وقتی هیچ گزینه ای وجود ندارد
فوتبال فقیر در تنگنا


سعید زاهدیان
روزنامه‌نگار
دوباره همان دایره تکراری؛ خارجی یا داخلی؟ پرسشی کلیشه‌ای که هیچ‌گاه در فوتبال ایران پاسخ روشنی برای آن وجود نداشته و نخواهد داشت. این پرسش شاید از بنیان غلط باشد. ابتدا باید نگاهی اجمالی به وضعیت مربیان داخلی انداخت و بعد این پرسش را مطرح کرد. در شرایط فعلی، کدامیک از مربیان ایرانی واجد شرایط نشستن روی نیمکت تیم‌ ملی هستند؟
کافیست میان تیم‌های بالای جدول سرک بکشیم و ببینیم اوضاع نیمکت‌های فوتبال ایران از چه قرار است؛ خارج از لیگ برتر که گزینه جذابی دیده نمی‌شود. مهمترین چهره مجید جلالی است که در 20 دوره اخیر لیگ برتر هیچ‌گاه به قهرمانی مهمی نرسیده و دو سال خانه‌نشینی را پشت سر می‌گذارد و حتی در لیگ برتر به او تیم داده نمی‌شود.
اما بالای جدول چه خبر است؟ صدر جدول در اختیار مورایس پرتغالی است که قضاوت در مورد عملکرد این مربی پرتغالی شاید زود باشد؛ اگر به قهرمانی‌های آسیا با چونبوک موتورز و الهلال توجه کنیم و صدرنشینی فعلی او را هم کنار موفقیت فعلی قرار دهیم، مورایس گزینه بدی برای تیم‌ ملی نیست و حتی در امتداد کی‌روش می‌تواند گزینه مطلوبی باشد اما او فعلاً سرمربی سپاهان است و بعید به نظر می‌رسد که مدیران سپاهان با جدایی او در کوران لیگ موافقت کنند این مربی را به تیم‌ ملی بدهد. سال‌ها قبل همین بحث در مورد امیر قعله‌نویی مطرح بود و سپاهان حاضر نشد قلعه‌نویی را حتی به صورت موقت در اختیار تیم‌ ملی بگذارد و در نتیجه فدراسیون سراغ اسکوچیچ رفت.
اما از بحث مربیان ایرانی دور نشویم؛ یحیی گل‌محمدی شاید بهترین و مطلوب‌ترین چهره فوتبال ایران برای هدایت تیم‌ ملی باشد اما او در دو فصل اخیر حواشی بسیاری داشته و پرسپولیس موفق را که برانکو ساخته بود، آنقدر دستخوش تغییرات کرد که قهرمانی‌های دو سال اخیر او زیر سؤال برود.
بعد از یحیی، نوبت قلعه‌نویی می‌رسد؛ او هم بیش از 10 سال در حسرت قهرمانی به سر می‌برد و در داخل هم منتقدان فراوانی دارد و انتخاب او کم حاشیه نیست و جامعه فوتبال روی این گزینه اتفاق نظر ندارد. به جز این دو مربی، شاید در لیگ ایران چهره‌ای پیدا نکنیم که حتی بشود در خصوص‌اش صحبت کرد.
جواد نکونام یا فرهاد مجیدی هم آنقدر صاحب تجربه نیستند که بازیکنان مطرح و پرآوازه تیم‌ ملی را که در اوج پختگی به‌ سر می‌برند، به دست آنها بسپاریم و خیال‌مان بابت مدیریت تیم آسوده باشد. جواد نکونام امسال نوسان زیادی در فولاد داشته و فرهاد مجیدی هم با روحیات خاص -زودرنج است و آستانه تحمل پایینی دارد- شاید مثل مقطعی که تیم امید را به او سپردند، با فدراسیون به چالش خورده و ناگهان در میانه کار با نیمکت ایران وداع کند؛ اتفاقی که هم در دوره بازی او شاهد بودیم و هم در زمان مربیگری‌اش در استقلال و البته تیم امید.
در نهایت و با مرور این گزینه‌ها به این نقطه می‌رسیم که فقر مربیگری در فوتبال ایران بیداد می‌کند. به همین دلیل وقتی با این پرسش مواجه می‌شویم که مربی داخلی یا خارجی، نمی‌توانیم گزینه‌ای پیدا کنیم که اهالی فوتبال پشت او بایستند و همگی از او دفاع کنند. فدراسیون فوتبال در تنگنا قرار گرفته و شاید در هیچ دوره‌ای انتخاب مربی ایرانی به سختی مقطع فعلی نباشد.