در فاصله فقط 20 روز تا شروع جام جهانی بیست و دوم، ما چکارهایم و در کجای هرم فوتبال دنیا نشستهایم.
رنکینگ فیفا که هر ماه منتشر میشود، در شش ماه اخیر ما را هرگز از جمع 25 تیم اول دنیا خارج نکرده و حتی یکی دو ماه به رتبههای بیست و یک و بیستم هم چنگ زدهایم که دستاورد بزرگی است. اما آیا تدارکاتمان برای شرکت در بزرگترین آوردگاه فوتبال جهان در سطح همین ردهها و رتبههاست؟ صرفنظر از هر چه که کارلوس کیروش براساس دانش و تجربهاش برای فوتبال ما انجام میدهد، سایر تمهیدات و تدارکات ما و بواقع آن چه فدراسیون فوتبال در پیشواز جام جهانی 2022 به انجام میرساند، در همان حدی نیست که به آن نیازمندیم. این در حالی است که یکی از استدلالهای اصلی لزوم بازگرداندن پست ریاست فدراسیون به مهدی تاج این بود که او اینگونه کارها را بیشتر و بهتر از سایرین بلد است و میداند که با کدام روابط و تعاملها باید به قالبها و اندازههای حضوری موفق در جام جهانی رسید. انتخاب نیکاراگوئه که هیچ جایگاه و اعتباری در فوتبال جهان ندارد، بهعنوان آخرین حریف تدارکاتی یوزها نشان میدهد تاج هم نتوانسته است در این زمینه قدمهای لازم را بردارد و چالههای بزرگ موجود را پر کند.
کمترین بهرههای قابل اکتساب
بدتر از انتخاب حریفان تدارکاتی غیرمفید و ناهمگون برای تیم ملی مسأله فقدان فضای جام جهانی و ملزومات و نشانههای آن در جامعه فوتبال ما در فاصله کمتر از سه هفته تا شروع رقابتهای قطر است. مشکل فقط از کمکاری احتمالی رسانهها بر نمیخیزد و فدراسیون و سایر ارکان فوتبال ما نیز به گونهای عمل نمیکنند که بنظر برسد در یک قدمی مهمترین تورنمنت فوتبال جهان قرار داریم و همه تلاشها و رفت و آمدها و اقدامات باید در این راستا انجام پذیرد.
درست است که در اکثر کشورهای دیگر جهان مسابقات لیگ تا حدود 20 آبان ادامه مییابد و بنابراین فقط 10 روز قبل از شروع جام جهانی وارد این مقوله و مباحث آن میشوند ولی ما هم که دو هفته پیش از آنها لیگ خود را متوقف کردهایم، بهره لازم را از وقت اضافهای که از این طریق حاصل آمده، نبردهایم. این که مراحل و مراتب ریکاوری ملیپوشان حاضر در لیگ ایران توسط سرمربی پرتغالی یوزها در محل کمپ تیم ملی مدیریت و اجرایی شود، شاید کمترین بهره قابل اکتساب برای این زمان اضافه حاصله باشد و تمرین مشترک آنها و همچنین تعدادی از نفرات تیم ملی جوانان در روزهای اخیر هم بیش از آن که کمکی به تیم ملی بزرگسالان باشد، حرکتی حمایتی برای جوانترها است که با هدایت صمد مرفاوی باید در دوره نهایی پیکارهای قهرمانی آسیا در این رده سنی حضور به هم رسانند. این واقعیت زمانی بیشتر چهره نشان میدهد که به یاد آوریم لژیونرهای ما در اروپا به سبب پایان دیرهنگام لیگهای این قاره زودتر از 20 تا 23 آبان قادر به بازگشت به تهران نخواهند بود و این همان تاریخی است که یوزها راهی قطر میشوند تا حضور در محل برگزاری جام جهانی را تجربه کنند و برای سه دیدار خود در مرحله گروهی این رقابتها در مدار لازم فکری و شرایط ضروری جسمانی قرار گیرند.
در یک چشم به هم زدن
این استدلال که اکثر رقبای ما نیز با نداشتن مقدمات لازم و با تدارکاتی ناکافی به قطر میآیند، وجود شرایطی مشابه را در اردوگاه ما توجیه نمیکند زیرا آنها به طور تمام و کمال صاحب خصایل فوتبال حرفهای هستند و امتحانات خود را قبلاً پس دادهاند و چون از درون پیشرفتهترین لیگها ترخیص شده و به جام جهانی آمدهاند، پایههای کارشان جور است و به مقدمهچینی وسیعی برای قرار گرفتن در فاز حضور در جام جهانی محتاج نیستند. کیروش به وجود چنین چیزی نزد شماری از نفرات تیم ملی و بواقع ملیپوشان مقیم وطن معتقد نیست و به همین خاطر است که همیشه خواستار وقتی بیشتر و اردوهایی افزونتر برای آمادهتر شدن شاگردانش بوده است. امسال نه تنها مهلت درخواستی او برای این مهم بیشتر نشده بلکه به سبب انتقال جام جهانی از زمان معمول آن (خرداد و تیر) به زمانی غیر معمول (آبان و آذر) و جریان داشتن پیکارهای مفصل باشگاهی در سطح داخلی و قارهای، زمانی اندکتر از گذشته برای آمادهسازی و هماهنگ کردن نفرات در اختیار او گذاشته شده است. بواقع با یک چشم به هم زدن و فقط با چند روز تمرین در شهر دوحه، کیروش باید تیمش را در بازی اول خود در جام جهانی امسال روبهروی رقیبی همچون انگلیس قرار بدهد که این در روز 30 آبان خواهد بود. نتیجه این دیدار غیر قابل پیشبینی است زیرا «سه شیرها» هم اوضاع مساعدی در سال جاری نداشته و نتایج بسیار بدی گرفتهاند اما طی دو مقطع زمامداری کیروش در اردوگاه «یوزها» که از شروع مقطع دوم آن فقط دو ماه میگذرد، هیچگاه تدارکات و طول مدت کار این مربی با شاگردانش اینقدر اندک نبوده که این مرتبه به چشم میبینیم و بعید است که این فرایند به نحوی از انحا بر حضور ما در این پیکارها اثر نگذارد و برخی خسرانها را ایجاد نکند.