مدعیان قهرمانی لیگ بیست و یکم در شرایطی مقابل هم قرار گرفتند که بازی در ورزشگاه بدون تماشاگر برگزار شد و آن شور و حالی که انتظار میرفت، روی سکوها شکل نگرفت. بدون شک اگر در شرایط عادی این بازی برگزار میشد، سیرجانیها برای حمایت از تیم محبوب شهر خود ورزشگاه شهید سلیمانی را پر میکردند و فضای جذابتری به وجود میآمد اما به هرحال دو تیم به لحاظ فنی عملکرد مطلوبی داشتند و توانستند فوتبالی رو به جلو را به نمایش بگذارند. در نیمه اول غالب دقایق به حملات استقلال گذشت و شاگردان ساپینتو در تلاش بودند با استفاده از ضدحملات سریع خود دروازه حریف را باز کنند. گرچه گلگهریها مالکیت قابل توجهی بر توپ داشتند اما این استقلال بود که روی تیزهوشی توانست گل اول را دقیقه 29 وارد دروازه حریف کند. این گل در شرایطی به ثمر رسید که محبی ابتدا توپ را به بابایی پاس داد و این بازیکن به سمت هجده قدم حریف رفت و با پاسی دقیق توپ را در عرض دوباره برای محبی مهیا کرد که این بازیکن با یک بغل پای ساده دروازه فروزان را فرو ریخت.
روی این گل مدافع میانی گلگهر نیز مقصر بود. در نیمه دوم اما حال و هوای تیم میزبان تا حدی تغییر کرد و شاگردان امیر قلعهنویی با انگیزه بیشتری وارد میدان شدند تا گل خورده را جبران کنند. همین گونه هم شد و گلگهر که بیشتر از سمت چپ استقلال نفوذ میکرد، موفق شد دروازه سیدحسین حسینی را که تا پیش از این عملکرد درخشانی داشت باز کند. این گل را مهدی تیکدری روی پاس رضا شکاری به ثمر رساند و چنان شوتی به سمت دروازه حسینی زد که دروازهبان استقلال نتوانست این توپ را به سمت دیگری دفع کند و دروازه استقلال فرو ریخت. بعد از این گل شاگردان امیر قلعهنویی باز هم روی دروازه حسینی یورش بردند تا دقایقی بعد از گل اول، گل دوم را به ثمر برسانند که حسینی مانع از فرو ریختن دروازه تیمش شد. آرایش هجومیتر گلگهر در نیمه دوم ساپینتو را بر آن داشت تا خط حمله تیمش را تقویت کند و دستی هم به سر و روی خط میانی بکشد. حضور میرزایی، مهری، حردانی و در دقایق پایانی جلالی و آمانوف برای رسیدن به همین هدف انجام شد تا استقلال شانس خود را برای کسب امتیاز از یک بازی بیرون خانه از کف ندهد. در مقابل نیز امیر قلعهنویی نیروهای تازه را به خط حمله تیمش فرا خواند تا تحت تأثیر تعویضهای استقلال قرار نگیرد.
بعد از به ثمر رسیدن گل گهرگهر با وجود آنکه نیروهای تازه نفس به ترکیب استقلال اضافه شدند اما این تیم نتوانست حملات پردامنهای را روی دروازه میزبان خود ترتیب دهد و بیشتر تلاش میکرد با ارسالهای بلند و شوتهای از راه دور شانس خود را برای رسیدن به گل دوم آزمایش کند. شاگردان قلعهنویی نیز که سمت چپ استقلال را آسیبپذیرتر میدیدند، بارها از این سو به سمت دروازه آبیها حمله کردند تا شاید آنها نیز به گل پیروزیبخش خود برسند اما نزدیک شدن به دقایق پایانی احتیاط بیشتری را بر ساقهای بازیکنان دو تیم حاکم کرده بود و از دقیقه 80 به بعد به وضوح مشخص بود که دو تیم ریسک کمتری را به خرج میدهند تا احیاناً دروازه خود را به روی تکحملههای حریف باز شده نبینند و از رسیدن به یک امتیاز این بازی محروم نشوند.
دقیقه1+90 اما خطای بیمورد امین قاسمینژاد روی صالح حردانی باعث شد تا عرببراقی بیدرنگ نقطه پنالتی را نشان دهد؛ تصمیمی که باعث شد دقایقی طولانی بازی متوقف شود. اعتراضهای پیدرپی به این تصمیم از سوی نیمکتنشینهای دو تیم باعث شد تا برخی بازیکنان کارت زرد بگیرند و ساپینتو هم اخراج شود اما ماحصل این وقایع نتیجه شیرینی برای استقلال به همراه داشت و درحالی که 6 دقیقه بازی متوقف شده بود، یامگا برخلاف جهت حرکت فروزان دروازه میزبان را فرو ریخت و در شرایطی که استقلال به همان یک امتیاز هم راضی بود، به پیروزی دست یافت. البته بعد از گل دوم استقلال بازیکنان گلگهر تا آستانه رسیدن به گل تساوی پیش رفتند که حسینی با یک واکنش مناسب مانع از فرو ریختن دروازهاش شد و درنهایت داور به نشانه پیروزی استقلال در سوت خود دمید تا آبیها از یک بازی سخت سربلند بیرون بیایند و 3 امتیاز بزرگ را به دست آورند.
ZOOM
کارت قرمز به ساپینتو درست بود
نوذر رودنیل، کارشناس داوری درباره گلهای بازی استقلال و گلگهر این توضیح را داده است: هر دو گلی که در جریان مسابقه رد و بدل شد صحیح بود اما مسأله مهم پنالتی دقیقه 2+ 90 بود که داور به درستی آن را دید و اعلام کرد اما او با این تجربهاش نباید به سمت کمک داورش میرفت زیرا کمک داور او در گوشی اعلام کرده بود که پنالتی درست است. داور وقتی به سمت کمک داور رفت باعث جنجال شد.»
این کارشناس فوتبال با اشاره به اخراج ساپینتو و مربی گلگهر گفت: «کارت قرمزی که به مربی نشان داد درست بود اما حرکات ساپینتو بسیار زننده بود. کمیته انضباطی باید در مورد این مربی اتخاذ تصمیم کند زیرا اگر او را رها میکردند ممکن بود حتی داور را کتک بزند. پیش از این در بازی با ملوان هم در شمال به برانکارد لگد زده بود.»