جو عمومی درباره تیم ملی فوتبال ایران، جو خوبی نیست و این جو ایجاد شده علیه تیم ملی به هر دلیلی که به وجود آمده، از ضعف فعالیت رسانهای فدراسیون فوتبال و تیم ملی در ایجاد تصویری مطلوب از تیم ملی در جامعه است.
اینکه تیم ملی فوتبال در همه ادوار جام جهانی، پیش از اعزام به دیدار ریاست جمهوری رفته، امری طبیعی است اما انتشار عکسها و نقل قولهایی از آن دیدار که بازیکنان تیم ملی را منفعت طلب معرفی میکند و دغدغهشان را سکههای دریافتی از نهاد ریاست جمهوری میداند، موضوعی است که میتوانست در فعالیتهای رسانهای مدیریت شود و از مخدوش شدن چهره ملیپوشان در شرایط فعلی اقتصادی جامعه، پیش از اعزام به جام جهانی جلوگیری کند.
این اتفاق خواسته یا ناخواسته رخ داد و تصاویر منتشر شده از آن دیدار و نقل قول بازیکنان درباره درخواستهایشان از ریاست جمهوری، موج انتقادها را به راه انداخت. فدراسیون فوتبال و همراهان تیم ملی، نه تنها تلاشی برای ترمیم این چهره نداشتند و توضیحی در این رابطه ندادند، بلکه با استقبال از تصاویر منتشر شده از بازیکنان پیش از جام جهانی، آتش خشم مردم از این تیم ملی را شعلهورتر کردند!
اینکه جامعه ما درگیر اتفاقات ناخوشایندی است که همه از آن اطلاع دارند، موضوعی کتمان نشدنی است. امروز همه ایران عزادار پسر 10 ساله ایذهای است که قربانی کشمکش دنیایی شده است که هنوز فرصت زندگی در آن را پیدا نکرده بود و بیگناه داغ چشمان مشکی و معصومش به دل یک ایران گذاشته شده است. خون ریخته شده این پسر 10 ساله دیگر مربوط به هیچ سمت و سوی سیاسی نیست که بخواهیم عزاداری برایش را بهنام تفکر خاصی سند بزنیم. پیش از کیان پیرفلک هم کودکان و نوجوانان دیگری بیگناه جان باختهاند و بدون شک بازیکنان تیم ملی و مسئولان فدراسیون فوتبال از آن مطلعاند و نمک نپاشیدن بر زخم مردمی که عزادار آنها هستند، کمترین کاری است که از کاروان تیم ملی برمیآمد و برخواهد آمد. این موضوع هم کمترین منافاتی ندارد با امید و انگیزهای که آنها میتوانند در جام جهانی برای بازگرداندن شادی به دل مردم ایران داشته باشند.
اینکه تیم ملی فوتبال ایران، حمایت و عشق و محبت مردم سرزمین را مثل دورههای گذشته پشت سر خود حس کند و خود را از درد مردم جدا نداند، بدون شک موضوعی است که پاسخ محکمی برای دشمنان این سرزمین هم خواهد بود. رسانههایی که خبرنگاران خود را به کنفرانس مطبوعاتی میفرستند تا با تکرار سؤالات خود درباره شادی گل بازیکنان و خواندن سرود آنها را تحت فشار بگذارند، بدون شک با دیدن حمایت مردم ایران از تیم ملی پاسخ کوبندهتری دریافت خواهند کرد تا با تصاویر خندان و ژستهای تصنعی بازیکنان که سعی در عادی جلوه دادن شرایط دارند. چه کسی پیشنهاد این ژستها و شادمانی عجیب و غریب را به بازیکنان تیم ملی داده است؟ اصلاً چرا کسی نبوده که به آنها توصیههای مناسبی کند درباره ژستهایی که آنها میتوانند بگیرند تا در این شرایط نمک روی زخم مردم عزادار نپاشند؟
فدراسیون فوتبال امروز مسئول نگاهی است که مردم در طول جام جهانی قطر به تیم ملی فوتبال ایران خواهند داشت. به چهره ملیپوشانی که قرار است سالها به فوتبال این کشور خدمت کنند و با مردم در ارتباط باشند. سرنوشت آنها در این برهه حساس و این جام جهانی، به واکنش درست و صحیح فدراسیون فوتبال بستگی دارد و فدراسیون موظف است که مشاوره درستی به آنها دهد و تصویری از آنها منتشر کند که حداقل تناقض زیادی با شرایط فعلی ایران نداشته باشد و همزمان انگیزه و امید و مصمم بودن آنها برای تمرکز بر فوتبال و دوری از سیاست را نشان دهد.
ZOOM
اینکه تیم ملی فوتبال ایران، حمایت و عشق و محبت مردم سرزمین را مثل دورههای گذشته پشت سر خود حس کند و خود را از درد مردم جدا نداند، بدون شک موضوعی است که پاسخ محکمی برای دشمنان این سرزمین هم خواهد بود. رسانههایی که خبرنگاران خود را به کنفرانس مطبوعاتی میفرستند تا با تکرار سؤالات خود درباره شادی گل بازیکنان و خواندن سرود آنها را تحت فشار بگذارند، بدون شک با دیدن حمایت مردم ایران از تیم ملی پاسخ کوبندهتری دریافت خواهند کرد تا با تصاویر خندان و ژستهای تصنعی بازیکنان که سعی در عادی جلوه دادن شرایط دارند. چه کسی پیشنهاد این ژستها و شادمانی عجیب و غریب را به بازیکنان تیم ملی داده است؟ اصلاً چرا کسی نبوده که به آنها توصیههای مناسبی کند درباره ژستهایی که آنها میتوانند بگیرند تا در این شرایط نمک روی زخم مردم عزادار نپاشند؟