printlogo


کد خبر: 259328تاریخ: 1401/8/18 00:00
گفت‌و‌گوی مفصل با هانیه رستمیان که نخستین سهمیه المپیک را گرفت
ان‌شاءالله قدر ما را می‌دانند!

سعید زاهدیان- مهری رنجبر
روزنامه نگار
او که رویای لباس سفید پزشکی را داشت، در سن 12 سالگی با انتخاب تیراندازی راهش را عوض کرد. حتی دوره دبیرستان هم با اینکه دلش با رشته‌های مهندسی بود، اما قید آن را زد تا با انتخاب تربیت بدنی بتواند تیرانداز حرفه‌ای شود. حرف از هانیه رستمیان دختر آرام، خجالتی اما پردغدغه تیراندازی است. تیرانداز ملی‌پوش تپانچه که با‌وجود همه سختی‌ها، اولین سهمیه ایران برای المپیک 2024 را رزرو کرد. هانیه جزو آن دسته از آدم‌هایی است که کم‌گوی و گزیده‌گوی هستند. خواندن حرف‌های هانیه را از دست ندهید.

بچه که بودیم اگر از ما می‌پرسیدند دوست‌داری چه‌کاره شوی، می‌گفتیم دکتر، مهندس، خلبان... قبل از اینکه تیرانداز شوی، می‌خواستی در آینده چه‌کاره شوی؟
من هم مثل هر بچه دیگری می‌خواستم دکتر شوم. وقتی بزرگتر شدم، رشته ریاضی را انتخاب کردم. چون به رشته‌های مهندسی علاقه‌مند بودم، تا سال چهارم دبیرستان، آن قدر درگیر مسابقات تیراندازی بودم تا حدی که فرصت مدرسه رفتن و درس خواندن هم نداشتم. چون سهمیه دانشگاه داشتم، تربیت بدنی را انتخاب کردم. این رشته را بالاجبار انتخاب کردم و از انتخابش خیلی خوشحال نبودم اما آن را دوست دارم و راضی‌ام. به خاطر اینکه ورزشکارم، رشته تربیت بدنی در آینده به کار می‌آید.
مثلاً به چه دردی می‌خورد؟
شاید در آینده مربی تیراندازی شوم و تربیت بدنی خیلی به کمکم می‌آید.
اگر پزشکی می‌خواندی و کنارش تیراندازی کار می‌کردی، موفق‌تر نبودی؟
اگر رشته سخت‌تری مثل پزشکی یا مهندسی انتخاب می‌کردم، نمی‌توانستم همزمان به درس و تیراندازی برسم. برای پزشکی یا مهندسی باید قید تیراندازی را می‌زدم.
چرا بین این همه رشته تیرانداز شدی؟
تیراندازی را به خاطر شغل پدرم و با پیشنهادش انتخاب کردم.
شغل پدرت چه بود؟
نظامی... یعنی نیروی انتظامی. به خاطر شغل او سه سال به بندرعباس رفتیم و من از سن 12 سالگی آموزش تیراندازی را آنجا شروع کردم. کمتر از یک سال آنجا کار کردم و بعد هم به تهران برگشتیم و این رشته را ادامه دادم.
چطور دختربچه به تیراندازی علاقه‌مند می‌شود. معمولاً تیراندازی مورد علاقه پسرهاست...
خیلی‌ها تیراندازی را رشته‌ای پسرانه می‌دانند چون فکر می‌کنند این رشته روحیه خشن می‌خواهد اما برخلاف تصور آنها تیراندازی به تمرکز، آرامش و صبر نیاز دارد و ظرافت زنانه دارد. در ایران هم زنان بیشتر از مردان موفق شده‌اند.
سلاحی که با آن الان تمرین می‌کنی، قرضی است یا شخصی؟
نه... تپانچه بادی من شخصی است.
داشتن این سلاح آزاد است؟
بله، سلاح بادی مشکلی ندارد و هر کسی می‌تواند داشته باشد.
در قهرمانی جهان مصر، با اسلحه قرضی مسابقه دادی و مدال برنز و سهمیه گرفتی.
چون تحریم هستیم، اسلحه به کشور ما نمی‌فروشند. سلاح بادی مسابقه‌ای است و مشکلی ندارد. از راه‌های مختلف می‌توانیم تهیه کنیم. اما تهیه سلاح خفیف (کلت) راحت نیست و تنها نیروهای نظامی دارند که گرفتن از آنها هم مشکل است.
