فرزاد بیگی
روزنامه نگار
بعدازظهر یکشنبه، ورزشگاه «تاتنهام هاتسپر». لغزش غیرمنتظره توپچیها برابر «اورتون» و بیماری ناگهانی «کونته». همه چیز از امیدواری «سیتیزنها» برای شکستن طلسم این ورزشگاه نفرینی و کم کردن فاصله با صدرنشین حکایت دارد. آنها از «آوریل 2019» تاکنون چهار بار در این استادیوم مدرن به میدان آمده و هر چهار دفعه تسلیم شدهاند. هیچ ورزشگاهی برای «پپ» تا این اندازه بدیمن نبوده است. برخلاف برآوردهای اولیه اما یکشنبه، روز «هری کین» و «آرسنال» است نه «گواردیولا» و شاگردانش. یک بغل پای دقیق از کاپیتان «هری» برای ثبت پنجمین شکست و ادامه ناکامیهای «پپ» در «تاتنهام هاتسپر» کافی است.
«کین» حالا با 267 گل زده در همه رقابتها، بهترین گلزن تاریخ باشگاه شده است. او همچنین گل شماره 200 خود در لیگ برتر را به ثمر رسانده و بعد از «آلن شیرر» افسانهای و «وین رونی» در رتبه سوم بهترین گلزنان همه ادوار لیگ برتر جزیره قرار دارد. با سوت پایان مسابقه، «تاتنهامیها» به سبک تیمهای قهرمان؛ موفقیت انفرادی کاپیتان را جشن گرفتهاند. ممکن است برخی افراد این میزان از شادی را به سخره بگیرند؛ با این همه آنها (اعضای باشگاه؛ از هواداران و بازیکنان تا کادرفنی و مدیران) حق دارند بهخاطر «کین» خوشحال باشند؛ زیرا او با نمایشهای بهیادماندنیاش، هم تیم را به لیگ قهرمانان رسانده و هم در سالهای ریاضت اقتصادی (به سبب ساخت ورزشگاه) موفقیت نسبی و همچنین افزایش درآمد باشگاه را تضمین کرده است.
سالهای متمادی نامهربانی دیدن و نادیده گرفته شدن، بازگشتهای سریع و عجولانه از مصدومیت، رباطهای آسیب دیده و البته تعهد و تعصب تمامقد به «تاتنهام» بخشی از داستان پرنشیب و فراز و دیوانهوار کسی است که امروز در جایگاهی دستنیافتنی ایستاده و بواقع لیاقت این قدردانی را دارد. او سمبل فداکاری برای باشگاه است. البته که بخشی از همین فداکاری مانع حضور او در جمع «سیتیزنها» و رسیدن به عناوین قهرمانی شده است. یک پیشنهاد این است که «تاتنهامیها» برای آنکه حق مطلب را ادا کرده باشند؛ ورزشگاه را بنام «کاپیتان» کنند. او الگوی خودسازی، تداوم و اعتماد بهنفس است. در سالهای نوجوانی تواناییهایش با تردید جدی روبهرو بود. بازیکنی با اضافهوزن مشهود که مورد قبول آکادمی «توپچیها» قرار نگرفت و به این ترتیب سر از باشگاه رقیب درآورد. او در سالهای نخست حضور در تاتنهام هم نادیده گرفته شد. مدتی را بهطور قرضی در «میلوال»، «نوریچ» و «لستر» بازی کرد. «کین» از وقتی در 2014 و تحت نظر «هری ردنپ» اولین بازی لیگ برتریاش را برای «تاتنهام» انجام داد؛ تنها به یکسال زمان نیاز داشت تا به تیم ملی دعوت شود. پیشرفت واقعی و خارقالعادهاش اما در روزگار «پوچتینو» اتفاق افتاد. او در آن فصلها چه در هجوم و گلزنی و چه در پرس و توپگیری سرآمد بود. با این حال اگر به مرور از سرعتش کاسته شده؛ بر خلاقیت، دقت و قدرت رهبریاش اضافه شده است. کاپیتان دارای سه قدرت ویژه است: تمامکنندگی، پاسهای طلایی و از همه مهمتر هوش و خلاقیت فنی.
«هری» شاید میتوانست در سالهای میانی دوران بازیاش عضو تیم قهرمان باشد. مهاجم مرکزی «پپ».«پورشه قرمز911 او» و جایگزینی برای دم اسبی. در مقام مقایسه «کین» احتمالاً میتواند گلهای «هالند» را برای «سیتی» به ثمر برساند، اما ستاره نروژی هنوز به اندازه کاپیتان «تاتنهام» کامل نیست. البته که «اریک هالند» تنها 22 سال دارد و هنوز همه تواناییاش را ارائه نکرده است. شاید به همین سبب نتوانست در برابر «تاتنهام» و در دوئل همزمان با ستاره باتجربهتر موفق باشد.
علیرغم آنچه گفته شد و همانطور که در روزگار نوجوانی و جوانی برخی افراد نسبت به استعداد و توانایی «هری کین» تردید داشتند؛ امروز هم گروهی از کارشناسان و تحلیلگران او را از ستارههای برتر تاریخ فوتبال جهان نمیدانند. دستاویز آنها عدم کسب جام توسط آقای کاپیتان است. در حالیکه اتفاقاً این محدودیت؛ دستاورد «کین» را به مراتب درخشانتر میکند. اینجا مردی است که در سالهای بازی در «تاتنهام» و تیم ملی انگلستان به این سطح عالی رسیده است. تیمهایی که در سالیان اخیر هیچ جام معتبری را به دست نیاورده و هرگز در میان برندگان نهایی نبودهاند. او قهرمان کمنظیری است که در عصر جهانی شدن افسار گسیخته فوتبال، وفادارانه در خانه باقی مانده است. «هری» قطعاً سزاوار اهمیت بیشتری است. او برای درخشندگی و ماندگاری به هیچ جامی نیاز ندارد.