اتفاق ویژه بازی استقلال و فولاد نه اشتباه شهاب گردان بود و نه پنالتیهای سوخته استقلال؛ شاید مهمترینش در کنفرانس مطبوعاتی رخ داد. جایی که جواد نکونام با اعتماد به نفس کامل جوری حرف زد که انگار سرمربی منچستر سیتی در برد 6 بر یک مقابل یونایتد بود.
جواد نکونام ادعا میکند که هیچ موقعیتی به استقلال نداده است؛ صحنههایی که همچنان بحث در مورد پنالتی بودن و نبودن آنها ادامهدار است، کجای زمین رخ داد و اگر داور بدرستی خطای بازیکن فولاد روی میرزایی را میگرفت، نتیجه چگونه رقم میخورد و نکونام چگونه میتوانست این صحبتها را مطرح کند؟
از نکونام و فولاد انتظاری بیش از این بود؛ تیم امسال او هیچ شباهتی به تیم فصل گذشته و فصل قبلتر ندارد. نتایج فولاد بخوبی نشان میدهد که او با خرید ستارهها نتوانسته تیمش را ارتقا دهد. برخلاف ادعای نکونام، تیم او تا اینجا نمایشی نداشته که نشان دهد فولاد برای قهرمانی میجنگد.
نکونام میگوید مسابقه با استقلال یک بازی سراسر تاکتیکی بود؛ او درباره کدام تاکتیک حرف میزند؟ آیا دفاع مطلق فولاد مقابل استقلال در تهران استراتژی اصلی نکونام بود؟ با این تاکتیک و استراتژی در خوشبینانهترین حالت میشود از باخت و شکست گریخت و بازنده نبود اما تیمی که میخواهد قهرمان لیگ باشد، باید برای برد و گرفتن 3 امتیاز تقلا کند و خودش را به آب و آتش بزند. تیمی که امسال از فولاد دیدیم، نهتنها نمیتواند در قواره قهرمانی باشد، بلکه برای کسب سهمیه هم با این سبک و سیاق به مشکل میخورد.
فولاد با این ادعا و نمایشها کار دشواری در لیگ قهرمانان دارد و اگر با همین شیوه در آسیا بازی کند، مقابل تیمهای بزرگ و پرستاره قطری، اماراتی و عربستانی حتماً با مشکل مواجه میشود.
نکونام با نتایجی که در دو، سه سال اخیر با نساجی و بعد فولاد کسب کرد، خیلی زود به گزینه هدایت تیمملی تبدیل شد. وقتی بحث دستیاری او در تیم ملی به میان آمد، مدعی شد که باید سرمربی تیمملی باشد نه دستیار. یک مربی ایرانی خوب برای رسیدن به نیمکت تیمملی باید تداوم در نتیجهگیری هم داشته باشد وگرنه اتفاقی که برای جلال چراغپور، امیر قلعهنویی و علی دایی رخ داد برای نکونام هم تکرار میشود. آنها بدون تجربه و پختگی لازم پیشنهاد هدایت تیمملی را پذیرفتند و سرانجام با شکست و ناکامی پروژه رسیدن یک ایرانی به نیمکت تیمملی را هم برای چند سال بستند.
از جواد نکونام پرسش بسیار است؛ او مربی خوبی است اما امسال با خریدهای بزرگ و جذب ستارههای لیگ تیمی بست که همه تصور کردند که فولاد از ابتدای فصل طوفانی و محکم برای قهرمانی بازی میکند. اما با حرف زدن و ادعای خوب بازی کردن برابر استقلال، نمیتواند مخاطبان و علاقهمندان به فوتبال ایران را قانع کند که گزینه خوبی برای هدایت تیمملی است. نکونام باید در لیگ ایران جام ببرد و به جای حرف زدن، کیفیت فنی تیمش را تا جایی بالا بکشد که دست به کارهای بزرگ بزنند و استقلال، پرسپولیس و سپاهان را در تهران شکست دهند نه اینکه بابت مساوی مقابل استقلال به خود و تیمش ببالد. نکونام تا قهرمان لیگ نشده، تا تیمش به یک مدعی دائمی در مسیر قهرمانی تبدیل نشود و این روال برای چند سال ادامه پیدا نکند، نمیتواند فراتر از لیگ ایران مربیگری کند.
نکونام در فولاد از امکاناتی برخوردار است که بسیاری از تیمهای ایرانی از آن محرومند؛ او در بازیهای بزرگ باید خودی نشان دهد و خودش را از مربیان ایرانی جدا و در سطحی بالاتر قرار دهد که دیگران درباره او حرف بزنند و از عملکرد او تعریف و تمجید کنند. تا روزی که این اتفاق نیفتاده، نکونام هم مثل بقیه مربیان چهارصباحی موفقیت را تجربه میکند و با رفتارهایی که قبلاً از مربیانی شبیه نکونام دیدهایم، خیلی زود از مد میافتد و از بورس خارج میشود. جواد نکونام یکبار دیگر بازی برابر استقلال را نگاه کند و بگوید که در کنفرانس درباره همین بازی حرف زده است؟
از جواد نکونام که وقتی در اوساسونا بازی می کرد، کلاسهای مربیگری را شروع کرد انتظار دیگری میرود. او باید الگویی برای نسل جدید مربیان باشد. یک مربی مدرن که حرفش را در زمین بزند و با آموختههایش فوتبال ایران و مربیگری در کشور را تغییر دهد نه اینکه راه مربیان گذشته را در پیش بگیرد و شبیه مربیان قدیمی خود شود.