چه چیز تپانچه تو را جذب کرد؟
(با خنده) برایم جذابیت خاصی داشت. همه بچه‌ها تفنگ را دوست دارند.
وقتی به خاطر تحریم سلاح ندارید، پیش آمده که اسلحه و فشنگ برای تمرین نداشته باشی؟
تقریباً دو سالی است که با همین اسلحه‌ای که سهمیه گرفتم تمرین می‌کنم و با همکاری فدراسیون و شغل پدرم، نیروی انتظامی تپانچه را به من داد. نیروی انتظامی با من همکاری خوبی داشته که این اسلحه تا المپیک دستم باشد. اما کمبود فشنگ در اسلحه خفیف را با تمرین در اردوهای
برون مرزی جبران می‌کنیم.
پس اینکه گفتند قرار است اسلحه را به تو هدیه بدهند درست نیست؟
نه، چون این سلاح در نیروی انتظامی ثبت شده.
بازی کامپیوتری و پلی‌استیشن- بازی‌هایی که به هدف شلیک می‌کنند- روی کار شما تأثیر ندارد؟
نه. اصلاً قابل مقایسه با شلیک واقعی نیست. در تمرین بادی به خاطر ساچمه مشکل نداریم اما در سلاح خفیف به خاطر تحریم مشکل داریم که خشک می‌زنیم.
یعنی چه... مگر می‌شود بدون تیر تمرین کرد؟
یعنی ما هدف را نشانه می‌گیریم و با کشیدن ماشه، صدای تق تفنگ را می‌شنویم، بدون اینکه بدانیم نتیجه کار چه بود.
از کجا می‌فهمید شلیک بدون تیر دقیق بود یا نه؟
نمی‌فهمیم... البته یکسری دستگاه‌های شبیه‌ساز هست که وقتی ماشه را می‌کشی نتیجه را هم نشان می‌دهد.
در ایران دستگاه شبیه‌ساز داریم؟
داریم ولی خیلی با آن تمرین نمی‌کنیم.
تو اولین سهمیه المپیک را گرفتی و خیلی هم امیدواری تا در المپیک پاریس خوب نتیجه بگیری. وقتی ابزار کار فراهم نیست، چطور می‌توانی مدال بگیری؟
راه تهیه فشنگ اردوهای برون مرزی است. وقتی به این اردوها می‌رویم، می‌توانیم سلاح‌هایمان را به‌روز کنیم و تجهیزات بگیریم.
یعنی آنجا فشنگ را به شما می‌دهند؟
بله...هم فشنگ بیشتری می‌توانیم بزنیم و هم مقداری هم تهیه کنیم برای تمرین در ایران.
پیش آمده به‌دلیل حمل اسلحه به شما ایراد بگیرند و مشکل‌ساز شود؟
نه... سلاح بادی که مشکلی ندارد. برای سفرهای خارج از شهر و هواپیما هم مجوز حمل سلاح می‌گیریم تا مشکلی پیش نیاید. سلاح‌های ما در هواپیما هم جزو وسایل خاص حساب می‌شوند.
قرار بود کمیته المپیک به تو پاداش 50 میلیونی بدهد. خبری از آن پاداش شد؟
هنوز خبری نشده است. یک هفته است که برگشته‌ام و فعلاً جلسه‌ای هم نگذاشته‌اند.
واقعاً ته ذهنت به طلای المپیک فکر می‌کنی؟
قطعاً هدف هر ورزشکاری مدال المپیک است و برایش تلاش زیادی می‌کند، من هم مستثنی نیستم. تمرین می‌کنم تا با آمادگی کامل در المپیک 2024 پاریس حاضر شوم. تیراندازی اصلاً قابل پیش‌بینی نیست و نمی‌توانیم از قبل بگوییم این رکورد را می‌زنم. همه چیز بستگی به روز مسابقه دارد و اتفاقی که می‌افتد. اصلاً قابل پیش‌بینی نیست. شاید تیراندازی که در یک مسابقه بزرگ طلا گرفته، در مسابقه بعدی مدال نگیرد.
تو که امروز تنها تمرین می‌کنی، نیازی به حضور مربی نداری؟
اتفاقاً نیاز دارم که موقع تمرین مربی‌ام کنارم باشد، چرا که هم برنامه به من می‌دهد و هم ایراداتم را رفع می‌کند اما این روزها چون بچه‌ها بعد از قهرمانی جهان در استراحت هستند، مربی کنارم نیست. من حتی روزهایی که تنها هستم هم از مربی‌ام برنامه دارم.
