محسن وظیفه
روزنامه نگار
بوکس ایران سالهاست که از کمبودها و مشکلات مینالد اما باید ریشه این مشکلات و کمبودها را در خود بوکس جستوجو کرد.
از سال 57 تا الان این رشته مخالفان زیادی را داشته اما در تمام این سالها تلاش زیادی شد تا چهره خوبی از این ورزش ارائه شود اما با اینحال بسیاری از درون جامعه بوکس این تلاشها را ناکام گذاشتند.
مثل همین رفتار عجیب حسین ثوری که میتواند مشکلات زیادی برای این ورزش به وجود بیاورد. سالها تلاش شد تا این رشته از رکود و مشکلات خارج شود اما به یکباره یک تصمیم اشتباه تمام زحمات را از بین برد. هر چند که از این دست اشتباهات اصلاً کم نبوده و بارها در بوکس رخ داده است.
1- تیم ملی بوکس در مسابقات قهرمانی جهان 2021 برای اولین بار در تاریخ به مدال برنز رسید. کاری بزرگ و مهم که بیش از 70 سال برای رسیدن به آن تلاش شد اما هیچ وقت به دست نیامد. قهرمانان بزرگی آمدند، از پدر آندره آغاسی (امانوئل آغاسی) که دو المپیک پیاپی را تجربه کرد تا اصغر کاظمی، محمدرضا صمدی، انوشیروان نوریان، بابک مقیمی، مرتضی سپهوند، احسان روزبهانی و علی مظاهری اما هیچ کدام نتوانستند این مدال را به دست بیاورند. مربیان زیادی هم آمدند، مثل آسهبا، اصغر کاظمی، منوچهر مقصودی و یا اکبر احدی اما باز هم نتوانستند چنین مدالی را برای بوکس ایران به دست بیاورند. به همین دلیل وقتی دانیال شهبخش به مدال جهانی رسید و تاریخساز شد این توقع وجود داشت که بوکس ایران به یک اتحاد و همدلی برسد اما هرگز چنین اتفاقی دیده نشد و از درون بوکس شروع کردند که این مدال را کمارزش و بیاهمیت نشان بدهند. این یکسال مدام فدراسیون و تیم ملی بوکس درگیر این بود که به جامعه هدفش بفهماند این مدال بسیار مهم است!
2- بعد از قهرمانی آسیا در اردن یکبار دیگر بوکسورها خودزنی کردند. این بار هم همانهایی که بیرون ماندند و فرصت سفر رفتن را از دست دادند به جای دیدن اتفاقات خوب ترکیب تیم ملی که نیمی از ترکیبش برای اولین بار در ترکیب تیم ملی بودند و دانیال شهبخش را هم در ترکیب نداشت؛ به تیم ملی حمله کردند. البته از افرادیکه مهمترین مدال تاریخ را ندیدند، توقعی نیست که از دو مدال برنز آسیا حمایت کنند اما این همه تخریب چه دردی از بوکس را درمان میکند؟ افرادیکه خودشان هر وقت سرمربی شدند نتیجهای جز شکست را نداشتند، چرا باید دو مدال برنز آسیا آنهم با ترکیب دگرگون شده را زیر سؤال ببرند؟ آنها فقط به فکر منافع خود هستند که البته با وضعیتی که جامعه امروز ایران دارد و تقریباً اکثریت جامعه به فکر بافتن کلاه از هر نمدی هستند، نمیشود توقع دیگری داشت اما وقتی قرار است نزدیکان به ورزش مظلوم بوکس تا این حد منافع خودشان را ببینند، دیگر نباید توقع داشته باشند که از بیرون بوکس کمکی بیاید.
3- آخرین خودزنی برای بوکس هم پناهنده شدن رئیس فدراسیون بوکس بود. حسین ثوری که پلههای ترقی را خیلی سریع طی کرده بود، با تصمیم اخیرش کاری کرد که شاید به این زودیها دیگر کسی توان درخواست حمایت را نداشته باشد. حسین ثوری رئیس هیأت بوکس سیستان و بلوچستان بود اما با حمایت برخی از بزرگان بوکس و البته حمایتهای سیاسی که از او شد بر صندلی تکیه زد که هرگز حقش نبود. از روزی هم که آمد با هزار و یک وعده سعی کرد خودش را در دل جامعه بوکس جا کند اما در نهایت هم به هیچ یک از وعدههایش عمل نکرد. در این 5 سالی که او رئیس بود، فدراسیون با حمایتهای مالی سیامک صالحی و برخی دیگر از دوستداران این رشته حمایت شد وگرنه او هرگز در رسیدن به اهدافی که برای جذب سرمایه داشت موفق نبود.