وصال روحانی
روزنامه نگار
نیمفصل اول لیگ برتر فوتبال ما که با انجام 8 بازی طی روزهای چهارشنبه تا جمعه گذشته به پایان رسید، چه دستاوردهای فنی تازهای را برای این ورزش در بر داشت و کدام اندوختههای جدید و قابل ذکری را بر سرمایههای کاری و توشههای عملیاتی باشگاههای ما اضافه کرد؟
در 21 دوره قبلی این لیگ، معمولاً در چنین مقطعی از فصل نفراتی را داشتیم که بر نسل جوانتر فوتبال ما تعلق داشته و با نوآوریهای خود هم به پدیدههای نسبی لیگ تبدیل میشدند و هم به تیمهای ما و کل فوتبال باشگاهی کشورمان اعتبار میبخشیدند. چنان محصولاتی در لیگ بیست و دوم در کمترین حد بودهاند و پس از انجام 15 بازی از 30 مسابقه این فصل اگرچه برخی بازیکنان با نمایشهایی بالنسبه خوب تقریباً نمره قبولی گرفتهاند اما هیچ بازیکنی را در هیچیک از 16 تیم حاضر در لیگ نداشتهایم که آنچنان بدرخشد که لقب ستاره و پدیده سزاوار او باشد.
مزرعه فوتبال ما در سالهای اخیر به دلایل مختلف کم محصول بوده و جوانانی را رو نکرده که آینده را چندان روشنتر از امروز نشان بدهند. از سامان فلاح مدافع وسط جوان و جدید پیکان که در اردوهای تیم ملی در آستانه تعریفهای زیادی از او صورت گرفته اما کلاس و کیفیت کار او نازلتر و کمتر از تمجیدهایی است که در خصوص وی شنیدهایم. این همان لیگی است که در ادوار گذشته خود مدافعان وسطی همچون شجاع خلیلزاده، مجید حسینی، حسین کنعانیزادگان، مرتضی پورعلی گنجی و روزبه چشمی و در سالهای مؤخرتر نظایر سیاوش یزدانی را به فوتبال ما ارزانی داشته و حتی اولین نشانههای درخشش و قدرت پیروز قربانی، سهراب بختیاریزاده، امیرحسین صادقی و زندهیاد علی انصاریان هم در این لیگ و در شش، هفت دوره نخست آن رؤیت شد و آنها کجا و فلاح کجا.
اینکه چرا لیگ امسال فوتبال ما کم محصول است و به واقع محصولات ناب هر سه چهار فصل اخیر آن اندک بوده، مسألهای است که کارشناسان باید درباره آن کنکاش کنند. عمده شدن بیش از حد مسائل مالی و به موازات آن پایین آمدن عرق و تعصب و تغییر دادن دائمی پیراهن باشگاه و انتقال از این تیم به آن تیم به قصد دریافت پولهای بیشتر مسائلی همچون کیفیت بالا و ازدیاد تلاشها را به ضرورتهایی درجه چندم تبدیل کرده است و در همین راستا تک مهرههای موفق لیگ در صورت داشتن مدیر برنامه زرنگ به سرعت لژیونر میشوند زیرا در لیگهای خارجی دستمزدها بسیار بالاتر بوده و برخلاف لیگ ایران به موقع هم پرداخت میشود. حاشیههای متعدد؛ درگیریهای بازیکنان با داوران و مربیان با رؤسای باشگاهها و مشکلات عظیم ناشی از دیرکرد در پرداخت دستمزدها و البته شکایات مکرر بازیکنان و مربیان خارجی از تیمهایشان به فیفا به سبب دستمزدهای دریافت نکردهشان لیگی را ساخته است که کارهای سازنده در آن به حداقل رسیده و توجه به «فرع» است، نه به «اصل.»
لیگ ما مشمول حالت دوم میشود. لیگی که نیمفصل اول آن برخی جوانان تلاشگر و سزاوار و خوب را رو کرد اما سادهانگاری است اگر تصور کنیم از بین آنها ستارههایی ظهور میکنند که آینده فوتبال ما را بیمه کنند. این لیگ مهدی طارمی را به جهان فوتبال ارزانی داشته که کمتر باشگاه مطرحی در جهان یافت می شود که سودای جذب او را در سر ندارد. اما آیا امسال بازیکنی را رو کرده که یک سیام او استعداد داشته باشد.جواب همه این سؤالها یک «نه» بزرگ است.