نمیدانیم آلن راجرز و آلن ویتل با آن سابقه درخشان در فوتبال انگلستان و کنار آن همه ستاره دهه 50 پرسپولیس چطور نتوانستند دروازه تاج را باز کنند تا اولین گلزن خارجی تاریخ دربی، عیسی ترائوره باشد. مهاجم مالیایی وقتی به پرسپولیس آمد که پول، تیم بگوویچ را پرستاره و کهکشانی کرده بود اما گل استثنایی او در خاطر هواداران پرسپولیس نماند چون تیم پرستاره آن فصل شکست بدی مقابل رقیب سنتی متحمل شد.
محمد قراگزلو
روزنامه نگار
رکورد عیسی تا سالها دست نخورده باقی مانده بود تا اینکه ایمون زاید آمد. خیلی از پرسپولیسیها قبل از آن دربی بهمن 90 زاید را مسخره میکردند. اصولاً فوتبالیستهایی با قامت بلند که تکنیک خاصی ندارند و اهل دریبل و کارهای خلاقانه نباشند اینجا چنان مورد استقبال قرار نمیگیرند اما خرابکاری مدیران باشگاه پرسپولیس در تمام این سالها سطح توقعات هواداران پرسپولیس را پایین آورده تا جایی که مدتهاست خیلیها فقط دنبال مهاجم تمام کننده میگردند و اصلاً برایشان مهم نیست که طرف دریبل بلد نباشد و نتواند از بازیکن مقابلش عبور کند.
11 سال قبل البته این حس هنوز در بین هواداران پررنگ نشده بود و پرسپولیسیها از حضور مهاجم ایرلندی – لیبیایی استقبال نکرده بودند تا اینکه رسیدیم به آن دربی ده نفره، ده دقیقه. ایمون زاید بعد از مرحوم همایون بهزادی دومین بازیکنی بود که در دربی هتریک کرد، آن هم طی ده دقیقه در حالی که تیمش دو گل عقب و یک نفر کمتر داشت!
زاید با آن هتتریک رؤیایی در تاریخ دربی و بین هواداران پرسپولیس جاودانه شد و دیگر مهم نبود قبل و بعد از آن اتفاق چه کرده یا چه نکرده است.
در بیست سال گذشته خارجیهای پرسپولیس غالباً آنقدر بد بودند که بازی بزرگی مثل دربی آنها را نمیطلبید یا اگر دقایقی بازی میکردند فقط صحنههای زشت و تلخشان به خاطر میماند. مثلاً حضور چندی دقیقهای ایگور پریموف مهاجم اوکراینی که در موقعیت آفساید دروازه رحمتی را باز کرد و غیر از این حتی یک کار مثبت در پرسپولیس انجام نداد و با دریافت پولی کلان همراه هموطن از او ناکارآمدترش پلی یانسکی از ایران رفت.
از ناکامی بوژیدار رادوشویچ در دربی که نتیجهاش با ضربات پنالتی رقم خورد زمان زیادی نگذشته. پرسپولیس دو سال متوالی در نیمه نهایی و یک چهارم نهایی جام حذفی در ضربات پنالتی به استقلال باخت و حذف شد که یک بار آن رادو درون دروازه بود و حتی یک پنالتی را هم نگرفت. میگفتند رادو گلر فوتسال بوده و این روزها که درخشش دومینیک لیواکوویچ گلر تیم ملی کرواسی را در جام جهانی میبینیم ناخودآگاه یاد رادو و شیرجههای برعکسش در آن دربی میافتیم!
از پنالتی گفتیم و یاد کریستین اوساگوانا افتادیم و آن پنالتی که ساعت ورزشگاه آزادی را هدف گرفت. آن پنالتی البته شمایی از کیفیت مهاجمی بود که از سر ناچاری و برای پر کردن جیب برخی به پرسپولیس آمد و با آبرویی که به باد رفت از ایران رفت.
در دربیهای نزدیکتر میتوانیم آنتونی استوکس را هم به خاطر بیاوریم که ضرر بزرگی به پرسپولیس زد اما در دقایق کوتاهی که با پیراهن سرخ به میدان رفت روی یکی از گلهای دربی تأثیرگذار بود و مانع شکست مقابل رقیب سنتی شد.
حرکت عرضی هوار ملامحمد و پاس او به آقا کریم که بعد از چند دربی قفل مساویهای متوالی را شکاند، ناکارآمدی مدافعی مثل ممدوتال در آن باخت خرد کننده سه گله در جام حذفی سال 90، درخشش نسبی الونگ و ساها در دربیهای سال 85 و ثبت گل رامین رضاییان به نام جری بنگستون در دقیقه آخر دربی یا آن نمایش خندهدار از جونیور براندائو برزیلی از جمله چیزهایی است که به یاد داریم. برخی خارجیهای پرسپولیس مثل ابراهیم توره، ایوان پتروویچ، گادوین منشا و لوکا ماریچ هم دربی را تجربه کردند اما صحنهای در این مسابقه تاریخی رقم نزدند که یادمان مانده باشد.
اما آخرین ستاره خارجی پرسپولیس در دربی بشار رسن بود که در دو دربی متوالی گل زد و البته غالباً خوب هم بازی میکرد تا این فصل نوبت برسد به یورگن لوکادیا. در حالی که وحدت هنانوف در قواره دربی نیست و شاید در لیست بازی سهشنبه آینده هم نباشد و البته فیکس بودن شیخ دیاباته در هالهای از ابهام قرار دارد، همه نگاهها به گئورگی گولسیانی و یورگن لوکادیا است. دو خارجی ترکیب اصلی پرسپولیس که اتفاقاً بهترین مدافع و بهترین مهاجم این تیم در یازده بازی گذشته بودهاند.
هفته بعد نوبت درخشش مدافع گرجی و مهاجم هلندی است. یکی باید سدی باشد مقابل خط حمله آتشین حریف و دیگری مأموریت دارد تا با گلزنی عامل پیروزی شود. هر دو نفر قابلیت این را دارند که مثل ایمون زاید یا بشار رسن جزو خارجیهای تأثیرگذار تاریخ دربی باشند اما شرایط این بازی بزرگ بعضاً همه پیشبینیها را نقش بر آب میکند.