حمیدرضا عرب
روزنامه نگار
مقایسه عملکرد ساپینتو با فرهاد مجیدی بعد از پایان هفته دهم نشان میدهد تیمی که مرد پرتغالی ساخته نه تنها برخلاف وعدهها برتری محسوسی نسبت به تیم فصل قبل ندارد، بلکه از نظر برخی آمار نسبت به تیم فصل قبل جایگاه نازلتری را تجربه میکند.
فصل قبل فرهاد مجیدی توانسته بود بازیکنان را از نظر ذهنی طوری آماده کند که در اغلب بازیهای لیگ برتر دروازه خود را بسته نگه دارند. استقلال فصل پیش تا پایان هفته دهم فقط 2 بار دروازه خود را به روی حملات حریف باز شده دیده بود اما استقلال این فصل تا پایان هفته دهم 6 بار دروازه خود را باز شده دیده است.
در فاز هجومی نیز گرچه تیم امروز با یک گل زده بیشتر (11گل) نسبت به تیم فصل قبل قدری احساس برتری دارد (تیم فصل قبل تا پایان هفته دهم 10 گل به ثمر رسانده بود) اما این یک گل آنقدر محسوس نیست که بتوان ساخته شدن استقلالی هجومی که ساپینتو وعدهاش را داده بود باور کرد.
سرمربی پرتغالی استقلال در هفتههای آغازین لیگ برتر و آن روزها که عمیقاً مدیران باشگاه را حامی سرسخت خود میدید با بیان جملاتی علیه تاکتیکهای به کارگرفته شده فصل قبل به نوعی آنچه مجیدی و همکارانش خلق کرده بودند را زیر سؤال برد، غافل از اینکه خودش نیز نمیتواند آن استقلال هجومی که وعدهاش را داده لااقل تا پایان هفته دهم روی پرده نمایش لیگ برتر بیاورد.
شاید پنالتیهای اعلام شده به سود استقلال را بتوان در دستیابی به این هدف مؤثر دانست اما همین هفته پیش گلی که در بازی با ذوبآهن منجر به برتری استقلال شد را مدافع ذوبآهن به اشتباه وارد دروازه خودی کرد و عملاً آبیها با کمک بازیکن حریف موفق به گلزنی شدند.
فصل پیش استقلال تا پایان هفته دهم با 20 امتیاز در صدر جدول قرار داشت اما این فصل در جایگاه سوم قرار دارد و 19 امتیاز به دست آورده که از این منظر نیز نسبت به فصل قبل جایگاه پایینتری را تجربه میکند.
درواقع ساپینتو به آن اهدافی که مدنظرش بود نرسیده و به موازات آن نیز بهدلیل رفتارهای تند سه هفته پیدرپی از حضور کنار تیمش محروم بود و به ناچار از روی سکوها تیمش را هدایت کرد.
شاید در ظاهر این ماجرا لطمهای به استقلال وارد نکرده باشد و ساپینتو توانسته باشد از طریقی با همکارانش روی نیمکت ارتباط برقرار کرده باشد اما غیبتهای او بهدلیل مسائل انضباطی به روح استقلال آسیب رساند و این تیم را از نظر هویتی دچار مشکل کرد.
در هیچ برههای از تاریخ سابقه نداشته چنین حکمی علیه سرمربی استقلال اعلام شود و این باشگاه سه هفته پیدرپی از داشتن سرمربی خود محروم شود اما به لطف رفتارهای نامناسب و دور از شأن یک مربی حرفهای و باشگاهی به بزرگی استقلال، این مربی از حضور کنار زمین محروم شده تا دست رقبا نیز برای امتیازگیری بازتر باشد.
شاید ساپینتو بر این باور باشد که این غیبت تأثیر آنچنانی در اجرای دستورالعملهای تاکتیکیاش نداشته اما پرواضح است که وقتی تیمی کنار خط سرمربیاش را در اختیار ندارد ناخودآگاه دچار ناهماهنگی ذهنی خواهد شد که نتایج سه هفته اخیر استقلال گویای این واقعیت است.
اگر مدافع ذوبآهن به اشتباه دروازه خودی را باز نمیکرد امروز استقلال آمار سه امتیاز از سه بازی را در دوران محرومیت ساپینتو به ثبت میرساند. هرچند که الان نیز به دست آوردن 5 امتیاز از 9 امتیاز ممکن سه بازی اخیر نیز عملکرد مناسبی به حساب نمیآید و ساپینتو باید دریابد که علاوه بر مسائل فنی که تیمش را به چنین وضعی دچار کرده، مسائل غیرفنی نیز در افت استقلال اثرگذار بوده است.
ساپینتو درواقع اکنون با دو انتقاد بزرگ مواجه است؛ او نتوانسته برخلاف وعدههای خود استقلالی هجومی را پدید آورد و از نظر اخلاقی نیز استقلال را تبدیل به یکی از پراعتراضترین نیمکتهای لیگ برتر تبدیل ساخته و روح عصبانی خود را وارد تار و پود بازیکنان و همکارانش کرده است.
آنچه در بازی با آلومینیوم رخ داد؛ اعتراض به داور و کارتهای پیدرپی در حقیقت تأییدی است بر این واقعیت آشکار.