-
نزدیک مثل برخورد دو همکار
-
تغییر نظر یحیی درباره سیامک
-
ارتباط فوتبال و گرانیِ مرغ
-
تغییر نقش محمود اسلامیان از مسئول به منتقد
-
گرهگشا
-
توقف قلعهنویی مقابل نکو
-
اولین امتیاز لیگ برتری تازهواردها
-
ترس از نایب رئیس اول نشدن
-
سوءپیشینه جزو حذف نشدنی مدارک نامزدها
-
فکری: در اهواز من را تحریک کردند تا فیلم بگیرند
-
مدافع جنجالی جایی در تفکرات فکری ندارد؟
-
نیمکت نشینی حسینی بعد از 55بازی متوالی
-
قهرمانی زودهنگام زندگیام را خراب کرد
-
هالند، بهتر از رونالدو، بهتر از زیدان
-
مارادونا در 60 سالگی درگذشت
-
اولین پیروزی سایپا و اولین شکست نساجی
|
نفت مسجد سلیمان – پرسپولیس
نزدیک مثل برخورد دو همکار
پرسپولیس برای اولینبار در فصل جدید از تهران خارج خواهد شد و باید در جایی بازی کند که 4 ماه قبل قهرمانی را در آنجا قطعی کرده و جشن گرفته بود. تیم یحیی بعد از برد مقابل صنعتنفت آبادان تا حدودی روی غلتک افتاده اما همچنان در مقوله فنی تا حدودی مشکل دارد و برای رسیدن به پیک مدنظر یحیی تا فینال 29 آذر باید پیشرفت کند. آنها برای این بازی تقریباً همه نفرات خود را در اختیار دارند اما خود گلمحمدی محروم است و نمیتواند روی نیمکت بنشیند.
فصل قبل پرسپولیس استاد بردن بازیهای خارج از خانه بود هرچند بعد از خالی شدن سکوها متأثر از شرایط کرونا، بازی بیرون و داخل خانه بهخاطر سکوت ورزشگاهها و نبودن تماشاگران فرق زیادی نمیکند و تنها مسائل آب و هوایی وکیفیت زمین است که تا حدودی میتواند تعیینکننده باشد.
پرسپولیس میداند برای حضور پرقدرت در فینال لیگ قهرمانان باید هم بازی باکیفیتتری ازائه دهد هم با نتایج خوب از نظر روانی بالا برود، پس در این مسابقه هم برای برد به میدان خواهد رفت. پرسپولیس با 4 امتیاز از دو بازی قبل پا به این میدان خواهد گذاشت در حالی که نفت مسجدسلیمان در هر دو مسابقه قبلیاش به تساوی رسیده و با وجود تغییراتی که داشته همچنان شیفته مساوی است. آنها مقابل تراکتور و سایپا مساوی کردهاند که نتیجه بدی نیست و طبیعتاً گرفتن امتیاز از پرسپولیس هدف آنها خواهد بود.
این بازی بهلحاظ حضور مجتبی حسینی، دستیار سابق یحیی روی نیمکت نفت مسجدسلیمان میتواند بازی ویژه و نزدیکی باشد، چراکه حسینی سالها همکار گلمحمدی بوده و هر دو طرف با افکار و مدل فوتبال دلخواه طرف دیگر آشنایی کامل دارند و میتوانند با خنثی کردن نقشههای طرف مقابل بازی نزدیکی را رقم بزنند.
در عین حال کیفیت بازیکنان پرسپولیس شاید بتواند نقش تعیینکنندهای در نتیجه داشته باشد و این مسأله را خنثی کند. هرچند پرسپولیس در فاز حمله و خط آتش خود مشکلاتی اساسی دارد اما بازیکنان تأثیرگذار و تعیینکنندهای در این تیم حضور دارند که میتوانند در این بازیهای نزدیک نقش ویژهای ایفا کنند.
تغییر نظر یحیی درباره سیامک
به احتمال فراوان امروز سیامک نعمتی را در خط حمله پرسپولیس خواهیم دید؛ بازیکنی که با آمادگی بالایش از نظر بدنی کاری کرد تا یحیی دوباره به فکر تغییر پست او بیفتد.
یحیی و کادرش پیش از این برای استفاده از نعمتی در خط حمله مقاومت میکردند و اعتقاد داشتند این بازیکن در دفاع راست و هافبک راست کارآیی بیشتری دارد اما ظاهراً بعد از دو بازی که خط حمله پرسپولیس در گلزنی ناکام ماند به این نتیجه رسیدند که نعمتی میتواند در این موقعیت مهاجم خوبی هم باشد.
سیامک در بازی با صنعتنفت با وجود اینکه در پشت هافبک راست بازی میکرد خطرناکتر از دو مهاجم پرسپولیس نشان داد و از آنجایی که قدرت ضربه به توپ خوبی هم دارد دو سهبار دروازه حریف را هدف گرفت تا نشان دهد چنانچه به دروازه رقبا نزدیکتر باشد خطرناکتر هم میشود.
نعمتی در دوره برانکو یکی دوبار بهعنوان زوج علیپور در خط حمله بازی کرده و اتفاقاً نمایشهای امیدوارکنندهای هم ارائه داده بود، پس بعید نیست دوباره در این پست هم بتواند رضایت کادر فنیاش را جلب کند. اگر اینگونه شود و او بتواند در سومین پست، در نقش مهاجم نوک هم از کارشناسان، هواداران و کادر فنی نمره قبولی بگیرد سخت نیست که سیامک را ستاره احتمالی این فصل پرسپولیس بنامیم.
تمدید رسمی با کمال و سیامک
مهدی عبدی که چند روز دیگر 22سالگی را پشت سر خواهد گذاشت دو روز قبل قرارداد خود با پرسپولیس را تمدید کرد و این شروع حرکت باشگاه برای ساختن تیم فصل بعد بود. البته عبدی تا سال 1402 قرارداد داشت اما با تمدید دوساله حالا تا 1404 بازیکن پرسپولیس خواهد بود. البته باشگاه بندها و آپشنهایی در قرارداد این بازیکن گنجانده که عبدی هم حاضر شده پای قرارداد را امضا کند. بعد از مهدی عبدی نوبت سیامک نعمتی و کمال کامیابینیا بود که هر دو نفر برای تمدید یکساله قراردادشان با باشگاه به توافق کامل رسیدهاند و قرار است این مسأله بعد از بازی با نفت مسجدسلیمان رسمی شود. کمال کامیابینیا 31ساله است و با تمدید قراردادش میتواند هفتمین فصل حضورش در پرسپولیس را تجربه کند و نعمتی 26ساله که تا پایان لیگ بیستویکم قرارداد دارد میتواند برای ششمین فصل متوالی در خدمت پرسپولیس باشد و برای این تیم بازی کند. گفتنی است این اقدام مدیریت جدید باشگاه مورد توجه هواداران پرسپولیس قرار گرفته و آنها از این اقدام شکوری و سمیعی راضیاند. هواداران معتقدند با این اقدام باشگاه پرسپولیس در فصل نقلوانتقالات به یکباره خالی از بازیکن نخواهد شد و هر فصل با تغییرات جزئی فقط برای پر کردن جاهای خالی و نقاط ضعفش اقدام به خرید بازیکنان جدید خواهد کرد.
