مهری رنجبر
مترجم
انگار ناف بردیا سعادت، پشت خط زن ملیپوش را با لژیونری بریدند. او از 18 سالگی در صربستان توپ زدن را شروع کرد و این چند سال کم پیش آمده که در لیگ ایران بازی کرده باشد. اوکه این فصل هم بازی در تیم تورشاد و لیگ برتر ترکیه را تجربه میکند، با اینکه کیلومترها با مرکز زلزله ترکیه فاصله داشته اما مثل بقیه نگران است. نگران زلزلهای که شایعهاش استرس به جان او و بقیه مردم آنکارا انداخته است.
تو چطور متوجه زلزله بامداد دوشنبه شدی؟
من در آنکارا هستم و به خاطر فاصله زیادم با جنوب ترکیه مرکز زلزله، صبح با پس لرزههای زلزله که در آنکارا محسوس بود و اخبار متوجه شدم.
حال و هوای آنکارا بعد از زلزله چطور است؟
اینجا وضعیت قابل تعریف نیست. من، همتیمیهایم، دوستانم و همه مردم شهر ترسیدهاند و استرس تکرار زلزله مهیب را دارند. چرا که احتمال میدهند دوباره زلزله مهیب در 10 روز آینده تکرار شود.
حالا که با دستور وزیر ورزش ترکیه همه امکانات ورزشی برای کمک به زلزلهزدگان اختصاص پیدا کرده و لیگها هم تعطیل شده، چه اتفاقی میافتد؟
من هم خواندهام که وزیر ورزش ترکیه تأکید کرده مسابقات ورزشی تا اطلاع ثانوی لغو شود، فعلاً با این فاجعه، لیگ والیبال هم تعطیل شده و ما هم تمرین نداریم. اخبار نشان میدهد که شهرهای هاتای و آدانا وضعیت خرابی دارند. ما هم باید صبر کنیم ببینیم اوضاع چطور پیش میرود و چه تصمیمی میگیرند.
تو از مرتضی شریفی و سعید معروف هم خبر داری؟
آنها در استانبول هستند که خوشبختانه از کانون زلزله دور است.
انگار ناف تو را با بازی در لیگهای اروپایی بریدند، بله؟
تقریباً میشود گفت درست است. چرا که من از 18 سالگی در صربستان بازی را شروع کردم.
چرا؟ به خاطر مسائل مالی؟
جدای از بحث مالی، مهم یاد گرفتن و پیشرفت بود. من 18 ساله که بودم برایم بازی خارج از ایران چالش خیلی سختی بود، با اینکه تجربه زندگی تنها را داشتم، اما زندگی خارج از ایران و برخورد با آداب و رسوم، زبان، فرهنگ، حتی غذا نوعی چالش است و من دوست داشتم آن را تجربه کنم. خدا را شکر تا به حال هم خوب بوده.
پس حالا بردیا سعادت آشپز حرفهای شده؟
آشپز حرفهای که نمیشود گفت، اما از پس کارها و غذا پختنم برمیآیم. لژیونری مثل کوره آدم را پخته میکند، نه فقط در بازی والیبال که حتی در زندگی هم پخته میشوی. من در این مدت نکات زیادی یاد گرفتهام. وقتی کسی کنارت نیست همه جوره باید خودت گلیمت را از آب بیرون بکشی.
مهمترین دلیل تو برای بازی در لیگهای اروپایی چه بود؟
من برای پیشرفت بازیام لژیونر شدهام، اینجا علاوه بر زندگی، با بازیکنان بزرگی رو در رو میشوم و سبکهای متفاوت را یاد میگیرم. بعضی از بازیکنان سبک منحصر به فرد خودشان را دارند که خیلی خوب است و به رشد من کمک زیادی میکند. من بعد از بازی در لیگ صربستان به اردوی تیم ملی دعوت شدم و بنابراین لژیونری کمک بزرگی کرد تا من خودی نشان دهم و قدمم رو به جلو بود.
بازی تو در لیگ والیبال ترکیه، خیلی به چشم آمده و جزو ستارههای آن هستی.
معمولاً تیمهایی که با بازیکن خارجی قرارداد امضا میکنند، ترکیب تیم را با خارجیها میبندند و با این شرایط بار زیادی از تیم روی دوش بازیکنان خارجی میافتد و باشگاه هم توقع عملکرد بهتر از آنها دارد. من هم خیلی دوست دارم بازیکن مهم و تأثیرگذار تیم باشم. کسی که کمک حال تیم باشد و یکی از اهرمهای پیروزی و پوئنآوری. خدا را شکر برای من این اتفاق در تیم تورشاد افتاده و من حالا جزو سه بازیکن امتیازآور لیگ ترکیه هستم.
لیگ والیبال ترکیه با لیگ ایران چه تفاوتی دارد؟
مهمترین تفاوت لیگها از لحاظ سختافزاری است. لیگ ایران برخلاف لیگهای اروپایی سیستم ویدیوچک ندارد، در حالی که این قضیه خیلی کمک میکند تا اعتراض به داوری و سوءتفاهمها کمتر شود و بازیها به حاشیه کشیده نشود. از طرف دیگر هر تیم 2 تا 3 بازیکن خارجی دارد، حضور خارجیها رقابت را بیشتر و نزدیکتر میکند و بعد هم پخش تلویزیونی است. بازیهای لیگ در اکثر کشورهای اروپایی پخش مستقیم میشود، نه تنها در تلویزیون که حتی در شبکههای اجتماعی و یوتیوپ.
تماشاگران والیبال در لیگ ترکیه هم حاشیهسازی میکنند؟
من این فصل در لیگ ترکیه فحاشی و حاشیهسازی از تماشاگران ندیدم. همه هواداران میآیند و تیمشان را تشویق میکنند، شاید برای تشویق سر و صدا هم بکنند اما رفتار توهینآمیز ندارند. در صربستان و کره که به خاطر کرونا بازیها بدون تماشاچی برگزار میشد. ایتالیا تماشاگران بافرهنگی برخلاف خیلی از کشورها دارد.