آیسان سعیدی
خبرنگار ورزشی
تهران و اصفهان همیشه دو قطب مهم ایران بودهاند. اهمیت این دو کلانشهر بزرگ، سنتی، صنعتی و قدیمی در تاریخ ایران به اندازهای است که بیش از 60 درصد کتاب قطور زندگی ایران را به خود اختصاص داده. دو شهری که یکی امروزه پایتخت است و دیگری دیروز سبقه تاریخی پایتختی داشته. خاستگاه اغلب تحولات سیاسی و اجتماعی ایرانزمین از این دو شهر منبعث شده و به نوعی نقش اصلی را بر عهده داشتهاند. در تمام طول تاریخ نمیتوان رویدادی را یافت که تهران و اصفهان در بطن آن قرار نگرفته باشند. تاریخ این سرزمین با این دو شهر بزرگ و تاریخی گره خورده و بیشترین ابنیه و آثار تاریخی را باید در این دو شهر جستوجو کرد. از سوی دیگر در حوزه اقتصاد نیز تهران و اصفهان بیشترین ترنوبل مالی را در اقتصاد ایران داشته و بخش مهمی از جریان اقتصادی ایران از کانال این دو شهر میگذرد. همین تمایزات برجسته سیاسی، تاریخی، اقتصادی سبب شده تا تهران و اصفهان تافتهای جدا بافته از دیگران به شمار بیایند و مهمترین شهرهای ایران لقب بگیرند.
در این میان اما میان این دو شهر همیشه یک رقابت نهان و آشکار وجود داشته که خود را برترین و مهمترین شهر ایران بدانند. رقابتی که قدمتی به طول تاریخ دارد. هر دو شهر دارای ویژگیهای بارز و کلیدی هستند و نقشی فوقالعاده مهم در جغرافیای ایران دارند و از همین رو خود را برتر میدانند. این حس رقابت در همه عرصهها جاری و ساریست؛ از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و البته ورزش. درست است که تهران بواسطه موقعیت سیاسی و پایتخت بودنش، پایتخت ورزش ایران هم محسوب میشود اما اصفهان بیتردید یکی از قطبهای اصلی ورزش ایران به شمار میآید که همیشه دست پری در عرصه ورزش داشته و خاستگاه بخشی از مهمترین ورزشکاران ایران در رشتههای مختلف بوده. به گونهای که در برخی از رشتهها قهرمانان اصفهانی فاصله کیلومتری از مدعیان تهرانی دارند و گل سرسبد رشته خود محسوب میشوند. این رقابت و کری قدیمی و بیپایان مدتهاست که در فوتبال به اوج رسیده. آنجا که پرسپولیس و استقلال دو مدعی سنتی تهرانی، در تقابل با دو باشگاه قدیمی و داعیهدار اصفهانی یعنی سپاهان و ذوبآهن قرار گرفتهاند. دو باشگاهی که در طول گذر زمان از یک باشگاه متوسط بدل به مدعیانی شدهاند که گاه در پارهای از اوقات هیچ تیمی حتی مدعیان تهرانی به گرد پایشان نیز نمیرسد.
رقابت تهران و اصفهان در فوتبال ایران از سالهای دور نضج گرفته اما سیاستهای عجیب و غریب تمرکززدایی ابتدای دهه 80 و در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، سبب شد تا دو باشگاه تهرانی روزهای سخت و تاریکی را تجربه کنند و در عوض باشگاههای اصفهانی زیر سایه توجه دولتی بهشدت پروار شده و قدرتمند شوند. قهرمانیهای سریالی سپاهان در لیگ و ذوبآهن در جام حذفی در روزگار تیره سرخابیها در دهه 80 محصول همین سیاست بود که سبب شد تا سپاهان و ذوبآهن بدل به حریفی ویژه برای مدعیان سنتی تهرانی شوند و به نوعی به تهرانیها فخر بفروشند. نتیجه این سیاست عجیب و بزرگ شدن اصفهانیها در فوتبال ایران سبب شده تا نبردهای تهران و اصفهان در لیگ برتر بدل به یک بازی خاص و یک جنگ تمامعیار شود. آنجا که سپاهان بهعنوان نماد فوتبال و حتی شهر اصفهان به مصاف سرخابیها میرود تا دوئلی فراتر از فوتبال و رقابت را شاهد باشیم. مسابقهای که ابعاد آن به تقابل دو شهر میرسد. در کنار سپاهان، ذوبآهن بهعنوان تیم دوم اصفهان نیز همیشه لقمهای گلوگیر برای تهرانیها بوده و سرخابیها را آزار داده. تیمی که به هیچ عنوان به پرسپولیس و استقلال مفت نمیبازد حتی اگر در انتهای جدول باشد.
هفته شانزدهم لیگ برتر تقابل اصفهان و تهران به اوج میرسد. آنجا که سپاهان در یک نبرد کلاسیک در نقشجهان از استقلال سینوسی این روزها پذیرایی میکند و ذوبآهن چغر به تهران میآید تا به میهمانی پرسپولیس صدرنشین برود. در این دو بازی ورای آنچه در مستطیل سبز و بیرون مستطیل سبز رخ میدهد، جنگ نیمکتها تماشایی است.
مورایس پرتغالی روی نیمکت سپاهان از هموطن برونگرا و عصیانزده خود ساپینتو در شرایطی پذیرایی میکند که هموطنش روی نیمکت آبیها شرایط باثباتی ندارد.
در تهران یحیی گلمحمدی باید با دوست و همتیمی سابقش مهدی تارتار ملاقات کند که در تمام این سالها برای پرسپولیس یک حریف جدی بوده. حریفی که او را نزدیکترین آلترناتیو یحیی میدانند.
تقابل دو مدعی سنتی تهرانی با اصفهانیها مهمترین دوئل هفته و شاید لیگ است. دوئلی که فارغ از بحثهای فنی و انگارههای تاکتیکی و البته تقابل نیمکتهای رفیق و رقیب، داستان 2 شهر است.