نماینده معترض به دریافت ارز دولتی توسط فوتبالیستها کوتاه نمیآید
ارتباط فوتبال و گرانیِ مرغ
گزارش
بهناز میرمطهریان
سهشنبه گذشته (27 آبان) بود که توییت احمد امیرآبادی فراهانی، عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی درباره تخصیص ارز دولتی که مدعی شده بود فرهاد مجیدی ارز دولتی دریافت کرده است، منتشر شد و حسابی جنجال به پا کرد. از یک طرف فرهاد مجیدی منکر این موضوع شد و گفت از این نماینده مجلس شکایت خواهد کرد. از طرف دیگر امیرآبادی فراهانی از این شکایت استقبال کرد و گفت که اسنادش را به دادگاه تحویل خواهد داد. البته در این میان تأییدیههایی هم از وزارت صمت مبنی بر مراجعه فرهاد مجیدی منتشر شد که او برای شرکتی که به اسم خودش نبوده درخواست ارز دولتی داشته است. با همه این تفاسیر اما در طول هفتهای که گذشت بانک مرکزی هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نشان نداد و از منابع آگاه خبر رسید که بانک مرکزی برای دوری از حواشی و تنشها، این موضوع را نه تأیید میکند و نه تکذیب. این اما پایان ماجرای دریافت ارز دولتی از سوی فوتبالیستها نیست چون همانطور که احمد امیرآبادی فراهانی پیش از این هم مدعی شده بود، او در حال پیگیری درباره وضعیت دیگر چهرههای مشهور فوتبالی است که گفته میشود آنها هم مثل فرهاد مجیدی ارز دولتی دریافت کردهاند. او دلیل این کارش را رسیدگی به وضعیت تخصیص ارزهای دولتی میداند که وقتی به جای رسیدن به دست مرغدار و مزرعهدار به افراد مشهور میرسد، جامعه را با گرانیها و بحرانهایی نظیر بالا رفتن قیمت مرغ مواجه میکند.
چرا اسم فرهاد مجیدی مطرح شد؟
احمد امیرآبادی فراهانی، در گفت و گو با خبرنگار ایران ورزشی دلیل نام بردن از فرهاد مجیدی را در عین حال که افراد زیادی از چهرههای سرشناس هستند که ارز دولتی دریافت میکنند، اینطور بیان میکند: «بنده درباره ایشان استعلام کردم و پاسخ استعلام را که دریافت کردم، از ایشان نام بردم. حرف بنده این است که دلار 4200 تومانی در کشور موجب مفسده شده است. حتماً باید دولت و مجلس برای این موضوع فکری کنند. ورزشکاران و افراد معروف سیاسی همه باید مراقبت کنیم که کار خودمان را انجام دهیم. کسانی که محبوبیت پیدا کردهاند باید به کار خودشان برسند. این افراد از امکانات این کشور استفاده کردهاند و خودشان را به اینجا رساندهاند. نباید به خاطر معروفیتشان به دیگران لطمه وارد کنند.»
او میگوید: «مردم باید بدانند که وقتی من به عنوان نماینده مجلس چندین بار پیشنهاد میدهم که به جای تخصیص ارز دولتی، کالابرگ به دست مردم برسد، چرا این اتفاق نمیافتد؟ اگر این ارز 4200 تومانی به نهادهای مرتبط داده شود و نظارت دقیقی بر آن باشد، مشکلاتی مثل گرانی یا کمیابی برخی کالاها اتفاق نمیافتد. اگر این ارز دولتی به دست مرغدار رسیده بود، الان مرغ 40 هزار تومان نمیشد. صحبت بنده این است که ارز دولتی باید به دست اهلش برسد، نه چهرههای معروف و مشهور.»
درخواست پیگیری از سازمان بازرسی
و دادستانی تهران
حالا که فرهاد مجیدی قصد شکایت از این نماینده مجلس را دارد چه سرانجامی در انتظار این ماجرا قرار دارد؟ آیا امیرآبادی میتواند با اسنادی که در اختیار دارد دادگاه را متقاعد کند که ادعایش درست بوده؟ آیا در صورت درست بودن ادعای او، مجیدی هم متخلف محسوب میشود؟ در این بین تکلیف کسانی که با تخصیص ارز دولتی به او موافقت کردهاند، چه میشود؟ احمد امیرآبادی فراهانی در پاسخ به این سؤالات میگوید: «من همان روز هم گفتم که فرهاد مجیدی شکایت کند و دادگاه باقی موارد را مشخص میکند. دادگاه این پرونده را به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان ارجاع میدهد. اگر این هیأت تشخیص دهد که این موارد جزو وظایف نمایندگیام بوده که این موضوع دیگر پیگیری نمیشود اما اگر این هیأت تشخیص دهد که پیگیری این مورد جزو وظایف نمایندگی من نبوده، آن وقت من اسنادم را به دادگاه ارائه میدهم.»
او توضیح میدهد: «البته که در همین راستا اسنادم را برای سازمان بازرسی و دادستانی تهران فرستادهام تا به این موضوع رسیدگی شود که چرا درخواست فرهاد مجیدی و امثال او در کمیته تخصیص ارز مطرح شده است؟ باید کسانی که دستور تخصیص این ارز را دادهاند هم پاسخگو باشند.»
امیرآبادی درباره اینکه آیا ممکن است مجیدی متخلف شناخته شود میگوید: «این بستگی به تشخیص دادگاه و سازمان بازرسی دارد. ممکن است بگویند که او فقط مراجعه کننده بوده و تخلف اصلی را کسانی مرتکب شدهاند که با تخصیص ارز به او موافقت کردهاند.»
توسل نمایندگان به نام فوتبال
برای معروف شدن؟
بعد از ادعای این عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی، بسیاری از طرفداران فرهاد مجیدی یا دیگر اهالی فوتبال، صحبتهای این نماینده مجلس را استفاده از فوتبال برای برد رسانهای بیشتر یا شناختهتر شدن میدانستند. این موضوعی است که خیلی از کاربران فضای مجازی در قالب نظرهایی زیر توییت احمد امیرآبادی فراهانی مطرح کردند. او اما درباره این اظهارنظرها میگوید: «برای من مهم این است که کاری که میکنم به نفع مردم باشد. افرادی مثل من که تا کنون 3 دوره رأی اول حوزه انتخابیاش بوده است، چه نیازی به معروف شدن دارد؟ من نماینده ملت هستم. مگر فرهاد مجیدی هم نماینده ملت است؟ نه مجیدی میخواهد از کنار من به شهرت برسد و نه من میخواهم از طریق او شناخته شوم. اگر او زحمت کشیده و در عرصه فوتبال موفق شده است، ما هم از این طرف با مردم بودیم و مردم به ما رأی دادهاند. به طور کلی معتقدم که طرح این مسأله قشنگ نیست. ضمن اینکه وقتی مشهور میشویم نباید از اینکه زیر ذرهبین قرار میگیریم ناراحت شویم.»
