محسن آجرلو
سکان هدایت تیم ملی والیبال بالاخره به لوزانو یا به عبارت صحیحتر به زوج سیچلو – لوزانو رسید. دو مربی آرژانتینی که فدراسیون در نهایت پس از نزدیک دوماه بررسی و سبک و سنگین کردن شرایط انتخابشان کرد. فدراسیون تا روز آخر هم آناستازی را در بازی نگه داشت و حتی کار به جایی رسید که خبر توافق کوتوله با ایران هم منتشر شد. در نهایت اما نام لوزانو از جانب فدراسیون اعلام شد. حالا اینکه از بین تمامی مربیان مطرح دنیا و سپس از بین آناستازی و لوزانو، این مربی را انتخاب کردیم، سوالی است که میشود پاسخش را در روند مذاکرات و اتفاقهایی که در هفتههای گذشته رخ داده جستوجو کرد.
فدراسیون از ابتدا روی زمان محدود از پایان لیگ تا آغاز رقابتهای انتخابی تاکید داشت. همان ابتدا هم عدم توافق زمانی با آناستازی مطرح و او از بین گزینههای دیگر کنار رفت اما مشخص نشد که چرا دوباره بازگشت و اینقدر نزدیک شد. همه چیز پس از جلسه خوش خبر، افشاردوست و سیچلو با مدیر برنامههای آناستازی آغاز شد و او انگار از جانب این مرد کهنه کار قولهایی داده بود که باب میلش نبود. در نهایت هم زمان ملحق شدن آناستازی به تیم ایران عامل اصلی عدم توافق شد. اینکه او 10 روز مانده به رقابتهای انتخابی آزاد میشد و بنا بر گفته فدراسیون قصد داشت تیم ایران را در لهستان و همزمان با تیم باشگاهیاش زیر نظر داشته باشد.
لوزانو از همان ابتدای مذاکرات نشان داد که رغبت بسیار بیشتری نسبت به همتای ایتالیایی خود دارد. استقبال او از خوش خبر و افشاردوست در فرودگاه، درخواستهای کمش در مقابل سختگیری آناستازی خودنمایی کرد و چشم فدراسیون را گرفت. به هر ترتیب لوزانو با وجود نام و آوازهای که در دنیای والیبال دارد، درست مانند ولاسکوی 2010، چند سالی را از سطح اول والیبال دنیا دور بوده و در تیمهای میانی لیگ لهستان مربیگری کرده. او مشتاق است تا نامش یک بار دیگر به همراه تیم ایران بر سر زبانها بیفتد و در المپیک روی نیمکت تیم ایران بنشیند.
نام سیچلو و حضورش میتواند یکی از مهمترین عللی باشد که لوزانو را به تیم ایران رساند. درست یک هفته پیش در مطلب مفصلی درباره سیچلو نوشتیم که نقشی بسیار پررنگتر از چیزی که نشان داده میشود در انتخاب سرمربی تیم ملی دارد. در آن مطلب از او به عنوان شخصیت اصلی نام بردیم که همینطور هم بود. چرا که بنابر گفته خود داورزنی اگر او نبود از لوزانو هم خبری نبود. پس وقتی در فاصله یکی – دو هفته پیش از مذاکره مستقیم با این دو مربی، سیچلو پیش از سرمربیان روی نیمکت مینشیند، نشان میدهد که هموطن و دوست قدیمیاش شانس بسیار بیشتری برای انتخاب شدن دارد. آن هم در حالی که یکی از اضلاع مثلث مذاکره با این دو مربی سیچلویی بود که هنوز به طور رسمی مربی ایران نشده بود و هنوز هم نشده.
لوزانو حالا سرمربی ایران شده ولی برخیها سیچلو را به عنوان مرد اول نیمکت ایران معرفی میکنند. در ماههای ابتدایی قطعا خود لوزانو هم کار را به سیچلو خواهد سپرد و میدانی بیش از یک کمک به او خواهد داد. با این حال این دو مربی آرژانتینی قطعا سنگهایشان را با هم واکندهاند و لوزانوی شصت ساله هم کسی نیست که قدرتش را به این سادگیها با کسی تقسیم کند. او با تجربه 40 سالهاش در مربیگری خیلی زود زمام کارها را در دست میگیرد و مرد اول نیمکت ایران خواهد شد.
حل شدن بحرانهای روانی
یکی از شاخصههای اصلی لوزانو که طی یکی دو روز اخیر خیلی برجسته شده بحث قدرت مدیریت روانی تیم یا همان روانشناسی اوست. فاکتوری که بدون شک بزرگترین مشکل تیم ایران در جام جهانی بود و هست. هیچ کس از لوزانو توقع ایجاد رنسانس یا تحول عجیب و غریبی در تیم ایران را ندارد. تنها مدیریت روانی خوب و ایجاد ثبات در تیم میتواند تیم ایران را خیلی راحت به المپیک یعنی بزرگترین رویایش برساند.
کواچ: خبر حضور
لوزانو را در رسانهها خواندم
پس از انتشار خبر قطعی شدن حضور لوزانو در ایران، نوبت به فسخ قرارداد با کواچ نیز رسیده. اتفاقی که البته به گفته سرمربی سابق تیم ملی خبری از آن نیست. اسلوبودان کواچ مدعی شده است هنوز هیچکس به طور رسمی پایان کارش در تیم ملی ایران را به اطلاعش نرسانده است: «آنها هنوز به طور رسمی قرارداد با من را فسخ نکردهاند و حتی یک ایمیل هم به دست من نرسیده است. من فقط در رسانهها و نشریات خبر حضور لوزانو در ایران را دیده و شنیدهام.»