داماش سالها است که گرفتار مشکلات مالی و مالکیتی است، بحرانهایی که فوتبال رشت را رها نمیکنند. حالا نقشه جدید در باشگاه داماش این است که با تغییر نام باشگاه از بدهیهای انباشته فرار کنند و بتوانند با امتیاز داماش و با نام شهر باران به تیمداری ادامه دهند، کاری که اگر فرار از بدهیها دلیلش باشد، رفتاری غیراخلاقی است و مصداق کارهایی است که نام خوبی نمیتوان برایش پیدا کرد. فارغ از این، در رشت عدهای از دوستداران داماش به رغم آنکه «داماش» یک برند تجاری است، موافق نیستند که نام تیم تغییر کند و دلایلی مثل هویت گرفتن این تیم با نام داماش را مطرح میکنند، دلایلی که در عالم تجارت ورزشی چندان محکمهپسند نیست. داماش از روز اول بهعنوان نام یک برند تجاری در فوتبال فعالیت کرد و بدیهی است که با پایان فعالیتش، گروه جدید سرمایهگذار حاضر نباشند آن برند را تبلیغ کنند. با این حال ایران ورزشی از دیدگاههای مختلف در این باره استقبال میکند. دو یادداشت در این باره را میخوانید:
به بهانه تغییر نام داماش
تغییر هویتی که هواداران برنمیتابند
میثم محبوب
بحث تغییر نام داماش، یک هفتهای است که به سوژه اول فوتبال رشت از مطبوعات تا هواداران داماش تبدیل شده. بحثی که گویا «طرح مساله» آن به مذاق فوتبالیهای این شهر و بخصوص هواداران داماش خوش نیامده و البته پیشبینی اینکه چنین موضوعی خوشایند و مورد قبول داماشیها نباشد چندان هم سخت نبود اما با این وجود باز هم مطرح و اجرایی شد!
این روزها و در سطح اول فوتبال کشور اگر دقیق شویم، در لیگ برتر هم تیمهایی را میبینیم که قدمت زیادی ندارند و با حضور درسطح اول فوتبال کشور هنوز هویت و غرور فوتبالی هواداران و فوتبالدوستان شهر خود به حساب نمیآیند اما این دلیلی نمیشود که فکر کنیم فوتبالدوستان ما به راحتی به این مساله عادت کنند!
باید قبول کرد که هویت یافتن یک تیم و از همه مهمتر جا کردنش در دل هواداران به راحتی به دست نمیآید که به راحتی از بین برود و در این میان نمیتوان هر چیزی را به راحتی یا به اجبار به هواداران تحمیل کرد، بلکه هویت واقعی آن است که یک هوادار آن را باور داشته و از ته دل فریادش بزند، حال چه تیمش در ابتدای جدول باشد چه در انتهای آن، خواه در لیگ برتر باشد خواه در لیگ یک یا پایین تر.
ماجرای «پرسپولیس» یا «پیروزی» را باید یکی از نمونههای بارز این بحث ذکر کرد. سالها در برخی مطبوعات و رسانهها نام این تیم را پیروزی خطاب کردند و البته هواداران اصیل این تیم نامی جز پرسپولیس را بر زبان نیاوردند. در شعارهای استادیومی جز نام پرسپولیس در انواع و اقسام شعارها سر داده نشد و حتی یک بار هم کسی نام پیروزی را نشنید و البته پس از سالها بالاخره هویت دلخواه و مورد قبول هواداران به رسمیت شناخته شد. شاید اگر هواداران و عاشقان یک تیم در خیلی از حوزههای فنی و غیر فنی دخیل نباشند اما در این حوزه به خواسته قلبی هواداران باید احترام گذاشت.
در این چند روز برخیها هم از زاویهای دیگر به این موضوع نگاه کردهاند و نام داماش را هم یک برند تجاری دانسته و حق تغییر نام را برای سکانداران جدید قایل شدهاند اما باید قبول کرد که در این بحث نمیتوان به سادگی از کنار هویتی که داماش در فوتبال این شهر یافته، گذشت. هویتی که هواداران را روی سکوهای استادیوم پیر شهر باران کشانده است. هوادارانی که از همان زمان ابتلای داماش به مشکلاتش و هنگامی که این تیم در لیگ برتر حضور داشت تا زمانی که با سقوط به لیگ یک رسید، در کنارش ماندند و در این مدت کم هم قطرهای آب خوش از گلویشان پایین نرفت و البته که دلیل تحمل این سختیها چیزی جز همان هویت داماش نبود.