تغییر نقش محمود اسلامیان از مسئول به منتقد
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
یکی از رسوم مدیران در ایران بازی در نقش منتقد است. محمود اسلامیان، نایبرئیس فدراسیون فوتبال، به این نقش گرایش دارد. او همیشه در بزنگاهها سعی میکند با حرفهایش منتقد باشد اما مسئولیت خود را پشت انتقادات پنهان میکند. اسلامیان دیروز در گفتوگو با خبرگزاری مهر در نقش منتقد فوتبال دولتی و منتقد صدا و سیما ظاهر شد و حرفهای او البته بدیهیاتی است که همه میدانیم. اینکه فدراسیون باید استقلال داشته باشد، اینکه صدا و سیما باید حق پخش بپردازد و اینکه دولت باید دست از سر فوتبال بردارد و اینکه بزرگترین مشکل فوتبال ایران اقتصاد است، اینکه برنامه عادل فردوسیپور را نباید تعطیل میکردند، جملگی حرفهای بدیهی و یومیهای هستند که بعید است کسی از آنها اطلاع نداشته باشد. اسلامیان اما هنگام انتقادات فراموش میکند که نایبرئیس فدراسیون فوتبال است و حتی فراموش میکند که اگر در سالهای آغازین دهه ۸۰ و پیش و پس از آن، فوتبال اصفهان با بودجههای دولتی و بعدها با بودجههای خصولتی ثروتمند نمیشد، نه اسلامیان و نه زیرمجموعه سابقش به فدراسیون فوتبال نمیرسیدند. آنچه دروازه مدیریت بر فوتبال ایران را به روی اسلامیان و تاج باز کرد و سپس ساکت را به جمع افزود، تمول و تمکن باشگاه فولاد مبارکه بود که موقعیت میساخت، قدرت میداد و تصویری برنده از مدیرانش نمایش میداد، تصویری که وامدار همان بودجههای دولتی بود. اسلامیان حرفهای درستی هم میزند اما گوینده این نقدها یکی از مهمترین مسئولیتهای فوتبال ایران را دارد. این نقش عادت تازه اسلامیان نیست. اسلامیان هر بار مسئولیت خود را مقابل مهمترین تصمیمات فدراسیون نفی میکرد و بعد در قامت منتقد و کارشناس اظهارنظر ظاهر میشد. چند نمونه را بازخوانی کنیم: محمود اسلامیان هنگامی که پیش از انتخاب دراگان اسکوچیج، خبر انتخاب امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی تیم ملی مطرح شده بود، درباره این انتخاب به خبرنگار خبرگزاری مهر گفت: «من دو هفته مسافرت بودم و در جریان جزئیات نیستم.»
اسلامیان همیشه از اظهارنظر درباره تصمیمات سرنوشتساز طفره میرود. او ۲۴ اردیبهشت ۹۸ درباره انتخاب مارک ویلموتس هم گفته بود: «صفر تا صد بحث انتخاب سرمربی تیم ملی برعهده مهدی تاج است اما تا جایی که من اطلاع دارم ویلموتس یکی از چند گزینه نهایی فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی تیم ملی بود. درباره اینکه گفته میشود او به صورت قطعی سرمربی تیم ملی ایران شده، فقط از طریق رسانهها شنیدهام. من هیچوقت نگفتم سرمربی بعدی تیم ملی بزرگتر از کیروش است اما امیدوارم ویلموتس در حد کیروش باشد.» بله، عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال مثل هر شهروند علاقهمند به فوتبال خبرها را از طریق رسانهها میشنود و مثل هر شهروند امیدوار بود که ویلموتس در حد کیروش باشد. جالب است که اسلامیان با همین اظهار بیاطلاعیها سرانجام میتواند در نقش کارشناس تصمیمات را تحلیل کند و مسئولیتی را به خود مربوط نداند. محمود اسلامیان پس از ناکامی و جدایی ویلموتس بازهم در گفت و گو با خبرگزاری مهر به نکات عجیبی اشاره کرد: «ویلموتس شاید به درد فوتبال اروپا بخورد ولی کشوری مثل ایران مربی خاص خودش را میخواهد. مربی خارجی باید با شرایط ما بخواند.» اگر اسلامیان صاحب این قدرت تحلیل و کارشناسی است که تشخیص میدهد کدام مربیان به تعبیر او با شرایط ما میخوانند، چرا هنگام انتخاب، این نظریات را با مهدی تاج در میان نگذاشت و فقط در هر مصاحبه گفت صفر تا صد انتخاب بر عهده تاج است؟ عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال اگر اعلام تشخیص خود درباره انتخاب مربی تیم ملی را مسئولیت خود نمیداند، چه مسئولیت دیگری در فدراسیون فوتبال دارد؟ محمود اسلامیان در مصاحبه دیگری درباره جدایی کارلوس کیروش با حسرت حرف زد و در جدایی او دخالتهای بیرونی را مؤثر دانست. از اسلامیان باید پرسید که چرا به عنوان مدیری که سالهای سال تجربه مدیریت دارد، تحت تأثیر دخالتهای بیرونی رأی به جدایی سرمربی تیم ملی داده است؟ اسلامیان گفته: «کیروش بهترین مربی خارجی ایران بود. اگر میگذاشتند این مربی را حفظ میکردیم، الان این مشکلات نبود.» کیروش اما در اسفند ماه ۹۷ پس از جدایی از تیم ملی ایران خطاب به فدراسیون فوتبال در گفت و گو با خبرآنلاین شرایط را اینچنین توصیف کرده بود: «در ۸ ماه گذشته، من به دفعات و طرق مختلف تلاش کردم که یک پاسخ و راه حل از فدراسیون فوتبال ایران دریافت کنم اما هیچ پاسخ و راه حلی به من ارائه نشد. تمام قولهای آقای تاج و دکتر اسلامیان پوچ از آب درآمد.» مرور اینها میتواند به اسلامیان یادآوری کند که بازی در نقش منتقد مربوط به سکانسهایی نیستند که او بازیگرش باشد، بلکه نقش اصلی او نقش مسئول است، همانچه از یاد نایبرئیس فدراسیون فوتبال میرود.
میلیچ کاشت، استقلال برداشت
گرهگشا
برد بدون ایده
یادداشت
آرمن ساروخانیان @armen7791
ضربه ایستگاهی زیبای میلیچ گرهی را گشود که معلوم نبود فکری برای باز کردنش چه ایدهای دارد. استقلال سومین بازیاش در لیگ بیستم را باز هم با چیدمان 2-4-4 مورد علاقه فکری و البته ترکیبی جدید شروع کرد. نکته مهم این ترکیب اولین حضور مظاهری، نادری و موسوی، سه خرید جدید آبیپوشان بود، در حالی که دیاباته یک بار دیگر بازی را از روی نیمکت شروع کرد.