با زدن عینک و بستن یک چشم، دقت تیرانداز بالا می‌رود؟
عینک تیراندازی محدودکننده دید روی چشم چپ را دارد. اگر هم تیرانداز نیاز به عینک داشته باشد، یک فریم گرد روی چشم دیگر می‌گذارد.
یعنی تیراندازان هم عینکی هستند و الزام چشم ده دهم ندارند؟
اکثر تیراندازان عینکی هستند. حتی من.
من حس می‌کردم تیراندازی ورزش مردانه‌ای است، فکر می‌کردم شاید تو روحیه مردانه‌ای داشته باشی، اما عکس‌هایی از تو دیدم که خیلی فضای دخترانه‌ای دارد...
نه اصلاً (با خنده). همان طور که گفتم تیراندازی اتفاقاً ظرافت و روحیه لطیفی می‌خواهد و اگر عصبانی وخشن باشی نمی‌توانی تیر بزنی.
چه مسائلی تو را عصبانی می‌کند؟
خدا را شکر نسبت به اوایل خیلی بهتر شده‌ام و کنترل بیشتری روی خودم دارم، ولی یک تیرانداز می‌تواند از چند تیر بدی که زده عصبانی شود. تیر بد و امتیاز بد ممکن است تمرکز را از بین ببرد. باید تک به تک تیر بزنی و اصلاً به فکر نتیجه نباشی و در عوض باید تکنیک‌ها را اجرا کنی تا نتیجه دنبالش بیاید.
خودت این کار را می‌کنی یا نتیجه را بعد شلیک نگاه می‌کنی؟
نتیجه را می‌بینم.
خب نباید ببینی...
همان لحظه تیر زدن مهم است؛ وقتی زدی، خوب یا بد باید فراموش کنی و به فکر تیر بعدی باشی.
عکس کتاب خواندن تو در المپیک توکیو در فضای مجازی خیلی دست به دست شد. همیشه حین مسابقات کتاب می‌خوانی؟
طبق تمرینات ذهنی که داریم، خواندن کتاب یکی از کارهایی است که قبل از مسابقه یا در فاصله بین مسابقات انجام می‌دهیم. هر کسی بستگی به روحیاتش راهی انتخاب می‌کند که چطور ذهنش را آرام کند. با خواندن کتاب یا بازی با گوشی کنترل ذهنم را در دست می‌گیرم و استرسم را کم می‌کنم.
چه کتاب‌هایی می‌خوانی؟
من کتاب‌های روانشناسی در قالب داستان می‌خوانم. کتاب‌ها را روانشناسم به من پیشنهاد می‌دهد.
موسیقی هم گوش می‌کنی؟
بله...موسیقی که آرامش‌بخش است گوش می‌دهم.
چه موسیقی؟
موسیقی بدون کلام گوش می‌کنم تا آرامش بگیرم.
در مسابقات جهانی یا المپیک، معمولاً سالن خیلی شلوغ است، در شلوغی‌ها چطور تمرکزت را حفظ می‌کنی؟
ما مسابقاتی در کشورمان داریم با تعداد زیاد تیراندازان و تماشاگران. در واقع این شرایط برای ما تمرینی است تا در شلوغی مسابقات جهانی مشکل پیدا نکنیم. بین مسابقات هم مربی حواسش هست که تمرکز ما بهم نخورد.
شلوغی‌های بین مسابقه تمرکز شما را بهم نمی‌زند؟
در سالن‌های تیراندازی سر و صدا آزاد است، بویژه برای مسابقه فینال. تماشاگران می‌توانند دست و ست بزنند، جیغ بکشند و هیچ محدودیتی نیست.
یعنی فضا کاملاً استادیومی است؟ تشویق هم تأثیر دارد؟
بله... من تشویق تماشاگران را دوست دارم. باعث می‌شود هیجانم در تشویق‌ها گم شود.
مگر تیراندازی هیجان هم دارد؟
بله...استرس که زیاد دارد. وقتی امتیاز دو تیرانداز با یک تیر مساوی می‌شود، باید یک تیر دیگر بزنی تا تساوی شکسته شود که یا مدال می‌گیری یا نه. در این شرایط هم استرس می‌گیری و هم هیجان زیاد می‌شود و تیرانداز باید در این شرایط با کنترل خودش نتیجه بگیرد.
