هومن جعفری
روزنامهنگار ورزشی
بحث درآمدزایی در جام جهانی و خالی ماندن همیشگی جیب ما ایرانیها از میلیاردها دلار درآمد این مسابقات، نکته جدید یا عجیبی نیست. قصه سادهتر از این حرفهاست. فوتبالی که موفق شده پر تماشاگرترین لیگ غرب آسیا را به ورشکستهترین لیگ قاره سبز تبدیل کند، اگر از جام جهانی به اندازه هزار دلار درآمدزایی نکند هم نباید تعجب کنیم. جام جهانی اقیانوس است اما ما نه شنا بلدیم و نه عرضه ماهیگیری داریم. ما مسافر چاق و تنبلی هستیم که تمام لذتش در دید زدن مسافران دیگر خلاصه شده! به همین دلیل است که ما به حداقلها اکتفا میکنیم. اسپانسری که به ما چند میلیون دلار پرداخت کند تا روی پیراهن ایران قرار بگیرد و دستکم برای سه بازی برای چند صد میلیون بیننده پخش مستقیم، به چشم بیاید را بیخیال شدهایم. بلیتفروشیها که هیچ! ما عرضه بلیتفروشی بازی قشقایی شیراز و فجر سپاسی را نداریم. پرطرفدارترین تیمهای ما فقیرترین و بدهکارترین تیمهای ما هستند. تبلیغات جانبی هم که هیچ! جشنوارههای موسیقی و فرصتهای تجاری چطور؟ صفر! یک غرفه میگیریم، یک مقدار چیزهای سیاسی بیربط به ورزش را با پرچم ایران میبریم آنجا و بعد تعجب میکنیم که چرا بقیه دنیا از همین کارها پول در میآورند و ما نه! جشنواره موسیقی بزرگ خیابانی؟ فن سنتر و فروش محصولات؟ تلاش برای درآمدزایی از طریق فروش هر کالا یا محصول یا خدماتی؟ به خودمان توهین نکنیم. دنبال طرح یکماهه و دو ماهه و سه ماهه برای جام جهانی نباشید. جام جهانی پلان همیشگی میخواهد. ما نداریم. شتر مرد، حاجی خلاص!