بازی عصر امروز با پیکان در ادامه هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال کشور به ظاهر مسابقه سختی برای پرسپولیس نیست اما واقعیت امر چیز دیگری است.
دو مسأله وجود دارد که این دیدار را برای سرخهای تهرانی دشوارتر از چیزی میکند که در ظاهر به نظر میرسد؛ از یک سو پیکان در تضاد با جایگاه نازلش در جدول ردهبندی (رتبه دوازدهم) تیم کوچک و ناتوانی نیست و از جوانان مستعدی بهره میگیرد و میتواند به سطوح بالاتری برسد. مسأله دوم به خود پرسپولیس برمیگردد. این تیم بیش از آن که بهدنبال ضعف در تیمهای رقیب بگردد و درصدد بهرهگیری از آن باشد، باید ضعفهای خودش را شناسایی و برای رفع آنها اهتمام کند اما براساس عملکرد یحیی گلمحمدی و نتایج کار او باید اذعان داشت که این امر با کمترین هوشمندی و با نازلترین بهرهها همراه شده و کاستیهای فنی پرسپولیس بخصوص در امور تهاجمی به قوت خود باقی است.
این «خرید»های بیهنر
پرسپولیس با رفتن یورگن لوکادیای هلندی تکسلاح تهاجمی کارگشا و جانشینناپذیر خود را هم از دست داده و نه ادوات لازم را برای جذب یک فوروارد برجسته دیگر دارد و نه صرافت و هوشمندیای را که براساس آن دریابد اگر هرچه زودتر این کار را نکند، راه کسب قهرمانی برایش مسدودتر از هر زمانی خواهد شد. کندی و تعلل در انجام خریدهای مؤثر از ویژگیهای بارز و مستمر گلمحمدی و همکاران اوست و لوکادیا بواقع تنها «خرید» شاخص و موفق خارجی وی در سه فصل گذشته بوده و سایر تیرهای انداخته شده توسط او طی این مدت منجر به استخدام نفرات متوسط، نازل و بهدردنخوری مانند هنانوف تاجیکستانی و تمیروف ازبکستانی شده و شیخ دیاباته هم که اوضاع موفقیتآمیزی در استقلال داشت، آنقدر مصدوم میشود و از صحنه مسابقات دور میماند که استخدام او جز افسوس و پشیمانی اثری بر دل استخدامکنندگان او نمیگذارد. شاید گفته شود که جذب گئورگی گولسیانی کار درستی از سوی سرمربی پرسپولیس بوده اما این مدافع گرجستانی چند سالی است که در لیگ ما بازی میکند و یحیی او را کشف و از خارج جذب نکرده و یک «خوراکی» حاضر را که همه میدانستند به دردبخور است، به اردوی قرمزها آورده و یک بچه 10 ساله هم میتوانست مثمرثمر بودن این انتقال را دریابد و در صورت قرار داشتن در موضع تصمیمگیری در پرسپولیس، حکم جذب وی را صادر کند.
گلهای «مفت»
بازی بعدازظهر یکشنبه با پیکان سخت است زیرا گلمحمدی پس از لغو شدن قرارداد لوکادیا، مهاجمی در اختیار ندارد که حتی 40 درصد از قابلیتهای این مهاجم 29 ساله هلندی را در کار گلزنی داشته باشد. عبدی و پاکدل با هدر دادن فرصتهای متعدد گلزنی در هر مسابقه فقط سوهانی بر روح و اعصاب هواداران هستند و دیاباته از تماشای مسابقات تیمش بیش از حضور در آنها لذت میبرد(!) و هر کس هم که گلمحمدی بهعنوان مهاجم کاذب به کار گیرد، هنر چندانی در زدن ضربات آخر ندارد. اکتفا به 13 گل زده در 12 بازی برای تیمی که صدرنشین لیگ است، نشانه همین ندانمکاریها و محصول همین بیکفایتیها است. در این میان دربی هفته پیش تهران هم نشان داد که پرسپولیس نقطه قوت اصلیاش در این فصل را که همانا توانایی عالی دفاعی است، کم و بیش از دست داده و دو گل مفتی که علیرضا بیرانوند و نفرات خط دفاعی قرمزها در این روز متحمل شدند، سند گویای این واقعیت بود.
در سوز زمستانی
بنابراین سؤال این است که اگر دفاعتان دیگر فولادین نباشد و مهاجمانتان از هنر چندانی در گلزنی بهره نگیرند و تیم مقابل نفرات مؤثر و کارسازی مانند سامان فلاح (مدافع دعوت شده به تیم ملی) و مجتبی حقدوست را در جمع نفراتش داشته باشد، آیا بازی سختتر از چیزی را که خیلیها میپندارند، پیش رو نخواهید داشت؟ بواقع مشکل پرسپولیس در درجه اول یک معضل «خودی» و برخاسته از مکانیسم ناقص همین تیم است و اینچنین است که پیکان میتواند با وجود ضعفهایی که به این تیم نسبت داده میشود، لقمه گلوگیری برای پیشاهنگ لیگ باشد. پیشاهنگی که گلزن ندارد و دفاعش هم میتواند در سرمای شدیدی که از دیروز با بارش برف در تهران حاکم شد، با وزش سوز زمستانی آشفتهتر و تسلیمپذیرتر شود.