آیسان سعیدی
روزنامهنگار ورزشی
برای تیمی که در نیم فصل نخست با حاشیههای رنگارنگی دست به گریبان بوده و با تغییرات مدیریتی دچار چالش شده، بازگشت به کورس قهرمانی در نیم فصل دوم میتواند بهترین اتفاق باشد. داستان استقلال در فصل جاری عجیب و غریب است. آنها در نیم فصل نخست با نوسانهای عجیب و بیش از اندازه همیشه دور از صدر روزگار را تجربه میکردند و در این میان بحثهای مدیریتی و هزینههای عجیب و غریب مدیریت قبلی حاشیه ویرانگری بود که تمرکز را از آنها میگرفت. نیم فصل دوم اما برای استقلال حکایت متفاوتی دارد. تیمی که آرام آرام با برد خو میگیرد و با همین عادت جذاب حالا خودش را به یکقدمی صدر رسانده. سومین برد متوالی برای استقلال آنها را در جاده موفقیت قرار داده و حالا دیگر کسی به این فکر نمیکند که آبیها در نیمه اول فصل چه روزهایی را پشت سر گذاشتهاند. آنها هنوز به صدر نرسیدهاند اما تداوم این روند قطعاً آنها را به صدر خواهد رساند. اتفاقی که میتواند آنها را درست در بزنگاه کلیدی به صدر برساند و همین مقدمه تکرار قهرمانی باشد. در یک فصل سخت با مدعیان تا بن دندان مسلح چه اتفاقی از این برای آبیها شیرینتر است؟
استقلال این فصل دست پری در فاز تهاجمی دارد. در حقیقت تیمی که در این فصل بدون نظر سرمربی و با سلیقه عجیب مدیرعامل وقت بسته شده، تا دلتان بخواهد مهاجم دارد. آنقدر زیاد که مدیرعامل وقت در یک قرارداد و توافق عجیب و غریب کاوه رضایی را به تراکتور داد و بابت آن 10 میلیارد نیز پرداخت کرد! استقلال این فصل قطعاً با سلیقه فردی که یک روز هم مربیگری نکرده اما خود را علامه دهر میداند! قطعاً بالانس نیست اما در فاز تهاجمی دست پری دارد. یک جین مهاجم با سبکهای متفاوت و جنسهای گوناگون سبب شده تا ساپینتو برای هر مدل بازی و هر سبکی در فاز تهاجمی دست پری داشته باشد. در کنار این رقابت شدید میان مهاجمان استقلال برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی سبب شده همه آنها کوششی نامرئی برای نشان دادن بهترین کیفیت خود داشته باشند و همین تیغ استقلال را در خط حمله برندهتر کرده. نتیجه این شرایط گلزنی استقلال در همه بازیها و بردهای پرگلی است که در نیم فصل دوم کسب و کار آبیها شده. آنها برخلاف رویه لیگ برای بردن به یک گل بسنده نمیکنند و تنها زمانی سیر میشوند که تور دروازه حریف چند بازی تکان خورده باشد. بردهای اقتصادی در استقلال با این مهاجمان حریص و آماده را هیچ جایگاهی ندارد و تازه بعد از گل نخست اشتهای آنها تازه باز میشود!
مهدی قایدی از استعدادهای تراش نخورده این سالهای فوتبال ایران است. پسرکی که از بوشهر در فوتبال ایران چهره شد و با حضور در استقلال به تکامل رسید. اگرچه در استقلال این استراماچونی بود که این جواهر ریزنقش را تراش داد و از او یک ستاره واقعی ساخت. درخشش قایدی در استقلال خیلی زود چشم عربها را گرفت تا ستاره تکنیکی آبیها مسیر امارات را در پیش بگیرد. مسیری که البته برای او آمد نداشت. او در امارات حتی شبحی هم از قایدی استقلال نبود و بیشتر از اینکه بازی کند، روی نیمکت نشست تا جام جهانی را هم از دست بدهد. بازگشت او به استقلال در فصل جاری نشان داد که قایدی تا چه اندازه افت کرده و چه فاصله چند صد کیلومتری با قایدی قبل از حضور در امارات دارد. این ستاره آنقدر بد بود که ساپینتو هم به او بازی نمیداد. حالا و پس از یک نیم فصل نومیدکننده، قایدی آرام آرام به همان مهاجم دوستداشتنی سابق تبدیل میشود. مهاجمی که مثل ماهی از دست مدافعان حریف لیز میخورد و مهار ناپذیر است. بازی در برابر نفت مسجدسلیمان بهترین نمایش قایدی در این فصل بوده. مدافعی که با نفت مسجدسلیمان هر کاری که دلش خواست کرد و یک تنه استقلال را به 3 امتیاز رساند. قایدی با ادامه این روند در ادامه فصل و روزهای دشوار میتواند ناجی استقلال باشد.
نفت مسجدسلیمان از همان هفته نخست لیگ به قعر جدول چسبید و فانوس به دست گرفت. تیمی که رفت و آمد مربیان نیز نتوانسته آنها را از این بحران فنی خارجی کند. مشکلات حاشیهای و مدیریتی نیز مزید بر علت شده که نفتیها شمارش معکوس را برای سقوط به لیگ یک از حالا آغاز کنند اما حضور رضا عنایتی روی نیمکت این تیم سبب شده تا نفت مسجدسلیمان در زمین تغییرات محسوسی داشته باشد. تیمی که به تأسی از مربیاش فوتبال بازی میکند و برای گرفتن امتیاز حاضر نیست فوتبال را قربانی کند و اتوبوس بچیند. قعرنشین لیگ برابر استقلال مدعی و پرستاره در تهران هم همینگونه بود و نمایشی قابل احترام داشت. تیمی که در برابر استقلال و ستارههای پرشمارش هم حاضر به دفاع نشد و فوتبال بازی کرد. این فلسفه رضا عنایتی آن هم در تیم قعرنشین لیگ برتر قابل احترام است حتی اگر با این شیوه نفت به دسته پایینتر سقوط کند.