پس از نمایش ضعیف فرشید باقری مقابل فولاد و البته موضعگیری عجیب بعد از بازیاش خبری از او نبود و زوج ریگی – رضاوند در مرکز زمین بازی کردند. فکری برای کنارههای خط میانی هم از موسوی و میلیچ که پست اصلیشان مدافع کناری است استفاده کرده بود. ماشینسازی بر خلاف فولاد علاقهای به پرس نداشت، با این حال خط میانی استقلال همچنان برای بازیسازی و طراحی حملات مشکل داشت و معدود حملات تیم با سانتر روی سر مطهری و قایدی به دست آمد.
در نیمه دوم استقلال تلاش کرد ریتم بازی را سریعتر کند و فشار بیشتری روی بلوک دفاعی فشرده ماشینسازی وارد کند، با این حال زوج خط حمله همچنان به خوبی تغذیه نمیشد. گل زیبای میلیچ هدیهای برای فکری بود که ممکن بود در این بازی آسان خانگی دو امتیاز از دست بدهد و تحت فشار بیشتری قرار بگیرد. کادر فنی استقلال بلافاصله بعد از گل دیاباته را به جای موسوی به زمین فرستاد، ولی این تعویض بر خلاف انتظار تیم را دفاعیتر کرد. فکری از قایدی و مطهری خواست که به خط میانی اضافه شوند و بازی با تک مهاجم به معنی این بود که استقلال در فاصله نیم ساعت تا پایان بازی به فکر حفظ گل است. عقبنشینی میزبان به ماشینسازی فرصت داد کمی جلو بکشد و چیزی نمانده بود با شوت پیمان بابایی که به تیر خورد گل تساوی را بزند.
نیمکت استقلال بعد از این صحنه دوباره تعویض کرد و با آمدن شجاعیان به جای مطهری این تیم دوباره به آرایش 2-4-4 برگشت. حضور شجاعیان به خط میانی استقلال نظم بیشتری داد و او با یکی از پاسهای عمقیاش فرصت خوبی برای قایدی ساخت که بینتیجه ماند. دیاباته هم در این دقایق یکی دو فرصت خوب داشت، ولی آقای گل فصل قبل نتوانست اولین گلش در لیگ بیستم را بزند.
استقلال هرچند این بازی را برد و به رده دوم صعود کرد، ولی تیم فکری هنوز در فاز حمله ناهماهنگ است و او نتوانسته از پتانسیل بالای تیمش استفاده کند. استقلال در سه بازی این فصل (دو بازی آسان خانگی و یک بازی سخت خارج از خانه) تنها چهار گل زده و نیمی از این گلها از روی ضربات ایستگاهی بوده. استقلال اگر میخواهد در بازیهای دشوارتر بعدی به مشکل نخورد، باید هرچه زودتر ترکیب آرمانی خط میانی را پیدا کند، هرچند شلوغ بودن فهرست تیم هم رسیدن به هماهنگی را برای کادر فنی سختتر کرده است.
گلگهر سیرجان یک- فولاد خوزستان یک
توقف قلعهنویی مقابل نکو
بازی گلگهر سیرجان و فولاد خوزستان بدون شک یکی از حساسترین بازیهای هفته سوم بود. جایی که امیر قلعهنویی و جواد نکونام مقابل هم قرار گرفتند. تقابل ۲ بازیکن پیشین استقلال که در مقطعی هم به عنوان استاد و شاگرد کنار هم بودند. البته قلعهنویی و نکونام چند بار با هم به مشکل خوردند و حتی کارشان به شکایت و شکایتکشی هم رسید اما در نهایت همه چیز ختم به خیر شد.
آخرین دعوا و درگیری آنها هم به بازی فصل قبل سپاهان و فولاد برمیگردد که در پایان بازی به انتقاد از یکدیگر پرداختند. با همه این اتفاقات، نکونام در ورود به سیرجان با استقبال گرم باشگاه گلگهر مواجه شد تا خاطرات تلخ به فراموشی سپرده شود. قبل از بازی هم امیر قلعهنویی به سمت نیمکت فولاد رفت و با نکونام و دیگر اعضای تیم خوش و بش داشت. با این شرایط بازی شروع شد و ۲ تیم مقابل هم قرار گرفتند. گلگهر سیرجان شروع خوبی داشت و در همان دقایق ابتدایی به گل رسید.
در دقیقه ۸ میلاد زکیپور با یک کنترل و عبور توپ از دو بازیکن تیم فولاد، سرنگون شد و توانست یک پنالتی از حریف بگیرد. به این ترتیب گادوین منشا پشت توپ ایستاد و ضربه نخست او را فروزان گرفت اما داور دستور به تکرار پنالتی داد و در ضربه دوم مهاجم نیجریایی با فریب فروزان بازی را یک بر صفر کرد.
با این گل، کاملاً مشخص بود فولادیها عقب نمینشینند و سراپا حمله میشوند تا گل خورده را جبران کنند. تلاش فولادیها بالاخره جواب داد و گل زدند. در دقیقه ۴۱ نفوذ بازیکنان فولاد از سمت چپ و ضربه آنها با دفع توپ همراه شد اما در ریباند محمد قاسمینژاد به زیبایی دروازه خالی را باز کرد تا بازی یک بر یک شود و نیمه اول با همین ۲ گل به پایان برسد.
در نیمه دوم هم شاهد یک بازی خوب و پایاپای از ۲ تیم بودیم اما دیگر گلی رد و بدل نشد تا تیم قلعهنویی بعد از ۲ پیروزی، در خانه مقابل فولاد خوزستان متوقف شود.
آلومینیوم اراک صفر- مس رفسنجان صفر
اولین امتیاز لیگ برتری تازهواردها
بازی آلومینیوم اراک و مس رفسنجان جزو بازیهای جذاب هفته سوم است. جایی که ۲ تیم تازهوارد با سرمربیان جوان خود باید مقابل یکدیگر قرار میگرفتند. آلومینیوم و مس رفسنجان فصل گذشته در لیگ یک حضور داشتند و مقابل هم بازیهای جذاب و جالبی داشتند که در نهایت موفق شدند به لیگ برتر صعود کنند.
این ۲ تیم که اولین حضور در لیگ برتر را تجربه میکنند، در شروع لیگ شرایط خوبی نداشتند و نتوانستند هیچ امتیازی کسب کنند. آلومینیوم مقابل نساجی و سپاهان شکست خورد، مس رفسنجان هم برابر استقلال و گلگهر سیرجان بازی را واگذار کرد.
