمش را برای بازی با شهرخودرو آماده کند. رضایی در مورد شرایط ذوبآهن میگوید: «وضعیت ما زیاد جالب نیست. البته قانونی از طرف ایفمارک گذاشتهاند که اگر 5+11 بازیکن مشکلی نداشته باشند میتوان بازی را برگزار کرد. این قانون باید اصلاح شود. باید حساب کنند اگر واقعاً ۵۰درصد یک تیم مبتلا به کرونا شوند، تکلیف تیم چیست؟ تعداد کروناییهای تیم ما از ۵۰درصد گذشته و حدود ۶۶درصد بازیکنان ثابت تیم ما کرونا گرفتهاند. باید در قانون تجدیدنظر شود وگرنه عواقب سختی برای بازیکنان حریف، عوامل برگزاری و داوران خواهد داشت.» سرمربی ذوبآهن با اشاره به نفرات مبتلاشده به ویروس ادامه میدهد: «بازیکنان کرونایی الان در منزل قرنطینه هستند؛ نه تمرین میکنند و نه بیرون میآیند. چند بازیکن دیگر هم مشکوک هستند، چون اینها با کسانی که کرونا دارند هماتاق بودهاند. مجبور شدیم دیروز از این نفرات تست بگیریم تا از سلامتشان مطمئن شویم. متأسفانه شرایط خیلی جالب نیست؛ هم در شهر اصفهان و هم تیم ذوبآهن.» رحمان رضایی خواستار لغو بازی این هفته تیمش مقابل شهرخودرو است: «خواهشم این است بازی با شهرخودرو را به روز دیگری موکول کنند تا وضعیت بهتر شود. مهم این است بازیکنان ما سلامت باشند. اگر بازی چند روز به تعویق بیفتد به هیچکس آسیب نمیرسد.» رضایی با اشاره به اینکه نامهنگاری با سازمان لیگ برای تعویق بازی انجام شده، ادامه میدهد: «با سازمان لیگ صحبت کردیم و نامه هم زدیم ولی باید جلسه فوری برگزار شود تا قضیه را حل کنند و تصمیمی بگیرند که به نفع بازیکنان، تیمها و داوران باشد. کشور ما تقریباً دو هفته قرنطینه بود ولی اگر بخواهیم این شرایط را نادیده بگیریم منطقی نیست و سلامت عمومی در خطر خواهد بود. نمیدانم بازی لغو میشود یا نه. منتظر تصمیم سازمان لیگ و فدراسیون هستیم.» سرمربی ذوبآهن در رابطه با تعویق دو هفتهای بازیهای این تیم مقابل شهرخودرو و پرسپولیس هم میگوید: «تلاش میکنیم این بازیها برگزار نشود. همه مردم بهنحوی درگیر این ویروس هستند. هنوز شرایط جالب نیست. بهخاطر وضعیت تیم خودم نمیگویم بلکه بیشتر بهخاطر خانواده بازیکنان این حرف را میزنم.» |
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|