آیسان سعیدی
روزنامه نگار
استقلال این فصل یک تیم عصبانی است. تیمی که تمامی اجزای آن از روی نیمکت گرفته تا درون زمین عصبانی هستند و این عصبانیت بدل به یک اپیدمی در این تیم شده که به آبیها لطمه میزند.
سر الکس فرگوسن کبیر میگوید: «هر تیمی شبیه به مربیاش میشود.» و استقلال دقیقاً تبلور همین جمله کلیدی فرگی است؛ یک تیم عصبی و ناآرام درست شبیه مربیاش.
ساپینتو را به عنوان یک مربی تندخو میشناسیم. مردی که هر کجا بوده جنجال به پا کرده و با همه درگیر شده. او از دوران بازیگریاش این خلق و خو را داشت و حالا که به مربیگری شیفت کرده، این خلق و خو را به شکل اگزجره بروز میدهد. او لب خط یک مرد ناآرام است که 90 دقیقه تمام در حال عصیان و درگیری است؛ درگیر با داور، درگیر با دستیاران، درگیر با بازیکنان حریف و خودی و حتی درگیر با خود!
سرمربی استقلال یک لحظه آرام و قرار ندارد و همین خود درگیری و بیقراری را به تیمش منتقل کرده. آنچه تمرکز را از تیمش گرفته. اینکه مدافع استقلال در ثانیههای تلف شده بازی 6 امتیازی برابر حریف روی یک صحنه عادی پنالتی میدهد، نتیجه همین نداشتن تمرکز است. سرمربی استقلال با رفتارهای خود این تمرکز و آرامش را از تیمش گرفته و استرس و عصبانیت را به تیمش منتقل کرده.
ساپینتو، سیاوش یزدانی را به جرم اشتباه مرگبار در ثانیههای پایانی برابر سپاهان اخراج کرده. به گمان ساپینتو یزدانی با این اشتباه شکست تیمش را رقم زده و متهم اصلی این باخت تلخ است. از منظر فنی شاید دیدگاه مربی استقلال درست باشد اما رفتار او در قبال این اشتباه ناشیانه و عجیب است. فوتبال بازی اشتباهات است و هر بازیکنی در طول بازی اشتباه میکند و گاه این اشتباهات ویرانگر و مرگبار هستند. اساساً در فوتبال تا اشتباهی رخ ندهد، گلی نمیروید، پس در بازی اشتباهات اینکه یک متهم را سینه دیوار بگذاری و همه کاسه کوزهها را سر او بشکنی، یک رفتار آماتورگونه است که در هیچ دادگاهی خریدار ندارد. مگر آنکه ساپینتو به این نتیجه رسیده باشد که یزدانی عامدانه اشتباه کرده و تیمش را به سقوط کشانده. در این صورت داستان فرق میکند اما اینکه در چنین بازی بزرگی و در چنین شرایط حساسی یک مدافع بخواهد چنین تصمیمی بگیرد، دور از ذهن مینماید. البته که سبقه سیاوش یزدانی و عصیانگریهای گاه و بیگاه او هنوز از یادها نرفته و ظن به او را افزایش میدهد اما آنچه در بازی با سپاهان اتفاق افتاد، به نظر بیشتر نتیجه همان عدم تمرکز و استرس و عصبانیتی در استقلال بود که از رفتارهای سرمربی استقلال منبعث میشود.
بازی با ملوان یکی از نوستالژیکهای فوتبال ایران است. نبردی به قدمت یک تاریخ. دو تیمی که ریشه در فوتبال ایران دارند. دو تیمی که از شناسنامههای فوتبال ایران محسوب میشوند که تقابل این دو تیم جزو کلاسیکهای فوتبال ایران محسوب میشود. ستارههای تاریخ این دو تیم همیشه جزو فانتزیهای این بازی بزرگ محسوب میشوند؛ آنچه در این بازی کمتر نشانی از آن میبینیم. بازی امروز البته با گذشتههای نه چندان دور تفاوت دارد. ملوان بعد از سالها دوری از سطح اول فوتبال و گذراندن دوران عسر و حرج دوباره به همانجایی بازگشته که به آن تعلق داشته. با این حال از آن قوی سپید بلند پرواز همیشه فاصله بعیدی گرفته. تیمی که از ابتدای فصل فانوس به دست گرفته و برای فرار از سقوط و بقا میجنگد. ملوان با این شرایط نباید لقمه گلوگیری برای استقلال باشد اما وقتی به استقلال مینگریم و شرایط این تیم را بررسی میکنیم، کار سخت میشود. آبیها در یک بحران خاموش گیر افتادهاند و ساپینتو زیر تیغ قرار گرفته. بعد از شکست تلخ هفته گذشته برابر سپاهان سرمربی پرتغالی بیش از پیش زیر فشار قرار گرفته و واکنش او به این فشار اخراج مدافع تیمش بوده. از همین رو در این شرایط یک تیم ته جدولی میتواند برای استقلال آنارشی زده امروز یک لقمه گلوگیر باشد. از همین رو بازی ملوان برابر استقلال را باید یکی از بازیهای مهم هفته دانست. نبردی که میتواند سرنوشت ساپینتو را در این بازی تغییر دهد.