با این شرایط، تیمهای رسول خطیبی و محمد ربیعی باید مقابل هم قرار میگرفتند. هر ۲ تیم انگیزه بالایی برای کسب پیروزی داشتند اما با شرایطی متفاوت وارد مسابقه شدند.
در یک طرف، رسول خطیبی به خوبی مورد حمایت باشگاهش قرار گرفت و با خیال راحت و آرامش کامل، تیمش را به میدان فرستاد اما در طرف مقابل، شایعههای زیاد در مورد احتمال تغییر کادرفنی مس رفسنجان، تمرکز محمد ربیعی و تیم را از بین برد. با وجود این مسأله، ۲ تیم بازی خوبی انجام دادند و در نهایت به تساوی رسیدند. در نیمه اول، آلومینیوم اراک با توجه به اینکه میزبان بود بهتر کار کرد و چند موقعیت خوب به دست آورد اما دفاع خوب مس رفسنجان مانع گل شد.
البته مسیها هم صاحب موقعیت شدند اما با بدشانسی از دست رفت. در نیمه دوم بازی پایاپای شد و هر ۲ تیم به فکر رسیدن به گل بودند اما موفق نشدند تا بازی با تساوی به پایان برسد و ۲ تیم تازهوارد آلومینیوم اراک و مس رفسنجان به اولین امتیاز خود در لیگ برتر دست
پیدا کنند.
ترس از نایب رئیس اول نشدن
از زمستان سال گذشته که کاندیداها برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال آماده میشدند، محمود اسلامیان تلاش جدی و فراگیری را شروع کرده بود تا در هیأت رئیسه بعدی، عنوان نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال را مال خود کند. تلاشی که تا همین حالا ادامه دارد. تا آنجا که او به همه گزینههای جدی ریاست فدراسیون فوتبال فشار میآورد تا در لیست هیأت رئیسه پیشنهادیشان، او را به عنوان نایب رئیس اول معرفی کنند. درست است که هنوز کاندیداهای اصلی انتخابات معرفی نشدهاند اما برای انتخابات اردیبهشتماه که به تعویق افتاد، اسلامیان تقریباً در لیست هیأت رئیسه همه کاندیداها، نایب رئیس اول بود. طبیعی است که اعلام خبر ممنوعیت حضور اعضای هیأت رئیسه در انتخابات پیش رو، فشار شدیدی به شخصی چون محمود اسلامیان وارد کند! به همین خاطر است که بعد از مدتها سکوت اعضای هیأت رئیسه، او دیروز (چهارشنبه) مصاحبه مفصلی انجام داد و به بیان مشکلات فوتبال اشاره کرد. مصاحبه اسلامیان در چنین شرایطی، نکات جالبی هم دارد. مثل این بخش از صحبتهایش که در آن میگوید: «با این همه، مشکل اصلی فوتبال ما اقتصاد آن است. تا بحث حق پخش تلویزیونی حل نشود، چه دولتی، چه خصوصی فوتبال ما آماتور خواهد بود و باشگاهها و تیم ملی درگیر هستند. شاید فوتبال ما ۱۰ مشکل داشته باشد ولی باید به مشکل اصلی که در حال حاضر حق پخش است بپردازیم.» جالبتر اینکه او تأکید دارد که تا مشکل حق پخش حل نشود، هر کسی به عنوان رئیس انتخاب شود، باز هم وضع فوتبال همین است: «مشکل فوتبال ایران دو چیز است؛ اول اساسنامه که با حمایت دولت و مجلس حل میشود. دوم حق پخش و بحث اقتصادی است. اگر حق پخش را بدهند، فوتبال ایران به آسمان میرود. در غیر این صورت هر کسی مدیر شود، وضعیت همین است.» او البته که به بحث استقلال فدراسیون فوتبال هم تأکید داشته و در این بخش از صحبتهای او هم نکات جالبی وجود دارد. اسلامیان میگوید: «از اینکه اصرار داریم همه چیز در مملکت مثل اقتصاد، هنر، رسانه، ورزش و… دولتی باشد چه خیری دیدهایم؟ حتی کشورهای کمونیست مثل چین، روسیه و بعضی از کشورهای شرق اروپا هم الان ۳۰ سال است که از فوتبال دولتی دست برداشتهاند. باید به این باور برسیم که دولتی بودن امتیاز نیست.» فارغ از همه مطالبی که در این مصاحبه بیان شده اما این صحبتها از سوی اسلامیان، با انگیزههای انتخاباتیاش و همزمان با اعلام خبر ممنوعیت اعضای هیأت رئیسه فعلی برای حضور در انتخابات، تلاشی است برای رهایی از فشاری که اتفاقات اخیر به او تحمیل کردهاند. سوءپیشینه جزو حذف نشدنی مدارک نامزدها
انتشار خبر ممنوعیت حضور اعضای هیأت رئیسه فعلی فدراسیون فوتبال یا همان هشت نفر که زیر قرارداد مارک ویلموتس را امضا کرده بودند، واکنش فدراسیون فوتبال را در پی داشت. فدراسیون مدعی شد که هیچ مشکلی بابت حضور اعضای هیأت رئیسه فعلی در انتخابات فدراسیون فوتبال وجود ندارد. این اما در حالی است که این افراد طبق اساسنامه قدیم و جدید فدراسیون فوتبال، برای کاندیداتوری در پست ریاست و هیأت رئیسه نیاز به گواهی عدم سوءپیشینه دارند. این در حالی است که این هشت نفر به عنوان متهمان پرونده قرارداد مارک ویلموتس معرفی شدهاند و این پرونده در شعب قضایی در حال بررسی است. بعد از صدور حکم این افراد، امکان ارائه گواهی عدم سوءپیشینه از سوی آنها وجود ندارد.
در اساسنامه قدیمی فدراسیون فوتبال، شرایط ثبتنام در پست ریاست فدراسیون طبق ماده ۳۹ اساسنامه فدراسیون به شرح زیر اعلام شده بود:
۱) تابعیت ایران و سکونت در ایران.
۲) عدم سوء پیشینه کیفری و محرومیت اجتماعی براساس حکم قضایی و تأیید مراجع ذیصلاح.
۳) دارا بودن سن حداقل ۳۵ سال و حداکثر ۶۵ سال تمام در زمان ثبتنام برای انتخابات.
۴) دارا بودن حداقل مدرک کارشناسی یا معادل آن.
۵) دارا بودن حداقل ۱۰ سال سابقه مدیریت.
۶) در اجرای بند سه از ماده ۳۹ نامزدهای پست ریاست باید اسامی پیشنهادی خود برای پستهای نواب رئیس را در فرم شماره یک به صورت مکتوب ذکر کنند. لازم به ذکر است نواب پیشنهادی نیز باید شخصاً جهت ارائه فرم و مدارک به دبیرخانه مجمع مراجعه کنند.
همچنین شرایط ثبتنام در سایر پستهای هیأت رئیسه طبق بند ۴ از ماده ۳۳ اساسنامه فدراسیون به شرح زیر بود:
۱) تابعیت ایرانی و سکونت در ایران.
