سام ستارزاده
روزنامهنگار ورزشی
در سالهای اخیر، جواد نکونام بیش از نتایج و افتخاراتی که با فولاد گرفت، بابت دیدگاه حرفهایاش مورد تحسین قرار گرفت.
نکونام در مدت حضورش در خوزستان، دو بار با پیشنهاد جدی سرمربیگری از سوی تیم محبوب سابقش، استقلال مواجه شد؛ اما به پروژه بزرگی که با پولادمردان اهوازی کلید زده بود و هنوز آن را به سرانجام نرسانده است، وفادار ماند.
نکو ماندن در قلعه آجری فولاد را شجاعانه انتخاب کرد، اما پیشنهاد سرمربیگری در تیمملی به اندازهای وسوسهکننده بود که ورق را برگرداند.
زمانی که نام جواد لالیگایی بهعنوان گزینه جانشینی دراگان اسکوچیچ مطرح شد، وی دوباره با یک «نه» قاطعانه تعهدش به قرارداد کنونی خود را نشان داد؛ اما هرچه زمان جلوتر میرفت، پافشاری بر این پاسخ منفی سختتر هم میشد.
حتی بازگشت کیروش به نیمکت تیمملی، نهتنها نقطه پایانی بر این شایعات نبود، بلکه خود تبدیل به یک نقطه عطف شد.
جواد نکونام، گزینه دستیاری کیروش و جایگزینی وی پس از جامجهانی با مدل آلمانی تلقی شد.
شاید این داستان با بحران کنونی فولاد بیربط بهنظر برسد؛ چراکه پیشنهادی که به نکونام داده شد، فعالیت همزمان در تیم ملی و باشگاه فعلیاش بود.
اما رود رو به افول فولاد دقیقاً از همین پیشنهاد آغاز شد. پس از لغو بحثبرانگیز و مشکوک بازی فولاد با ملوان، فولادی که دروازهاش مقابل ستارگان الاهلی امارات و الغرافه قطر بهسادگی خش برنمیداشت، شش بار در پنج بازی فرو ریخت؛ 5 دیداری که بدون پیروزی برای شاگردان نکو سپری شد با تنها 3 امتیاز و یک کلینشیت.
البته نمیتوان انکار کرد که مصدومیت و سرماخوردگی شش بازیکن فولاد مقابل گلگهر بیتأثیر در شکست آنان در هفته یازدهم نبود؛ بویژه آنکه کریستوفر کنت، سنگربان فولاد و حمید بوحمدان نیز با وجود آسیبدیدگی در ترکیب قرار گرفتند.
با این حال، این حقیقت هم قابل انکار نیست که جواد نکونام امسال صددرصد توان و تمرکزش روی فولادی که به نسبت نیمفصل اول سال گذشته بهخوبی تقویت هم شده، قرار ندارد. شاید تصمیم فدراسیوننشینان بر این باشد که کاپیتان سابق یوزهای پارسی، فارغ از کارنامه این فصلش هدایت تیم ملی را در اختیار بگیرد؛ اما ما میخواهیم نکونام را مانند فصلهای گذشته حرفهای ببینیم؛ طوری که شایستگیاش برای مسئولیت جدید و سنگینش را با بهثمر نشاندن پروژه بزرگ فولاد در آسیا ثابت کند.