نمیدانیم چقدر دیگر توضیح دهیم اما باید به هویت فوتبال این شهر و خواسته هوادارانش احترام گذاشت. واکنشها و عکس العملهای فوتبالدوستان این شهر در همین چند روز نشان داده که آنها این تغییر هویت را بر نمیتابند. حال که در این چند وقت گرهی از مشکلات داماش باز نشده، حداقل غرور و هویت فوتبال این شهر را به چالش نکشید.
نقشههای عابدینی برای بازگشت به رشت
ماندگاری نام داماش، خواسته هواداران
سینا معتدل
در روزهای اخیر خبرهایی از حضور دوباره عابدینی در رشت به گوش میرسد. در ادامه به جنبههای مختلف این موضوع خواهیم پرداخت.
پس از آخرین دیدار داماش در لیگ برتر مقابل مس که با روز غمبار فوتبال رشت و سقوط این تیم به لیگ یک همراه بود موجی از اعتراضات در فوتبال رشت پدید آمد که در نهایت دامنگیر باشگاه داماش و افت روز به روز این تیم شد، تا جایی که داماش در پایان فصل بعدی رقابتهای دسته اول حاضر بود با نجات یافتن از سقوط در آخرین دیدار خود جشن بقا برپا کند، جشنی که در فوتبال رشت بیسابقه بود. فوتبال رشت همواره تیمهایش از شانسهای مسلم صعود به لیگ برتر بودند.
تیم مدیریتی داماش جسته و گریخته و با تعداد محدود و تنها در جهت رفع مشکلات ابتدایی تیم به فعالیت میپرداخت چرا که شرایط برای حضور آنان و در راس آن امیر عابدینی در سال پس از سقوط داماش در رشت فراهم نبود. علاوه بر آن هواداران فوتبال رشت حضور آن عوامل سابق را در این تیم بر نمیتابیدند. طی این دوسال علاقهمندان فوتبال رشت علاوه بر کنار راندن کادر مدیریتی قبلی سعی بر فراهم آوردن شرایط برای حضور حامیان جدید در این تیم داشتند، از جمله تشکیل کمیته مردمی کمند یا رایزنی با عوامل شهرداری و شورای شهر برای به دست گرفتن زمام امور که گویا این کلاف سر درازی داشته و در نهایت هیچ کدام از مسوولان استانی توانایی به نتیجه رساندن این تغییر را نداشتند. البته در این امر مسوولان هیات فوتبال استان گیلان و همکاریشان با برخی عوامل داخل باشگاه بیتاثیر نبود، تا جایی که هواداران داماش نابودی این تیم را به عینه میدیدند.
حال پس از این دوسال زمزمههایی از بازگشت امیر عابدینی وکادر مدیریتی ایشان البته به نحوی دیگر و با روپوش دیگری (شرکت آهن و فولاد لوشان) به گوش میرسد تا دوباره پس از به بن بست رسیدن در این شهر با عنوان ناجی وارد عمل شده و راه را برای فعالیت خودشان در این باشگاه تا حدودی هموار سازند. ناجی همان کسانی هستند که خود عامل آن شرایط بحرانی بودند.
در این میان شنیده میشود صحبت از تغییر نام تیم داماش گیلان به شهرباران برای از بین بردن برخی مسائل حقوقی گذشته وجود دارد که برخی هواداران داماش پس از این اتفاق با حضور در باشگاه داماش و اعلام موضع خود با هر گونه تغییر نام تیم داماش مخالفت کرده و عنوان کردهاند حاضرند تیم فوتبال شهرشان به دسته دوم سقوط کند ولی باتغییر نام تیم روبهرو نشوند.
عابدینی در محافل خصوصی از بازگشت نام داماش پس از مدتی سخن گفته و هدف خود برای فصل آینده در رقابتهای دسته اول را حضور در جمع مدعیان و صعود به لیگ برتر دانسته است! این یعنی باز هم امیر عابدینی با روشهای خودش میخواهد وارد بازی شود و چهرهای موثر و مفید از خود نزد تماشاگران بسازد، کاری که بارها انجام داده و نتایج تاسفبارش را در فوتبال رشت دیدهایم.