مازیار فیروزی
روزنامه نگار
تقریباً 10 سال پیش؛ یکباره خبر رسید که سیدمهدی رحمتی از تیم ملی خداحافظی کرده است. آن زمان کسی البته خیلی این خداحافظی را جدی نگرفته بود حتی خود سید! اما کیروش که این خداحافظی را شاید شبیه به یک ناز و ادا تشبیه کرده بود، برای مقابله با بازیکنسالاری دور نام رحمتی را یک خط قرمز کشید؛ آسمان به زمین آمد و زمین به آسمان. ریشها گرو گذاشته شدند. از آدمهای ورزشی گرفته تا چهرههای سیاسی و فرهنگی. حتی یک روز مرحوم جمشید مشایخی پشت تریبون قرار گرفت و مستقیم از کیروش خواست تا رحمتی به تیم ملی برگردد؛ اما مرغ کیروش یک پا داشت و خط قرمزی که او کشیده بود با هیچ پاکنی، پاک شدنی نبود. همین شد که خداحافظی احساسی سید دائمی شد و او هرگز دیگر رنگ تیم ملی ایران را ندید. همان زمان رحمتی مصاحبه کرده و گفته بود: «اگر میتوانست انگلیسی صحبت کند خیلی از سوءتفاهمات بین او و کیروش پیش نمیآمد.» آن زمان خبر رسید که اگر او و هادی عقیلی(دیگر مغضوب کارلوس کیروش) به صورت رسمی عذرخواهی کنند ممکن است دوباره به تیم ملی دعوت شوند اما جالب اینجاست که مرغ آنها هم یک پا داشت.
10 سال بعد؛ در یکی از روزهای آفتابی و دلچسب پایتخت و در کمپ تیمهای ملی. کیروش دوباره در قامت سرمربی تیم ملی و رحمتی سرمربی آلومینیوم اراک. دیدار غیرمنتظره بود. شاید کمتر کسی باور میکرد که دستها در هم گره بخورند، رحمتی و کیروش همدیگر را بغل کنند و با دور ریختن کینهها، مقابل دوربینها لبخند بزنند.
دیدار یک دیدار دوستانه بود و البته خیلی کوتاه اما حتی در این زمان کوتاه هم کیروش درس دیگری به رحمتی داد. درسی که پیشنیازش همان کاری بود که سالها قبل در قبال سید تدریساش کرده بود.
کیروش در این دیدار خطاب به سید مهدی رحمتی گفته است: «ریشها را سفید کردهاید، حالا که مربی شدهاید میفهمید من چه چیزی میگفتم.»
این دیالوگ کوتاه بین رحمتی و کیروش در حالی مطرح شده است که خسرو حیدری که به همراه سید در کمپ حضور داشته روایت دیگری از این دیدار بیان میکند. حیدری میگوید: «چند بار کیروش را دیده بودم و خوشحال شدم امروز قبل از شروع کلاسهای مربیگری دوباره او را دیدم. کیروش به گرمی و صمیمیت برخورد کرد. از او اجازه گرفتم که مربیان از نزدیک تمرین تیم ملی را ببینند که سرمربی تیم ملی از این موضوع استقبال کرد.»
او ادامه داد: «زمانی که با کیروش برای حضور مربیان هماهنگ میکردم مهدی رحمتی را دیدم و در کنار هم با بازیکنان تیم ملی عکس یادگاری انداختیم. در صحبتهایمان خاطرات را مرور کردیم. کیروش به ما گفت حالا که مربی شدهاید میفهمید من چه چیزی میگفتم و چقدر مربیگری سخت است. در دو، سه مرتبه که کیروش را دیدم از نگرانیهایش بابت بازیهای سخت تیم ملی میگفت، اینکه با چه تیمهای بزرگی بازی داریم. کیروش گفت که تیم ملی نباید مقابل انگلیس در اولین بازی شکست بخورد، چرا که اعتقاد دارد میتوانیم در دو بازی بعدی برابر ولز و امریکا نتایج خوبی بگیریم.»