وصال روحانی
روزنامه نگار
پس از آمدن پاکو خمز اسپانیایی به تراکتور تحولات فنی محسوسی در احوالات این تیم ایجاد شده اما سؤال این است که آیا نتایج حاصله در مسابقات بعدی برای مجاب شدن مالک متغیرالاحوال تراکتور و حفظ این مربی در جمع «پرشورها» کفایت خواهد کرد یا خیر.
تراکتور البته در 50 روزی که خمز به جانشینی قربان بردیف روستبار سرمربی قرمزهای تبریزی شده نتایج خوبی گرفته و پیروزی 0-2 آنان مقابل استقلال در آخرین هفته از نیم فصل اول لیگ بیست و دوم سر و صدای زیادی کرد و تیمش را نیز تا رده ششم جدول ردهبندی بالا آورد اما از یک سو با شروع نیم فصل دوم لیگ از اواخر این هفته این رتبه و دستاوردهای خمز در معرض چالشهایی تازه قرار میگیرد و اطمینانی به حفظ جایگاه فوق وجود ندارد و از جانب دیگر شکست تراکتور مقابل استقلال در جام حذفی فوتبال کشور اگر چه با حرف و حدیثهای داوری همراه بود اما خمز را فقط چند روز بعد از پیروزی لیگی مقابل همین رقیب از برج عاج پایین آورد و بر زمین کوبید.
با شناختی که از محمدرضا زنوزی در دست است، اگر تراکتور شروع بدی در نیم فصل دوم لیگ داشته باشد، صبر این مدیر برای حفظ سرمربی اسپانیایی این تیم در کمترین حد خواهد بود و چه فصلهای پرتعدادی که زنوزی به خاطر همین عدم شکیباییهایش سه چهار بار سرمربی این تیم را عوض کرده و اگر مربیان موقتی و یکی دو هفتهای را نیز به مجموعه این تغییرات پایانناپذیر بیفزاییم، تعداد تغییرات زنوزی گاه از ارقام مورد بحث هم فراتر رفته است.
امروز کمتر باشگاهی را در ایران مییابیم که ریکاردو آلوز، بازیساز و پاسور گل درجه اول تراکتوریها را نخواهد و رضا اسدی، محمد قنبری و البته محمدرضا اخباری هم در مسابقات این تیم خوش درخشیدهاند و محمد عباسزاده هم آقای گل لیگ است و هادی محمدی بازیکن زحمتکشی که خط و ربط کارهای دفاعی را در دست دارد. کاوه رضایی هم اگر ماندنی باشد، در نیم فصل دوم به کار پرشورها خواهد آمد اما همه اینها هم تضمینی بر کامل شدن رنسانس نسبی خمز در جمع قرمزهای تبریزی به حساب نمیآید.
فاصله کم امتیاز بین تیمهای اواسط جدول میتواند در صورت ثبت دو سه نتیجه نامساعد برای پرشورها آنها را دوباره به ردههای دهم تا دوازدهم جدول تنزل بدهد و ناملایمات فنی و نامهربانیهای رفتاری بعضیها اعتبار خمز را هم دستکم برای زنوزی و در ذهن کمثبات و نگاه ناماندگار وی از بین ببرد. بله، عمر تحول تقریبی تراکتور ممکن است کوتاهتر از چیزی باشد که برای نجات و درخشش مستمر این تیم مورد نیاز است و عصر رویکردهای چند باره و چند ماهه به مربیان متعدد را در جمع تراکتوریها که البته به آن خو کردهاند، استمرار بخشد.