آیسان سعیدی
روزنامهنگار ورزشی
همیشه حاشیه دشمن تمرکز است. با هیاهو و غوغاسالاری هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. سادهانگاری محض است اگر تصور کنیم با جنجال در متن و حاشیه فوتبال میتوان بیشتر موفق بود و رقبا را بیشتر تحت فشار قرار داد. حواشی در ابتدا دامن حاشیهساز را میگیرد و در ادامه رقیب را تحت تأثیر قرار میدهد. آنچه این روزها بر سر پرسپولیس آمده از همین قانون نانوشته سرچشمه میگیرد. تیمی که با اختلاف 5 امتیاز و حاشیه امنیت قابل توجه در صدر جدول نشسته بود اما در اهواز اسیر صحنهآرایی رقیب شد و به دامی افتاد که انتهای آن سقوط بود. آنها با خامدستی اسیر بازی جواد نکونام شدند که ثابت کرده در آتش به پا کردن دنبالهروی استادش کارلوس کیروش است و این سلوک را از مربی بازنده پرتغالی به خوبی آموخته. اگرچه این مسیر در انتها به ناکجاآباد ختم میشود و هیچ دستاوردی به جز ناکامی نخواهد داشت اما نکو تنها نوک بینی و زمان حال را میبیند و به موفقیتهای زودگذر و در لحظه بسنده کرده. او با همین تاکتیک یحیی و تیمش را به دام انداخت و خیلی راحت پرسپولیس را خلع سلاح کرد. در روزی که پرسپولیس حداقل 5 موقعیت صد درصد گل را در چاله حواشی کبود از دست داد و داور نیز مرعوب شلوغبازی کنار زمین نکونام و دستیارانش شد، گلمحمدی به جای تزریق آرامش به تیمش و پرهیز از افتادن در دامی که سرمربی رقیب برای او پهن کرده بود، ناآگاهانه به حواشی دامن زد و به این دام اسیر شد تا در نهایت با دست خودش تمرکز تیمش را گرفته و 3 امتیاز را به رقیب هدیه کند.
این شکست تلخ و افتادن در چاله حواشی کبود به اندازهای ناگوار بود که امتداد آن تا این هفته و بازی با آلومینیوم هم کشیده شد؛ آنجا که پرسپولیس در حالی به مصاف میهمان رفت که آشکارا تمرکز و آرامش همیشگی را نداشت و همین زمینهساز اتفاقات بعدی شد؛ از اخراج بیرانوند گرفته تا فرصتهایی که از دست رفتند و داوری که در این توقف نقش اصلی را داشت و 2 پنالتی را نادیده گرفت اما سرخها به جای جبران اشتباه مهلک داور با گلزنی تنها اعتراض کردند تا 2 امتیاز گرانبهای دیگر از دست بدهند و اینگونه صدر از کف برود. بدتر از آن اینکه گلمحمدی عصبی از اتفاقات رخ داده در نشست دوباره زمین و زمان را به هم دوخت و با شدیدترین الفاظ به داور بازی حمله کرد و تساوی در این بازی را به مسائل فرامتنی نسبت داد. اتفاقی که تنها حواشی و هیجان مضر را در اطراف تیمش بیشتر و بیشتر میکند. پرسپولیس اگر کماکان بر روی این مدار حرکت کند، امتیازات بیشتری را در ادامه از دست خواهد داد و از جام قهرمانی دور و دورتر میشود.
در استقلال اوضاع اگر از پرسپولیس بدتر نباشد، بهتر هم نیست. در جمع آبیها ریکاردو ساپینتو خود حاشیه اصلی است. مردی که در هر بازی یک تردستی جدید رو میکند تا دوباره تیمش غرق در بحران شود. او در تمام فصل به همه چیز اعتراض داشته و به همه حمله کرده؛ از دستیار و بازیکن خودی گرفته تا بازیکن و مربی حریف و تماشاگران و این بار نیروی انتظامی. جدیدترین کاردستی ساپینتو درگیر شدن با نیروی انتظامی در کرمان بود؛ آنچه برد مهم استقلال را کاملاً تحتالشعاع قرار داد. ساپینتو یک مربی نامتعادل و ناآرام است و تصور میکند با این رویکرد میتواند همه را تحت تأثیر قرار داده و مرعوب کند اما پیش از هر اتفاقی او تیمش را خلع سلاح میکند. ساپینتو در ۱۸ بازی این فصل ۶ بازی را به خاطر محرومیت از دست داده و بازی هفته نوزدهم برابر نفت مسجدسلیمان هفتمین بازیای خواهد بود که او روی نیمکت استقلال حضور ندارد. این بدان معناست که سرمربی پرتغالی تقریباً نیمی از فصل را به دلیل همین حواشی و همین رفتارها محروم بوده و نتوانسته کنار تیمش باشد. آماری عجیب که حتی مربیان پروازی هم چنین نیستند. در حقیقت اگر استقلال یک مربی پروازی استخدام میکرد، قطعاً روزهای کمتری از حضورش محروم بود تا ساپینتو! در روزهای دشوار و سخت نیم فصل دوم که استقلال باید از قهرمانی فصل گذشته دفاع کند و با مدعیان گردن کلفت و آمادهای در کورس قهرمانی بجنگد، رفتارهای ساپینتو حکم یک گل به خودی دارد که استقلال را در دقیقه صفر بازی با یک گل خورده به زمین میفرستد. در حقیقت استقلال بازی را با یک گل خورده همیشه شروع میکند و باید بکوشد تا ابتدا بازی را با حریف به تساوی کشانده و در ادامه به گل برتری برسد!
ساپینتو به تنهایی آرامش و تمرکز را بر تیمش حرام کرده، آنچه در مسیر دشوار قهرمانی مهمترین نیاز آبیهاست.