۲) عدم سوءپیشینه کیفری و محرومیت اجتماعی براساس حکم قضایی و تأیید مراجع ذیصلاح.
۳) دارا بودن حداقل ۳۵ سال تمام و حداکثر ۶۵ سال تمام در زمان ثبتنام برای انتخابات.
۴) دارا بودن حداقل پنج سال سابقه مدیریت.
۵) دارا بودن حداقل مدرک کارشناسی یا معادل آن.
از شرایط فوق، در اساسنامه جدید تنها شرط سن و مدرک تحصیلی حذف شده و سابقه مدیریتی برای ریاست فدراسیون فوتبال به 4 سال کاهش یافته است. بنابراین همچنان شرط ارائه گواهی عدم سوءپیشینه کیفری پابرجا است و اعضای هیأت رئیسه فعلی برای حضور در انتخابات باید این گواهی را ارائه کنند.
فکری: در اهواز من را تحریک کردند تا فیلم بگیرند
سرمربی استقلال صحبتهایش بعد از بازی را با تشکر از بازیکنان آغاز کرد. او گفت: «باید از بازیکنان تشکر کنم. در بازیهای اول مهم 3 امتیاز است.
بعد از بازی سخت با فولاد نیاز بود این امتیاز را به دست آوریم. حریف بازی بستهای را ارائه داد و کمی کارمان برای ایجاد موقعیت سخت شد، اما اواخر نیمه اول بچهها خوب بازی کردند و موقعیتهایی را به دست آوردیم.
نیمه دوم هم بازی خوبی انجام دادیم. هم نیمه اول و هم نیمه دوم پنالتیهایی رخ داد که داوران باید درباره آن نظر بدهند.
اما در مجموع بازیهای خوبی انجام دادیم. میتوانستیم در صورت دقت بیشتر تعداد گل بیشتری به دست آوریم، اما مهم 3 امتیاز بود که به دست آوردیم. انشاءالله هماهنگتر خواهیم شد.»
فکری در ادامه حرفهایش از کسانی که باعث شدند او در بازی با فولاد الفاظی را به کار ببرد گله کرد و ماجرا را گردن دیگران انداخت!
سرمربی استقلال گفت: «ما فضای بدی برای ماشینسازی به وجود نیاوردیم. در اهواز اما فضا ناجوانمردانه بود. ناظر بازی و داور چهارم نباید فضا را به مربیان دو تیم بدهند که بیاحترامی شود و از طرف دیگر من فکر میکنم ما هم نباید دنبال این داستانها باشیم. فوتبال ورزش جوانمردانهای است. به نظر من اگر بخواهیم تحریک و توهین کنیم ناجوانمردانه است.
امیدوارم دیگر این اتفاقات رخ ندهد اما کسانی که باعث شدند من الفاظی را به کار ببرم و آبرویم برود را نمیبخشم؛ کسانی که دنبال بازی ناجوانمردانه رفتند و خواستند تحریک کنند و فیلم بگیرند. امیدوارم با آنها برخورد شود. من بابت صحبتی که انجام دادم عذرخواهی میکنم.»
مدافع جنجالی جایی در تفکرات فکری ندارد؟
دانشگر دوباره نیمکتنشین شد. پرحاشیهترین بازیکن فصل گذشته استقلال که حتی از کنار باشگاه پرسپولیس هم رد شد تا شاید باشگاه استقلال را کمی اذیت کند، حالا در پازل تاکتیکی فکری نمیگنجد و این بازیکن باید فعلاً نیمکتنشین باشد.
اما نکته مهم در مورد محمد دانشگر اینکه این بازیکن در بازی قبلی استقلال با اینکه برای چند دقیقه در زمین مسابقه حاضر شد اما حسابی جنجال بهپا کرد! البته جنجال او مربوط نمیشد به اینکه رفتار خاصی انجام دهد، بلکه وقتی به زمین بازی رفت در یک صحنه به تابلوی تعویض برخورد کرد و تا آخر بازی همانجا بهدلیل مصدومیت ماند و از آنجایی که کادر فنی استقلال این بازیکن را در جریان بازی گم کرده بود، اینبار جنجال زیادی بهخاطر حواسپرتی کادر فنی استقلال بهپا شد؛ اتفاقی که برای فکری گران تمام شد.
بعد از بازی استقلال و فولاد هم از مدیرعامل گرفته تا حتی حنیف (کمک فکری) مجبور شدند در خصوص گیر افتادن دانشگر در تابلوی تعویض به رسانهها جواب پس بدهند. دانشگر جوان اما در بازی سوم مقابل ماشینسازی هم جایی در ترکیب اصلی استقلال نداشت.
مدافع جنجالی استقلال فعلاً باید نیمکتنشین یار تازهوارد استقلال یعنی مرادمند باشد. فکری تاکنون در ترکیب اصلی استقلال از عارف غلامی و مرادمند در خط میانی دفاعش استفاده کرده است. در شرایطی که سیاوش یزدانی مصدوم شده و نمیتواند برای استقلال بازی کند، فکری چندان تمایلی ندارد از غلامی و دانشگر بهعنوان مدافعان میانی استفاده کند و بازیکن تازهوارد استقلال را به مرد جنجالی این تیم ترجیح داده است.
البته فکری حتی در بازی روز گذشته هم جرأت نکرد دانشگر را بهعنوان یار تعویضی به زمین بفرستد! دانشگر طی سالهای گذشته نشان داده زیاد بازیکن صبوری نیست و شاید نیمکتنشینی پیدرپی این بازیکن را خسته کرده و دوباره هوای به وجود آوردن حاشیه جدیدی به سرش بزند.