از رشته خودت فاصله بگیریم... چقدر به فوتبال علاقه داری؟
خیلی اطلاعاتم درباره فوتبال خوب نیست و خیلی مسابقات را تماشا نمی‌کنم اما جام جهانی را می‌بینم. بازی‌های تیم ملی را دوست دارم و می‌بینم.
جام جهانی قطر را چطور پیش‌بینی می‌کنی؟
حتماً بازی‌ها را می‌بینم، اما اطلاعاتم زیاد نیست که بخواهم پیش‌بینی کنم.
 رشته‌های انفرادی را دوست‌داری یا ورزش‌های تیمی؟
من رشته‌های انفرادی را دوست دارم.
تو در توکیو با صمد نیکخواه بهرامی پرچمدار مشترک بودی... چه حسی داشت؟
پرچمداری کاروان ایران در افتتاحیه المپیک افتخار بزرگی برایم بود. حس خیلی خوبی داشتم که در این رویداد بزرگ من پرچمدار بودم. البته مسئولیت و انتظارات را بیشتر کرده بود. می‌گفتند حالا که پرچمداری باید مدال بگیری، ولی برای خودم حس خوبی بود.
 این دوره شاید تو پرچمدار نباشی، این حس بهتری به تو می‌دهد یا دوست‌داری دوباره پرچمدار باشی؟
پرچمداری حس خیلی خوبی بود و دوست دارم باز هم آن را تجربه کنم. البته کمیته و وزارت ورزش پرچمدار را انتخاب می‌کنند. هر چند من خوشحال می‌شوم یک نفر دیگر هم این حس را تجربه کند.
چقدر شانس مدال در المپیک پاریس برای خودت قائلی؟
مدال تیراندازی در المپیک قابل پیش‌بینی نیست ولی ما می‌توانیم با تمرینات طبق برنامه اصولی و در اردوهای تدارکاتی آماده شویم. نتیجه هم دست خداست و روز مسابقه مشخص می‌شود. ما باید همه تلاشمان را بکنیم تا نتیجه خوبی بگیریم.
الگویی هم در ورزش داشتی؟
وقتی نوجوانان یا جوانان که بودم، فینال تپانچه را که می‌دیدم خیلی دوست داشتم با چند تیرانداز بزرگ دنیا رقابت کنم، خدا را شکر در مسابقات اخیر با چند نفر از آنها رقابت کردم. حس خیلی خوبی بود.
قرارداد تیراندازان در لیگ چقدر است؟
قرارداد ما در لیگ خیلی پایین است (با خنده). بالاترین قرارداد تیراندازان زن برای لیگ 30 میلیون تومان برای فصل 6 ماهه است که نصف هزینه سلاح‌مان هم نمی‌شود.
پس چرا درس را رها کردی و آمدی به رشته‌ای که آخر درآمدش این قدر است؟
ورزشکاران در ایران تنها با عشق و علاقه ادامه می‌دهند.
این عشق و علاقه شما را تا کجا می‌برد؟
این قضیه برای مردان سخت‌تر است چرا که باید شغل داشته باشند و ما همیشه صبح تا شب باید در اردو باشیم. شاید در بقیه رشته‌ها چند ماه قبل مسابقات در اردو باشند اما ما دائم اردونشین هستیم، این کار را سخت می‌کند.
زندگی اردویی سخت نیست؟
واقعاً سخت است، خدا را شکر من که ساکن تهران هستم می‌روم خانه اما بچه‌های شهرهای دیگر شرایط‌شان خیلی سخت است. به جز دوری از خانواده، قید خیلی از تفریحات را می‌زنیم تا تمرین کنیم. ان‌شاءالله که قدر ما را بدانند.
قرار باشد تقاضایی به مسئولان بدهی تا یک کار انجام دهند، چه می‌گویی؟
ورزشکار نیاز به حقوق ثابت دارد (با خنده) امنیت شغلی. البته بعد از المپیک و قهرمانی جهان اگر مدال بگیریم استخدام می‌شویم.
پس تو با مدال برنز جهانی می‌توانی استخدام وزارت ورزش شوی؟
گفته‌اند (با خنده) اما هنوز پیگیری نکرده‌ام.
 


Page Generated in 0.0063 sec