printlogo


کد خبر: 265727تاریخ: 1401/11/12 00:00
شهروند و مافیا در فدراسیون فوتبال

علی جوادی
روزنامه نگار

این روزها در فدراسیون فوتبال هر که را نگاه کنی به دنبال یارگیری است. مجموعه‌ای کامل از اختلاف نظر، تفاوت دیدگاه و دشمنی‌های آشکار و پنهان که در شمایل کلی سعی می‌کنند مجموعه را دارای اتحاد و اتفاق نظر نشان دهند.
مهدی تاج در دوره جدید مدیریتش قرار بود فقط به مسائل بین‌المللی ورود کند و اداره فوتبال کشور را به مهدی محمدنبی بسپرد. این دقیقاً عین تصمیمی بود که 3 روز مانده به موعد ثبت نام مجمع انتخاباتی گرفته شد.
حالا اما رئیس فدراسیون فوتبال ترجیح می‌دهد هیچ موردی را به دیگران واگذار نکند چون مشخص است به فردی غیر از خودش اعتماد ندارد.
تصمیم‌های نادرست و پیاپی او در فدراسیون موجب شد شکافی عمیق بین او و محمدنبی به وجود بیاید و این یک مورد به هیچ شکلی پنهان نماند.
اختلاف نظر آشکار در میان اعضای هیأت رئیسه موجب شده تاج به دنبال یارگیری باشد و اتفاقاً چند نفرشان را هم به راه‌های مختلف جذب کرده است.
انتخاب دبیرکل یکی دیگر از دلایل جدا شدن راه رئیس و نایب رئیس یک فدراسیون بود اما تاج صلاح ندانست این بار هم نظر نبی را بپرسد.
مدیر روابط عمومی هم هر روز با یکی از اهالی رسانه تماس می‌گیرد و به او پیشنهاد می‌دهد «بیا یک گوشه کار را بگیر». گستره این تماس‌ها مدت‌هاست از تهران خارج شده و حتی به خبرنگاران مشهدی سفارش می‌شود با احسان اصولی مشکلی نداشته باشند!
گویا مهدی تاج (که می‌داند حداکثر تا شهریور 1403 رئیس فدراسیون فوتبال است) ترجیح می‌دهد اختیار تمام امور را در دست خود داشته باشد و فراموش کرده که تنها تصمیم انفرادی‌اش در دوره قبل مدیریتش منجر به فاجعه‌ای تمام عیار و ثبت یکی از سنگین‌ترین و زشت‌ترین قراردادهای تاریخ فوتبال ایران شد.
حالا بازی شهروند و مافیا به درون فدراسیون فوتبال هم رسیده. همه با تردید و نگاهی آمیخته با اتهام به یکدیگر نگاه می‌کنند چون کسی نمی‌داند فرد مقابلش، خودی است یا دشمن و این بدترین شکل اداره فوتبال ایران است.
حالا فدراسیونی داریم که مدیرانش با هم اتفاق نظر ندارند. لبخندهای مصنوعی و رفاقت‌های صوری، تعریف مختصر فضای داخلی فدراسیون فوتبال است. پس از برهه‌ای خطرناک و اتفاقات زشت برای فوتبال ایران، نیاز به هماهنگی، اتحاد و اعتماد داشتیم تا آینده روشن از دل این یکپارچگی خارج شود اما گویا مهدی تاج صلاح می‌داند فوتبال در لفافه‌ای از ابهام و غرق در مه بلاتکلیفی بماند. با این اوصاف باید از همین حالا فاتحه جام ملت‌های سال آینده را خواند.
 


Page Generated in 0.0052 sec