نیمکت نشینی حسینی بعد از 55بازی متوالی
سیدحسین حسینی بعد از بیش از یک فصل بازی مداوم در ترکیب استقلال سرانجام به نیمکت ذخیرهها منتقل شد. شماره یک استقلال در فصلی که شفر سرمربی استقلال بود در 7 بازی پایانی لیگ و 4 بازی که استقلال در لیگ قهرمانان آسیا به میدان رفت پیدرپی در قفس توری تیمش قرار گرفت. اما این پایان ماجرای حسینی نبود؛ با جدایی مهدی رحمتی او توانست در تمام بازیهای فصل نوزدهم برای استقلال به میدان برود و رکوردی به یاد ماندنی از خود بهجا بگذارد. حسینی علاوه بر بازیهای لیگ نوزدهم، در 5 بازی جام حذفی، 2 بازی پلیآف لیگ قهرمانان آسیا و 5 بازی مرحله گروهی برای استقلال دروازهبانی کرد. این اما پایان حکمرانی حسینی در چارچوب دروازه استقلال نبود. سیدحسینی در 2 بازی ابتدایی لیگ بیستم هم دروازهبان اصلی تیمش بود تا مجموعاً 55 بار حضور مداوم در ترکیب استقلال را به نام خودش ثبت کند. شاید اگر حسینی بیلان کاری بهتری در لیگ نوزدهم از خود بهجا میگذاشت، همچنان دروازهبان استقلال بود اما عملکرد نقدبرانگیز او در لیگ بیستم ابتدا دست مدیران استقلال را باز گذاشت تا یک دروازهبان مدعی دیگر را به خدمت بگیرند و بعد از آن محمود فکری را تا از این فرصت استفاده کرده و بعد از یک سال و نیم حسینی را به سوی نیمکت ذخیرههای استقلال سوق دهد. حالا میتوان ادعا کرد حسینی در استقلال به جایگاه مخاطرهآمیزی رسیده و چنانچه از فرصتهای باقیمانده استفاده نکند چهبسا بازی در ترکیب اصلی تیمش را هم از دست بدهد. حسینی حالاحالاها باید دروازهبانی رشید مظاهری در ترکیب اصلی استقلال را نظاره کند؛ شاید بیش از آنچه در ذهن متصور است؛ البته اگر مظاهری نیز بتواند از پس اتمسفر استقلال برآید و نمایش تحسینبرانگیزی داشته باشد. قهرمانی زودهنگام زندگیام را خراب کرد
مایک تایسون قهرمان سابق بوکس سنگینوزن جهان که خودش را برای بازگشت به رینگ بوکس آماده میکند، میگوید سیر صعودی توأم با رکوردشکنیاش برای رسیدن به قله بوکس دسته سنگینوزن جهان خیلی سریعتر از چیزی که میبایست او را به مقام قهرمانی رساند و همین موضوع هم سبب شد که او اسیر افکاری شوم شود.
تایسون 54 ساله که این روزها خودش را برای بازگشت به رینگ و مبارزهای نمایشی با روی جونز جونیور آماده میکند، شنبه هفته آینده بعد از سالها اولین مبارزهاش را انجام خواهد داد. درباره این مبارزه و انتظارات از مردی که در 20 سالگی جوانترین قهرمان بوکس سنگینوزن جهان شده بحثهای فراوانی صورت گرفته است.
خود تایسون اما ارزیابی جالبی از این مبارزه دارد. او گفت: «من فکر میکنم که «روی» میتواند کمی سیلی خوردن دور رینگ را تحمل کند. فکر کنم هوای آن آشپزخانه خیلی گرم خواهد بود (کنایه از جو مبارزه)». تایسون که با پادکست «No Passion No point» در شبکه BBCگفتوگو میکرد، با اشاره به اینکه قرار نیست مبارزهای جدی و خشونتآمیز میان او و روی جونیور دربگیرد درباره جزئیات این رویداد صحبت کرد و گفت که در این مبارزه هیچیک از دو بوکسور نباید به فکر ناکاوت کردن حریف بروند. گویا قرار است که هر راند از این مبارزه هشت راندی، برخلاف مبارزات رسمی که هر راند آن 3 دقیقه است، دو دقیقه به طول انجامد. ظاهراً هدف از برگزاری این مبارزه بیشتر به وجد آوردن تماشاگران و دوستداران بوکس از دیدن دوباره تایسون در رینگ بوکس مقابل جونز 51 ساله (4 بار قهرمان جهان) باشد تا فراهم آوردن فرصتی برای هر یک از این دو بوکسور به منظور به رخ کشیدن آمادگیشان برای مبارزات بعدی. این مبارزه همچنین بهانهای شده تا تایسون به یاد روزهای پرحاشیه حرفهاش بیفتد که افتخاراتش از جمله مقام قهرمانی جهان در سال 1986، تحتالشعاع اتفاقات رسواکننده زندگی شخصیاش ازجمله 6 سال حبس به جرم تجاوز، مشکلات مالی و اعتیاد قرار گرفت. تایسون معتقد است که اگر در سنین پایین قهرمان جهان نشده بود، شاید آن اتفاقات ناگوار هم برای زندگی شخصیاش رخ نمیداد.
او گفت: «بهترین مقطع از زندگی من احتمالاً درست قبل از قهرمان شدنم بود چون به محض اینکه قهرمان شدم زندگیام دستخوش اتفاقات مختلف واقع شد. من زمان مناسبی قهرمان نشدم. قهرمانی در آن سن پایین سبب شد که اطرافم پر از خونآشامهای احساسی شود.»
تایسون میگوید الان آنقدر عاقل شده که خودش را کنترل کند هرچند کودک درونش همیشه زنده است. او ادامه داد: «کودک درون من همیشه زنده است. من الان میدانم که چطور او را کنترل و از او محافظت کنم اما در آن سالهایی که کارهای احمقانه میکردم و به زندان افتادم مراقب کودک درونم نبودم. بهترین اتفاقی که برای هر زن و مرد جوانی میتواند رخ دهد داشتن یک الگوی شایسته است که مراقب آنها باشد. احساسات باید دوطرفه باشد. موفقیت شما در تحقق اهدافتان باید آنها را خوشحال کند. به این فکر کنید که من بدون بوکس الان کجا بودم. من حتی نمیخواهم به آن فکر کنم. من الان مسئولانه و عاقلانه زندگی میکنم. الان زندگی فقط در این خلاصه میشود.»
هالند، بهتر از رونالدو، بهتر از زیدان
ارلینگ براوت هالند نمیتواند دست از گلزنی بردارد. یک هفته نمیگذرد که نام او به خاطر زدن گل یا شکستن یک رکورد مطرح نشود. فقط به آمار مهاجم 20 ساله بوروسیا دورتموند نگاه کنید. هالند 7 بازی برای تیم ملی نروژ انجام داده و شش گل زده (اولین آنها همین دو ماه پیش بوده)، در این فصل از 13 بازیاش برای دورتموند فقط در سه تا نتوانسته گل بزند -از جمله برد 4 گله شنبه در بوندسلیگا- و در مجموع 17 بار دروازه رقبا را باز کرده. این جوان در هفت بازی آخرش گل زده و آخرین دبل او، مقابل کلاب بروژ باعث شده زودتر از هر بازیکن دیگری به آمار 16 گل در لیگ قهرمانان برسد. این تعداد گل را دستکم نگیرید، رونالدوی برزیلی، زینالدین زیدان، داوید ویا و میروسلاو کلوزه افتخارات بیشماری را در دنیای فوتبال به دست آوردهاند اما در لیگ قهرمانان تنها 14 گل به ثمر رساندهاند. هالند هفته پیش جایزه «پسر طلایی» را به عنوان بهترین بازیکن 21 سال یا کمتر اروپا برد اما آیا او میتواند بهترین بازیکن جهان شود؟
یک روند مستمر
احتمالاً نباید تعجب کرد از اینکه او مرتباً گل میزند وقتی در نظر بگیریم در فصل گذشته در 40 بازی برای دو باشگاه 44 گل زد. او در آغاز ژانویه از ردبول سالزبورگ به دورتموند آمد و با وجود آنکه تنها 59 دقیقه بازی کرده بود، بازیکن ماه بوندسلیگا شد. در لیگ قهرمانان که عاشقانه دوستش دارد و سرودش را در ماشینش گوش میدهد، نخستین جوانی است که توانسته در یک فصل 10 گل بزند. این آمار در هفت بازی به دست آمد تا او در دورقمی کردن گلهایش در لیگ قهرمانان سریعترین بازیکن تاریخ شود.
