این روزها فشار بر تیم ملی، مشکوک است. بازیکنانی که 45 روز دیگر اولین بازی خود در جام جهانی را برگزار میکنند باید در بهترین فرم روحی باشند؛ اما به شکلی شگفتانگیز زیر فشار روانی قرار دارند.
یکی از روزنامههای ورزشی که بهدلیل کمبود تیراژ مجبور به انتشار اخبار نادرست است و تقریباً همه تیتر «یک»های این روزنامه از سکه افتاده، تیتری کذب با هدف فشار بر مهدی ترابی داشت که اگر مهدی ترابی مقابل تراکتور گل میزد با نوشته روی زیرپیراهنش از نیروی انتظامی تجلیل میکرد.
ترابی دلیلی ندید با این روزنامه بیکیفیت و بیتیراژ جدل کند و انرژی خود را برای تکذیب تیترش خرج کند؛ اما همین تیتر، دلیلی شد برای حمله همه جانبه به او. حملاتی که عناصر شرکتکننده در آن، پا را از دایره ادب، انصاف، احترام و اخلاق خارج میکردند. این روزها همه درباره آزادی رأی و بیان حرف میزنند در حالی که هیچ حقی برای رأی مخالفان خود قائل نیستند. آنها باور ندارند آزادی رأی حکم میکند همه حدودی برای تصمیمگیریهای شخصی داشته باشند و به تصمیم هم احترام بگذارند.
آنها که ادعا میکنند مخالف دیکتاتوریاند، خود با دیکتاتوری ذهنشان حنجره همه مخالفانشان را میبندند و با شدیدترین، بیرحمانهترین و بیادبانهترین شکل ممکن با نظر مخالف برخورد میکنند.
در مورد مهدی ترابی، زشتی این رفتار چند برابر شد چون حمله در حالی شکل گرفت که حتی ثابت نشد آیا این نوشته روی پیراهن او بوده یا خیر. در واقع مهدی ترابی برای سلامت و مردمداریاش در فضای مجازی مجازات شد و مورد هتاکی قرار گرفت.