هومن جعفری
روزنامه نگار
بسیاری از آدمها را با «بله»هایی میشناسند که بر سر دو راهیها و بزنگاهها میگویند اما جواد نکونام، امسال خودش را با دو «نه» بزرگ تعریف کرد. یکی نه گفتن به استقلال به بهانه اینکه در فولاد پروژه دارد و دومی نه گفتن به تیم ملی و دستیاری کارلوس کیروش!
نه اولی قابل درک بود و نه دومی. نه، اولی را هضم کردیم و نه دومی. او آمدن به استقلال را نپذیرفت تا در کنج عافیت فولاد بنشیند و بهره کاشته 2 سالهاش را درو کند که تا امروز نکرده! دستکم تا این نیمفصلی که نصفه و نیمه پشت سرش گذاشتهایم تا بعد از جام جهانی به پایان برسانیمش!
تیم ملی را هم در آوردگاه قطر دنبال نمیکند. شاید این فرصت را برای بازسازی وضعیت آشفته تیمش نیاز دارد. شاید شرایط را برای اضافه شدن به تیم ملی مناسب نمیبیند. شاید باور ندارد که کیروش بتواند در جام جهانی نتایج خوبی بگیرد و نگران این باشد که این نتیجه نگرفتن به ضررش تمام شود. شاید دوست ندارد دستیاری کند.
به هر حال، جواد نکونام امسال دو «نه» تاریخی گفت که از اولی به نظر طرفی نبسته. هر چند هنوز فصل تمام نشده و امتیازات زیادی برای گرفتن و ارتقای جایگاه تیم در جدول وجود دارد اما تا اینجای فصل، جواد و فولاد وضع خوبی ندارند. مشخص نیست اگر نکونام دوباره به تابستان امسال برگردد، پیشنهاد آجورلو برای هدایت استقلال را رد کند. البته او خیالش راحت است که حتی اگر امسال در فولاد بد هم نتیجه بگیرد، خیالی نیست و سال بعد پیشنهادهای رنگ و وارنگ خواهد داشت.