وصال روحانی
روزنامه نگار
هفته نوزدهم لیگ برتر فوتبال کشور در حالی از امروز (سهشنبه 18 بهمن) شروع میشود که در هفته هجدهم که اواخر هفته گذشته برگزار شد، یک بار دیگر به «خط فقر» گل رسیدیم و گلهای زده چنان اندک بود که ناامیدیهای تهاجمی را به فضای فوتبال ما بازگرداند. در هشت دیدار هفته هجدهم فقط 13 بار توپ از خط دروازهها گذشت که شاید به سبب ثبت میانگین 70/1 گل برای هر مسابقه و پیشینه این کمیابیها از منظر عدهای موضوعی تازه و خطیر نباشد اما چون تأکید جدیدی بر حاکمیت اندیشههای سراسر تدافعی بر لیگ و کمبود رویکردهای تهاجمی در اکثر تیمها بود، باید نگاهی دغدغهمند به آن داشت. پس از سپری کردن تک هفتههایی که در آن به رقم 18 گل زده در 8 بازی هم رسیدیم این امید واهی و غیر واقعی در دلها ریشه دوانده بود که تیمها قید و بند احتیاطهای افراطی را از دست و پا باز کرده و بیعنان و ریسکجویانه تهاجم میکنند و از این طریق لیگ را چشمنواز و صاحب لحظاتی زیبا میسازند اما رویدادها و نتایج هفته هجدهم مثل پتکی سنگین بر سرها نشست و این واقعیت تلخ را مجدداً گوشزد کرد که تیمها همچنان با احتیاط مفرط زندگی میکنند و هدفشان نه بهسازی سیمای فوتبال بلکه حفظ خود به هر قیمتی در لیگ برتر و پرهیز از سقوط به دستهای پایینتر است. بهانه آنها برای اینگونه اندیشیدن و پایمردی در راه تحقق آن نیز قابل فهم و ظاهراً عاقلانه است؛ «وقتی خرجهایی چندین و چند میلیاردی برای تیمسازی و حضور در لیگ برتر میکنیم، به چه سبب در قبال آن راحتاندیشی پیشه کنیم و هرچه همت و توان داریم صرف ابقا در لیگ نکنیم؟ آیا باید با ارائه بازیهایی تهاجمی و بیخیال به استقبال شکست برویم و مفت و آسان سقوط کنیم یا با تدابیری احتیاطی و روشهایی سنجیده تمامی نیروها بر نفرات خود را صرف ارائه بازیهایی محکم و ارتکاب کمترین اشتباهات کنیم و با تشکیل دفاعی رسوخناپذیر امتیازات لازم را برای باقیماند در لیگ بیندوزیم؟» تفکراتی از این دست که هر ساله با رسیدن «یک سوم» پایانی فصل رواج بیشتری مییابد و عظیمتر شدن رویکردهای تدافعی در اکثر قریب به اتفاق تیمها که یا ترس از سقوط دارند و یا سودای بالانشینی در جدول به قصد کسب سهمیههای آسیایی، در هفته هجدهم ظهوری چشمگیر و گسترده و مجدد داشت. بر اثر این ظهور سه بازی این هفته با نتیجه صفر ـ صفر تمام شد و دو تیم از جمع برندهها فقط با نتیجه 1-0 کامیاب شدند و از 13 گل به ثبت رسیده 10 گل در دو دیدار به دست آمد.
دو مسابقهای که هر کدام پنج گل داشتند، یکی دیداری بود که سپاهان با نتیجه 1-4 از گلگهر برد و دیگری مسابقهای که استقلال در کرمان با نتیجه 2-3 بر تیم مس تفوق یافت.
با این مقدمات و توضیحات آیا میتوان امید داشت که در 8 مسابقه هفته نوزدهم طی روزهای سهشنبه و چهاشنبه بندهای احتیاط گسسته شود و تعداد گلهای زده به حداقل دو گل برای هر مسابقه برسد؟ یک گام نزدیکتر شدن به پایان لیگ که با انجام بازیهای هفته نوزدهم تحقق مییابد، پاسخ این سؤال را با کلمه «نه» میدهد اما کیست که از خلق یک هفته پرگل که در آن توازن برقرار باشد و یکی دو مسابقه پر گل و بقیه بدون گل باشند و در هر میدان حداقل یکی دو گل بروید، استقبال نکند و آن را گرامی ندارد.