ثابت ایمانی:
ماجرای پنالتی را خیلی بزرگ کردند
غلامرضا ثابت ایمانی هافبک تیم پیکان درباره پیروزی تیمش مقابل مس کرمان می‌گوید: «در این بازی خانگی محکوم به پیروزی بودیم تا بتوانیم شرایط‌مان را در جدول بهتر کنیم. می‌دانستیم بازی سختی داریم، ولی کادر فنی بخوبی مس را برای ما آنالیز کرده بود و خوشبختانه توانستیم از این بازی سه امتیاز مهم بگیریم. معتقدم که این برد در آینده خیلی به دردمان خواهد خورد. در کل فکر می‌کنم بهتر از مس کرمان بازی کردیم و مستحق برد بودیم.» او درباره ضربه پنالتی‌اش در این بازی که تبدیل به گل شد و بحثی که قبل از زدن این ضربه با تمیروف مهاجم ازبک پیکانی‌ها داشت این طور می‌گوید: «فکر می‌کنم ماجرای پنالتی را بیش از حد بزرگ کردند. در آن صحنه من می‌خواستم پنالتی را بزنم و تمیروف هم دوست داشت خودش پنالتی را بزند و سر همین صحبت کردیم، اما بحث خاصی با این بازیکن نداشتم. البته حاشیه خاصی در این مورد ایجاد نشد و نظر کادر فنی هم این بود که من پنالتی را بزنم که خوشبختانه تبدیل به گل شد. برد تیم از هر چیزی مهمتر است و با گرفتن این سه امتیاز توانستیم در رده یازدهم جدول قرار بگیریم.»


یزدانی: چرا همبازیان و مربیان هموطنم سکوت کردند
سیاوش یزدانی پس از جدایی پرماجرا از استقلال و فسخ یکطرفه قراردادش توسط این باشگاه، با عقد قراردادی به سپاهان پیوست. او بلافاصله با نشر یک پیام به برخی از دلخوری‌هایش اشاره کرد: «خانه جایی است که وقتی سرپناه خود را از دست داده‌ای به آنجا پناه میبری اما امان از روزی که خانه خودت هم امن نباشد. روزی که با استقلال با شوق و ذوق قرارداد امضا کردم هرگز فکر نمی‌کردم خداحافظی‌ام از تیم محبوبم به این شکل باشد اما حالا با دلی‌ پر از غم و اندوه، با کلی خاطره تلخ و شیرین دست تقدیر ما را از هم جدا کرد. شما می‌خواهید به رویایتان ادامه دهید اما دیگر نمی‌توانید، حالا دیگر این جدایی رؤیا نیست و واقعیت است. حالا من به شما نیاز دارم چون همیشه عشق را به من نشان دادید. شاید هرگز فکر نمی‌کردم به خاطر وعده ترکاندن بمب قربانی شوم که اگر این اتفاق برای هر یک از همبازیانم می‌افتاد و لحظه آخر بیرونش می‌کردند، سکوت نمی‌کردم. هرگز فکر نمی‌کردم بی‌سر و صدا چند هفته با کمر مصدوم و تزریق آمپول برای استقلال بازی کنم ولی حتی یک نفر درون تیم به این موضوع اشاره نکند و حتی مربیان هموطنم از ترس به هواداران حرفی نزنند. هرگز فکر نمی‌کردم که یک روز غیرتم را لگدمال کنند چون دنبال بهانه می‌گشتند که من و امثال من را قربانی کنند.»