وصال روحانی
روزنامهنگار
برخی بر این باورند که بدون یک خط دفاعی عالی و دروازهبان عالیتر کسب مقام قهرمانی در یک لیگ طولانی نزدیک به محال است و با این که شکی در صحت این نگرش نیست اما باید مؤکداً گفت که اگر یک تیم دفاع بسیار قوی و یکی دو گلزن چیرهدست نداشته باشد، دیر یا زود به مشکل خواهد خورد و مسأله قهرمانی مورد بحث از حالت یقین خارج شده و با اما و اگرها پیوند خواهد خورد.
پس از جدا شدن یورگن لوکادیای هلندی از جمع سرخهای تهرانی به نظر میرسید محمد عمری با شهامتها، مهارتها و گلزنیهای غیرمنتظرهاش میتواند مثل لوکادیا که با گلزنیهای حرفهای خود عامل اصلی صدرنشین شدن قرمزها در لیگ بیست و دوم بود، حرکت مؤثر آنها به سوی قهرمانی را استمرار بخشد. با این حال تواناییهایی از این دست فقط در گذر زمان مشخص و عیار و میزان آن هویدا میشود و اگر عیار لوکادیا واقعی بود و او به رغم مشخص شدن روش کار و شگردهایش دائماً با همان هنرها راهگشایی میکرد، عمری هم فقط زمانی کلید حل مشکلات تهاجمی تیم فوتبال پرسپولیس تلقی خواهد شد که در درازمدت کارآمد بماند و ثابت شود که شناسایی شدن مدل بازی و توانمندیهای او کارآییهایش را زایل نکرده و اثرگذاری وی را چندین و چند درجه کمتر نساخته است. عمری که در سه، چهار بازی پیاپی قرمزها درخشیده و گلسازی و گلزنی کرده بود، در دیدار اخیر آنها با ذوبآهن تا حد چشمگیری کم تأثیر جلوه کرد و در محاصره تدابیر بازدارنده تیم مهدی تارتار کمتر نشانی از جوانی داشت که بازی انفجاری، اعتماد به نفس و گلزنیهای متهورانهاش قرمزها را بسیار شادمان کرده و به این باور رسانده بود که رفتن لوکادیا به بهترین وجه توسط عمری و هنرهای او پوشش داده شده و وی میتواند نقش مهاجمی 29 ساله و تیزهوش را برای قرمزها ایفا کند. چیزی که هنوز به اثبات نرسیده و فقط در ازای زمان و با انجام دیدارهای بعدی مردان یحیی گلمحمدی صحت و سقم آن روشن خواهد شد.
آنها سقوط نمیکنند؟
این یک نظریه قدیمی و پرطرفدار در فوتبال است که بهترین دفاع در این ورزش حمله کردن است و این استدلال بر این پایه استوار است که مادامی که زیاد و مؤثر حمله میکنید و دائماً گل میزنید، اگر هم ضعفهای دفاعی داشته باشید چندان رو نمیشود زیرا حریف در تلاش برای مهار تهاجمات شما وقت و مجال چندانی برای حمله به دروازه شما نخواهد یافت. با عمدهتر شدن روزافزون تدابیر تدافعی در ازای زمان نظریه فوق در چالش محسوسی قرار گرفته و کم امتیازتر شده زیرا وقتی تیمهای تدافعی جام پشت جام میبرند و تیمهای تهاجمی در قتلگاه رقبای تدافعیتر و حسابگر و دارای قدرتهای تخریبی به ورطه ناکامی کشیده میشوند، دیگر نمیتوان نظریه «بهترین دفاع، حمله است» را سرلوحه کار همه تیمها قرار داد و آن را به همگان توصیه کرد. این در حالی است که تیمهای به شدت حملهور و دارای بهترین مهارتها در این امر اگر هم عیبی در خط دفاعی خویش داشته باشند، در صورت رو شدن و استفاده رقبا از آن به ناکامی و سقوط کشیده نخواهند شد و معمولاً جان به سلامت خواهند برد.
چرا غصه بخوریم؟
این مشکل خارجی برای پرسپولیس ابعاد وسیعتری هم دارد زیرا به سبب ضعف چشمگیر اکثر مهاجمانش و مشخص نبودن عیار واقعی عمری این تیم امکان و ابزار تهاجمهای همه جانبه را ندارد و نمیتواند آنقدر وسیع و مؤثر حمله کند که خط دفاعیاش چندان به آزمون کشیده نشود، به همین سبب است که گلمحمدی و همکارانش یک بار دیگر با تشکیل یک خط دفاعی کم نقص ابتدا به گل نخوردن اندیشیده و در صورت امکان روی ضدحملات و ضربات ایستگاهی یا سانتر از کانالهای کناری به گلزنی هم چشم دوختهاند. برای آنها ضربالمثل معروف «بهترین دفاع حمله است» تغییر حالت و معنا داده و تبدیل به «بهترین حمله، دفاع است» شده است و تا زمانی که این فرضیه جواب میدهد و تیم مجری آن را به پیروزی و صدر جدول میرساند، چه نیازی به کنکاش در بافت و جوهره این دستورالعمل؟ وقتی یک نظریه ولو منفی و توأم با نگرشهای کاملاً دفاعی باعث پیشتازیها و قهرمانیها میشود، چرا به فکر چشمنواز بودن یا نبودن آن بیفتیم و به چه دلیل غم اینجور چیزها را بخوریم؟