وصال روحانی
روزنامه نگار
یکی از ایرادات اساسی فوتبال ایران کمبود هافبکهای خلاق و بازیساز است و ایستادن یک «خارجی» در صدر جدول پاسورهای گل لیگ بیست و دوم نشانه روشن و تازهای در این خصوص است.
آن بازیکن خارجی ریکاردو آلوز هافبک پرتغالی تیم تراکتور است که نیمی از 24 گلی که این تیم پس از گذشت 19 هفته از این لیگ به ثمر رسانده، محصول مانورها و پاسهای فرصتشناسانه وی بوده و دیروز هم سازنده تکگل سه امتیازی تراکتور مقابل هوادار بود. سرخهای تبریزی به همین خاطر قرارداد وی را به تازگی برای دو سال دیگر تمدید کردهاند و این یک پیامرسانی قاطع و پاسخگویی صریح به خواستاران پرشمار آلوز به حساب آمده که سرآمد آنها تیم استقلال تهران بوده است. گفته میشود استقلال یک نامه درخواست رسمی برای انتقال او به جمع مردان خویش طی خریدهای زمستانی به تراکتوریها داده و مخارج آن را هم تقبل کرده ولی پاسخ منفی شنیده.
وقتی هافبکهای خلاق در فوتبال ما به کمترین تعداد میرسند و همان نفرات اندک هم فصل کمثمری را پشت سر میگذارند، بدیهی است که یک هافبک وسط بازیساز خارجی در فرصتی کوتاه به ارج و قربی برسد که اینک آلوز در فوتبال ما به آن نایل شده است. پس از بازنشسته شدن مجتبی جباری و قاسم حدادیفر خلاقترین هافبک وسطهای نسل قبلی فوتبال ایران چشمها و امیدها به سروش رفیعی فانتزیباز، محسن آذرباد تیزهوش و سعید صادقی فکور بود تا آنها در این زمینه بدرخشند و برترین پاسور گلهای لیگ برتر شوند اما این سه نفر در فصل جاری حتی سایهای از خویش نیز نبودهاند. رفیعی در بازگشتش به پرسپولیس هر چیزی بوده الا آن هافبک طراح و باهوشی که در دو فصل متوالی در سپاهان بیش از 13 پاس گل تماشایی برای یارانش صادر کرد و انگار که پاسهای او در عمق دفاع حریفان روی خطکش گذاشته شده بود. سعید صادقی هم که طی تابستان از گلگهر به جمع قرمزهای تهرانی آمد، در بد بودن گوی سبقت را از رفیعی ربوده و اگر هر دوی آنها یکی دو بازی خوب را هم ارائه داده باشند، در سایر مسابقات فرقی با تماشاگران نداشتهاند. آذرباد هم لیگ برتر امسال فوتبال کشور را با حالت تقریباً تعطیل پشت سر نهاده است.
یک دلیل توی چشم بودن آلوز استعداد و مهارتهای او در بازیسازی و ارسال هوشمندانه پاسهای منجر به گل برای «پرشورها» است اما سبب دیگر درخشش او و مطرح شدن فراوان کار ضعیف رقبای ایرانی وی و بیلان پرایراد آنها در رقابتهای باشگاهی است. این هافبکهای خوابرفته و رنگباخته کی از خواب غفلت بیدار شده و انجام وظیفه میکنند؟ با توجه به قلت چشمگیر این «پاسورهای گل» و همت کافیشان پاسخ این سؤال مشخص نیست اما با طولانیتر و وسیعتر شدن این عارضه، قطعاً اوضاع «آلوز» و «آلوز»های بعدی در فوتبال ما داغتر شده و قیمتی برابر با شمشهای طلا خواهند یافت و بر سر تصاحبشان چه دعواها که نخواهد شد!