محسن آجرلو
روزنامهنگار
1.
رقابتهای NBA در فصل 98-1997 یک اتفاق ویژه و خاص در خود داشت. تیم رؤیایی شیکاگو بولز در آخرین سال فعالیت خود، در شرایطی به میدان رفت که از پیش مشخص بود، این آخرین سالی است که این ترکیب با هدایت «فیل جکسون» در لیگ حرفهای بسکتبال امریکا به میدان میرود. اتفاقی در نوع خود منحصر به فرد که باعث شد تا خود جکسون، نام «رقص آخر» (the last dance) را برای آن انتخاب کند. عنوان جادویی که شاید بتوانیم در مقیاس بسیار کوچکتر، برای نمایش تیم واترپلوی ایران در رقابتهای قهرمانی آسیا به کار ببریم. جایی که به نظر میرسد آخرین میدان آنها با مربی دوستداشتنی خود یعنی الکساندر چیریچ صربستانی باشد.
رقابتهای واترپلوی قهرمانی آسیا روز گذشته در بانکوک آغاز شد. رقابتهایی با حضور 10 تیم برتر آسیا که قرار بود در دو گروه 5 تیمی برگزار شود که البته همین ابتدای کار، با انصراف ازبکستان 9 تیمی شد. با این حال تمام قدرتهای اصلی و مدعیان اصلی قهرمانی به تایلند آمدهاند تا پس از 4 سال، یک رویداد تمام عیار آسیایی را رقم بزنند.
شاگردان الکساندر چیریچ در قهرمانی آسیا با قزاقستان مدعی، کره جنوبی، هند و همین ازبکستان انصرافی همگروه هستند و قرار است ظهر امروز در اولین رقابت خود و از ساعت 13:50 به مصاف هند بروند. رقابت آسانی که میتواند یک شروع خوب را برای ملیپوشان واترپلو به همراه داشته باشد.
2.
آخرین کنفرانس خبری الکساندر چیریچ پیش از قهرمانی آسیا حال و هوای عجیبی داشت. بیش از 2 ماه به این رقابتها مانده بود اما تمرکز همه نه روی مسابقات، بلکه حول محور ماندن یا رفتن این مربی جوان قرار داشت. خبرنگاران، فدراسیوننشینها و حتی بازیکنان هم در پس هر اظهارنظر خود، نیم نگاهی به چیریچ داشتند که میدانستند احتمال رفتنش خیلی بیشتر از ماندن است.
قرارداد الکساندر چیریچ تا تابستان امسال و بازیهای آسیایی بود که قرار بود در چین برگزار شود. رقابتهایی که به سال آینده موکول شد و سرمربی صربستانی ماند تا حداقل یک رقابت دیگر را با شاگردانش تجربه کند. سالها تلاش او برای رشد و پرورش شاگردانش، به حضور در رقابتهای بسیار محدودی منتهی شده بود و کرونا تمام برنامهها را به هم ریخته بود. از رقابتهای قهرمانی آسیا گرفته تا انتخابی المپیک، همگی یکییکی لغو شده بودند تا تیم واترپلوی ایران که در جاکارتا 2018 به آن برنز تاریخی رسیده بود، دیگر نتواند در هیچ رویداد رسمی دیگر به آب بزند و به هدفهای بزرگتر فکر کند.
3.
این رقص آخر چیریچ و شاگردانش در آب است؟ کسی پاسخ قطعی برای آن سؤال ندارد اما کفه ترازو به شکل عجیب و غریبی به سمت رفتن سنگینی میکند. چیریچ در تمام سالهایی که در ایران بوده و با رسانهها گفتوگو کرده، نه حرفی از پول زده و نه حتی صحبتی به میان آورده که به مذاق کسی خوش نیاید. آنقدر جنتلمن و حرفهای بوده که تحسین همه را برانگیخته. با همه اینها همین حرفهایگری باعث میشود که وقتی دستمزدی چندین برابر ایران به او پیشنهاد میشود، به آن فکر کند. دستمزدهایی که فدراسیون ایران شاید خواب پرداختن آنها را هم نبیند اما کشورهای دیگر به راحتی آن را به چیریچ پیشکش کنند.
4.
همه چیز بوی رفتن میدهد. هم حرفهای چیریچ، هم رفتار بازیکنان و فدراسیوننشینها. هیچکس هم نیست که سر سوزنی به چیریچ حق ندهد. درست مثل رقص آخر مایکل جوردن و همتیمیهایش در سالی که برای ششمین بار قهرمان شدند اما میخواستند در کنار هم بمانند و پیشنهادی به آنها نشد. چیریچ هم نشان داده روی تیمش تعصب دارد و میخواهد ثمره سالها کار در ایران را ببیند اما چه کند پیشنهادی نزدیک به دیگر کشورها به او داده نمیشود!
تیم رؤیایی شیکاگو بولز در رقص آخر قهرمان شد. از شاگردان چیریچ اما نمیشود با وجود قزاقها درخواست قهرمانی کرد اما خیلیها مخصوصاً خود آقای مربی، آرزوی یک پایان خوش و شیرین را در سر میپرورانند. پایان شیرین بر تیمی که شاید دیگر نتوانند مثل امروز و با مربی دوستداشتنیشان کنار هم جمع شوند و برای یک موفقیت تاریخی دیگر درون آب، آتش بپا کنند.