فرزاد بیگی
روزنامه نگار
اگر قبل از افتضاح شکست «سه به هیچ» برابر «وولور همپتون» تردیدی وجود داشت؛ حالا این اطمینان وجود دارد که لیورپول در بحران است. یک بحران تمام و کمال همراه با سرشکستگی. اوضاع سرخها از 2015 به این سو بد نبوده است. بخصوص وقتی که «یورگن کلوپ» به آنفیلد آمد و تردیدها را از بین برد. او یک بار تیم را از بحران خارج کرده است. بنابراین ممکن است دوباره بتواند این کار را انجام دهد. با این حال از احوالات سرمربی چنین به نظر میرسد که او ابتدا باید خودش را متقاعد کند.
«کلوپ» در پایان بازی؛ افسرده و ناامید بود؛ درست مثل تیمش که از «وولوز»، «برایتون» و «برنتفورد» شکست خورده است. این نخستین بار در بیش از یک دهه اخیر است که «لیورپول» در سه بازی متوالی خارج از خانه بازنده میشود؛ «برنتفورد» بد، «برایتون» افتضاح و «وولوز» فاجعه بار بود. از زمان اولین شکست (کمی بیش از یک ماه پیش) به این سو «کلوپ» و هواداران منتظر واکنش بازیکنان خودی بودهاند. اما آنها هر بار با سورپرایز ناامیدکننده جدیدی مواجه شدند. البته که سرخها بهانههای خودشان را دارند. مصدومیتها بهشدت به تیم ضربه زده است. «کلوپ» انتخاب اولش برای زوج دفاع میانی را در اختیار ندارد. هرچند هم «ویرجیل فن دایک» و هم «ابراهیما کوناته» در «برنتفورد» حضور داشتند و در رخ دادن آن شکست مقصر بودند. البته که «فن دایک» در بدترین روزش هم بهتر از آنچه «جوئل ماتیپ» و «جو گومز» در «مولینوکس» ارائه کردند، خواهد بود. «ماتیپ» با فرمی اسفناک به استقبال «وولوز» رفت و گل به خودی دقایق نخستین او لیورپول را از رقیب عقب انداخت. هرچند شیوه عبور توپ از «آلیسون» برای هر مدافعی ناخوشایند و ناامیدکننده است؛ اما «ماتیپ» و سایر همتیمیهایش نمیتوانند صاحب توپ شدن «هوانگ هی» و حرکت او در حفره موجود در نیمفضای سمت چپ دفاع را یک بدشانسی قلمداد کنند. در صحنه گل سوم نیز «گومز» که تا زمین حریف پیشروی کرده بود، هم توپ را لو داد و هم هرگز نتوانست برای پوشش خط دفاع در برابر «کات بک» ترائوره روی نقطه پنالتی حاضر باشد. وقتی «نوس» بدون مزاحم گل سوم و تیر خلاص را شلیک کرد، هواداران حق داشتند برای «کلوپ» کری بخوانند. آنها با فریاد «صبح فردا اخراج خواهی شد» از خجالت «آقای معمولی» درآمدند. «کلوپ» تیمش را منفعل خطاب کرد که توصیف مناسبی برای آنهاست هرچند «سر به هوا» نیز مناسب به نظر میرسد. سرمربی میتواند به تعداد زیاد بازیهای فصل گذشته، مصدومان پر تعداد و کلیدی و همچنین فرصتهای از دست رفته مهاجمان اشاره کند. او حتی میتواند گل سوم «وولوز» را ناعادلانه و برخلاف جریان بازی بداند. اما تغییر طعنهآمیز نتیجه بازی از «سه به هیچ» به «دو به هیچ» در توئیت باشگاه پیروز تنها داغ شکست را سنگینتر کرده است. در نهایت یادآوری محدودیتها کمکی به حل بنبست بهوجود آمده نمیکند و تنها بر حجم و دامنه مشکلات موجود خواهد افزود. در آنفیلد مقصران در حد سطحی وجود دارند. جیبهای بسته مالکان و سرمایهگذاران سبب کمبود منابع مالی شده است. البته این مضیقه مالی به اندازهای نیست که آنها از خرید یک مهاجم گرانقیمت (داروین نونیز) منصرف شوند. این در حالی است که استخدام یک هافبک در اولویت بیشتری قرار داشت. احتمالاً آنها برای این پست با ارزیابی اشتباه در جاهطلبیهای «جود بلینگام»، منتظر ستاره جوان انگلیسی باقی مانده بودند. بازیکنان فعلی بویژه ستارهها و بازیکنان اسم و رسمدار باشگاه به طرز فاجعه باری افت کردهاند. در مرتبه بعدی موضوع «کلوپ» مطرح است. مربی بارها درباره ارجحیت تمرینات مناسب بر پنجرههای نقل و انتقالاتی و خرید بازیکن سخن گفته است. با این حال تدابیر او و کادر فنیاش نه از نظر ذهنی؛ نه فیزیکی و نه تاکتیکی کارساز نیستند. اگرچه کلوپ اعتراف کرد که «من هیچ توضیحی ندارم» با این حال مسئولیت کامل عبور از این آشفتگی بر عهده اوست؛ اگر اساساً هنوز ارادهای در ذهن «آقای معمولی» برای این کار باقی مانده باشد.