لزوم انتقال
بوروسیادورتموند البته باشگاه بزرگی است اما اگر هالند به همین شکل خندهآور گل بزند تیمهایی که شرایط مالی بهتری دارند، قطعاً وسوسه میشوند او را جذب کنند. احتمالاً او حداقل تا دو سال آینده در تیمش میماند اما گزارشها نشان میدهد بند فسخ قراردادش به مبلغ 75 میلیون یورو در سال 2022 فعال میشود و این مبلغ هیچ است اگر همچنان همینطور گل بزند.
هالند یک برنده بالفطره است و به اندازه فوقستاره پرتغالی، کریستیانو رونالدو و اسطوره سوئدی، زلاتان ابراهیموویچ که الگوی او محسوب میشود، میل به موفقیت دارد. دورتموند هشت سال است که قهرمان بوندسلیگا نشده و هالند حتی به دنیا نیامده بود وقتی این باشگاه برای آخرین بار در سال 1997 لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد. بنابراین اگر انتظار برای رسیدن به یک جام مهم ادامه پیدا کند، میل به بهترین شدن او را وسوسه میکند که از این تیم جدا شود.
اما به کجا؟ پیش از این گفته میشد منچستریونایتد به جذب این بازیکن علاقه دارد اما اینکه آیا آنها میتوانند در سالهای پیش رو در کورس قهرمانی اروپا و لیگ برتر قرار بگیرند، هنوز معلوم نیست.
رئال مادرید باشگاه دیگری است که شایعاتی درباره علاقهاش به هالند مطرح شده، این را هم میگویند که او این انتقال را میپسندد. لیدزیونایتد هم هست؛ باشگاهی که هالند از کودکی طرفدارش بوده به خاطر اینکه پدرش، آلف اینگه، برایش بازی کرده اما کمی غیرمنطقی است اگر فکر کنیم تیم تازه صعودکرده به لیگ برتر ظرف دو، سه سال برای قهرمانی در لیگ سخت جزیره بجنگد. صادقانه باید اعتراف کرد اگر هالند فرم گلزنی خود را حفظ کند، در آینده نزدیک مجبور به انتخاب است.
مسی و رونالدو ابدی نیستند
ما لوس شدهایم و در 15 سال اخیر، کمتر یا بیشتر، دو تا از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال را تماشا کردهایم؛ رونالدوی 35 ساله و لیونل مسی 33 ساله اما واقعیت این است که آنها نمیتوانند تا ابد همینطور بدرخشند. حتی ماشین گلزنی بایرنمونیخ، روبرت لواندوفسکی 32 ساله است اما آیا هالند همان کسی است که میتواند پا در کفش آنها کند و جایشان را بگیرد؟ مربی تیم ملی نروژ چنین نظری دارد. لارس لاگربک بعد از آنکه هالند در اواخر شهریور نخستین گل ملی خود را به ثمر رساند، گفت: «من خیلی وقت است که در فوتبال فعالیت دارم اما هرگز بعد از مسی یا رونالدو، بازیکنی مثل او ندیدهام که با این سن کم اینطور پیشرفت کند. او منحصر به فرد است و تمام شرایط لازم برای تبدیل شدن به یک بازیکن کلاس جهانی را دارد. اگر به یک سوم هجومی زمین و محوطه جریمه نگاه کنید، او واقعاً طراز اول است. اگر همین کیفیت را حفظ کند و ارتقا بخشد و از نظر مصدومیت شانس بیاورد، میتواند بهترین باشد.»
منبع: BBC
شوک بزرگ به دنیای فوتبال
مارادونا در 60 سالگی درگذشت
عصر روز گذشته روزنامه کلارین آرژانتین از مرگ دیهگو مارادونا، اسطوره فوتبال این کشور در اثر سکته قلبی خبر داد. این یک شوک بزرگ برای دنیای فوتبال است و بلافاصله بعد از انتشار این خبر سیل پیامهای تسلیت از سوی چهرههای مشهور سرازیر شد. مارادونا که به تازگی تولد 60 سالگیاش را جشن گرفته بود، مشهورترین چهره فوتبال آرژانتین است که در سال 1986 توانست این تیم را در جام جهانی مکزیک به قهرمانی برساند.
مارادونا زندگی پرحاشیهای داشت و مدتها درگیر اعتیاد بود. او چند روز قبل برای خارج کردن یک لخته خون از سرش تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.
در ضمیمه ایران ورزشی که امروز منتشر میشود، میتوانید گزارش کاملی از بازی تاریخی آرژانتین مقابل انگلیس در جام جهانی 1986 بخوانید. مارادونا در آن بازی زننده دو گل بود که در تاریخ فوتبال جهان ماندگار شدهاند.
سایپا یک- نساجی مازندران صفر
اولین پیروزی سایپا و اولین شکست نساجی
سایپا بعد از ۲ تساوی خارج از خانه، به دنبال این بود که در اولین میزبانیاش به پیروزی برسد. آن هم مقابل نساجی مازندران که در ۲ بازی گذشته خود خیلی خوب کار کرد و توانست ۴ امتیاز مهم کسب کند. با توجه به این مسأله کاملاً مشخص بود سایپا کار سختی مقابل شاگردان وحید فاضلی خواهد داشت که به همین دلیل نیمه اول را محتاطانه شروع کردند. البته در آن طرف هم نساجی سعی کرد دست به ریسک نزند که پشیمان نشود. با این شرایط در نیمه اول موقعیت چندانی ندیدیم که نتیجه آن هم تساوی بدون گل شد. در نیمه دوم، هم سایپا و هم نساجی تلاش بیشتری برای رسیدن به گل کردند و موقعیتهای نسبتاً خوبی به دست آوردند اما از گل خبری نبود تا هم صادقی و هم فاضلی دست به تعویض چند بازیکن بزنند.
در این میان، ابراهیم صادقی موفقتر عمل کرد و توانست با آوردن محسن مسلمان به بازی، نتیجه را به سود سایپا رقم بزند. در دقیقه ۶۰، مسلمان وارد میدان شد و در دقیقه ۶۵ برای نارنجیپوشان گل زد. در این لحظه ارسال جعفری در موقعیتی خوب به محسن مسلمان رسید که او هم به بهترین شکل ممکن، توپ را وارد دروازه نساجی کرد تا تیمش سراپا شادی شود. با این گل، سایپا به لاک دفاعی رفت و از گل خود دفاع کرد تا اولین پیروزی را کسب کنند و البته اولین شکست نساجی با سرمربیگری وحید فاضلی را رقم بزنند.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|