printlogo


کد خبر: 255739تاریخ: 1401/6/29 00:00
هنر هشتم روزگار با حس ناسیونالیستی
زندگی با رجزخوانی جذاب می‌شود

سعید زاهدیان
روزنامه نگار

فوتبال شبیه پینگ‌پنگ یا شطرنج نیست؛ فوتبال حتی شبیه والیبال و بسکتبال و دیگر رشته‌های ورزشی که گروهی هستند هم نیست. شاید از نظر شکل و شمایل، قوانین و رقابت دو گروه بر سر توپ با هدف گل زدن میان فوتبال و خیلی رشته‌ها شباهت باشد اما می‌گویند فوتبال ورای تمام رشته‌هاست و بحث آن را باید از سایر ورزش‌ها جدا کرد. بیزینس فوتبال، گردش پول آن، نقل و انتقالات و بسیاری از موضوعات مشابه دیگر که زیر پوست فوتبال جریان دارد باعث شده تا خیلی‌ها این ورزش را از سایر رشته‌ها جدا کنند.
فوتبال، هنر هشتم روزگار ما، با هیجانات، اتفاقات غیرمنتظره‌اش، بی‌عدالتی‌ها و صحنه‌های دراماتیک که گروهی را به گریه می‌اندازد و گروه مقابل را چنان متأثر می‌کند که اشک شوق بریزند، از سوی خیلی‌ها به «زندگی» تشبیه می‌شود. وقتی چیزی به زندگی شباهت دارد، نمی‌تواند روی خطی صاف و کم نوسان جلو برود. لحظات زندگی قابل پیش‌بینی نیست و کسی نمی‌تواند در مورد آینده پیشگویی کند؛ فوتبال هم درست تا همین اندازه غیرقابل پیش‌بینی است و بارها همه ما را در اوج ناامیدی امیدوار کرده یا وقتی که سرمست از شادی به بردی شیرین فکر می‌کردیم، در لحظه‌ای که هیچکس فکرش را نمی‌کرد، غافلگیر شدیم. مثل گل مسی در جام جهانی 2014 یا پیروزی برابر مراکش در مسابقه‌ای که هرآن انتظار گل خوردن و باخت داشتیم و چشم‌مان به ساعت بود که از این مهلکه بگریزیم اما با گل به خودی مدافع مراکش بازی را بردیم.
در چنین فوتبالی، باید با آدم‌های آرام، آدم‌های منطقی، انسان‌های یاغی و سرکش یا افراد دغل‌کار با انواع تفکرات سر و کله زد. تفاوت فوتبال با زندگی شاید اینجا باشد که برخلاف زندگی، افراد جنجالی و شلوغ، آدم‌های دغل‌کار، مردان مغرور که برای بردن گاهی از چهارچوب خارج می‌شوند، بیشتر و بیشتر مورد پسند مردم هستند.
وقتی درمورد بازیکنان حرف می‌زنیم، مارادونا نه فقط برای تکنیکش بلکه برای انتخاب ناپل، گل زدن با دست و بردن انگلیس با مکر و حیله به یک فوتبالیست جذاب تبدیل شد و نامش در تاریخ برای همیشه ماند.
در دایره مربیان، مورینیو از جمله مربیان متفاوت دنیاست که وقتی محروم می‌شود، با چرخ جمع‌آوری لباس‌های رختشویی خودش را به رختکن تیمش رساند تا بازیکنان تیمش را سورپرایز کند و نشان دهد که برای برد دست به چه اقدام‌هایی که نمی‌زند. طبیعی است که بازیکنان او برای بردن، از مربی خود الهام می‌گیرند و برای پیروزی با تمام وجود می‌جنگند.
اگر تمام مربیان دنیا شبیه امه ژاکه، اریکسن، ونگر، رانیری و آنچلوتی باشند، فوتبال یک بازی خنثی و بی‌هیجان می‌شود اما وقتی همین‌ها مقابل امثال مورینیو، گواردیولا، بیلسا، فرگوسن، یورگن کلوپ، دیگو سیمونه و مائوریتسیو ساری قرار می‌گیرند، تقابل‌های جذاب و غیر منتظره آغاز می‌شود. از کری‌های قبل از بازی تا درگیری‌های لفظی کنار خط تا صحنه‌ای که مربیان و بازیکنان باهم دست به یقه می‌شوند.
جام‌ جهانی یکی از بزرگترین فرصت‌ها برای خودنمایی چنین مربیانی است؛ از کی‌روش خودمان گرفته که بازیکنانش را برای جنگی تمام‌عیار تهییج می‌کند تا مردان آرامی نظیر هانسی فلیک آلمانی. این جام آمیخته با حس ناسیونالیستی، بهترین فرصت برای تقابل ستاره‌هاست و بهترین فرصت برای کری‌خوای و رجز خواندن‌های عجیب و غریب. کی‌روش در اولین مصاحبه‌اش جنگ روانی را با جمله «من خوشحالم با انگلیس همگروهیم» آغاز کرد. هرچه به جام 2022 نزدیک‌تر شویم، کری‌ها و اظهارنظرها داغ‌تر می‌شود و با آغاز تورنمنت، حالا نوبت بازیکنان است تا با مهارت‌های خود- از توانایی فنی تا رفتارهایی که بار روانی دارد- برای ملت خود بجنگند. تماشای جنگ حاشیه‌ها همیشه دیدن دارد.

 


Page Generated in 0.0147 sec