سام ستارزاده
روزنامهنگار ورزشی
شکست مقابل ملوان، میخ تابوت رویاهای بلندپروازانه فولاد نکونام بود؛ تیمی که پس از تحمل چند پنجره محرومیت از نقل و انتقالات، با چند خرید درجه اول به استقبال لیگ بیست و دوم رفت و پیش از سوت آغاز مسابقات فصل جاری، از بختهای فتح عنوان نیز بهشمار میرفت، حال بدون پیروزی در دو ماه اخیر به استقبال تعطیلات جامجهانی رفت؛ با ۴ تساوی متوالی و سپس 3 شکست متوالی از 7 بازی اخیر که شامل تقابل با هر دو تازهوارد لیگ هم میشد و بدون کلینشیت در 5 مسابقه آخر خود. این آمار فولادی است که فصل گذشته در 6 بازی گروهی خود در لیگ قهرمانان آسیا تنها دو گل دریافت کرده بود و از ۹ بازی آخر خود در لیگ بیستویکم، ۲۰ امتیاز جمعآوری کرده بود.
میان فولاد نیمفصل دوم لیگ گذشته که جزیره ثبات لیگ بود و حتی فولاد پنج هفته ابتدایی این فصل، با فولاد آشفته و دلسرد کننده این روزها، تفاوتی جز عدم تمرکز نیست؛ ویروسی که از کادر فنی به خط دفاعی تیم که نقطه قوت آنان است سرایت کرده است. در تیمی که در آن مدافع جوان و کم ادعایی همچون سینا شاهعباسی از عهده مهار فده کارتابیا، شیخ دیاباته و سوفیان هانی برمیآمد، اکنون عارف آغاسی و موسی کولیبالی که از رسوخناپذیرترینهای چند سال اخیر فوتبال باشگاهیمان بودهاند، سر مسائل فنی با تعویض و تنبیه جواد نکونام روبهرو میشوند.
فشار به سرمربی جوان فولاد برای پذیرش دستیاری کارلوس کیروش، بزرگترین ظلمی بود که سردمداران فوتبالمان میتوانستند بر تنها نماینده کشورمان در لیگ قهرمانان آسیا روا داشته باشند؛ آن هم در سالی که سرخابیها نیز با شاهکار همین مدیران حتی مجوز حضور در همین تورنمنت را از دست دادند. مگر گزینههای داخلی شایسته دستیاری در کادر فنی تیم ملی انگشتشمار بودند؟ با این تصمیم اجباری، حتی اگر نکونام چند ماه دیگر به نیمکت تیم ملی برسد، رزومهاش در فولاد که در این چند هفته خدشهدار شده، میتواند به مانعی غافلگیر کننده بر سر راه درخششاش بدل گردد. بحران کنونی فولاد میتواند مقطعی تلقی شود، اما راه علاج آن جز معطوف شدن دوباره تمرکز نکونام و کادرش به خوزستانیها، آنهم به طور کامل نیست.