وصال روحانی
اوضاع داوری در لیگ برتر فوتبال ایران یک بار دیگر رو به وخامت رفته است. این در حالی است که نحوه داوری در لیگهای دسته اول و دوم کشور نیز مثل معمول حاوی ایراداتی بزرگ است و به ندرت اتفاق میافتد که هفتهای از این پیکارها بدون جنجالهای ناشی از داوریهای نامناسب سپری شود.
در لیگ برتر که عصارهای از تمامی لیگهای کشور به حساب میآید، به کارگیری داوران جوان طی سالهای اخیر رویکرد حسنهای است که به سبب ایراد در نحوه اجرای آن بانی بهره و پیشرفت کافی نبوده و برعکس مشکلات را چند برابر کرده است. بازنشستگی اجباری یا اختیاری تعدادی از داوران نامدار سبب استفاده هر چه بیشتر فدراسیون از داوران جوانتر شده است اما چون این جوانان زودتر از موعد وارد چرخه لیگ برتر شده و پختگی لازم را نیافتهاند، بر اثر فشارهای روانی فراوان موجود در این لیگ لغزشهای متعددی داشتهاند و سوتهای اشتباه ناشی از این لغزشها تقریباً همه تیمها را کم یا زیاد متضرر کرده است. شکی نیست که باشگاههای مغبون شده برای کسب بهرههای بیشتر دست به مظلومنمایی زده و قصورهای کار داوران را هر چه بزرگتر جلوه دادهاند تا ایرادات فنی را که سهمی فراتر از اشتباهات داوران در ناکامی آنها داشته، لاپوشانی کنند اما شکی نیست که اشتباهات مکرر از سوی داوران و سوتهای غلطی که زده شده، امتیازات زیادی را از دست تیمهای محق خارج کرده و سرنوشت آنها را به بازی گرفته است.
سررشته همه این امور به عملکرد ضعیف و برخوردهای سهلانگارانه فدراسیون فوتبال و کمیته داوران و دپارتمان داوری با مسائل داوری بر میگردد و با اغماض فراوانی که آنها نسبت به امور مختلف زندگی داوران و نحوه کارشان در جریان مسابقهها نشان میدهند، مقدمات همه کاستیها و بحرانهای داوری فراهم میآید. انواع کمبودهایی که در کار داوری و پیرامون افراد صاحب این حرفه وجود داشته، تعداد قابل توجهی از داوران مجرب ما را دلسرد و وادار کرد که طی 15 سال اخیر به کلی از این عرصه کناره گیرند و شماری از آنها حتی قبل از رسیدن به سن بازنشستگی در داوری (که 45 سال بود اما فیفا اخیراً آن را ملغی و عملاً شرط سنی را برداشته است) اعلام کنارهگیری کنند و محسن ترکی، مسعود مرادی و سعید مظفریزاده از بارزترین افراد این رده بودهاند که طاقتشان به سر رسید و در حالی که هنوز جا برای دو سه سال قضاوت اضافی داشتند، عطای این کار را به لقای آن بخشیدند و خانهنشین شدند. آنها به جای سوت زدن در میدان تبدیل به کارشناسان امر داوری شدهاند که هر هفته در رادیو و تلویزیون از نظراتشان در خصوص اشتباهات و ابهامهای رخ داده در جریان رقابتهای مختلف بهرهگیری میشود.
فدراسیون با رویکرد بر داوران جوانتر اقدام درست و شجاعانهای داشته اما چون جایگزینی مسنترها با کم سن و سالها به طور اصولی و با صرف زمان لازم و تربیت صحیح و وسیع جوانترها همراه نشده اتفاقاتی تلخ در امر قضاوت لیگ برتر و همچنین «لیگ یک» شکل میگیرد. اتفاقاتی که پس از بالا گرفتن اعتراض تیمها بحرانهایی را سبب میشود که طی سالهای اخیر دیدهایم و در لیگ امسال هم به وضوح و به دفعات رؤیت کردهایم.