تایوو آوونی هفت سال بازیکن لیورپول بود اما هیچ وقت فرصت پوشیدن پیراهن این تیم در یک بازی رسمی را به دست نیاورد، انتقال قرضی پشت انتقال قرضی و در نهایت هم به رویای نمایندگی قرمزها نرسید. اما در سیتی گراوند، قلب تیم سابقش را شکست و با گل او دیگر تیم قرمزپوش، ناتینگهام فارست به نخستین پیروزیاش بعد از نزدیک به سه ماه رسید تا صحبت از تحول در لیورپول بعد از پیروزی مقابل منچسترسیتی و وستهم روی هوا رود. سومین گل مهاجم نیجریهای بعد از انتقال تابستانی از اونیون برلین ثابت کرد بنیانهای تیم یورگن کلوپ همچنان شکننده است. آوونی که سابقه بازی در هلند و بلژیک را نیز دارد، با این گل در میان هواداران فارست محبوب و ماندگار میشود. بلندترین فریادها را برای او میکشیدند چون کارش را در بهترین موقع ممکن درست انجام داد.
یک رابطه قوی
رابطه فارست با لیورپول قوی است و فقط به آوونی محدود نمیشود. نکو ویلیامز که محصول آکادمی لیورپول است، در دفاع چپ فارست مقابل هاروی الیوت، محمد صلاح و بقیه درخشید و البته مربیشان. استیو کوپر که زمانی مربی جوانان در کرکبی بوده، حالا باید قرمزهای گاریبالدی را در بالاترین سطح فوتبال انگلیس حفظ کند بعد از 23 سال دوری. کار کوپر در این بازی شاهکار بود، تیم او عالی دفاع کرد، همیشه میخواست توپ اول را بزند، همین طور روی توپهای برگشتی اصرار داشت و بهشدت از محوطه جریمهاش محافظت میکرد. بازیکنانش برنامههای او را خوب اجرا کردند و یک برد عالی به دست آوردند. آنها در نهایت به دروازهبان خود محتاج شدند اما اگر برابر لیورپول نبود، نتیجه درخشانتری میگرفتند. همین یک بر صفر از سرشان هم زیاد است!
همه جا آلیسون بکر
اگر دست آلیسون بکر بود، بعد از بازی با چند تا از همتیمیهایش در رختکن کتک کاری میکرد. اگر او میتواند بهترین بازیاش را انجام دهد، چرا بقیه نمیتوانند؟ این برزیلی تنها بازیکن حاضر در ترکیب اصلی لیورپول -به اضافه الیوت- بود که در این مسابقه نمره قبولی گرفت و این داستان فصل بد تیم کلوپ است. آلیسون یک گل خورد اما دفاع مقابلش پراشتباه بود و روی ضربات شروع مجدد هوشیاری لازم را نداشت. او روی ضربات برنان جانسون و رایان ییتز واکنشهای عالی نشان داد تا تیم قعر جدول لیگ برتر برد مقتدرانهای به دست نیاورد. او در وقتهای تلفشده به گلزنی هم نزدیک شد و اینکه لیورپول به گل او نیاز پیدا کرد، گویای همه چیز است.
حمله بیخاصیت
شانس خوب خط حمله لیورپول در این بازی ته کشیده بود. بعد از دو برد هیجانانگیز مقابل منچسترسیتی و وستهم، امیدها شکل گرفت برای اینکه فصل تیم، هر چند با تأخیر، استارت بخورد اما آنها هرگز در لیگ برتر در زمین ناتینگهام به پیروزی نرسیدهاند و در این بازی شایسته از بین بردن این رکورد نامطلوب نبودند. بعضی ستارهها را نداشتند، دیوگو ژوتا و لوییس دیاس مصدومند، روی داروین نونیس ریسک نشد و تیاگو آلکانتارا با عفونت گوش کنار رفت اما به همین اندازه دقت و کیفیت و باور نداشتند. چند فرصت به دست آوردند، فاندایک باید ضربات سر بهتری میزد اما صلاح و روبرتو فیرمینو بیخاصیت بودند. فابیو کاروالیو کاری نکرد و الیوت مثل کورتیس جونز خیلی دورتر از دروازه حریف عملکرد خوبی داشت. ترنت الکساندر آرنولد عملکرد خوبی داشت اما وقتی به بازی آمد، تیم عقب بود، دیر شده بود، خیلی دیر.
ZOOM
افت جو گومز و فابینیو
جو گومز مقابل منچسترسیتی بهترین بازیکن تیم بود اما مقابل وستهم پنالتی داد و در این بازی هم متزلزل بود تا جایی که مربی، کنار زمین آشکارا از عملکردش انتقاد کرد. روی صحنه گل میتوانست عملکرد بهتری داشته باشد، کارت زرد بموقعی گرفت تا جبران پاس اشتباهش به فاندایک شود اما همان ضربه آزاد به گل منجر شد. فابینیو هم مدتها مرکز ثقل لیورپول بود اما بازیهایش حالا بهشدت مایه نگرانی است. خسته و کند به نظر میرسد و مثل اینکه پاهایش دستورات مغز را اجرا نمیکنند. براحتی مغلوب میشود، براحتی از او عبور میکنند و مهارتش در کار با توپ آنقدر خوب نیست که ضعفهایش را جبران کند. او با خودش فاصله زیادی ایجاد کرده است.